یادداشت
تعداد بازدید : 2
ما و خرمشهر
سید صادق غفوریان- حالا33 سال است که از آن حماسه و آن برگ زرین و ماندگار تاریخ پرفراز و نشیب این مرز پر گهر می گذرد؛ ۳3 سال به بلندای خون، به بلندای قیام، به بلندای تاریخ، به بلندای یک خونین شهر، به بلندای تمامی آزادی خواهان و آزاد مردان و به بلندای عاشورا و کربلا.
این حماسه اگر چه در سال یک هزار و سیصد و شصت و یک شمسی یک جهان و یک تاریخ را تحت تأثیر بزرگی خود قرار داد اما به افسوس باید گفت که حالا این مناسبت گاهی فقط به مثابه یک روز تاریخی که تقویم آن را یادآوری می کند، قلمداد می شود.
روزی که رسانه های مجازی و مکتوب اغلب به بازنشر خاطرات می پردازند، فضای شهر آن هم نه مثل گذشته تزئین و آذین بندی شده و جسته و گریخته محافلی در یادمان آن رویداد بزرگ برگزار می شود. البته این محافل گاهی فقط برای «برگزار شدن» است نه برای بزرگداشت و تکریم یک رویداد مهم تاریخی که روزی همه جهان بابت آن دست به دهان مانده بودند.
حالا هنوز هستند حماسه سازان عاشورایی تبار فتح خرمشهر که در گوشه و کنار این مملکت در این محافل به روایت حماسه عشق و خون و جهاد می پردازند اما روزی دیگر نیز خواهد رسید که آنان بنا بر تقدیر این عالم فانی، خرمشهر و تاریخ و آن حماسه را برای کتاب و کتابخانه ها و برگ های تاریخ این سرزمین به یادگار می گذارند و خود به ابدیت خواهند پیوست چنان که این سرنوشت محتوم همه ماست.
با این توصیف بر «ما و خرمشهر» چه وظیفه ای است؟ همه آنچه از فتح خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ باید در تاریخ این سرزمین به ثبت برسد آیا ثبت و ضبط شده است؟ خاطرات، دل گفته ها و حرف و حدیث اهالی کوچه و بازار و مردمان روستاها که آنان خرمشهر را ساخته بودند تاکنون ثبت و ضبط شده است؟ آیا تاریخ نویسان ما، آیا آنان که مسئول حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس هستند، آیا آنان که همواره شعار ارزش های دفاع مقدس را سر می دهند، تا به حال به سراغ توده مردم کوچه و بازار خرمشهر رفته اند تا حرف هایشان را از آن روزها بشنوند و آن را برای تاریخ ثبت کنند؟
اگر این مهم را انجام داده اند، اسناد آن کجاست و چرا منتشر نمی شود؟ بیایید و آن را منتشر کنید تا تاریخ آن را بشناسد و درس بگیرد که هر گاه از «مقاومت» گفته شد آن را بفهمد و به کار گیرد...
مگر تاریخ و وقایع خرمشهر از حصر تا فتح غیر از مفهوم و حقیقت «مقاومت» امر دیگری است؟!
و اما «ما و خرمشهر» امروز
نام خرمشهر برای تمام «ایران» و «ایرانیان» نماد عزت و عظمت و آزادگی است؛ اما این شهر عزیز روی دیگری هم دارد که البته همچنان «زخمی» است. ما چه می دانیم از انبوه مشکلات و معضلات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی این شهر؟ از کمبودها و کم کاری هایی که طی این سال ها بر این قطعه تاریخ ساز این سرزمین روا داشته شده است.
به بخش هایی از دردها و زخم های این شهر از زبان عبدا... سامری نماینده خرمشهر در مجلس شورای اسلامی توجه کنید:
«امروز می خواهم شکوه ثروتی را فریاد کنم که در ذیل برخی کم کاری ها پنهان است و اگر نفت خوزستان سهم ایران است گرد و خاک خوزستان نیز معضل تمام مردم ایران است.
از معیشت معلمانی که در گرمای 55 درجه و بدترین آب و هوای ایران زندگی می کنند خبر دارید؟ و آیا می دانید هنوز 70 درصد آنها هنوز مسکنی برای سکونت ندارند و حقوق ناچیزشان در مقابل تربیت مدیران آینده این مرز و بوم هیچ نیست و دیگر صورتی برای سرخ کردن ندارند؟سرانه مدارس خرمشهر بیش از دو سال است که پرداخت نشده واکثر این مدارس فاقد سرایدار و خدمتکار است و وضعیت استخدام معلمان پیش دبستانی هنوز مشخص نشده است و برخی از آنان پس از گذشت 14 سال حیران و سرگردان هستند.آقای چیت چیان آیا می دانستید مردم خرمشهر آب را با فضولات فاضلاب می نوشند و آب کارون دیگر آب نیست بلکه فاضلاب است و آیا می دانستید مرکزی ترین نقطه خرمشهر محصور در فاضلاب و گاه و بیگاه کودکان این شهر را بلعیده و پدران و مادران را در سوگ می نشاند.آقای رییس جمهور می دانم مشکلات موجود دل شما را آزرده اما تدبیرتان، امید را در دل ها پرورانده و به خاطر قداست خرمشهر مظلوم و نگاه حسرت آمیز کودکانی که عرق شرم پدر را می بوسند و دم نمی زنند و به سرفه های خونین مردانی که چراغ آزادی و آزادگی را روشن نهادند قسم، به داد ضجه مظلومانه خرمشهر و مردم خوزستان برسید و اهتمام لازم را مبذول فرمایید.» (24/11/1393خبرگزاری ایسنا)
«خرمشهر و خرمشهری ها مظلوم واقع شده اند با گذشت سال ها از پایان جنگ هنوز آثار آن را بر پیکره شهر و وضعیت زندگی خود می بینند. در حوزه اشتغال خرمشهری ها با مشکلات عدیده ای مواجه هستند در حالی که شرکت های بزرگ مستقر در شهرستان از نیروهای غیربومی استفاده می کنند. این شرکت ها محلی برای حضور افراد خاص و سفارشی هستند و جوانان این شهر باید برای یافتن شغل تقلا کنند.دولت پس از اتمام جنگ تحمیلی در این شهرستان اقداماتی را انجام داد، اما این خاک هنوز نیاز به توجه و بازسازی دارد.اقدامات دولت برای زنده کردن خاک مقدس این شهرستان کافی نبوده استهمچنین جوابگوی نیازهای مردم خرمشهرنیست، زیرا ساکنان این شهرستان هنوز با مشکلات و معضلات بدیهی دست به گریبانند.شهرستان خرمشهر در طول هشت سال دفاع مقدس، شهدا و رزمندگان بسیاری را تقدیم آرمان های نظام و انقلاب کرد و امروز نباید وضعیت گلزار شهدایش چنین باشد.حق این مردم این شهرخیلی بیشتر است، امروز خانواده های بی شماری در خرمشهر هستند که به نان شب محتاج بوده و از امکانات اولیه زندگی و امرار معاش محرومند.این درست نیست که در آستانه سالروز آزادسازی خرمشهر فقط به این شهر نگاهی بیندازیم و در آن جشن و سرور برپا کنیم باید همه روزها دلاورمردی و ایستادگی مردان سلحشور این مرز و دیار را به یاد آورد و برای حفظ ارزش های آنان تلاش کرد.» (02/03/1392خبرگزاری فارس)
«از رئیس جمهور می خواهم به خاطر قداست خرمشهر و مردم مظلوم آن، خون مقدس شهیدان و به اشک مادرانی که هنوز در انتظار پیکر مطهر فرزندانشان هستند، برای این شهر و مردم مظلوم آن چاره اندیشی کند.
او برتکمیل پروژه های نیمه تمام در این شهر تاکید داردو از رییس جمهورمی خواهد برای توسعه عمرانی و تکمیل پروژ ه های نیمه تمام، هیاتی را به این منطقه اعزام کند و این هیات در جلساتی با مسئولان استانی معضلات خرمشهر را حل کنند.
آیا می دانید پل شناور روستاهای منیخ و حفار که روزگاری محل جولان رزمندگان ایران اسلامی بوده و دو طرف رودخانه خروشان کارون را به هم متصل می کرد حالا باعث جدایی مردم شمال و جنوب خرمشهر شده است؟نبود این پل شناور منجر به تردد کودکان به محل تحصیل خود با قایق شده است که این امر خطرات سقوط در رودخانه و از دست دادن آنان را در پی دارد.
برازنده نیست تنها ورزشگاه این شهر که به نام شهید سردار محمد جهان آرا مزین شده هنوز مخروبه بماند و جوانان این شهر در زمین هایی که آثار بمب های شیمیایی در آن وجود دارد، تمرین کنند. » (31/02/1391 خبرگزاری ایرنا)
... و این بود بخشی از دردها و رنج های امروز خرمشهر عزیز که تاریخ و شکوه این سرزمین مدیون اوست...