جنگ های هیبریدی و الگوی نوین نبردهای نظامی
نویسنده : علیرضا رضاخواه
طی دهه گذشته، ایالات متحده آمریکا همراه با متحدان بین المللی خود بر توان مقابله با تهدیدات نامنظم ناشی از بازیگران غیردولتی تا حد بسیاری افزوده است، اما طی همین سال ها یک چالش متمایز علیه آمریکا و شرکای این کشور در ناتو و حتی دیگر کشورها به واسطه ترکیب جدیدی از حملات نامنظم به وجود آمده است؛ این چالش جنگ هیبریدی با ترکیبی از ابزارهای متعارف، نامنظم و نامتقارن است. جنگ هیبریدی شامل استفاده یک بازیگر دولتی یا غیردولتی از همه ابزارهای در دسترس دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی با هدف ایجاد بی ثباتی در کشور هدف است. در ادامه به بررسی چیستی جنگ های هیبریدی و نمونه های عملی آن می پردازیم؛
در یک تقسیم بندی کلی در ادبیات نظامی جنگ های موجود در جهان را به 3 دسته کلی تقسیم می کنند
الف: جنگ های منظم یا کلاسیک
در این دسته از نبردها که نبردهای متعارف میان کشورهای متخاصم را شکل می دهد، ارتش ها و نیروهای نظامی دو کشور با توجه به میدان نبرد از نیروهای 3 گانه زمینی، هوایی و دریایی بهره می گیرند. این نوع جنگ ها از لحاظ سازماندهی دارای سلسله مراتب مشخص، برخوردار از یک آرایش نظامی تعریف شده و بزرگ، روی هم رفته دارای یک فرماندهی متمرکز و از لحاظ نفرات دارای نیروی رزمی منظم و آموزش دیده است. در جنگ های منظم معمولا از تمام ادوات نظامی، یگان های زرهی و توپخانه، پدافند هوایی پیچیده، موشک های بالستیک، نیروی زمینی منظم، نیروهای ویژه و... استفاده می شود. در جنگ های منظم هدف اصلی زمین است به بیان دیگر آن چه معیار پیروزی و شکست محسوب می شود توانایی حفظ مرزها و یا گسترش آن است.
ب: جنگ های نامنظم یا چریکی
دسته دوم جنگ ها ، نبردهای نامنظم و چریکی می باشند که معمولا یک یا دو طرف تخاصم در این گونه نبردها بازیگران غیر دولتی، جنبش های مردمی و یا گروه های تروریستی هستند. در جنگ های نامنظم گروه های جنگنده از نظم و سلسله مراتب مشخصی تبعیت نمی کنند. برای نمونه مدل جنگ های گروه القاعده مدل نبردهای غیر منظم است. در این جنگ ها معمولا نفرات از آموزش بالایی برخوردار نمی باشند و گروه های جنگی از ساختاری سلولی برخوردارند. ساختار فرماندهی ساختاری غیر متمرکز بوده و تاکتیک های جنگی محصول خلاقیت های جنگجویان است. در این نوع نبردها بیشتر از سلاح های سبک، راکت انداز، خمپاره انداز و موشک های کوتاه برد استفاده می شود. بر خلاف جنگ های منظم که در آنها از دست دادن یا تصاحب زمین مولفه اصلی تعیین پیروزی است. در جنگ های نامنظم، تلفات جانی و مالی به دشمن و توانایی تداوم بقا مهمترین ملاک ارزیابی موفقیت و یا شکست محسوب می شود.
ج: جنگ های هیبریدی یا ترکیبی
جنگ هیبریدی، که گاهی از آن با عنوان عملیات های پیچیده، جنگ های کوچک، و یا جنگ های نامنظم نیز یاد می شود، بیانگرِ به کارگیری ترکیبیِ قابلیت های نیروهای نظامی متعارف به شیوه ای پیچیده و هماهنگ شده است. این نوع نبرد، شامل عواملی است که از تاکتیک ها و آرایش های نظامی گرفته، تا حملات نظامی و غیره را در بر می گیرد. جنگ های هیبریدی بر خلاف جنگ های نامتقارن و چریکی، به لحاظ عملیاتی رهبری شده و در میدان نبرد هماهنگ می گردد؛ بنابراین، این گونه نبردها مستلزم داشتن یک فرماندهی متمرکز و ساختارِ کنترل روند نبرد است و بنابراین می توان آن را تا اندازه ای یک نهاد به شمار آورد. بنابراین، طبیعی است که بیشتر بازیگرانِ غیردولتی، از این گونه امکانات و شرایط برخوردار نیستند. می توان گفت که جنگ های هیبریدی در این چهارچوب، از تمامی ترفندهای آموزش داده شده در کتاب های کلاسیک نظامی بهره می برند و تاکتیک های نظامی و فناوری را با هم ترکیب کرده و در روش هایی جدید و غیرمنتظره به کار می گیرند. این گونه از نبرد، به لحاظ گزینش تاکتیکی، تنها محدود به بازیگران غیردولتی و ضعیف نیست و به خودی خود نیز جدید به شمار نمی آید. در جنگ های هیبریدی آموزش و نظم نه در حد نیروهای کلاسیک است و نه همچون جنگ های چریکی و نامنظم بی قاعده . واحدهای نظامی در این نوع نبردها در اندازه یک گردان سازماندهی می شود و از یک فرماندهی نیمه متمرکز برخوردار می باشد. فرماندهی دسته ها و یگان های نظامی این توانایی را دارند تا در صورت نیاز به صورت مستقل عمل کنند. سلاح های مورد استفاده در این نوع جنگ ها مشابه سلاح های نبردهای نامنظم ، ولی با قابلیت های بالاتر (موشک های دوربردتر، موشک های ضدتانک، سیستم های قابل حمل پدافند هوایی) است.البته بایستی تصریح کرد که جنگ های ترکیبی تنها به میدان نبرد محدود نیست. در یک تعریف جامع تر که توسط کنفرانس امنیتی مونیخ ارائه شده است نبرد هیبریدی شامل ترکیبی از ابزارهای مختلف متعارف و غیر متعارف می باشد. این ابزارها از دیپلماسی تا جنگ نظامی را شامل می شود. بر اساس تعریف ارائه شده در کنفرانس امنیتی مونیخ جنگ هیبریدی شامل موارد هشت گانه زیر است:
1-دیپلماسی
2-جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا
3-حمایت از نا بسامانی ها و شورش های محلی
4-نیروهای نامنظم و چریکی
5-نیروهای ویژه
6-نیروهای کلاسیک نظامی
7-جنگ اقتصادی
8-حمله های سایبری
اوکراین و الگوی جنگ های هیبریدی
یکی از نمونه های جنگ های هیبریدی را می توان در ناآرامی های اوکراین مشاهده کرد. روسیه همزمان با بهره گیری از توان اقتصادی خود برای تحریم اوکراین به ویژه در موضوع انرژی و همچنین فعال سازی دیپلماسی خود و چانه زنی با مقامات اروپایی یک جنگ عظیم رسانه ای را از طریق رسانه های خبری این کشور و همچنین در شبکه های اجتماعی مجازی راه انداخته است. هزاران کنشگر طرفدار روسیه هر روز با حضور خود در این شبکه ها سیاست ها و اخبار این کشور را توضیح می دهند و در تأیید آن تفسیر می نویسند. شبکه های خبری راشا تودی، روسیه الیوم، اسپوتنیک، صدای روسیه و... یک جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندای جدی را برای مقابله با تبلیغات غرب و همراه کردن مردم در مناطق شرقی اوکراین دنبال می کنند.از سوی دیگر مسکو به شدت از جدایی طلبان شرق حمایت می کند، حمایت هایی که نه تنها باعث بهم ریختگی سیاسی بلکه باعث تغییر خطوط مرزی در اوکراین شده است. اوکراینی ها نه تنها در شرق این کشور بلکه در کی یف هم بایستی با هواداران مسکو مقابله کنند. همزمان نیروهای نامنظم چریکی جدایی طلب که توسط ارتش مسکو حمایت می شوند در حال افزایش مناطق تحت تصرف خود هستند، مسکو از این نیروها حمایت لجستیکی و سیاسی به عمل میآورد. البته در زمان هایی که ضرورت ایجاب کند نیروهای ویژه ارتش روسیه «راسا» وارد عمل شده و در حمایت از جدایی طلبان عملیات نظامی انجام می دهند. این اتفاقی است که در جریان بحران اوکراین بارها و بارها شاهد آن بودیم. در کنار همه اینها نیروهای کلاسیک ارتش روسیه با انجام مانورهای نظامی در مرزهای اوکراین سایه وحشت اقدام نظامی مسکو را بر سر کی یف زنده نگاه داشته اند. کی یف همواره نگران مداخله مجدد رسمی روسیه در داخل مرزهای اوکراین و جدا کردن بخش های دیگری از این کشور مانند کریمه است. در این جنگ هیبریدی که مسکو علیه اوکراین آغاز کرده است، به دلیل برخوردار نبودن اوکراین از زیر ساخت های گسترده و جدی سایبری گزارش های قابل توجه ای از حملات سایبری مسکو ارائه نشده است. آندرس فوگ راسموسن، دبیرکل سابق ناتو درباره توانایی پوتین در جنگ های هیبریدی می گوید: رئیس جمهوری روسیه می تواند حمله ای تمام عیار را علیه کشورهای حوزه بالتیک رهبری کند و هدفش آزمودن توانایی ناتو خواهد بود. راسموسن در مصاحبه با روزنامه دیلی تلگراف می گوید: پوتین در جنگ های هیبریدی متخصص است.
جنگهیبریدی : استراتژی جدید حزب ا... برای
مقابله با اسرائیل
در کنار روسیه به عنوان یک بازیگر دولتی، حزب ا... لبنان به عنوان یک بازیگر غیر دولتی یا Non State Actor مثال دیگری برای استفاده موفق از نبردهای هیبریدی است:اندیشکده مطالعات امنیتی اتحادیه اروپا در گزارشی به قلم فلورنس گاب تحلیلگر ارشد این مؤسسه در این رابطه می نویسد: "پس از حمله غافلگیرانه حزب ا... به یک گشتِ اسرائیلی در تلافیِ حمله هوایی اسرائیل که موجب کشته شدن شش فرمانده حزب ا... در اواخر ماه ژانویه شد، حسن نصرا... رهبر حزب ا... اظهار داشت که “مقاومت دیگر قواعد جنگ را رعایت نخواهد کرد، و ما این حق را داریم تا در هر زمان، هر مکان، و به هر شیوه ای، با دشمن روبه رو شویم.” این اظهارات، نشان دهنده ماهیت هیبریدی ساختار این گروه نظامی لبنانی است و این گفته ها گواهی است که نشان می دهد این گروه نظامی می تواند به آسانی و به سرعت، گونه های گوناگونِ جنگ های نامنظم را اجرا نماید، و در همان حال، شکل و ساختار یک نیروی نظامی متعارف را حفظ نماید." این گزارش با بررسی تاریخچه شکل گیری حزب ا... لبنان و تحولات رفتار نظامی این حزب می نویسد:" تحول بی سر و صدای حزب ا... از یک نیروی چریکی به یک بازیگر متعارف تر، پنهانی و بدون جلب توجه پیش رفت و تنها حین جنگ ۳3 روزه اش با اسرائیل در سال ۲۰۰۶ بود که آشکار گردید. این سازمان، تاکتیک ها و قابلیت هایی از خود نشان داد که بسیار فراتر از آن چیزی بود که انتظار می رفت و سپس به نماد جنگ های هیبریدی بدل شد. پس از تهاجم اسرائیل، حزب ا... به خوبی از نواحی ناهموار لبنان که مناسب حرکت پیاده نظام، ولی کابوسی برای مانورهای مسلحانه است، بهره برد. حزب ا... از ترکیب تاکتیک های پیشرفته نظامی و ادوات جنگی سنگین – مانند راکت ها، خمپاره اندازها، و موشک های زمین به هوا و زمین به دریا – استفاده نمود، و جاده هایی که تانک های اسرائیلی از روی آن ها رد می شدند را مین گذاری کرد. هرچند حزب ا... به لحاظ شمارِ نفرات پایین تر از اسرائیل بود، ولی واحدهای آن آموزش دیده، منسجم، و منظم بودند، و در دفاع از قلمرو بسیار تبحر داشتند. حزب ا... که به لطفِ یک نظام ارتباطی پیچیده، امکان تماس با سلسله مراتب فرماندهی را داشت، با موفقیت تاکتیک های دفاعی خارپشت را به اجرا گذاشت – برای نمونه، اجرای تاکتیک های دفاعی در پناهگاه های زیرزمینی سنگربندی شده، مانند یک نیروی نظامی منظم. حزب ا... در حین نبرد ۳3 روزه با اسرائیل، موفق شد با استفاده از موشک اندازهای پنهان شده (حتی در پشت خطوط دشمن)، موشک هایی را به سمت اسرائیل روانه سازد – که این ها همه بخشی از پیام های راهبردی آن ها بود. هیچ یک از تاکتیک های به کار برده شده توسط حزب ا... جزء ویژگی های نیروهای چریکی که اغلب بر شیوه های جمعیت محور اتکا می کنند تا خودشان را پنهان سازند، به شمار نمی آید. حزب ا... در اصل اسرائیل را به این دلیل غافلگیر کرد که به شیوه ای در جنگ رفتار نمود که نه توسط نیروهای نظامی نامنظم پیاده می شد، و نه توسط یک بازیگر دولتی منظم."