گفتوگو با اولین مدیراجرایی پروژه میدان شهدای مشهد
تعداد بازدید : 0
سرمایه اجتمــاعی
پیـش شرط مشارکت اقتصادی
+ تجربه اولین مشارکت مردمی در یک پروژه شهری
پس از پیروزی انقلاب و اجرای عملیات بانكداری اسلامی و بهتبع آن ممنوعیت بهره در اقتصاد، انتشار و دادوستد اوراق قرضه در سال 62 متوقف و ممنوع شد، اما وجود ابزار دیگری در بازار مالی كشور كه عملكردی مشابه اوراق قرضه داشته و در كنترل حجم نقدینگی و مهمتر از آن در تأمین مالی طرحهای زیربنایی و همچنین طرحهای تولیدی و خدماتی مؤثر باشد، ضروری به نظر میرسید، برای همین انتشار اوراق مشارکت مطرح و قانون نحوه انتشار آن در سال 1376 مصوب شد. كرباسچی شهردار اسبق پایتخت، برای نخستین بار استفاده از اوراقی مشابه اوراق مشاركت در سال 70 را برای تأمین منابع مالی طرح بزرگ نواب به کاربست، اما همچنان برای تأمین كسری بودجه از استقراض از سیستم بانكی و بانك مركزی استفاده میگردید. با اوراق مشارکت زمینه حضور مردم در فعالیتهای توسعهای و اقتصادی کشور و شهرها فراهم میشود، اما اوراق مشارکت آنطور که باید مورد استقبال مردم بهویژه در عرصه مدیریت شهری، قرار نگرفته است، پروژه «میدان شهدا» مشهد که از حدود سال 86 و به جهت احیای بافت فرسوده این میدان و مناطق اطراف آن شکل گرفت از همان ابتدا عمده منابع مالیاش را از طریق اوراق مشارکت تأمین کرد، این پروژه ناتمام یکی از اولین پروژههای شهری در سطح کشور بود که در سطح وسیع و حتی ملی اقدام به عرضه اوراق مشارکت کرد؛ ازاینجهت به گفتوگو با دکتر سید مهدی درهمی پرداختیم که طی سالهای 86 تا 89 مدیر اجرایی این پروژه بوده و امروز در کسوت استاد دانشگاه و مدیرعامل شرکت سپاد فعالیت میکند.
در رابطه با اصل مشارکت مردم و نسبت آن با اقتصاد مقاومتی توضیحاتی ارائه کرده و بفرمایید به چه شکلی میتوان از مدل مشارکت مردم در توسعه بهره گرفت؟
در مدلهای اقتصادی که اقتصاد مقاومتی یک نمونه از آنهاست، باید اول مردم را به سرمایههای اجتماعی تبدیل کرده و احساس عدم اعتماد را از آنان بگیریم، شما نمیتوانید امروز انتظار داشته باشید که مردم با همه سیاستهای اقتصادی شما همگام و همسو باشند چون هنوز تبدیل به سرمایههای اجتماعی نشدهاند، البته ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردم نشان دادهاند در برخی شرایط، فراتر از انتظار ما هستند و قادرند ازخودگذشتگی کنند اما این بینهایت نیست و این مسئله چیزی از تکالیف ما در قبال جامعه کم نمیکند. در مدل اقتصاد مقاومتی که باید در شهرها پیاده شود، به حضور فعال مردم احتیاج داریم؛ بین حضور فعال و غیرفعال تفاوت هست، مردم وقتی در سیستم بانکی سپردهگذاری میکنند، حضور پیداکردهاند اما این حضور فعال نیست، حضور مردم زمانی فعال است که مثلاً در بازار بورس و سرمایه سهم خرید میکنند، چون انتخاب میکند، سهم کدام شرکت را بخرد، از مشارکت در بازار بورس بهتر وقتی است که خود افراد در برنامهریزی هم نقش ایفا کنند، مدلهایی مثل تعاونیها. پس وقتی صحبت از اوراق مشارکت میکنید، مشارکت مالی مردم بهصورت فعال است و همه این مشارکتها مغتنم است اما واقعیت این است که واگذار شدن امر مردم به خودشان از نوعی است که مردم در حوزه برنامهریزی هم حضورداشته باشند، چیزی که در سالهای اخیر به آن کم توجهی شده و مردم هم انگیزهای برای ایفای نقش ندارند. به نظر میرسد هم مدیریت کشور و هم مدیریت شهری باید توجه به این موضوع کنند که ارزیابی فعلی از سرمایههای اجتماعی خیلی رضایتبخش نیست، باید شروع کنیم به برنامههایی که منجر به افزایش سرمایههای اجتماعی در سطح جامعه میشود، این تجربهای است که در کشورهای دیگر اتفاق افتاده است. در تعداد کمی از کشورهای دنیا اوراق مشارکت را بخش دولتی منتشر میکند و حتی در کشورهای ثروتمند، اوراق مشارکت را شهرداریها منتشر میکنند، چون برقرار کردن ارتباط با مردم برای مدیریت شهرداری آسانتر از مدیریت کلان کشور است.
در گام اول باید این مسئله را بپذیرم، علاوه بر این ایجاد برنامههای کلانی که مردم بتوانند در ذیل آن برنامههای خرد را تنظیم کنند، باید حس اعتماد مردم به اقتصادی کشور را ارتقا داده و هم واقعیتهای اقتصاد را به مردم نشان دهیم، بیتردید در پی آن شاهد کاهش نقدینگی سرگردان در محیط اقتصادی خواهیم بود. کشوری نظیر ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم توانست بهسرعت پیشرفت کند زیرا مباحث و مشکلات اقتصادی را با مردم صادقانه در میان گذاشت.
بهغیراز مدل اوراق مشارکت میتوانید به انواع مدلهای مشارکت مردم که در آن مشارکتها فعالانه است، اشارهای داشته باشید؟
در مدیریت شهری موضوع اوراق مشارکت بهعنوان یک ابزار خوب در سطح دنیا شناختهشده است، ما در کشورمان اوراق را 4 ساله میفروشیم اما در سایر کشورها 25 ساله میفروشند، یعنی فرد به مدت 25 سال منابع مالیاش را در اختیار مدیریت آن مجموعه قرار میگیرد و برای آن منطقه خاص ایجاد رفاه میکند، اینکه فرد حس کند که با منابع او ایجاد رفاه میشود، حس فوقالعاده خوبی است.
بنابراین توصیه میشود اوراق مشارکت برای پروژههای شهری به کار گرفته شود، اینکه در کشور ما اوراق مشارکت برای پروژههای ملی استفاده میشود، خیلی توصیه جهانی ندارد، بهعنوان نمونه اینکه برای خطوط انتقال گاز اوراق مشارکت منتشر شود، این اوراق قرضه است چون مشارکتی در کار نیست. در اوراق مشارکت باید به سرمایهگذار که مردم هستند از محل منافع مستقیم حاصل از پروژه، سود و اصل پول داده شود، درحالیکه پروژههای زیرساختی هزینهای است و سودی ندارد، بنابراین انتشار اوراق مشارکت برای پروژههای زیرساختی در دنیا توصیه نمیشود، چون مردم آثار مشارکت خود را نمیبینند و ما باید یک سود کاذب را به آنها بدهیم و این سود واقعی نیست اما در پروژههای شهری مردم آثار مشارکت خود را میبینند و به آنها سود واقعی داده می شود، پروژههای شهری روبنایی است و هزینه- فایده وجود دارد. موضوع اوراق مشارکت جزء مشارکتهای فعال بهحساب میآید اما اگر بخواهیم از آن جلوتر برویم به مدل شرکتهای سهامی خاص با بدنه سهامداری بزرگ مثل شرکت سپاد میرسیم، فرد اگر بخواهد وارد حوزه برنامهریزی و اجرا هم شود، باید در قالب شرکت باشد، شرکتهای سهامی خاص، سهامی عام و یا شرکتهای تعاونی؛ دو حوزه برنامهریزی و اجرا مکمل توسعه است، مدل اقتصاد مقاومتی در پهنه شهری این نیست که تنها افراد سرمایههای خود را بیاورند، تمکین مردم به راهبردهایی که اقتصاد کشور را به سمت اقتصاد مقاومتی میبرد، اهمیتش کمتر از این نیست که منابع مالی خود را بیاورند، یعنی در شهرها بعد فرهنگی اقتصاد مقاومتی از بعد اقتصادش پررنگتر است، رفتارهای روزمره مردم باید راهبردهای اقتصاد مقاومتی را دنبال کند و این از اینکه منابع مالی خود را در اقتصاد مقاومتی بگذارند، دارای اهمیت بالاتری است.
در عمده شهرهای ما موضوع بافت فرسوده یکی از عرصههای مشارکت مردم است که میتوان نام مشارکت بافتی را بر آن گذاشت، چون مردم هر منطقه در همان منطقه مشارکت خواهند داشت اما مردم در این نوع مشارکت نفع خود را نمیبینند و حاضر نیستند، مشارکت کنند، دلیل آن چیست؟
یک واقعیتی وجود دارد که ما نشان ندادیم که در طراحی و اجرا پروژههای شهری خوب عمل میکنیم و در ذهن مردم خیلی خاطره خوشی از طرحهای شهری باقی نمانده است، پروژه میدان شهدای مشهد در یک مقطعی مقبولیت اجتماعی پیدا کرد و مردم میدیدند وقت تلف نمیشود، دوبارهکاری نمیشود و هزینهها هم هدر نمیرود اما در خیلی از پروژهها مردم دیدند که پروژه هنوز به بهرهبرداری نرسیده، خراب میشود.
ما واقعاً کارنامه درخشانی در طرحهای شهری نداشتهایم و بافت پیرامونی حرم مطهر و سایر بافتها هیچکدام حاکی از مدیریت بلندنظر و آیندهنگر نیست و نتوانسته سطح شهر را ارتقاء دهد، پروژه بافت فرسوده پروژه اجتماعی است و باید نیازهای مردم را درک کنیم، از سوی دیگر مردم نسبت به اینکه انتفاع مادی هم دارد یا خیر دچار تردید هستند و نمیتوانند خاطرجمع باشند که اگر سرمایههایشان در یک پروژه گذاشته شود بعداً با یک نرخ بازدهی بالاتری سرمایههایشان بازمیگردد؟ در مورد اوراق مشارکت هم شاهد بودیم که این اوراق برای پروژههایی استفاده میشد که سودآور نبود و حتی یکی از آنها همسود قطعی نمیداد، مردم باهوش هستند و میفهمند که وقتی شما به آنها میگویید پس از پایان پروژه سود قطعی میدهیم ولی اوراق مشارکت قبلی سود قطعی نداده به معنای این است که سود قطعی در کار نیست! بنابراین مردم سودهایشان را بر سود علیالحساب میبستند، ما در بانک مرکزی گفتیم اجازه بدهید تا ما در مشهد سود قطعی هم پرداخت کنیم تا مردمباور کنند که فراتر از توقع آنها هم ممکن است پروژه سودآوری داشته باشد و این امر باعث میشود تا آنان مشارکت بیشتری در پروژهها داشته باشند.
با توجه به تجربه مشارکتی که در پروژه میدان شهدا داشتید، میتوانید بگویید که چه اقدام خاصی در این زمینه انجام دادید؟
ما دراینارتباط خیلی بحث کردیم که اگر برای اوراق مشارکت مشتری عمده پیدا کنیم بهتر است یا مشتری خرد؟ ما در طرح میدان شهدا بهشدت از فروش بلوکهای پرهیز میکردیم و میگفتیم به مردم خرد بفروشیم زیرا فروش بلوکه یک خطر است، یعنی کسی که 10 میلیارد تومان اوراق برای شرکت میخرد، ممکن است در حال حاضر با پول خودکاری نداشته باشد اما بعداً یکجا 10 میلیارد تومانش را بازخرید میکند و کمر منابع تأمینشده شمارا میشکند اما فروش به مردم سرمایههای اجتماعی پروژه را ارتقاء میدهد، هر فردی که یک برگه اوراق مشارکت طرح میدان شهدا را داشته باشد طرفدار شماست و آرزو میکند این پروژه موفق شود تا سود بیشتری ببرد. در پروژه میدان شهدا در جلب ساکنان محدوده طرح برای ادامه حضور در پروژه و اینکه زمین خود را با ما به اشتراک بگذارند خیلی موفق نبودیم و تعدادش به تعداد انگشتان دودست نرسید، هرچند که از جاهای دیگر موفقتر بودیم ولی بازهم نتوانستیم کاری انجام دهیم اما درفروش اوراق مشارکت موفق بودیم.
اوراق مشارکت بیشتر برای مسائل عمرانی است اما آیا غیرازاین مورد هم میتوان برای سایر عرصههای اوراق مشارکت منتشر کنیم، بهعنوان نمونه برای بهرهبرداری از یک مجتمع تجاری و رفاهی؟
انتشار اوراق مشارکت در کشور ما بر اساس قانون مصوبه 1376 مجلس شورای اسلامی است، در آنجا تصریح میشود که اوراق مشارکت برای پروژه است و تصریح میکند که پروژه باید سودآور باشد و در متن اجرایی که توسط هیئت دولت تنظیمشده منظور از سود، انتفاع مستقیم مالی است که ناشی از فروش محصولاتی باشد که در پروژه تولیدشده است. هرچند بعداً دولت بیش از هرکس دیگری به آییننامه اجرایی که تصویب کرده بود، پشت پا زد و برای بسیاری از پروژههایی که سود مستقیم در آن وجود نداشت، اوراق مشارکت منتشر کرد ولی قانون مجلس و آییننامه اجرایی دولت تصریح میکند که اوراق برای چنین پروژههایی باید منتشر شود، بنابراین فعلاً چیزی به نام اوراق مشارکت برای بهرهبرداری نداریم اگر بعدها چنین ضرورتی وجود داشت باید قانون آن اصلاح شود. ما در دنیا اصطلاح توسعه گر راداریم، در دنیا هم مدیریتهای شهری و هم بخش خصوصی نقش توسعه گر را ایجاد میکنند و به این معناست که توسعه گر یک پروژه سودآور تعریف کرده و بررسیهای حقوقی برای اخذ مجوز را انجام میدهد ولی منابع برای انجام آن ندارد، بنابراین در اینجا باید تأمین مالی صورت بگیرد، تأمین مالیهای مردم محور فقط اوراق مشارکت نیست؛ ما در کشورمان برای زمین و مسکن قانون داریم که یک پروژه میتواند یک صندوق ایجاد کند و مردم را از محصول و منافع پروژه سهیم کند، مدل دیگر سهامدار پروژه است در این مدل فرد بهجای اینکه سهام یک شرکت را بخرد، سهام یک پروژه را میخرد و مقررات آنهم در کشورمان وجود دارد، این مسئله با اوراق مشارکت هم کمی تفاوت دارد و نوع انتفاع افراد و تعهدات طرفین هم باهم متفاوت است. در اوراق مشارکت ناشر باید هر سه ماه یکبار به دارنده اوراق مشارکت و شریک خود سود بدهد درحالیکه در سهامدار پروژه در بازه زمانی سه ماه سود نمیدهد بلکه سهم آن فرد در اثر حضور در آن پروژه رشد میکند و وقتی خواست بفروشد توسعه گر آن را تضمین میکند یا برایش بازار ثانوی ایجاد میکند؛ بنابراین در این حوزه در کشور ما طی سالهای گذشته مقررات و قوانین آن ایجادشده، فقط خوب از آن استفادهنشده است، غیر از طرح بزرگ میدان شهدا هیچکس از اوراق مشارکت استفاده نمیکرد بعد از ما تبریز و اصفهان و قم هم این کار را انجام دادند درحالیکه این اوراق برای شهرها طراحیشده است، سهامدار پروژه و صندوق زمین و مسکن و فروش متری راههایی است که میتوان سرمایههای خرد را وارد پروژههای کلان کرد.