مدیرعامل آب منطقهای خراسان رضوی:
تعداد بازدید : 0
شرایـط 34 دشت استــان
مشابه دریاچه ارومیه است
ناهماهنگی میان مدیریت تأمین و مصرف
در حال حاضر از 37 دشت استان خراسان رضوی، 34 مورد شرایطی مشابه دریاچه ارومیه را دارند و بیشترین بیلان منفی در برداشت از سفرههای آب زیرزمینی مربوط به استان خراسان رضوی است؛ برای بررسی وضعیت منابع آبی و راهکارهای مدیریت آن سراغ مهندس محمدحسین جعفری، مدیرعامل شرکت آب منطقهای خراسان رفتیم، چالشیترین بخش گفتوگوی ما موضوع سددوستی و حقابه افغانستان بود. وقتی درباره انتقال آب از همسایگان شمالی سخن به میان آمد جعفری از بحث درباره جزئیات آن به دلیل نهایی نشدن تصمیمات اجرایی خودداری کرد و گفت تا زمانی که طرح وارد حیطه اجرا نشده، بگذارید متخصصان روی مسائل تخصصی فکر کنند! طبق قانون شرکتهای آب منطقهای به نمایندگی از وزارت نیرو، حاکم آب و مجری قانون توزیع عادلانه در هر استانی هستند.
وضعیت توسعه منابع آبی در استان چگونه است؟
بعد از انقلاب فعالیتهای زیادی صورت گرفتهاست، در استان ۲۷ سد در حال بهره برداری و چهار سد در حال اجراست، پروژههای بزرگ انتقال آب مثل سد دوستی که با کشور ترکمنستان ساختیم، پروژه انتقال آب شرب به مشهد از سد دوستی با فاصله ۱۸۰ کیلومتر، ۱۰۰۰ متر اختلاف سطح و با ظرفیت ۶ مترمکعب در ثانیه از افتخارات اجرای پروژههای عمرانی است.
بنابراین در ارتباط با طرحهای توسعه منابع و مهار آبهای داخل استان به نقطه آخر رسیدهایم، با اتمام همین پروژههای در حال مطالعه و اجرا، دیگر باید پرونده سدسازی در استان را بسته شده بدانیم.
بنابراین جهتگیریمان از مدیریت تأمین باید به سمت مدیریت تقاضا و مصرف باشد. همچنین مبحث انتقال آب از حوضههای دورتر از جمله دریای عمان، خزر و کشورهای شرقیمان مثل ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان را باید داشتهباشیم.
برای مدیریت منابع آب چه فعالیتهایی صورت گرفتهاست؟
بخش تجدید پذیر منابع آب باید هر سال بر مبنای چرخه آب در طبیعت تأمین شود، این منابع جزء منابع استراتژیک هستند که ظرف میلیونها سال در سفرههای آب زیرزمینی شکل گرفتهاند، متأسفانه در این پنجاه سال اخیر با گسترش حفر چاه چالش عمده را در همین منابع آب زیرزمینی داریم.
علت این امر هم عدم هماهنگی بین مصرفکننده و تأمینکننده است، 90 درصد آب در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد و ما اگرچه مدیر و حاکم آب هستیم اما دسترسی به آن نداریم؛ موضوعاتی مثل افزایش راندمان آبیاری و اصلاح الگوی کشت در چارچوب وزارتخانه دیگری است. ناهماهنگیها که ناشی از جدایی مدیریت مصرفکننده و تأمینکننده ، باعث شده نزدیک به ۳۴ آبخوان ما وضعیت ممنوعه و بحرانی داشتهباشد و شاهد بیش از یک متر افت آب سفرههای زیرزمینی باشیم.
در این زمین تمام تلاشمان این است که حاکمیت خودمان را بر این ۹0 درصد بخش کشاورزی اعمال کنیم.
تا به حال کلید قطع و وصل آب در دست خود مصرفکننده بود، او هم متناظر با نیاز خودش، استفاده حداکثری کردهاست، در حالی که استفاده باید بهینه میشد، نه حداکثری.
ما نمی خواهیم جلوی کشاورزی را بگیریم، چون غذای مردم است، اما باید نقش حاکمیتی خود در این زمینه تقویت کنیم.
در این راستا برنامهها و اقدامات خوبی را در قالب طرح تعادل بخشی سفرههای آب زیرزمینی آغاز کردهایم که یک بخش آن فرهنگ سازی است.
در بخش کشاورزی استان، طرح نجات آب کشاورزی را اجرا کردیم، یعنی دانش آموزان مقطع راهنمایی را تحت آموزشهای لازم برای مصرف بهینه آب قرار میدهیم، چون مدیران و کارشناسان آینده همین دانشآموزان خواهند بود.
مسئولین و مردم هم نسبت به قبل حساستر شدهاند و انجمنهای مردمی در حال شکلگیری هستند، در صورتی که در سال ۸۹، میخواستیم ساعت کارکرد چاههای کشاورزی را با پروانههای آنها منطبق کنیم، مقاومتهای شدیدی در قالب تحصن، تجمع و تهدیدهایی صورت گرفت که حتی از طرف مسئولین هم حمایت میشد و حتی رسانهها هم گاهی طرفشان را میگرفتند.
ما اگر نتوانیم تقاضا را مدیریت کنیم هر چقدر آب هم تأمین کنیم، با یک تقاضای حداکثری مواجه هستیم که هیچگاه تعادل نخواهد داشت.
در بحث آبهای زیرزمینی چارهای نداریم جز اینکه ابزار اندازه گیری را بر روی چاهها نصب کنیم و کلید قطع و وصلش هم در اختیار، حاکم آب باشد؛ امسال برنامه ریزی کردیم که حدود ۷۰ درصد چاههای کشاورزی استان را به کنتورهای هوشمند آب مجهز کنیم.
در حال حاضر مصارف آب استان از چه منابعی تامین میشود؟
۷۹ درصد مصارف آب یعنی 2/6 میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی و ۲۱ درصد مابقی یعنی 2میلیارد مترمکعب هم از منابع آب سطحی است.
این درحالی است که ذخایر تجدیدپذیر ما در آبهای زیرزمینی حدود 1/5 است یعنی ما هر سال 1/1 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت داریم که تعادل را به هم می زند.
این آمار مربوط به چه دورهای است؟
آمار بخش آب، آمارهای دراز مدت است، بعضی هم خرده میگیرند که ده سال است همین آمار را میدهید! در حالی که چرخه آب در طبیعت و آمار آن، دورههای مختلفی دارد.
اگر بگویید امسال، یک عدد میدهم اگر بگویید پنج سال اخیر یک عدد میشود، این اعدادی که گفتم میانگین است.
با توجه به شرایطی که گفتید، موضوع بحران آب به درستی برای مسئولین و مردم روشن شدهاست؟
زمانی این بحران خودش را نشان داد که مشکل دریاچه ارومیه به وجود آمد، ما در همین استان ۳۴ دریاچه ارومیه داریم.
موضوع آب، یک بحث فرهنگی است؛ کشاورز از ابتدایی که چاهش را راه انداخته هر روز آب داشتهاست چون ۵۰ متر از لایه زمین را قطع کرده و رفته داخل آبخوان و پمپ را در کف مخزن گذاشته؛ تا مخزن تمام نشود، اتمام آن را احساس نمیکند. این که مدام بگوییم بحران، باید مقبولیت هم داشتهباشد.
اما بعضی از مسئولین اقدامات ترویجی در باره بحران آب بخصوص در بخش آب شرب را تشویش اذهان عمومی می دانند!
آب شرب حق مسلم و حق حیات یک فرد است. مصرف شرب حدود هفت درصد از مصرف منابع است، نباید در جامعه چنین دغدغهای را ایجاد کنیم.
ما همه تلاشمان را باید روی آن ۹0 درصد متمرکز کنیم، اطلاع رسانی بکنیم اما تمام انرژیمان را بگذاریم که آب شرب را تأمین کنیم، جامعه هم متناسب با یک الگوی مناسب استفاده خودش را داشته باشد.
سرانههای مصرف آب شرب در کشورمان بالاست، در مشهد هم خیلی بالاست؛ بنابراین در بحث آب شرب معتقدیم نباید بحرانی را برای جامعه ایجادکنیم اما در بخش کشاورزی باید این احساس به وجود بیاید که منابع در حال اتمام است.
اما اینکه چاههای کشاورزی بسته شود و خود شرکت آب منطقهای چاه بزند تا آب شرب تأمین شود، باعث شده که کشاورز برای این مسئله قانع نشود.
این یک نوع استفاده ابزاری است! آب انفال است و قانونگذار یعنی حاکم آب مجوزی به دست کشاورز داده، با این حال نمیتواند به عنوان ملک او تلقی بشود؛ قانون پیشبینی کردهاست که اولویت در بحث تأمین آب، شرب است. تأمین آب شرب در تمام مجامع بینالمللی در اولویت است.
ما حریم را در بحث چاهها رعایت کردهایم، یعنی اگر مجوزی صادر شدهاست در فاصله حریمی منابع آب مجاور است. علاوه بر این، چاه های رزرو هم هستند.
چه تعداد چاه برای مصرف آب شرب شهری در مشهد اختصاص پیدا کرده
حدود ۴۰ حلقه چاه در حال حفاری است که به بهرهبرداری هم نرسیدهاست.
مشهد را حتی پنج دقیقه بدون آب نمیتوان نگه داشت، باید همه تمهیدات لازم را اندیشید، این چاهها برای تأمین مواقع اضطراری است. اگر اضطراری باشد خود چاه کشاورز را هم باید بست و در اختیار شرب قرار داد.
ما هنوز نتوانستیم به لحاظ اقتصادی کشاورز را قانع کنیم، در برخی کشورها در چنین شرایطی به جای محصول، آب را از کشاورز می خرند و به شهر می آورند. چرا ما چنین کاری نمیکنیم؟
ما هنوز به آن مرحله نرسیدیم، فعلا تنها کشاورز را به مجوز خودش و پروانه خودش محدود میکنیم. اینکه چند سال اضافه برداشت کرده و کسی سراغش نرفتهاست، دلیل نمیشود که این حق را برای خودش متصور باشد.
چه کسی مسئول این اتفاق است، جهاد کشاورزی؟
من نمیخواهم یک نهاد را مسئول بدانیم، مجموعهای از نهادها و عوامل دخیل است، شاید چندسال قبل ابزاری برای کنترل نبودهاست.
به هر حال راه حل چیست؟
ما باید کشاورزی را به سمت محصولات کم آبتر ببریم و به بحث آب مجازی دقت کنیم، حتی اگر لازم است بعضی محصولات را از جای دیگر وارد کنیم.
چه مقدار از چاههای کشاورزی به کنتورهای هوشمند مجهز شدهاند؟
حدود ۸ هزار حلقه چاه کشاورزی برقی داریم که باید کنتور بزنیم، حدود ۴ هزار در مرحله آماده سازی است، در برنامههایمان است که به ۶ هزار برسانیم.
عملکرد این کنتورهای هوشمند چگونه است؟
یک رابطه بین آب مصرفی و برق مصرفی ایجاد شده که با استفاده از آن میزان آب مصرفی محاسبه میشود. مانند کارت سوخت ماشین که هم قابلیت مصرف محدود و هم انتقال به ماه بعد را دارد.
طبق برنامه پنجم توسعه کاهش 25 درصدی بیلان منفی جزء وظایف شرکتهای آب منطقهای است. در حال حاضر وضعیت این شاخص چگونه است؟
در جاهایی که کنتور گذاشتیم گرافی از وضعیت سفرههای آب زیرزمینی به دست آوردیم، این گراف میگوید اگرچه افت آبهای زیرزمینی متوقف نشده ولی شیبش کم و ملایمتر شده است.
ولی همچنان بیلان منفی است!
شاید طبق قانون و برنامه در سال اول اتفاق نیافتد اما به مرور اتفاق میافتد، برای تحقق این امر قانون وظیفه تعادل بخشی آبخوانها را به ما محول کرده و جهاد کشاورزی هم باید راندمان آبیاری را اصلاح کند.
به هر حال همچنان بیلان آبهای زیرزمینی منفی است، چه زمانی به نتیجه مطلوب خواهیم رسید؟
اگر هرکدام وظیفهمان را انجام دهیم، به نتیجه مطلوب میرسیم. طبق قانون در یک دوره ۲۰ ساله باید مصرف آب کشاورزی از ۹۲ درصد به ۸۷ درصد برسد که حدود ۷ سال آن گذشتهاست.
در استان خراسان رضوی به این عدد رسیدهایم؟
در استان خراسان رضوی سهم کشاورزی به حدود ۸۹ درصد رسیدهاست.
بیلان منفی چی؟
هنوز آن ۲5 درصد محقق نشده، چون طی سالهای اول تا چاهها مجهز به کنتور شوند، زمان خواهد برد. گذاشتن کنتور برای ۸ هزار چاه با مقاومت کشاورز روبه رو خواهد شد؛ چون هزینه بر عهده کشاورز گذاشته شده به راحتی این مسئله را نمیپذیرد.
سیاستهای توسعه استان چقدر متناسب با منابع آب است، به طور نمونه راه اندازی کارخانه های آب بری مثل مجتمع سنگ آهن خواف چرا در مناطق خشک و کم آب تاسیس می شود؟
در طرح آمایش سرزمین که جهاد دانشگاهی مسئول آن است آب را یکی از عوامل محدود کننده دیده است. الان در طرح جامع شهر مشهد که پس از سالها ابلاغ شده، مهمترین محدودیت، آب در نظر گرفته شدهاست. امیدواریم این اتفاق از این به بعد بیافتد، در گذشته نبوده و صنعت بر مبنای آب خودش را وفق ندادهاست، فولاد یک صنعت پرآب طلبی است.
اما مجوزها را شرکت آب منطقهای میدهد این کنترل نمی تواند با اختیارات موجود انجام شود!
تمام مجوزهای برداشت آبی که به صنعت داده ایم به این شرط است که با تغییر کاربری مصرف از کشاورزی به صنعت باشد به این ترتیب مصرف مضاعفی ایجاد نمی شود؛ ضمن این که هدفمان این نبوده که کشاورزی را خشک کنیم. گفتیم آب حاصل از صرفه جویی از طریق آبیاری و الگوی کشت صحیح در صنعت استفاده شود.
با توجه به مشکل حقابه رودهای مرزی برخی از مدیران میگویند سد دوستی در طول این ده سال به اندازه کافی آبدهی کردهاست و باید به فکر راهحلهای دیگر برای تامین آب بود! به عنوان متولی نظرتان چیست؟
یک موقع شما سراغ بحث اقتصادی میروید، آن وقت صحبت این مدیر درست است.
طی این مدت ۴ میلیارد مترمکعب آب را در سد دوستی تنظیم کردهایم، همین مقدار را در سرزمین تشنه خراسان تأمین کردن، یعنی هزینههای خودش را به لحاظ اقتصادی دادهاست.
در زمان اجرا هم همین قضیه مطرح بود که این آب پایدار خواهد بود یا خیر؟ سال ۸۶ ما شاهد جیرهبندی آب بودیم اما از سال ۸۷ یک رودخانه آب به مشهد در حال انتقال است که مشابهاش را در استان نداریم، علاوه براین 5/0 میلیارد مترمکعب آب را در آبخوان و سفره های مشهد تخلیه کردهاست، ضمن اینکه ما گزینه جایگزین نداشتیم.برای پایداری این آب هم دولت کار خودش را میکند، شاید شرایط را برای اطلاعرسانی مناسب نبیند و فقط کلیات را بتوان گفت. به هر حال دیپلماسی آب شکل گرفتهاست، این سد واقعاً سد دوستی است و نمیخواهیم، دوستی بین سه کشور ایران، ترکمنستان و افغانستان به هم بخورد.
گزینه ما بر مبنای دوستی است اما گزینههای دیگری نیز وجود دارد که در دیپلماسی آب میتواند مورد مذاکره قرار بگیرد. قطعاً مسئولین سیاسی ما به این موضوع واقفاند و کار سیاسی خودشان را میکنند، اما نمیتوانند آن را در سطح جامعه ببرند، مگر بقیه مسائل سیاست خارجی در جامعه مطرح میشود؟
متولی این مسئله در حال پیگیری است، اگر لازم باشد اقدام دیگری هم صورت بگیرد، حتماً جمهوری اسلامی ایران کار خودش را انجام میدهد.
با این حال چقدر میتوان به آب سد دوستی امید داشت؟
آب مشهد و برآورد حداقل ۱۵۰ میلیون مترمکعب سالانهاش تا افق ۱۴۲۰ قابل تأمین است، الان چالش در بحث مدیریت مخزن میباشد چون تبخیر بالاست وگرنه برای این ۱۵۰ میلیون نگرانی نیست. فقط جریان رودخانه سیلابی است، باید سیلاب بیاید تا آب ذخیره شود. در بحث انتقال آب خارجی هم اگر این طوری باشد که تمام کشورهای دنیا باید روابطشان را با هم قطع بکنند تبادل آب یک مراوردهاست.
ایران برای سد دوستی و زیرساختهای آن هزینه زیادی کردهاست، چرا به جای اینکه حقآبه افغانستان را پیگیری کنیم، سراغ انتقال آب از یک کشوردیگر میرویم؟
موضوعات تخصصی را تا زمانی که وارد حیطه اجرا نشدهاست، بگذارید متخصصان روی آن فکر کنند! این موضوعات اگر وارد فضای جامعه شد، هر کسی روی آن نظر میدهد و سبب ایجاد شبهاتی میشود که در اجرا ایجاد مشکل میکند!