اگر جدی گرفته میشد ...
تعداد بازدید : 0
توصیه های مقام معظّم رهبری به دولتها در هفته دولت
دولت پنجم و ششم
علی اکبر هاشمی رفسنجانی
دیدار اول ( 08/06/1368 )
1. برخى گمان نبرند كه گشودن گرههاى امور ملت، به معناى دورى از معنويات و آرمانــهاست.
2. گشودن گره هاى مردم و باز كردن راه به سمت يك زندگى مرفه و سالم و خوب، كه مردم از فراوانى و ارزانى و ديگر امكانات استفاده كنند، يك وظيفهى اسلامى است.
3. قشرهاى مظلوم و دورافتاده از مركز و روستاييان و عشاير و كسانىكه مشكلات بيشترى دارند، قطعاً بايد در اولويت برنامهريزيها قرار گيرند.
دیدار دوم ( 01/06/1369 )
1. ثروت و همت و مديريت و امكانات مادّى و معنوى كشور، در جهت از خاك بر كشيدن آن قشرهاى محروم و مظلوم برود.
دیدار سوم ( 03/06/1370 )
1. اگر يك مدير عالى وقتش را تقسيم بكند، شايد بشود گفت كه بايد نيمى از وقتش را صرف نظارت بر دستگاه خودش بکند.
2. همهجا حاضر باشيد و با همهى تخلفها در زیرمجموعه تان، با حساسيت برخورد كنيد.
3. سعى بشود دربارهى اين گزينش، زياد دقت بشود. در سطوح بالا، آن نيروى مؤمن و بااخلاص را جستجو بكنيد.
4. كارهاى مربوط به طبقات محروم و مستضعفان جامعه - كه تعدادشان هم زياد است - حقاً و انصافاً يك حركت اساسى را مىطلبد .
5. كارهايى را كه بناست انجام بشود، هرچه ممكن است، نگوييد؛ مگر آنهايى را كه مسلماً انجام خواهد گرفت. اما كارهايى را كه انجام مىگيرد، خوب است كه به مردم بگوييد، تا مردم اميدوار شوند .
6. اگر بعضى از بخشها را تشخيص داديد كه از اهميت فوقالعادهيى برخوردارند، براى مدت معينى يك اولويت ويژه براى آنها قرار بدهيد. مثلاً بخش كشاورزى.
دیدار چهارم ( 03/06/1372 )
1. آنهايى كه تعيين كنندهاند، راه را مشخّص مىكنند و بخصوص، در سطوح بالاى مديريّت و نيز كارشناسيهايى كه خط دهنده هستند، بايد افرادى باشند با روحيه انقلابى و اسلامى عميق.
2. نگاه به مناطق محروم و طبقات مستضعف كشور و آن مناطقى كه مورد بىمهرى دستگاههاى طاغوتى در گذشته قرار گرفتهاند؛ اين از جمله كارهاى بسيار لازم و واجب است .
3. تأكيداً عرض مىكنيم: همكارى با قواى ديگر - قوّه قضاييّه و قوّه مقنّنه - هم مسأله بسيار اساسى و مهمى است.
دیدار پنجم ( 08/06/1374)
1. برنامه دوم بحمدالله خوب انجام شد و حالا هم با خوبى پيش مىرود. در برنامهريزيهاى بعدى مسأله برطرف كردن فقر و محروميت از كشور را در درجه اول قرار دهيد .
2. تا آن جا كه مىتوانيد به نيروهاى داخلى تكيه كنيد.
دیدار ششم ( 08/06/1375)
1. در زمينههاى فرهنگى هم كار شده است؛ اگر چه نه به اندازه كارهاى زير بنايىِ اقتصادى.
2. بايد اين روح اعتماد به نفس و اين فكر كه جمهورى اسلامى و ملت ايران و عناصر خودىِ اين كشور، قادر هستند كشور را به بالاترين حدّ اعتلاى مورد نياز و خواستش برسانند، در تمام مسئولان تقويت شود .
3. بايستى در دستگاههاى مختلف دولت، توجّه دقيقى شود كه جلوِ استفادههاى غير منطقى و غيرصحيحِ منتهى و منجر به ثروتهاى كلان، گرفته شود.
4. تمتّع قشرهاى مختلف مردم از امكانات كشور، بايد متعادل باشد. نبايستى طورى باشد كه فاصلهها روز به روز زيادتر شود و عدّهاى آن طور زندگى كنند.
5. همين ارزش پول ملى، كليد حلّ بسيارى از مشكلات كشور است و اين ضعف قدرت خريد در طبقات پايين مردم و عدم توانايى آنها بر تأمين نيازهاى زندگيشان، ناشى از اين قضيه است، كه انشاءالله بايد تلاش مضاعفى براى اينها انجام گيرد .
دیدار هفتم ( 09/05/1376)
1. من نمىخواهم بگويم كه همه آرزوهاى ما برآورده شده است؛ از قبيل مسائل مربوط به عدالت اجتماعى و مسائل مربوط به قشرهاى گوناگون، كارهاى زيادى وجود دارد كه انشاءالله دولتهاى بعدى آنها را انجام خواهند داد .
دولت هفتم و هشتم
محمد خاتمی
دیدار اول ( 02/06/1376)
1. به مسؤولان توصیه می کنم كه كار شتابزده انجام ندهند .
2. گيرم كه چند صباحى، ما در فلان سياستى كه اعمال كرديم و فلان كارى كه اجرا نموديم، چهار نفر از گروههاى خاص يا گروههاى پولى و مالى را هم از خودمان راضى كرديم؛ اما اگر خداى ناكرده با اين كار، مردم را ناراضى كرده باشيم، اين نارضايى مردم مثل توفانى مىآيد و همه اينها را در مىنوردد.
3. مواظب باشيد كسانى كه مىخواهند از قانون بگريزند، شما را به اين دام نيندازند؛ نيايند شما را قانع كنند كه اين كار قانونى است .
دیدار دوم ( 02/06/1377)
1. مردم را در جريان كارها قرار دهید. وعدههايى كه عمل مىشود، به مردم گفته شود. از قدمهايى كه در جهت هدفها برمىداريد، مردم مطّلع شوند.
2. توجّه به اشتغال جوانان و جهتگيرىِ فكرى و روحى و فرهنگى آنان، خيلى مهم است .
دیدار سوم (02/06/1378)
1. تلاش بخشها نبايد جداگانه به كليّت و جنبه فرابخشى دولت صدمهاى بزند؛ عمده مسؤوليت هم در آن قسمتهاى ستادى دولت است كه عبارت باشد از سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور ادارى و استخدامى كشور و بخشهاى ستادى كه عمدتاً هم در شخص رئيس جمهور متمركز است .
2. اولويّتها، مسأله اشتغال، مسأله ارزش پولى ملى، مسأله متوقّف كردن تورّم و يا كاهش آن در حدّ ممكن، مسأله ركود اقتصادى و فعّال كردن كشور است .
3. الان ملاحظه كنيد مسأله قتلها [قتل های زنجیره ای]، مسأله عمده كشور شد. آيا واقعاً مسأله عمده كشور، اين چند فقره قتلى است كه اتّفاق افتاد؟! ما وزارت اطلاعاتى داريم، دستگاههاى ديگرى داريم؛ مسؤولانى داريم؛ اينها مىنشينند حل مىكنند. اينگونه نمىشود كار را با موفّقيت ادامه داد. من گمان نمىكنم اگر كسى نگاه عادّى به زندگى مردم بكند، ترديدى به وجود بيايد كه مسأله اصلى كدام است .
4. حقيقتاً الان خطر مهاجرت زياد است. اين مهاجرت، بقيه مشكلات را به دنبال خود مىآورد. وضع روستاها، وضع بدى است. به نظر من بايد به روستاها و معضلات مردم خيلى توجّه شود .
5. يكى از چيزهايى كه من مىخواهم جدّاً به آقايان توصيه كنم، اين است كه به نقاط محروم برويد و با مردم به طور روبهرو تماس بگيريد.
6. من وظيفهام است كه از شخص جناب آقاى خاتمى به عنوان رئيس جمهور محترم و دولت به صورت كلّى دفاع كنم اما اين به معناى آن نيست كه دولت نبايد در درون خود به نقد عملكرد خودش بپردازد. يك مقدار بايد به نقدِ عملكردها بپردازيد. برادران عزيز! دو سال گذشت .
7. انسجام دولت و نظام در سطح عالى حفظ شود. تقسيم كردن و تجزيه كردن در سطوح عالى نظام، به ضرر نظام تمام خواهد شد؛ به سود هيچ كس تمام نمىشود؛ البته به سود دشمن تمام مىشود.
دیدار چهارم ( 05/06/1380)
1. دولت را، دولت كار و عمل قرار دهيد.
2. عناصر نزديك به خودتان را - كه در واقع دستها و بازوهاى شما هستند - از آدمهايى انتخاب كنيد كه كار را بشناسند .
3. به مديرانتان نگاه كنيد و تيمتان را زير نظر داشته باشيد. يكى خسته شده، يكى كار را بلد نيست، از يكى گاهى اشكالات بزرگى سر مىزند، يكى خوب است اما براى اين مرحله خوب نيست، فوراً تيم را عوض كنيد. البته هميشه ذخيره داشته باشيد .
4. آقاى خاتمى چيزى را براى فلان جا پىنوشت كردهاند كه چرا فلان كار نشده است، دو ماه گذشته، اما ترتيب اثر داده نشده است. ايشان بايد پيگيرى كنند كه چرا نشد.
5. از مجموعه مديران ارشدتان گزارش بخواهيد و به گزارشها صددرصد اعتماد نكنيد. دستگاه بازرسى شما بايد هميشه مراقب باشد. دستگاه بازرسى را از نزديكترينها انتخاب كنيد .
6. كارى كنيد كه وقتى دوره چهار ساله دولت دوم آقاى خاتمى تمام شد، دولت بيايد بگويد كه من نسبت اشتغال را از اين مقدار به اين مقدار آوردهام؛ مثلاً نسبت بيكارى را از سيزده درصد به شش درصد آوردهام .
7. واقعاً نوسازى صنعت كشور را جدّى بگيريد.
8. وصل كردن دانشگاه و صنعت كشور به يكديگر؛ كه اين كار جز در دفتر رئيس جمهورى، در جاى ديگر امكانپذير نيست و من خواهش مىكنم كه اين كار را هر چه زودتر انجام دهيد .
9. خودكفايى در کشاورزی؛ الان كشور براى اين كار آماده است. بايد همّت كنید .
10. زمان پروژهها، بسيار طولانى است .
11. اهتمام اصلى دولت در همه سياستهاى اجرايى و بخشى، بايد رفع محروميت به نفع ايجاد عدالت باشد؛ با اين كار، چقدر ما رفع محروميت مىكنيم و چقدر كشور را به عدالت نزديك مىكنيم.
12. از جمله چيزهايى كه روند حركت به سمت عدالت را در جامعه كُند مىكند، نمود اشرافيگرى در مسؤولان بالاى كشور است؛ از اين اجتناب كنيد .
13. در همين چند ماه قبل دو گزارش جداگانه از بوشهر و اصفهان به من رسيد كه به معناى حقيقىِ كلمه خواب را از چشم من ربود. هر دو هم مربوط به دستگاههاى دولتى بود؛ مظهر فاصله و درّه بين وضع زندگى قشرهاى فقير و قشرهاى دولتى .
14. اين جمله اميرالمؤمنين معروف است كه فرمود: «انّ عملك ليس لك بطعمة»؛ اين طعمهاى نيست كه تو به دست آورده باشى و بخواهى از آن، لقمهى چربى بزنى؛ «ولكنّه فى عنقك امانه»؛ اين يك امانت و مسؤوليت بر دوش شماست .
15. از فرصتهاى شغلى نبايد استفادهى شخصى شود. نبايد ريخت و پاش صورت گيرد .
16. اين نامه هشت مادّهاى كه من به آقايان رؤساى سه قوه نوشتهام، جدّى است. ما گذاشتهايم آقايان اقدام كنند؛ اما اگر اقدام نكنند، بنده خودم وارد ميدان مىشوم و اقدام مىكنم؛ بعد هم اينها مىآيند گله مىكنند، اما گلهشان به جايى نخواهد رسيد.
17. در بعضى از اين شركتهای وابسته تخلفاتی صورت مىگيرد؛ مثل خريدهاى كلان، بدون توجيه اقتصادى؛ احداث ساختمان، حتّى همراه با تخلّف؛ سرمايهگذارى، بدون توجيه اقتصادى؛ سفرها و مأموريتهاى خارج، بدون توجيه واقعى و بدون تخصّص، توزيع امكانات، غيرعادلانه و بدون توجيه .
18. استخدامهاى بىضابطه وابستگان و تنظيم اسناد صورى را هم به ما گزارش كردهاند. دفتر ارتباط مردمى ما اين اسناد را به وزارت اطلاعات فرستاد؛ جوابيه وزارت اطلاعات را هم براى من فرستادند. آنها در همه موارد اسناد را تصديق كردند. بايد برخورد شود .
19. گاهى هزينهها، هزينههاى درستى است؛ اما اولويّتدار نيست .
20. يكى از چيزهايى كه واقعاً اولويّت ندارد، برگزارى بعضى از سمينارهاست. امسال به نظرم ايران ركورد سمينار را شكست!
21. بعضى اشخاص كارهاى زيادى مىكنند، اما اصلاً توجيه ندارند. بامزه اين است كه بعد هم در موضع معترض و اپوزوسيون مىنشينند! به جاى اينكه ما برويم بگوييم آقا شما بعد از سيزده، چهارده سال چرا محصول كارتان اين است، او طلبكار است كه به من كمك نكردند! اين حرف معنا ندارد. جايى داشته باشيد براى اينكه اين معنا را سؤال و مشخص كنند، كه ببينيم چرا اينگونه حرف مىزنند.
22. من خواهش مىكنم كه سازمان مديريت و برنامهريزى و وزارت امور اقتصادى و دارايى، با ديوان محاسبات چِفت شوند .
23. آدمهاى مسألهدارِ جنجالىِ وابسته به فلان جناح و فلان حزب را نياوريد. دولت نبايد به جايى تبديل شود كه احزاب مىخواهند ديدگاهها و گرايشهاى خودشان را در آنجا رسمى و پرچمش را بلند كنند. اين درست نيست؛ نتيجهاش اين خواهد شد كه از كار مىمانيد و آن وظيفهاى كه بر عهده شماست، به بار نخواهد نشست.
24. به نظر من آقايانِ وزرا هم نبايد وقت خود را در كارهاى حزبى صرف كنند. اگر شما همّت و نشاط حرف زدن و فكر كردنتان را جاى ديگرى صرف كرديد، در حقيقت وقت وزارتخانه را غصب كردهايد. اين فعلِ حرام است.
25. هيچ تحرّكى در خارج از كشور - تحرّك عمرانى، اقتصادى، معامله و ... - نبايد از پشتوانه بودن براى سياست خارجى ما منفك شود؛ بايد در جهت سياست خارجى و در خدمت آن باشد.
26. اگر بخشهاى اقتصادى دولت، معاش مردم را تأمين كردند، مردم متديّن خواهند شد.
27. مسأله استقرار معنويّت و جلوگيرى از مظاهر فساد يا شيوع فساد يا شيوع بىدينى و بخصوص تظاهر به اين معنا، جزو كارهاى واجب است .
28. مسأله اشتغال را هر چه ممكن است جدّى بگيرید .
دیدار پنجم ( 04/06/1381)
1. شما مسؤولان دولت هم كه بخشهاى گوناگون در اختيارتان است، از انتقاد نه بترسيد، نه خشمگين و نااميد شويد .
2. تصوّر من اين است كه امروز چيزى كه در كشور ما از هر طرف نگاه مىكنيم، مورد نياز است، مضاعف كردن و بهينه كردن تلاشهاست .
3. شما زحمت مىكشيد، كوشش مىكنيد، ساعات زيادى وقت مىگذاريد و كار را دنبال مىكنيد. بايد ديد آنجايى كه ناهماهنگى بين بخشهاى مختلف وجود دارد، كجاست؛ آنجايى كه سياستِ بخشى يك قسمت، اقدام يا سياست بخش ديگر را كُند و يا احياناً خنثى مىكند، كجاست. انسان چنين مواردى را مشاهده مىكند .
4. هنر يك مدير اين است كه مسؤوليتپذيرى داشته باشد. بر مبناى يك پايه منطقى، كار را انجام دهيد و مسؤوليتش را هم به گردن بگيريد؛ بگوييد اين كار را كردم، مسؤوليتش هم با من است.
5. اگر از طرف شما دستورى صادر مىشود، اگر بايد اقدامى صورت گيرد، اگر بايد مصوّبهاى اجرا شود، نبايد بگذاريد شما را از پيشرفت آن بىخبر بگذارند؛ يعنى بايد دائم سؤال و پيگيرى كنيد .
6. باز مىخواهم مجدّداً تكرار كنم كه مسأله مبارزه با فساد را جدّى بگيريد .
7. معتقدم مبارزه با فساد، در درجه اوّل كار خود دولت است. بخش قضا مربوط به مرحله آخرِ كار است.
8. حضور دشمن را در پشت پرده فرهنگ و سياست جدّى بگيريد.
9. صرف اينكه ما بگوييم موانعى در كار هست، مردم را قانع نمىكند و آنها نمىپذيرند. اگر واقعاً موانعى وجود دارد و كسانى هستند و جريانى موجود است كه نمىگذارد شما كار كنيد، اين را شفّاف و صريح به مردم بگوييد .
دیدار ششم (05/06/1382)
1. گلهاى هم من دارم كه اين تلاشها آنچنان كه شايسته است منعكس نمىشود. چون حجم و كيفيّت كارها واقعاً بالاست، برايش فكرى بكنيد .
2. در مجموع وقتى به صحنه سياسى كشور نگاه مىكنم، مىبينم مجادلات بىمورد وجود دارد. اين مجادلات، فضاى سياسى كشور را زهرآگين مىكند و تنفّس در آن، مردم را از لحاظ روحى افسرده و بيمار مىسازد .
3. بايد دولت سينه سپر كند و به ميدان بيايد و مبارزه با مفاسد اقتصادى را بهجد بخواهد .
4. مشروعيت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعيض و نيز عدالتخواهى است.
5. عدّهاى هر مشكلِ موجود در كشور را به نظام نسبت دهند، كه اين الان وجود دارد. اگر تبعيض و فقر هست و اگر مشكل خارجى پيدا مىكنيم، قواره نظام اسلامى و قانون اساسى را زير سؤال مىبرند! اين غلط است .
6. موضوع ديگر، احساس تنعّم و زندگى مرفّه مسؤولان است. من از اين بابت من واقعاً رنج مىبرم.
7. توصيه مىكنم سعى كنيد مردم را به آينده نظام و بهبودِ وضعيت خودشان اميدوار و به دلسوزى خودتان هم نسبت به آنها مطمئن كنيد .
8. صرفهجويى بايد يك اصل در دولت به حساب آيد .
9. اين همه توليد داخلى داريم: چينى، بلور و كارهاى چوبىِ به اين خوبى داريم، كه باز آقايان و بخصوص اين شركتها از خارج مىآورند .
دیدار هفتم ( 04/06/1383)
1. بايد هم كارهاى كردهى خودمان و هم كارهاى نكردهى خودمان، يا درست نكردهى خودمان را با صداقت با مردم در ميان بگذاريم .
2. يكى از اولويتها در اين مدت يك سال عمر اين مجموعهى دولت، اين است كه اهتمام كنيد به اتمام كارهايى كه شروع كردهايد .
3. فساد مالى و رخنههاى اخلاقىیی در مجموعهى دستگاه در سطوح مختلف وجود دارد. بايد با اينها مبارزه و مقابله كنيد .
4. بخش تعاونى را تقويت كنيم، اموال دولت و دارايىها و موجودىهاى دولت را براى رعايت مصلحت عموم حفظ كنيم و مواظب باشيم كه اموال دولت و دارايىهاى دولت در زير قالب خصوصی سازی از بين نرود .
5. سعى كنيم ثبات سياسى در كشور و در سياستهاى كلى كشور دچار التهاب نشود .
دولت نهم و دهم
محمود احمدی نژاد
دیدار اول ( 08/06/1384)
1. وظيفهى حتمىِ ديگرِ دولت اسلامى، گسترش علم و دانايى و گسترش آزاداندیشی است .
2. مبارزهى با فساد، يكى ديگر از وظايف بسيار مهم است .
3. نكتهى بعد، تأمين عزت ملى است مبارزهى با نظام سلطه يكى از وظايف دولت اسلامى است .
4. اينكه ادبيات دينى تقويت شود، من با آن هيچ مخالفتى ندارم؛ ولى بايد مابازا داشته باشد. بيش از آنچه در رفتارمان اسلامى عمل مىكنيم، در زبان و اظهار و تظاهراتمان نخواهيم خود را جلوه دهيم.
5. اولين گام در تحول اين است كه رفتار خودمان اسلامى باشد .
6. اين هم كه بگويند شما متحجريد و طالبانى عمل مىكنيد، به اين حرفها خيلى گوشتان بدهكار نباشد؛ از اين حرفها هميشه هست و گفتهاند و مىگويند .
7. هم در برابر خطايى كه انجام مىگيرد، واقعاً پاسخگو باشید؛ هم در برابر كار لازمى كه بايد انجام مىگرفته و انجام نمىگيرد، پاسخگو باشید .
8. وزراى محترم خارجهاى كه اسم آوردم [دکتر ولایتی و دکتر خرازی]، مكرر گفتهاند كه گاهى اوقات مسؤولان بخشهاى اقتصادى در خارج معاملهيى مىكنند كه سفير و وزارت خارجهى ما اصلاً از آن خبر ندارد. اينگونه كارها ناهماهنگى است .
دیدار دوم ( 06/06/1385)
1. امروز كشور ما بيش از هر چيز ديگر، تشنهى عدالت اقتصادى است .
2. «سلامت اعتقادى و اخلاقىِ مسئولان كشور» - بخصوص مسئولان عالىرتبه، در سطوح دولت و معاونين و از اين قبيل - بسيار مهم است .
3. «تواضع و نغلتيدن در گرداب غرور» هم يكى از شاخصههايى است كه لازمهى اصولگرايى است؛ ما در معرض اين هستيم .
4. «خردگرايى و تدبير و حكمت در تصميمگيرى و عمل»، اين جزو مسائلى است كه حتماً به آن احتياج داريد .
5. «مسئوليتپذيرى و پاسخگويى»؛ در هر بخشى كه ما هستيم، مسئوليت آن كارى كه بر عهده گرفتهايم، را بپذيريم .
6. حلم يعنى ظرفيت و تحمل صداى مخالف را داشتن. البته اين به معناى آن نيست كه دولت از عملكرد خودش دفاع نكند؛ نه، حتماً بايستى دفاع كند .
7. «اجتناب از هواهاى نفس»؛ چه هواى نفس شخصى، چه هواى نفس گروهى .
8. «شايستهسالارى»، «نظارت بر عملكرد زيرمجموعه» و «تلاش بىوقفه براى اين خدمات»، «قانونگرايى»، «شجاعت و قاطعيت در بيان و اعمال آنچه كه حق است».«انس با خدا»، «انس با قرآن» و «استمداد دائمى از خدا».
9. اخم به ضعفها و عملكردهاى ضعيف را ما در عملكرد مسئولان و رئيسجمهور و بعضى ديگر مشاهده ميكنيم؛ اما لبخند و تشويق و توجه به آن كسانى هم كه خوب عمل كردهاند، اين هم بايد حتماً در كنارش باشد .
10. اولويتهاى كارى را مشخص كنيد .
11. دائما به سند چشم انداز توجه داشته باشید .
12. اين سرعت عملى كه در رفتار دولت مشاهده ميشود، چيز ممدوحى است؛ اما مراقب باشيد اين سرعت عمل، شكل شتابزدگى به خودش نگيرد .
13. مطالبات متراكم از گذشته زياد هست، كه حالا يا كوتاهى شده يا نتوانستهاند يا به هر دليل ديگر انجام نگرفته و مردم آنها را ميخواهند؛ اما اين موجب نشود كه ما از كارهاى مهم و زيربنايى و بلندمدت غفلت كنيم .
14. حتماً از نظر كارشناسى افراد صادق و مؤمن استفاده كنيد. كار بدون كارشناسى نبايد انجام بگيرد.
15. نكتهى بعدى - كه اين هم بسيار مهم است - مسئلهى تعامل با قواست .
16. از ظرفيت مديريتى كشور نبايد غافل شد.
17. سالمسازى اين دستگاه عظيم ادارى و ديوانى و به اصطلاح بوروكراسى است كه در كشور وجود دارد. اگر بتوانيد اين مشكل را يك طورى حل و علاج كنيد، حقيقتاً كارِ كارستانى انجام دادهايد .
18. بايد حتماً تا آنجايى كه ميتوانيد، در غير وظايف حكومتى و حاكميتى، از تصدىگرى دولت اجتناب كنيد؛ بگذاريد كار دست مردم باشد .
19. ما بارها گفتهايم آمدن و نشستن و پشت ميكروفون يا جلوى دوربين حرف زدن، اين كافى نيست؛ يك مقدارى برنامهسازى و ارائهى مطلب، به شكل هنرمندانه لازم است.
20. حتماً به خصوصيات اقليمى و قومى در اين تمركززداييها و واگذارى مسئوليت به استانها توجه بكنيد؛ همچنان كه بايستى به قانون اساسى و سياستها توجه بشود .
21. با فساد و تخلفات مالى بىمحابا برخورد كنيد. البته عرض كرديم بىمحابا و با شجاعت و قاطعيت برخورد كردن، معنايش بىدرايتى در نوع برخورد نيست! اينها را بايد با هم جمع كنيد .
22. آدم وقتى به طرف شمال تهران و ارتفاعات ميرود، واقعاً وحشت ميكند؛ يك بخشهايى هست كه بنده هر وقت ميروم، با اينكه محيط حركت و گردش و تحرك و ورزش است، با اعصاب ناراحت به خانه برميگردم. هر دفعه ميروم، مىبينم باز يك كارهاى جديدى انجام گرفته است. اين دولت به طور جدى مسئول است؛ نگذاريد اين سرمايههاى ملى را اينطورى ضايع كنند .
23. كار فرهنگى بايستى مدبرانه، عميق، با حوصله و از سوى آدمهاى باصلاحيت و كارشناسهاى حقيقتاً وارد، در همهى شعبهها و شاخههاى گوناگون فرهنگى مورد توجه قرار بگيرد .
24. در گزارشها من شنيدم: « براى كار تحقيقات داريم تلاش ميكنيم»؛ نه، طبق آن گزارش من گفتم به ششدهم درصد رسيده، بنابراين بودجهى تحقيقاتىمان كمتر شده است؛ ما بايد به يكونيم درصد ميرسيديم و تا آخر برنامه اين بودجه بايد به سه درصد برسد؛ نه فقط به يك و نيم درصد نرسيديم، بلكه از يك درصد هم پايينتر رفته است!
25. يكى از ضعفهاى عمدهى ما، هم زمان دولت قبل، هم زمان دولت ماقبلِ قبل، همين بود كه دستگاههاى اقتصادىِ ما به دستگاه وزارت خارجهى ما متصل نبودند؛ خوب، اين خيلى عيب بزرگى است. نبايد بگذاريد اين كار در اين دولت اتفاق بيفتد .
دیدار سوم ( 04/06/1386)
1. مبادا غرور ما را بگيرد؛ كه يكى از بزرگترين لغزشگاهها غرور است؛ كه انسان بگويد منم كه اين كارها را كردهام و منم كه اين چيزها به ذهنم رسيد .
2. واقعاً سند چشمانداز را بعنوان يك ميثاق، مبناى عمل قرار بدهيد.
3. مىخواهم تأكيد كنم بر اينكه كار كارشناسى را حقيقتاً جدى بگيريد؛ بخصوص در كارهاى مبنايى و بنيانى .
4. البته اين تعامل با نخبگان بايد در عمل نشان داده بشود تا نخبگان بيايند و خودشان را عرضه كنند كه يك مسئلهى مهمى است .
5. خوشبختانه امروز روابط قوهى مجريه با قوهى مقننه و قوهى قضائيه روابط خوبى است؛ لكن در بدنه بايد اين تعامل تقويت بشود .
6. اين كارهاى ساختارىاى كه جزو خدمات مهم شماهاست و به آنها افتخار هم مىكنيد و جا هم دارد، مردم اصلاً به آنها توجه پيدا نمىكنند. اينها را بايد اطلاع رسانی کنید .
7. بعضى از انتقادكنهاى از دولت، هدفشان اين است كه شما را عصبانى كنند، خسته كنند و از جا در ببرند؛ كسانى هم از روى خيرخواهى از شما انتقاد مىكنند. اصلاً هيچ نرنجيد و از انتقاد استقبال كنيد.
8. تلاش زيادى شده تا جريانهاى فرهنگى و عاملهاى فرهنگى - هنر و ادبيات و شعر و سينما و بقيه - در جهت غير ارزشى حركت كنند. شما بايد همهى تلاشتان را بكنيد كه به تحركات فرهنگى كشور در جهت ارزشى جهت بدهيد .
9. خودتان را عالم كنيد. كشورتان و ملتتان را در قافلهى علم جلو ببريد. ما در اين زمينه عقبماندگى داريم .
10. اين مسألهى بودجه تحقيقات را مطرح مىكنند. واقعاً خيلى كم است. همهاش وعده مىدهند آقا بهتر خواهد شد و نمىدانم چه خواهد شد؛ اثرى هم ديده نمىشود. بودجهى تحقيقات را حقيقتاً زياد كنيد .
11. سياستهاى اصل 44 خيلى مهم است. حقيقتاً اين خط غلطى كه در سالهايى از اوائل انقلاب به ناحق در امر اقتصاد كشيده شده و همينطور هم ادامه پيدا كرده، اين خط را كور كنيد و به خط درست برويد! نيروهاى مردمى بايد به ميدان اقتصاد بيايند و كار كنند .
12. گرانيها - بخصوص در مسئلهى مسكن و برخى از كالاها - واقعاً وجود دارد و به مردم فشار مىآورد. واقعاً يك فكرى بكنيد؛ كارى بكنيد .
دیدار چهارم ( 02/06/1387)
1. اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ اما تا مادامى كه قانون، قانون است، حتماً بايستى به آن عمل بشود .
2. مسألهى نظارت بر زيرمجموعهى خودتان را بسيار اهميت بدهيد .
3. نظارت رئيسجمهور نسبت به وزرا، با استقلال وزرا در كارشان نبايد تنافى پيدا كند. چون وزرا مسئوليت قانونى دارند و از مجلس رأى اعتماد گرفتهاند و بايد استقلال داشته باشند .
4. بايد خيلى بادقت و احتياط و وسواس، اين مصوبات - بخصوص وعدههايى كه به مردم داده ميشود - تعقيب بشود و پيگيرى بشود.
5. اگر چنانچه يك كارى را نميتوانيد انجام بدهيد، خيلى خب، صاف برويد بگوئيد: آقا! ما اين را تصميم گرفتيم، حالا متأسفانه نميشود انجام بدهيم. اين بهتر است از اينكه كار انجام نگيرد .
6. تعامل با مجلس و تعامل با قوهى قضائيه، كار لازمى است؛ اين را مطلقاً نبايد نديده گرفت.
7. مسألهى بعدى، تعامل نظاممند با نخبگان و اهل نظر - حتى مخالفين - است؛ با اينها هم بايد تعامل كرد .
8. يك مسأله، مسألهى اطلاعرسانى است كه من بارها گفتهام. گزارش بايد واقعاً هنرمندانه باشد، نه به شكل گزارشهاى متعارف و عادى. اين كار بايستى انجام شود .
9. يك سفارش ديگر - كه تأكيد كردهام، باز هم تأكيد ميكنم - مسألهى علم و فناورى است .
10. توجه به مقولهى فرهنگ خيلى مهم است .
11. آن جايى كه واقعاً انتقاد است و كسانى با نظر خيرخواهانه، نقاط مثبتِ كارى را توجه ميكنند و نقاط اشكالش را هم ذكر ميكنند، اينها را با سعهى صدر گوش بدهيد .
12. در اين سال آخر با روحيهى سال اول كار كنيد. البته احساس ميكنم همين جور است؛ اما در عين حال تأكيد ميكنم .
13. اولويت را به كارهايى بدهيد كه نيمهكاره مانده؛ چه آنهايى كه در دولت شما شروع شده، چه آنهايى كه در دولتهاى قبلى شروع شده .
14. در درون خودِ مجموعهى قوهى مجريه - كه نقشش در رسيدن به اهداف چشمانداز، بسيار حساس است - ساز و كارهاى نظارتى را بكار بيندازيد تا ببينيم برنامهها و سياستها چقدر جلو رفته.
15. قوى و كاملاً جدى سياستهای اصل 44 را دنبال كنيد .
16. در شنيدن انتقادها سعهى صدر داشته باشيد. حتّى من ميخواهم به شما توصيه كنم كه تخريبها را هم تحمل كنيد. بالاخره سال آخر، عليه غالب دولتها اين چيزها هست؛ البته عليه اين دولت بيشتر هست.
17. مراقبت كنيد؛ «اتّقوا من مواضع التّهم»؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيدو براى جنجالآفرينىها - كه كسانى دنبالش هستند - بهانه ندهيد .
دیدار پنجم ( 18/06/1388)
1. مفتخر باشيد به رأى مردم، مستظهر باشيد به رأى مردم؛ اما مغرور نشويد؛ اين از آن دامهاى بزرگ شيطان است. معمولاً بعد از پيروزىهاى بزرگ، خطرهاى بزرگ وجود دارد .
2. آماده باشيد براى مواجههى با انواع و اقسام بدخواهىها و بددلىها و بدبينىها كه اثرش هم در بيرون بروز خواهد كرد .
3. قضيهى عدالت، مسئلهى فسادستيزى، حمايت از طبقات ضعيف، سادهزيستى، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشكلات گوناگون مردم؛ اينها را ادامه بدهيد .
4. جهتگيرىهاى برنامهاى و كارى دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجيد .
5. اجراى كامل سياستهاى اصل 44 بسيار مهم است.
6. سهم خودتان را در ايجاد فشار تورمى كم كنيد؛ هر چه كه ممكن است .
7. در زمينهى فرهنگ بايد در جهتى حركت كنيم كه مردم متدين بار بيايند، متدين عمل بكنند، به مبانى دينى معتقد بشوند، عملاً پايبند بشوند؛ جهتگيرى ما در همهى زمينهها بايد اين باشد .
8. بايستى ما جهتمان اين باشد كه مردم به سمت دين، به سمت خدا حركت بكنند. البته گرايشهاى بىمبنا و بىپايهى افراطى را من قبول ندارم اما آن چيزهائى كه مبناى شرعى و دينى دارد، آنها را عمل بكنيد .
9. اگر چنانچه ما اينجا قانون را در مسئلهاى خاص شكستيم و عمل نكرديم، صرفاً اين نيست كه يك قانون نقض شده باشد؛ بلكه معنايش اين است كه يك راهى، يك خطى باز شد كه اين خط، دنباله خواهد داشت .
10. نصيحت علماى دينى را قدر بدانيد، مغتنم بشماريد. گاهى علماى دين، بزرگان دين، مراجع حتّى، نصايحى ميكنند، دربارهى مسائلى توصيههائى ميكنند؛ اين را مغتنم بشمريد؛ اينها را حمل بر محبت و علاقهمندى بكنيد .
11. طراحى و تدوين الگوى پيشرفت اسلامى ايرانى. تنها جائى كه ميتواند اين را انجام بدهد، همين دستگاههاى دولتى است. واقعاً از افراد متفكر هم استفاده بشود و بنشينند الگوى پيشرفت را طراحى كنند .
دیدار ششم ( 08/06/1389)
1. اين جهتگيرىها را با شدت، با حدت و با تعصب حفظ كنيد: جهتگيرى دين، جهتگيرى اخلاق، جهتگيرى عدالت، جهتگيرى خدمت، جهتگيرى مقابله و مبارزهى با استكبار و زورگويان عالم.
2. زندگى كردن را براى مردم بايد آسان كرد .
3. اين سند [سند چشم انداز] در واقع نقشهى راه بيست سالهى ماست. خوب، از اين بيست سال، پنج سالش گذشت. يك وقت مىبينيم اين بيست سال با يك چشم به هم زدنى تمام شد. بايد ببينيم چقدر جلو رفتيم .
4. بايد هم مجلس، هم دولت از جايگاهى كه خودشان را در آن قرار دادهاند، انعطاف داشته باشند؛ بتوانند حركت كنند كه به هم برسند تا برنامه پنجم، برنامهى منسجمى از آب در بيايد كه مورد اتفاق دولت و مجلس باشد تا عملى شود .
5. يك چيز ديگرى كه ما در زمينهى اقتصادى حتماً رويش تكيه ميكنيم، مسئلهى توجه به شاخصهاى كلان اقتصادى است. روى مسئلهى نرخ رشد واقعاً كار بشود. آن چيزى كه به عنوان نرخ رشد در برنامه يا در چشمانداز ديده شده، با آنچه كه در واقعيت اتفاق افتاده، خيلى فاصله دارد .
6. به مسئلهى اشتغال يك اهتمام ويژهاى داشته باشيم. مسئلهى ارتقاى بهرهورى هم همين طور.
7. در مقايسهى خصوصىسازى در سالهاى طولانىِ گذشته با اين چند سال، آمارى ذكر ميشود؛ اين آمار، آمار درستى است؛ منتها آن زمان سياستهاى اصل 44 ابلاغ نشده بود. يعنى آن زمانى كه اصلاً بحث سياستهاى اصل 44 نبود، لذا مقايسهى با قبل از آن دوران، مقايسهى تعيينكنندهاى نيست. در همين دوران، ما بايستى ببينيم در باب اصل 44 چه كار كرديم.
8. بايد سياستها برود به اين سمت كه شما بخش خصوصى را قادر كنيد بر اينكه بتواند زير بار برخى از سرمايهگذارىهاى بزرگ برود .
9. سرمايهى مردم و مديريت مردم، اقتصاد را بر دوش بگيرد و كنترل و هدايت به عهدهى دولت باشد
10. هيئت وزيران بايستى به همافزائى دستگاهها كمك كند؛ يعنى اگر چنانچه بين دستگاهها تعارضى وجود دارد، هيئت وزيران بايستى اين اصطكاكها را به حداقل برساند و اگر بتواند، برطرف كند.
11. اين مسئله به زندگى مردم هم ارتباط پيدا ميكند؛ يكى يك آمارى ميدهد، ديگرى يك آماری. همهى دولتها گرفتار يك چنين چيزهائى بودند. در نقش دادن به هيئت وزيران و بارور كردن اين مجموعهاى كه دور هم مىنشينند، بكوشيد و هرچه ممكن است، آن اصطكاكها را باز هم كم كنيد.
12. بايد روى مسئله فكر كنيد، مطالعه كنيد و عقبهى كارشناسى دستگاه و وزارت خودتان را به كمك اين چيزى كه ميخواهيد به عنوان مصوبه توى هيئت دولت در بيايد، بياوريد. البته بايد به كسانى كه در قوهى مجريه در رأس هستند - وزرا - اعتماد كنند و مسئوليتهاى وزرا را بايستى به رسميت بشناسند؛ جورى نباشد كه لوث بشود.
13. در دولت نبايد كارهاى موازى انجام بگيرد.
14. انتقادپذيرى را در خودتان نهادينه كنيد.
15. در زمينههاى فرهنگى، دنبال كارهاى تشريفاتى و ويترينى نباشيد. در زمينهى فرهنگ بايد دنبال كارهاى محتوائى و اصيل و واقعى رفت.
16. همهى كارهاى ديپلماتيك بايد از طرف وزارت خارجه هدايت شود و در مذاكره اقتصادى با كشورها هم، به نظر ما آن بخشى كه در وزارت خارجه مسئوليت مسائل اقتصادى را دارد، محل تمركز اين رفت و آمدها است .
دیدار هفتم ( 06/06/1390)
1. نخبگان و زبدگان كشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف، مكرر از شما مسئولان محترم گله ميكنند كه اينها در بين ما نمىآيند و با ما در اين زمينهها صحبت نميكنند. اين اشكال بر شما وارد است .
2. يكى از نقاط مهم چالشى كه بين مسئولين در سطوح مختلف وجود دارد همين مسئلهى اقتصاد است. خيلى خوب، اين را ببريد در مجموعهى نخبگان؛ تشريح كنيد، توجيه كنيد، بيان كنيد .
3. خواص و اهل فن بيشتر از اين آمارها استفاده ميكنند و روى آنها محاسبه ميكنند و نتيجهگيرى ميكنند. خب، سراغ اينها برويد، اينها را در ميان بگذاريد و مطرح كنيد. وزرا هم ميتوانند اين كار را بكنند. البته اگر چنانچه خود رئيس جمهور محترم هم در مجامع نخبگانى حضور پيدا كنند و اينها را مطرح كنند، بسيار خوب است .
4. كار را براى خدا بكنيد. نه اينكه چون مردم دوست دارند، اين كار را بكنيد؛ نه. اگر هدف اين شد كه دل مردم را به دست بياوريم، ناكام خواهيم ماند .
5. بگوئيد اين كار را بايد ميكرديم، تا حالا نتوانستيم بكنيم. كسى بر اساس نتوانستن، كسى را مؤاخذه نخواهد كرد. اين را صريحاً بگوئيد؛ اشكالى ندارد .
6. اينجور نباشد كه شما بگوئيد چون به دولت حمله ميكنند، چون انتقاد مغرضانه ميكنند، پس ما هم بايستى اينجورى برخورد كنيم؛ نه، تبيين كنيد. در جلسات عمومى با مردم، سؤالات را مطرح كنند، شما جواب بدهيد، اينها تبيين ميشود.
7. طرحهاى نيمهتمام را اولويتبندى كنند؛ كدامهايش اولويتدار هستند، كدامهايش وعدهى بيشترى داده شده يا توقع بيشترى از سوى مردم وجود دارد؛ اين را مقدم كنيد بر طرحهاى جديد.
8. يكى از مقايسهها اين باشد: مقايسهى بين آنچه كه گفتهايم انجام ميدهيم و آنچه كه تا حالا توانستهايم انجام بدهيم .
9. ما جهاد اقتصادى را يك ضرورت براى كشور ميدانيم، نه صرفاً يك اولويت .
10. مسئلهى ديگر، مسئلهى رسيدن به چشمانداز است. بايد ما اين را حتماً رعايت كنيم.
11. از همهى روشهاى درست و منطقى و زيركانه و عاقلانه بايد استفاده كرد و استفاده كنيد؛ تحريمها را خنثى كنيد.
12. مسئلهى واردات البته جزو نگرانىهاى من است. آنچه كه انسان مشاهده ميكند، يك قدرى نگرانىآور است. برويد سراغ همان صنعتىسازى صادرات كشاورزى .
13. از نگاه بخشى به واردات - كه حالا هر بخش دولتى طبق نيازهاى خودش دنبال واردات برود - حتماً پرهيز شود.
14. در زمينهى فرهنگ، دچار رودربايستى نشويد. در همهى شعبههاى فرهنگى جهتگيرىها را انقلابى و اسلامى قرار بدهيد. اولويتها را در اينجا هم ملاحظه كنيد.
15. مسئلهى همكارى قوا را حل كنيد .
دیدار هشتم ( 02/06/1391)
1. مسئلهى مسئوليت مشترك را واقعاً بايد در دولت جدى گرفت. همهى وزرا و مسئولينى كه دور ميز هيئت دولت مىنشينند، بايد احساس كنند كه در اين تصميمگيرى يا در اين اقدام، سهيم و شريكند .
2. من مىبينم گاهى اوقات بعضى از مسئولين بخشها، از افرادى كه خارج از تشكيلات دولتند، كمك فكرى ميگيرند؛ اين كار خوبى است؛ اين را توسعه بدهيد.
3. روى اين اهتمام داشته باشيد كه هر آنچه به عنوان يك وعده از شما صادر ميشود، مردم در موعد معين ببينند كه آن وعده تحقق پيدا كرد.
4. مسئلهى گرانى و كاهش قدرت خريد وجود دارد؛ اين را بايد علاج كنيد.
5. بايد راهى پيدا كنيد كه نقدينگىِ افزايشيافته كنترل شود. خب، اين روشن است؛ اگر در مقابل نقدينگى، توليد وجود داشته باشد، مشكلى را ايجاد نميكند .
6. بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى فعال شود .
7. كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد .
8. واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد .
9. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد .
10. دولت خودش يك مصرفكنندهى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرفكنندهى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفهجوئى كنيد .
11. ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در وزارتخانه ها جنس خارجى مصرف كند .
12. به مسئلهى شركتهاى دانشبنيان بپردازید و گلايههاشان را بشنوید و آنها را برطرف كنید.
13. مسئلهى وحدت و انسجام ملى؛ اينكه بگوئيم آقا ما ميخواهيم فلان كار را بكنيم، نميگذارند؛ يا فلان كار را كرديم، جلويش را گرفتند؛ يا فلان تصميم را گرفتيم، اقدام نكردند، انجام ندادند - كه قواى مختلف و بخشهاى مختلف به همديگر بگويند - اين را كسى قبول نميكند .
14. در زمينهى فرهنگ به كارهاى سطحى نبايد اكتفاء كرد. در باب فرهنگ بايد بشدت مراقبت شود كه ما به «فرهنگ مهاجم» كمك نكنيم .
15. از اين حوادث منطقه هم بايد حداكثر بهره گرفته شود به نفع اهداف انقلاب .
16. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مىآيد، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانهاش؛ اين ديپلماسى بايد محفوظ باشد .
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عناوین صفحه
-
توصیه های مقام معظّم رهبری به دولتها در هفته دولت