نشانه شناسی داعش
نویسنده : علیرضا رضاخواه
داعش به عنوان یک جنبش سلفی تکفیری، به دنبال احیای گذشته در زمان حال بوده و نوعی نگاه نوستالژیک نسبت به تاریخ دارد.از همین رو دومین مولفه ای که در کنار توحش بی حد و حصر این گروه تروریستی مشاهده می شود، نمادگرایی قابل توجه آن است. یادداشت پیش رو تلاشی برای تبیین نمادها و نشانه های داعش در سه مقوله پرچم ،پوشش و جغرافیا است.
1 - پرچم:
مقوله اول به پرچم این گروه که برجسته ترین نماد آن است باز می گردد. اغلب گروه های تندرو و تروریستی از گروه طالبان گرفته تا تشکیلات القاعده و شاخه های آن از پرچم سیاه رنگی که عبارت "لا إله إلا ا... محمد رسول ا..." در کنار نماد شمشیر بر روی آن نقش بسته، استفاده کرده اند و گروه داعش نیز همین کار را با کمی تغییر انجام داده است. پرچم داعش را می توان از دو منظر متفاوت بررسی کرد:
1-1 برآمده از اندیشه تکفیری
بررسی رنگ ها و نمادهای به کار رفته در این پرچم ها و شباهت عجیب آنها، نکات قابل توجهی را در خود نهفته دارد. نخست آن که تمامی این پرچم ها، سیاه و سفید است و جز سیاه و سفید، هیچ رنگی در آنها به کار نرفته است؛ این در حالی است که پرچم کشورهای اسلامی معمولا دارای تنوع رنگ و زیبایی خاصی هستند. کاربرد سیاه و سفید و عدم استفاده از رنگ های دیگر، به نوعی از تفکر تکفیری این گروه های تروریستی حکایت دارد که دنیا را سیاه یا سفید می بینند و هیچ وضعیت سومی در تفکر وهابی و سلفی آنها جا ندارد؛ هرکه مانند آنها فکر کند سفید است و هر کس در هر مورد با آنها مخالف باشد، سیاه و مستحق مرگ است به بدترین شیوه ها.
2-1 برآمده از نگاه های آخرالزمانی
دومین تفسیری که می توان برای پرچم های سیاه داعش ارائه داد، به رویکردهای آخر الزمانی این گروه تروریستی باز می گردد. پرچم های سیاه نامی آشنا در منابع روایی شیعه و سنی در تحولات عصر ظهور است نشانه ای كه به شدت مورد توجه گروه های تکفیری قرار دارد.
2-1 نشانه دلبستگی به خلافت عباسی
سومین تفسیری که برای پرچم های سیاه داعش ارائه شده است، این پرچم ها را شبیه پرچم های سیاه خلافت های اموی و عباسی دانسته و آن را نمادی از دلبستگی داعشیان به خلافت اموی و عباسی معرفی می کند. البته این دلبستگی تنها به پرچم ختم نمی شود. اخیرا کتابی به وسیله یکی از علمای تکفیری در توجیه خلافت ابوبکر بغدادی به نام «پیش آمدن دست ها برای بیعت بغدادی» چاپ شده است. نویسنده در این کتاب برای ابوبکر بغدادی خصوصیات و مناقبی را می آورد و وی را حسینی معرفی کرده و نسب او را به اهل بیت(ع) وصل می کند. نویسنده در این کتاب بر قریشی بودن ابوبکر بغدادی تاکید و وی را فقیه و خُبره در دین معرفی کرده است، چون علمای اهل سنت در گذشته از شرط قریشی بودن حاکم دست کشیده بودند، تکفیری ها می خواستند بغداد را اشغال کنند و مثل هارون الرشید اقامه خلافت کنند و به همین خاطر این توجیهات را ارائه کرده اند.
2 - پوشش
دسته دوم نمادها به پوشش داعشی ها و به ویژه سرکرده آنها مربوط می شود. داعشی ها معمولا لباس سیاه برتن دارند. در اولین و تنها نوار ویدئویی منتشر شده از ابوبکر البغدادی سرکرده این گروه هم لباسی مشکی داشته و عمامه ای مشکی نیز بر سر گذاشته است.
1-2 لباس پیامبر:
برخی منابع وابسته به داعش سعی کرده اند بین این عمامه با عمامه ای که بنا به برخی روایت های تاریخی، پیامبر در زمان فتح مکه بر سر گذاشته، ارتباط ایجاد کنند. داعش در این خصوص در صفحه توییتر خود آورده است: «چرا عمامه سیاه؟ در صحیح مسلم از جابر رضی ا... عنه آمده است: روز فتح مکه پیامبر را دیدم که عمامه سیاه برسر داشت.» با این حال لباس های مشکی بغدادی درست بر خلاف لباس های بلند سفیدی است که بسیاری از سلفی ها و اعضای گروهک های تروریستی دیگر به پوشیدن آن عادت و اعتقاد دارند.
2-2 پروژه رقیب سازی برای حزب ا...
ژنرال وسلی کلارک فرمانده پیشین ناتو اخیرا در رابطه با چگونگی شکل گیری داعش اذعان کرده است که داعش نتیجه تلاش همپیمانان آمریکا در خاورمیانه برای ایجاد یک میلیشیای نظامی برای مقابله با حزب ا... لبنان است. واقعیتی که سیمون هرش ستون نویس شهیر نیویورکر در سال 2007 به آن اشاره کرده بود. از همین رو کارشناسان رسانه معتقدند، نحوه پوشش و چهره ابوبکر البغدادی در این فیلم به گونه ای طراحی شده بود تا هر چه بیشتر شبیه سید حسن نصرا... دبیرکل حزب ا... لبنان باشد، این را از القاب فاخری! –نظیر القرشی الهاشمی الحسینی- که هواداران البغدادی برای وی تراشیده اند نیز می توان مشاهده کرد. به نظر می رسد علاوه بر اسلام هراسی ، پروژه رقیب سازی برای محور اصیل مقاومت در منطقه با یک جریان مزدور، خشن و جنایتکار وابسته نیز کلید خورده است.
3 – جغرافیا
دسته سوم نمادهای داعش نمادهای جغرافیایی این گروه است.
1-3 احیای خلافت از قسطنطنیه تا بغداد
آرزوی دستگاه خلافت در تمام دوره عباسی، تصرف قسطنطنیه بود که در قرن نهم توسط عثمانی ها به دست آمد اما این قدر این آرزو در وجودشان جای گرفته بود که هنوز هم در روایات مربوط به ظهور، فتح قسطنطنیه که قرنها پیش صورت گرفته از علائم ظهور شمرده می شود! هرچه هست، اصل جدال با روم و غرب ریشه در همین باور ها دارد. به علاوه، این خلافت، ریشه اموی جدی دارد و روایات فضائل شام یکی از محور های اصلی آن است. در این مسیر و از دید داعش، از بغداد که قرنها مرکز خلافت عباسی بوده، نمیتوان گذشت. این شهر در این تجربه جایگاه ویژه ای دارد لذا یک سید حسینی بدری سامرایی، اما سنی، خود را «ابوبکر بغدادی» می خواند. این می تواند الهام بخش این نکته باشد که وی پا جای پای اولین خلیفه می گذارد.
3-2 موصل و اندیشه های رشید رضا
یکی دیگر از نمادهای جغرافیایی داعش شهر موصل و اهمیت آن است. داعشی ها موصل را مرکز خلافت خود قرار داده اند. این پرسش که «بر چه اساسی شهر موصل مرکز خلافت گروه داعش قرار گرفته است؟» از پرسش های مهمی است که پاسخ به آن از دیدگاه برخی از تحلیل گران، بسیاری از قضایای پنهان را در خصوص داعش آشکار می کند. برخی تحلیل گران انتخاب موصل به عنوان پایتخت خلافت داعش را به اندیشه های رشید رضا متفکر برجسته مصری نسبت می دهند. رشید رضا در کتاب «الخلافه و الامامة العظمی» که در واقع مجموعه سلسله مقالات رشید رضا در نشریه ای (هفته نامه چاپ قاهره در سال 1922) به نام «المنار» است و در باب خلافت نگاشته شده ، شاخصه هایی که خلافت اسلامی باید داشته باشد و ترتیبات و ضوابطی که باید از آن برخوردار باشد، را تشریح می کند. رشید رضا خاطرنشان می سازد که خلافت باید در یک منطقه بینابین شبه جزیره عربستان و آناتولی (قسمت آسیایی ترکیه: آسیای صغیر) که در آنجا عرب ها، ترک ها و کردها در کنار یکدیگر زندگی می کنند، فی المثل در موصل، برپا شود و مناطق مجاور آن (که همچنین مورد ادعای سوریه بود) به آن منضم گردد. رشید رضا در این خصوص، اظهار امیدواری می کند سوریه، عراق و ترکیه بر سر موصل، که جایگاه آن روی نقشه های قبل از جنگ اول جهانی مشخص نبود، منازعه نکنند، زیرا موصل همان طور که از نامش برمی آید، «محل وصل» و رابطه معنوی میان جوامع عرب، ترک و کرد، که همگی مسلمان هستند، خواهد بود.