پیچیدگی آموزش
و توسعه درونزا
نویسنده : علیرضا صابری*
نسبت آموزش و توسعه
در چند دهه اخیر، اوضاع اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی در جهان بهسرعت دچار تحول شده است. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، چهرهای پیدا کرده است که کوچکترین شباهتی به شکلی که قبلاً داشت، ندارد؛ این دنیا نهتنها امکانات و عوامل تصورناپذیر و حیرتانگیزی در خود نهان کرده است، بلکه خطرهای هولناکی نیز با خود به همراه آورده است. (برزنیکا، 1371 ؛ 3)
شاید بتوان ادعا کرد در چنین دنیایی، توسعه در جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کاری بسیار سخت و در عین حال حساس است و نقش برخی از نهادهای کشور در مسیر تحقق توسعه انکارناپذیر است. یکی از این نهادها، نظام آموزشوپرورش (اعم از آموزش رسمی و غیررسمی، آموزش عمومی و عالی و آموزش حرفهای) است.
آموزشوپرورش منطقاً عاملی است که مردم را در جوامع مختلف هوشیارتر، باسوادتر و اخلاقیتر میکند و از اینرو حامل برترین آرمانهای بشری است و در نتیجه حیاتیترین ابزار در مسیر نیل به توسعه پایدارتر تلقی میشود. تعلیم و تربیت مهمترین عامل مؤثر در دگرگونی طرز نگرش و رفتار بشری است که در مسیر رشد اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی، ایجاد دانش و مهارت، تأمین فرصتهای شغلی و افزایش تولیدات جامعه بهکار گرفته میشود. (کاشانی،1392؛ 84)
دانش و دانایی ملی، ركن اصلی توسعه و نظام آموزشی هم گذرگاه نیل به دانایی ملی بهشمار میآید؛ لذا آموزشوپرورش یکی از اضلاع توسعه کشورها محسوب میشود و از اینرو دولتها هنگام طراحی برنامههای تسریع توسعه خود، بر آموزشوپرورش و سیاستهای آموزشی بسیار تأکید میکنند؛ و امروزه کسی منکر نقش و جایگاه آموزشوپرورش در ارتباط با توسعه نیست. مطالعات بینالمللی نشان داده است بین رشد اقتصادی و توسعه آموزشوپرورش، رابطه مستقیمی وجود دارد. این مطالعات نشان دادهاند که توسعه اقتصادی و توسعه آموزشوپرورش، بهخصوص در سطح متوسطه و دانشگاه، به یکدیگر وابستهاند. (فیوضات، 1373؛ 24) آنچه میتوان پذیرفت این است که آموزشوپرورش و توسعه و در نتیجه مسائل آموزشوپرورش و مسائل توسعه به یکدیگر وابسته و پیوستهاند.
اما آیا همچنانکه این موضوع در اکثر نظامهای آموزشوپرورش جهان پذیرفته شده است، در کشور ما هم مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا مسائل و برنامههای آموزشوپرورش و راهحلهای ارائه شده برای آن، در راستای توسعه کشور بررسی میشود؟ آیا روند و مسیر حل مسائل آموزشوپرورش به تناسب مسائل توسعهای کشور پیگیری میشود یا اینکه مسیر حل مسائلش از برنامهها و مسائل توسعهای کشور به دور است؟ آیا در نگاه به نظام آموزشوپرورش، اقتضائات محلی و منطقهای و ملی مورد توجه قرار میگیرد؟ و دهها سؤال دیگر که میتواند در اینجا مطرح شود.
در اینجا قصد نداریم ادعا نماییم که برنامههای آموزشوپرورش کشور ما به دور و منفک از برنامههای توسعه است، بلکه درصدد آنیم که ببینیم آیا روشهای پرداختن به مسائل آموزشوپرورش و روشهای سیاستگذاریهای آموزشی متناسب با ایدئولوژی و اقتضائات بومی، منطقهای، فرهنگی و اجتماعی کشور است یا صرفاً اقتباسی است؟ آیا تجربیات جهانی میتواند راهگشای نظام آموزشوپرورش ما در این زمینه باشد یا خیر؟
دو نگاه به توسعه
اگر نگاهی به تحولات کشورهای مختلف بیندازیم، درخواهیم یافت اکثر کشورهای جهان برای قد علم کردن، استقلال و هویت خود را از استعمارگران طلب نمودهاند. مشکل این کشورها، دستیابی به الگویی مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی بود که با ویژگیها و شرایط اقلیمی کشورشان مطابقت داشته و با آن هماهنگ و متجانس باشد. کاملاً روشن است که تجارب کشورهای توسعهیافته و صنعتی در امر عمران و صنعتی شدن، به لحاظ ویژگیها و شرایط بهخصوص آن کشورها، ساختار و بافت اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقلیمی و دیگر مسائل، نمیتوانست برای کشورهای نوپا و جدیدالتأسیس راهگشا باشد و الگو قرار گیرد. (مایر، 1368 ؛ 1)
لذا در یک نگاه میتوان دریافت که عدم کاربرد یا بهکارگیری الگوها در بررسی و حل مسائل آموزشوپرورش ناشی از ماهیتِ مسائلِ مبتلیبه این کشورها است و حکایت از این دارد که دو نگاه به مفهوم توسعه میتواند وجود داشته باشد:
نگاه اول که به تفکر «برونزایی» توسعه اشاره میکند و در نتیجه غیربومی است و از خارج القاء میشود. دلایل عمدهای که در توجیه این روش ارائه شده است، یکی تسریع فرایند توسعه و دیگر تنوع ابعاد آن است. امروز همه ما خطرهای ناشی از اینگونه «تزریق تمدن» را به کشورهای در حال توسعه کم و بیش احساس کردهایم و فریادهای مظلومانه این جوامع را نیز در برگشت به فرهنگ اصیل سنتی و بازیابی هویت از دست رفته خود به کرات شنیدهایم. (مایر، 1368؛ 5)
نگاه دوم به تفکر «دورنزا» اشاره میکند و در نتیجه نوعی تحول و تفکر خودجوش است که از داخل صورت میگیرد؛ لذا شاید با پذیرش نگاه دوم بتوان به تحلیل مسائل توسعه و آموزشوپرورش پرداخت؛ زیرا با نوع نگاه اول، آموزشوپرورش و در نتیجه مسائل آن چون واکنشی عمل میکنند، زیاد جای بحث نخواهد گذاشت.
بهخاطر داشته باشیم مسائل توسعهای از سنخ مسائل دشوار و پیچیده و در عین حال دارای ابعاد چندگانه است و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. همچنین کسانی که با آموزشوپرورش آشنایی دارند، میدانند مسائل آموزشوپرورش دارای پیچیدگیهای فراوانی است که بهطور طبیعی، اول، متأثر از پیچیدگی ذاتی آموزشوپرورش و دوم درک روابط پیچیده و متقابل مسائل آموزشوپرورش با یکدیگر است؛ لذا اگر از پیچیدگی توسعه و مسائل آن و پیچیدگی ذاتی آموزشوپرورش بگذریم، لازم خواهد بود پیچیدگی روابط متقابل مسائل آموزشوپرورش را بهطور جدی در ارتباط با مسائل توسعه کشور بررسی کنیم.
از پیچیدگی روابط متقابل مسائل آموزشی
پیچیدگی (Complexity) آنچنان رشد و شیوعی سریع بهخود گرفته است که بسیاری، قرن جدید میلادی را سده پیچیدگی نام نهادهاند. پیچیدگی را میتوان اینگونه بیان کرد: «هرگاه مجموعهای متشکل از عوامل متعدد و گوناگون، در مقیاسهای متفاوت، با اتکا و وابستگی ذاتی و جداییناپذیر عوامل بر همدیگر وجود داشته باشد و بالاتر از همه اینها، اگر نشود با حذف و قطع برخی از مؤلفهها و اعضاء، به کوچکتر ساختن آن مجموعه پرداخت، با پیچیدگی مقابل هستیم.» (ویکی پدیا)
لذا منظور از پیچیدگی روابطِ متقابلِ مسائل آموزشی آن است که مسائل آموزشی آن چنان با مسائل ایدئولوژی و اقتضائات بومی، منطقهای، فرهنگی و اجتماعی، جامعهشناختی، روانشناختی، انسانشناختی، فلسفی و همچنین از لحاظ درونی درآمیختهاند که بدون توجه همزمان به آن و جدای از یکدیگر، بررسیشدنی نیست و باید در کلان مسائل و با توجه به مسائل توسعه به آن پرداخته شود.
این موضوع به ما نشان میدهد که ارتباط مسائل آموزشی با یکدیگر به صورت چندلایه است و نیازمند آن است که مثل یک دفتر لایه به لایه ورق زده شده و کنکاش شود. همچنانکه «مایکل تودارو» در حوزه توسعه معتقد است که توسعه را باید جریانی چندبعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی، نیز تسریع رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و ریشهکن کردن فقر مطلق میباشد. (مایكل تودارو، 1367؛ 2)
نتیجه
شاید بتوان با اطمینان ادعا کرد امروزه مشکل اساسی در حوزه آموزشوپرورش، روش پرداختن به مسائل این حوزه است. کسی شک ندارد که استفاده از مطالعات تطبیقی برای نظامهای آموزشی لازم و ضروری است و میتوان از تجارب آنها در ارتقای نظام آموزشوپرورش سود جست. با این حال بهکاربستن روشهای موفق آنان در مسیر توسعه کشور، بدون در نظر گرفتن اقتضائات بومی، منطقهای، فرهنگی و اجتماعی و همچنین اخذ قالب و شکل و تغییر محتواها بدون توجه به اینکه قالب و شکل بهطور طبیعی القاکننده نوعی خاص از محتواست، نمیتواند آموزشوپرورش را در اختیار و خدمت به توسعه کشور قرار دهد.
امروزه شیوه متداول تعیین اولویتها با شیوه مطلوب فاصله بسیار دارد و کمتر به ظرفیتهای درونی کشور، یعنی ایدئولوژی و اقتضائات بومی، منطقهای، فرهنگی و اجتماعی توجه میشود و آموزشوپرورش کشور نیازمند توجه جدی به مقوله توسعه درونزا و ایفای نقش جدی در این عرصه است.
اگر غرض این باشد که از گسیختگی و آشفتگی اجتماعی و فرهنگی اجتناب شود، سیاستها و راهبردهای آموزشی باید بهطور کامل بر ارزشها و سنتهای محلی استوار بوده و بر پایه تجارب موفقیتآمیز، بهسوی جهانی امیدبخش هدایتشده باشند. (هلک،1371؛ 11)
باید توجه داشت که پیچیدگی روابط متقابل مسائل آموزشی، امری دورنی و در قالب ایدئولوژی و اقتضائات بومی، منطقهای، فرهنگی و اجتماعی قابل رمزگشایی است و تنها در این صورت میتوان از پیچیدگی آن کاست و آن را مطالعه و بررسی کرد؛ لذا امروزه نیازمند آن هستیم که در روشهای سیاستگذاری آموزشی تجدیدنظر جدی داشته و از طریق آن، پیچیدگی روابطِ متقابلِ مسائل آموزشی را درک نموده و به آن توجه ویژه کنیم.
اگر قرار است جامعه در حالِ گذار ایران به سلامت از گردنههای صعبالعبور تغییرات گذر كند، شایسته است كه نظام آموزشوپرورش، صرف نظر از تأخیرهایی كه تاكنون در ورود به تحلیل مسائل خویش و مهندسی اجتماعی داشته است، مسئولیت و سهم بیشتری در قبال جامعه بر عهده گیرد.
*عضو هیئت علمی و مدیرگروه فرهنگ و تاریخ دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی
منابع
- فیوضات، یحیی (1373)؛ مبانی برنامهریزی آموزشی؛ چ 1، تهران، نشر ویرایش.
- مایر،جرالد ام، سیرز، دادلی (1368)؛ پیشگامان توسعه؛ ترجمه سید علیاکبر هدایتی، علی یاسری، چ 1، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
- تودارو، مایكل ( 1367)؛ توسعه اقتصادی در جهان سوم؛ ترجمه: مصطفی سرمدی و پروین رئیسیفر، تهران، انتشارات مؤسسه كار و تأمین اجتماعی.
- کاشانی، مجید (1392)؛ آموزشوپرورش، حیاتیترین ابزار در مسیر توسعه پایدار؛ نشریه علوم اجتماعی، مهر 1392، ش 67.
- برزنیکا، ولفگانگ (1371) ؛ نقش تعلیم و تربیت در جهان امروز؛ ترجمه: مهرآفاق بایبوردی، چ 1، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
- ویکی پدیا.
- هلک، ژاک (1371) ؛ سرمایهگذاری برای آینده آموزشوپرورش؛ ترجمه: عبدالحسین نفیسی، چ 1، تهران، انتشارات مدرسه