حرکت پوتین برروی گسل های اروپا
نویسنده : علی فادرانی
سیاست سه گانه مسکو برای مقابله با تحریم های اروپا
تقابل بروکسل و مسکو به دنبال انضمام کریمه به روسیه، به اوج خود رسیده است. سیاستمداران اروپایی معتقدند تحریم های اقتصادی می تواند سلاح موثری برای مقابله با جاه طلبی های پوتین باشد. سلاح تحریم طی دهه گذشته در سیاست خارجی اروپا جایگاه استراتژیکی یافته است. روند صعودی تحریم ها در سالهای گذشته بیانگر این واقعیت است که سیاستمداران اروپایی اتکای بالایی به کارآمدی سلاح تحریم دارند، شاید هم بشود گفت ساز و کار تحریم های اقتصادی به گونه ای در اروپا گسترش یافته که قالب تحریم توانسته خود را بر محتوای سیاست گذاری ها در اروپا تحمیل کند.با این حال بسیار ساده لوحانه است اگر بپنداریم که کاخ کرملین برای این حربه تکراری اتحادیه اروپا فکری نکرده است. مسکو با رصد دقیق عملکرد یک دهه گذشته شورای اروپا (مسئول اصلی تحریم ها در اتحادیه اروپا) به خوبی دریافته است که واگرایی، پاشنه آشیل تحریم های اروپایی است. لذا پوتین در تقابل با اتحادیه اروپا بر روی جریان ها و موضوعاتی دست گذاشته است که شالوده همگرایی در این بلوک سیاسی را از هم می پاشد. استراتژی مسکو در تقابل با اروپا را می توان حرکت بر روی گسل های اروپا نام نهاد. این استراتژی بر پایه سه محور عمده متکی است.الف: سرمایه گذاری بر روی جریان های واگرا
مسکو این روزها روابط نزدیکی را با احزاب راست افراطی اروپا ایجاد کرده است. روزگاری دوستان روسیه در سمت چپ طیف سیاسی قرار داشتند. بعضی از کمونیست های قدیمی در یونان، پرتغال، چک و آلمان هنوز هم مدافع سیاست های روسیه هستند. روسیه نیز آنها را فراموش نکرده اما کرملین اینک بیشترین ارتباط را با احزاب دست راستی، پوپولیستی و افراطی منتقد اتحادیه اروپا دارد. طبق تحقیق موسسه مجاری “سرمایه سیاسی”، پانزده حزب از ۲۴ حزب دست راستی قابل توجه در اروپا، علنا از روسیه دفاع می کنند و همراهی و همکاری تحت رهبری روسیه و مستقل از اتحادیه اروپا را ممکن می دانند. شش حزب آماده همکاری غیرعلنی با روسیه هستند و تنها سه حزب به دلیل اختلافات تاریخی، قومی و جغرافیایی، با روسیه مرزبندی دارند.
کمونیست های یونانی که از وفادارترین نیروها به روسیه بودند، مدت هاست میدان را به فاشیست های حزب “طلوع طلایی” واگذار کرده اند. از کنشگران این گروه در تلویزیون های روسی به گرمی و به عنوان شاهدان فروپاشی اروپا تمجید می شود. الکساندر دوگین پدر ایدئولوژیک “اوراسیا” در روسیه، برای رهبر این حزب که در زندان به سر می برد، پیام همبستگی فرستاده است. حزب “طلوع طلایی” در انتخابات 2014 یونان موفق شد به سومین حزب بزرگ این کشور تبدیل شود. نیکلاوس میکالولیاکس، رهبر این حزب، شیفته هیتلر است و در پیوند با پرونده قتل یک خواننده محبوب و چپ یونانی به زندان افتاده است.
وقتی که پوتین برای خنثی کردن قدرت گیری فاشیست ها در کی یف، رفراندوم الحاق کریمه به روسیه را برگزار کرد، ۵۰ سیاستمدار اروپایی برای نظارت بر انتخابات دعوت شدند. به جز چهار نفر از حزب چپ آلمان، بقیه ناظران، نمایندگان احزاب راست افراطی اروپا بودند. کسانی از جبهه ملی فرانسه، حزب یوبیک مجارستان، حزب فلامز بلانگ بلژیک، حزب اتکا بلغارستان، حزب دوری صربستان و حزب لیگ شمال ایتالیا.
دعوت نامه از طرف ان جی او “اودیو" فرستاده شده بود. اما باید دانست که پشت سر این “ان جی او” یک سازمان نئونازی بلژیکی تحت رهبری “لوک میشل” قرار دارد که او هم از هواداران یکی از همدستان آلمان نازی طی جنگ جهانی دوم در بلژیک به نام “ژان فرانسوا ترییار” است.
حمایت از راست افراطی برای تضعیف اروپا
با اطمینان می توان گفت که دلیل نزدیکی روسیه به راست های افراطی اروپا، نزدیکی عقیدتی نیست، بلکه آنها صرفا ابزاری برای تضعیف سیاست های اتحادیه اروپا و ناتو هستند. پوتین ویژگی هایی دارد که طیف متعدد و متفاوتی از گرایش های سیاسی، از راست تا چپ را به خود جلب می کند. او سمبل مردسالاری، مخالفت با همجنس گرایی، گلوبالیسم، سنت گرایی و ملی گرایی، غریبه هراسی ، اهل کلیسا و مدافع خانواده ، ورزشکار و ورزش دوست و به طور خلاصه سمبل یک «مرد قوی ضدآمریکایی» است. روسیه همچنین از راست های افراطی اوکراینی روس زبان، مانند “پاول گوبارف” فرماندار دونتسک و از فعالان گروه افراطی “ملت واحد روس” حمایت می کند. رایت سکتور و اسوبودا تنها گروه های راست افراطی در اروپا هستند که روسیه با آنها به عنوان گروه های فاشیستی مبارزه می کند.
رابطه ویژه روسیه با جبهه ملی فرانسه
رابطه روسیه با راست های افراطی “جبهه ملی” در فرانسه ویژه است. تعداد زیادی از اعضای این حزب در تلویزیون اینترنتی روسی به زبان فرانسه در پاریس کار می کنند. هر چند مارین لوپن رهبر “جبهه ملی” در سفرهایش به روسیه از طرف پوتین مورد استقبال قرار نگرفته اما “آلکسی پوشکوف” رئیس دوما و از معتمدان پوتین به پیشواز او رفته است. علاوه بر این “جبهه ملی” به رهبری “مارین لوپن” توانسته وامی ۹ میلیون یورویی از یک بانک روسی دریافت کند بانکی به مدیریت یکی از معتمدان پوتین. خزانه دار این حزب دریافت وام مذکور را که روز دوشنبه ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ در روزنامه اینترنتی مدیاپارت منتشر شده بود تایید کرد.
«جبهه ملی» فرانسه، این وام را برای سازماندهی و تبلیغات انتخاباتی گرفته است. حزب «جبهه ملی» به رهبری مارین لوپن، در انتخابات پارلمان اروپا در ماه می ۲۰۱۴ توانست ۲۵ درصد آرای فرانسوی ها را به دست آورد و قوی ترین حزب فرانسه در پارلمان اروپا باشد. مارین لوپن از مخالفان سرسخت مهاجران و هم چنین همجنس بازان است. مارین لوپن که از سرسخت ترین مخالفان تحریم روسیه است بارها تکرار کرده که پوتین را تحسین می کند، زیرا «پوتین از مدافعان ارزش های مسیحی در اروپاست و تسلیم لابی همجنس بازان نشده است.»
لوپن از مدافعان تعمیق رابطه فرانسه و روسیه نیز هست و اتحادیه اروپا را به ایجاد جنگ سرد جدیدی علیه روسیه متهم می کند. به گزارش «مدیاپارت» پرداخت وام میلیونی یاد شده با دلالی یکی از نمایندگان مجلس روسیه به نام «الکساندر بابکف» شکل گرفته است، بابکف یکی از افراد حاضر در لیست تحریمی اتحادیه اروپا است. توافق بر سر پرداخت در ماه سپتامبر گذشته صورت گرفته است. دو قاضی فرانسوی در حال تحقیق در مورد استفاده از روش های غیرقانونی احتمالی برای تامین منابع مالی حزب راست تندروی «جبهه ملی»هستند. پرتال اینترنتی «مدیاپارت» که فعالیت های «جبهه ملی» را با دقت پیگیری می کند از طرف این حزب دست راستی بایکوت شده و خبرنگاران این پرتال گاهی از محل گردهمایی یا نشست های خبری جبهه ملی اخراج می شوند.
بعد از انتشار خبر این سایت در مورد وام یاد شده، مارین لوپن در مصاحبه با کانال پنج تلویزیون فرانسه گفت به دلیل رد تقاضای دریافت وام از سوی بانک های فرانسوی، آمریکایی و اروپایی، ناچار شده از بانک روسی درخواست وام کند. او همچنین اتهام خطر وابستگی سیاسی به روسیه را به دلیل دریافت وام «مسخره» خواند. در عمل اما مدت هاست که این حزب دست راستی منتقد وحدت اروپا و سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سیاست حمایت از مسکو را در پیش گرفته است. لوپن بروکسل را به تنهایی مسئول بروز بحران اوکراین می داند و از طرف دیگر، مدافع تحویل ناو جنگی فروخته شده به روسیه است. دولت سوسیالیست فرانسه، در همراهی با ناتو و ایالات متحده، تحویل دو ناو هلی کوپتربر میسترال را که پیش از بحران اوکراین سفارش داده شده بودند، به برقراری آتش بس پایدار در شرق اوکراین مشروط کرده است. معاون وزیر دفاع روسیه هم در واکنشی خونسردانه به این تعلیق گفته که روسیه صبر پیشه می کند؛ شاید به این دلیل که پوتین به چرخش معادلات سیاسی اروپا به سود دست راستی ها و مستعجل بودن برخی دولت ها امیدوار است.
احزاب راست افراطی آلمان، بریتانیا و مجارستان
به نظر می رسد که روسیه به حزب «استقلال پادشاهی متحده» بریتانیا (یوکیپ) نیز علاقه ویژه ای دارد. اعضای این حزب پیوسته میهمان شبکه تلویزیونی روسی «راشا تودی» هستند. برنامه اصلی حزب «استقلال پادشاهی متحده» تلاش برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست. به گزارش روزنامه آلمانی «بیلد» دولت روسیه برای نزدیکی با حزب «آلترناتیو برای آلمان» هم تمایل نشان داده است. این روزنامه به نقل از منابع امنیتی آلمان و سیاستمداران روسی نوشت که روسیه قصد دارد این حزب مخالف اتحادیه اروپا را از نظر مالی به خود وابسته کند. یک سخنگوی این حزب راست گرای آلمانی این خبر را تکذیب و تاکید کرد که «آلترناتیو برای آلمان» هیچ گونه ارتباطی با احزاب، سازمان ها و موسسه های مالی روسیه ندارد. به گزارش اشپیگل، کاخ کرملین با حزب راست افراطی "یوبیک" مجارستان هم ارتباطات تنگاتنگی دارد. البته حزب دموکرات مسیحی حاکم مجارستان نیز خواهان نزدیکی بیشتر با روسیه است. کارشناسان سیاسی معتقدند که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه قصد دارد، با اهدای وام و کمک های مالی گوناگون به احزاب راست افراطی، مخالفان اتحادیه اروپا را تقویت کند.
روسیه و راست های افراطی اتحادیه اروپا دست کم در دو مورد با یکدیگر اتفاق نظر دارند: فروپاشی اتحادیه اروپا و مخالفت با نفوذ ایالات متحده در کشورهای اروپایی.
ب: استفاده از سلاح انرژی
دومین سلاح مسکو برای مقابله با تحریم های اروپا بهره گیری از نیاز فزاینده کشورهای اروپایی به انرژی های فسیلی به ویژه گاز روسیه است. اتحادیه اروپا از سال 1991 تقریبا به صورت یکجانبه در حوزه انرژی اتکایش به روسیه بوده است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا شاهد یک روند افزایشی درخواست انرژی در کشورهای عضو می باشد. کمیسیون اروپا در گزارش اخیر خود تصریح کرده است که مصرف انرژی اتحادیه تا سال 2030 با افزایش 61 درصدی مواجه خواهد بود. اروپا همزمان دو تاکتیک را برای استفاده از سلاح انرژی برای مقابله با تحریم های اروپا دنبال می کند. تاکتیک اول عقد قراردادهای کلان انرژی با رقبای اتحادیه اروپاست.
مهمترین رقیبان اتحادیه اروپا در مصرف انرژی چین و هند می باشند. به دنبال افزایش تنش ها میان مسکو و بروکسل، کرملین یک قرار داد تاریخی برای تامین انرژی با چین امضا کرد، به دنبال آن سفر پوتین به هند و تلاش برای همکاری میان دهلی نو و مسکو باعث نگرانی مشتری های قدیمی شده است. اروپایی ها به خوبی بر محدود بودن منابع انرژی آگاهی دارند. از دست دادن بازار روسیه شاید برای کوتاه مدت برای برخی از کشورهای اروپایی قابل تحمل باشد اما آینده بدون گاز برای بسیاری از این کشورها غیر قابل تصور است. از همین رو است که صدای مخالفت ها با تحریم های روسیه به وضوح در داخل اتحادیه شنیده می شود.
تاکتیک دوم برای استفاده از سلاح انرژی رویکرد چماق و هویج مسکو با توجه به قیمت گاز صادراتی است. مسکو از گاز صادراتی به اروپا به عنوان ابزاری برای پاداش به کشورهای همسو و تنبیه کشورهای مخالف خود استفاده می کند. بر اساس این سیاست مسکو گاز خود را با قیمت های مختلف به پایتخت های کشورهای اروپایی می فروشد. امری که توانسته شکافی جدی میان کشورهای اروپایی ایجاد کند.
از همین رو اتحادیه اروپا قصد دارد گاز روسیه را از طریق یک اتحاد انرژی که درصدد تشکیل آن است، خریداری کند تا از این طریق امکان اعمال فشار روسیه بر کشورهای اروپایی خریدار گاز را از بین ببرد. مجله «اکسپرت» در این رابطه می نویسد: بدین ترتیب کمیسیون اروپایی منافع مصرف کنندگان بزرگ گاز روسیه که در حال حاضر از تخفیف استفاده می کنند را فدای اهداف سیاسی خود کرده است.
هدف از این اقدام آن است تا این ارگان مواضع خویش را برابر اعضای اتحادیه اروپا تقویت کرده و اهرم فشار تازه ای بر روسیه در ازای بسته سوم انرژی به دست آورد که شرکت «گازپروم» روسیه با توقف ساخت خط لوله «جریان جنوبی» در خاک اروپا از تحریم های مربوط به آن خلاصی یافته است. رهبران کشورهای اروپایی طرحی را برای ایجاد یک اتحاد انرژی مورد توافق قرار داده اند که در ظاهر این طرح با هدف تامین امنیت انرژی تحقق خواهد یافت. هدف اعلام شده در آن همگرایی سریع بازارهای ملی انرژی است. کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن و مشارکت در استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی، البته این ظاهر قضیه است و هدف سیاسی اصلی، خرید گاز روسیه با یک قیمت برای همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، یعنی ایجاد «یک انحصار خرید» است. اتحادیه اروپا سال هاست به دنبال این است. اصلی ترین مخالفان این طرح مصرف کنندگان بزرگ اروپایی هستند که گاز روسیه را مستقیما و بر اساس قرارداد بین دولتی خریداری کرده و هر کدام تخفیف خاص خود را از طرف روسی دریافت می کنند. یکی از لابی های اصلی طرح ایجاد اتحاد انرژی، «دونالد تاسک» نخست وزیر سابق لهستان است که از سیاستمداران ضد روسی به شمار می رود. دقیقا در زمان روی کار بودن دولت وی بود که آمریکا مجوز استقرار سامانه های دفاع ضد موشکی خود در خاک لهستان را به دست آورد. هدف وی از لابی این طرح آن است که لهستان بتواند گاز روسیه را نه به قیمت 600 دلار، بلکه قیمت متوسط در اروپا، یعنی 450 دلار در ازای هر 1000 مترمکعب خریداری کند. این طرح مخالفان سرسختی چون مجارستان هم دارد که به هیچ وجه حاضر نیستند از تخفیف های روسیه در حوزه انرژی به خاطر دیگران چشم پوشی کنند.
ج: تکیه بر استراتژی اروپای دوم
سومین سیاست کرملین برای مقابله با همگرایی اروپایی بهره گیری از استراتژی اروپای دوم به عنوان یک سناریوی موازی با دو سناریوی قبلی است. استراتژی اروپای دوم به معنی تلاش برای یارگیری در داخل اتحادیه اروپا از طریق بی توجهی به سه قدرت اصلی اروپا (آلمان، انگلیس و فرانسه) است. به بیان دیگر مسکو با توجه به ظرفیت اقتصادی و نفوذ خود به دنبال بلوک بندی در اتحادیه اروپا است.
سیاستی که پیش از مسکو چین به دنبال آن در اتحادیه بوده و توانسته یک لابی غیر رسمی برای خود تشکیل دهد. شورای روابط خارجی اروپا در گزارشی در این زمینه می نویسد: " چین به طور خاص بر روی کشورهای مدیترانه ای و جنوب شرقی اتحادیه اروپا که بیشتر به پول نقد این کشور نیاز دارند، تمرکز کرده است. این امر باعث ایجاد روابط جدید بین کشورهای حاشیه اروپا و چین شده است.
به عنوان مثال پرتغال، ایتالیا، یونان و اسپانیا در حال حاضر 30 درصد از سرمایه گذاری های چینی و تسهیل تجارت در اروپا و کشورهای مرکزی و شرقی اروپا 10 درصد از این موارد را جذب کرده اند که با توجه به حجم کلی اقتصاد آنها مقدار بسیار زیادی خواهد شد. از دیدگاه اروپا چینی ها در حال سوءاستفاده از نقاط ضعف اروپا هستند. خطر پیش روی اروپا تشکیل نوعی «لابی چین» با استفاده از اعضای کوچکتر اتحادیه اروپا است. حتی پس از سال 2014 که تصمیم گیری شورای اروپایی مشروط به اکثریتی از 15 کشور عضو، با حداقل 65 درصد از جمعیت می شود؛ چین میتواند برای جلوگیری از هرگونه تصمیم گیری اکثریتی در برابر منافع خود به بعضی از کشورهای اروپایی به ویژه قبرس، مالت و یونان تکیه کند."
روسیه هم دارد همان مسیر چین را در اروپا طی می کند، مسکو به خوبی درک کرده است که در شرایط بحران اقتصادی همگرایی اروپایی آخرین چیزی است که سیاستمداران به آن فکر می کنند. از این رو مسکو با توجه به توانایی هایش در حوزه انرژی در کنار بازار بزرگ آن برای کشورهای اروپایی به دنبال یارگیری در اتحادیه اروپا است. پیشنهاد مسکو برای اعطای وام به یونان ، سفر پوتین به مجارستان، تمایل شدید قبرس به دور زدن تحریم های اتحادیه اروپا و مخالفت های صریح مقامات ایتالیایی با تداوم تحریم های مسکو در همین چارچوب قابل تفسیر است . مسکو در یک اقدام تدریجی در حال ایجاد یک بلوک و لابی طرفدار خود در اتحادیه اروپاست، بلوکی که رابطه اش با مسکو بر اساس منافع اقتصادی و نه رقابت های ژئوپلیتیک تعریف می شود.