پای حرف های متخصصان پرتودهی هسته ای در یزد
تعداد بازدید : 0
این جا، ذرات را به هنر کیمیا کنند
از چسب زخم شفابخش تا تولیدات پیچیده درمانی و صنعتی
یزد را شهر قنوت و قناعت میخوانند، نکتهای که در همان بدو ورود به شهر و با دیدن صورت ساده خانهها و مردمی که بوی کویر میدهند قابل درک است. مساجد زیبا و فیروزهایرنگ و درختانی سرسبز که در مقاطعی شما را از حال و هوای کویر به شهرهای شمالی کشور میبرد و البته جویها و آبنماهایی فعال و روان که نشان از سخاوت این مردم در سرزمینی خشک دارد. از یزد که 15کیلومتر به سمت شهرستان تفت میروی، سمت راست جاده دیوارکشی و البته منطقهای سرسبز و پر درخت توجهات را جلب میکند تا زمانی که تابلوی بزرگ با عنوان «مجتمع پژوهشی ایران مرکزی» را میبینی که به معنای رسیدن به مقصد است. مجتمع پژوهشی کاربرد پرتوها در یزد سال1376و با هدف تحقیقات و کاربرد پرتوهای الکترون و ایکس حاصل از شتابدهنده الکترون(رودوترون) رسما شروع بهکار کرد و در نیمه اول سال 1377 نیز با نصب شتابدهنده الکترون پرتودهی آزمایشی خود را شروع کرد و از سال 1378جهت ارائه خدمات پرتودهی به صنایع و انجام پروژههای تحقیقاتی و کاربردی به کار گرفته شده است.
چسب زخم شفابخش
شروع بازدید ما از این سایت هستهای مهم در مرکز کشورمان، با بخش آزمایشگاه میکروبیولوژی مرکز پرتودهی یزد بود که در آنجا یکی از بانوان متخصص کشورمان که مسئولیت این آزمایشگاه را برعهده داشت، برای ما از مهمترین محصول این روزهای این آزمایشگاه که تولید نوعی چسب زخم مفید و تا حدی معجزهزاست با استفاده از فنآوری هستهای سخن گفت: «هیدروژل پوششدهنده زخم که برای زخمهای سوختگی نوع 2 مناسب هستند و بیشترین کاربرد را برای این نوع زخمها دارند، تهیه و تولید این هیدروژل با پرتودهی الکترونی انجام میشود.» این توضیح کوتاه مقدماتی خانم دکتر برای یکی از مهمترین تولیدات این مرکز است، هرچند وی تصریح دارد که هماکنون نیز کار بر روی مدل مقدماتی هیدروژل تمام نشده و میخواهند تا با تغییر روی ترکیب و ارتقای هیدروژل اولیه خاصیت آنتی باکتریال به آن بدهند. او در مورد فواید این ماده پر ارزش نیز میگوید که هیدروژل میتواند به عنوان یک پانسمان استفاده شود و حسنش در آن است که حدود90درصد آن از آب تشکیل شده و در نتیجه رطوبت و اکسیژنرسانی به زخم بهتر خواهد بود و میتواند ترشحات زخم را جذب کند. خانم دکتر به ما میگوید هرچند این هیدروژل اولیه است اما همه مراحل تست خود را با موفقیت گذرانده و با دریافت مجوزهای لازم از وزارت بهداشت و درمان الان تقریبا در اشل صنعتی در حال تولید است. اما آن چیزی که برای ما جذابتر است، نقش فنآوری هستهای در این عرصه است. وقتی از او میپرسیم کجای این کار به سازمان انرژی اتمی مربوط است، خیلی سریع ما را به حوزه پرتودهی ارجاع داده و توضیح میدهد: «پرتودهی برای تولید این هیدروژل لازم است. به اینترتیب که ما هیدروژل را به صورت محلول از چند ترکیب درست کرده و داخل قالب میریزیم و به شکل بستهبندی برای پرتودهی میدهیم به قسمت پرتودهی، هم استریلیزاسیون انجام میشود و هم چون محصول ما پلیمر است، عمل کراسلینگ صورت میگیرد یعنی محصول ما بر اثر پرتو، یکسری اتصالات به دست میآورد که حالت ژلهای را ایجاد میکند.»
شفاژل در آستانه ورود به بازار
مسئول آزمایشگاه میکروبیولوژی مرکز پرتودهی یزد در پاسخ به سوال من در مورد وضعیت فروش این محصول و تفاوتهایش با نمونههای خارجی بازار نیز اظهار میدارد: «البته هنوز به مرحله فروش نرسیدیم. این نوع هیدروژل هنوز به بازار پزشکی ایران نیامده اما تقریبا در انتهای راه صنعتی شدن هستیم و اسم محصول نیز با عنوان شفاژل انتخاب شده است.» درحالی که نمونهای از شفاژل را باز کرده و آن را روی دست من تست میکند، من رطوبت و سردی ماده ژلهای را روی دست خود احساس میکنم؛ خانم دکتر نیز توضیحات خود را ادامه میدهد: «بنابر تحقیقی که در دانشگاه علوم پزشکی شهیدصدوقی یزد انجام شد، گفته شد که هیدروژل ما بهتر از نمونه خارجی است اما میشود حداقل با قطعیت گفت که چیزی از نمونه خارجیاش کمتر ندارد درحالی که قیمت آن بسیار به صرفهتر از نمونه خارجیاش است.» وی مدت زمان انجام این پروژه را 5 سال عنوان کرده و میافزاید: «البته پروژه صنعتی شدن آن یک سال تا یک سال و نیم به طول انجامیده و با توجه به اخذ مجوزهای تولید و توزیع در بازار، قصد داریم که امسال این محصول را وارد بازار پزشکی کشور کنیم.»
دوزیابی برای پرتودهی
از بحث هیدروژل یا همان شفاژل مذکور که خارج میشویم، خانم دکتر برای ما از سایر اقداماتشان در این آزمایشگاه میگوید و اینکه اینجا بار میکروبی محصولات اندازهگیری میشود و در این باره توضیح میدهد: «یعنی وقتی محصول برای پرتودهی میآید، به صورت تصادفی نمونهگیری شده و بار میکروبی محصول را تعیین میکنیم و براساس بار میکروبی دوز پرتودهی موردنیاز برای محصول را تعیین کرده و به واحد پرتودهی اعلام میکنیم که این کار روزانه و معمول ماست.» از او در مورد نمونه کارهای صورت گرفته برای پرتودهی میپرسم که او گیاهان دارویی و ادویهجات، دان مرغ، پروژه تصفیه پساب و یکسری از هیدروژلهای بهداشتی و آرایشی که میتواند تسکین دهنده درد از جمله میگرن باشند را مثال میزند. این آزمایشگاه به نظر مجهز و به روز میآمد و جالب توجه بود که گفته شد بسیاری از تجهیزات مورد استفاده در این مکان نیز ساخت کشور خودمان است. شهر یزد بیشترین و مهمترین مرکز حضور زرتشتیان در کشور است و وجود چندین آتشکده در این شهر و استان نیز گواهی بر این مطلب است، اما حضور یکی از متخصصان جوان زرتشتی درکنار همکاران مسلمان در این آزمایشگاه جالب بود.
بازدید از رودوترون بلژیکی
جای دیگری که در این مجموعه مورد بازدید ما قرار گرفت، سوله پرتودهی و تاسیسات دستگاه شتاب دهنده الکترون یا همان رودوترون بود. ابتدا به اتاق کنترل دستگاه رفتیم تا از مسئولش بپرسیم شتابدهنده الکترون چیست و چه فرقی با شتابدهنده پروتون در کرج دارد. او توضیح داد: «دستگاه رودوترون اینجا بلژیکی است که درحال حاضر قیمت آن50 میلیون دلار است، هرچند با همین قیمت گزاف هم به ما نمیفروشند.» مسئول این دستگاه در مورد نحوه کار آن نیز میگوید: «ما با دستگاه شتاب دهنده الکترون، یک بیم الکترون در خلا ایجاد میکنیم و بعد انرژی آن را با شتاب بالا میبریم تا بتوانیم از آن استفاده کنیم. اگر الکترون انرژی نداشته باشد، نمیتواند در هوا کارایی داشته باشد. وقتی بیم را با الکترون گان تشکیل میدهیم، انرژی آن در حد50 کیلو الکترون ولت است که انرژی پایینی است. این الکترون وقتی تشکیل میشود، در داخل خلا است و کل سیستم ما هم در خلا است چون اگر الکترون در خلا نباشد، نمیتواند حرکت کند. این انرژی 50KEV (کیلو الکترون ولت) داخل محفظه شتاب میشود و ما استفاده از فرکانسRF به الکترون شتاب میدهیم. وقتی الکترون وارد میشود هسته ما مثبت است و پوسته منفی و الکترون هم منفی است که پوسته باعث دفع الکترون به سمت وسط میشود و هسته جذب میکند که همین عمل باعث انرژی گرفتن الکترون میگردد و از 50KEV به یک میلیون KEV یا یک MEV افزایش مییابد. با یک فعل و انفعالاتی که صورت میگیرد سرعت الکترون باز هم بیشتر میشود و به 10MEV هم میرسد. در این سرعت الکترون از دستگاه خارج و برای پرتودهی به سمت محصول میرود.» در هیجانیترین قسمت توضیحات، مسئول این واحد پیشنهاد داد تا بقیه توضیحات را درکنار دستگاه بدهد که ما هم قبول کرده و به سمت اتاق رودوترون مذکور رفتیم. برای ورود به محوطه خطرناکی که امکان پرتوگیری وجود داشت، درب فلزی توری مانندی قرار داده بودند که با بازشدن این درب سیستم قطع شده و کار پرتودهی متوقف میشد. پس از عبور از این درب فلزی، وارد راهرویی شدیم که دوطرفش را بتن مسلح پوشانده بود و به قول مسئول این قسمت ، این واحد را به دژی مستحکم تبدیل کرده، زیرا بتن حفاظ اشعه ایکس است. اگر الکترون منحرف شود یا به ماده بخورد اشعه ایکس تولید میکند که بسیار خطرناک است اما این دیوارههای بتنی خروج هر نوع اشعهای را ناممکن میسازد. هرچند او خاطر نشان میکند که این نوع ساخت وساز مطابق استانداردهای بینالمللی استفاده از این دستگاه بوده و بدون رعایت این نکات ایمنی امکان استفاده از رودوترون وجود نداشت. به اتاق رودوترون که میرسیم خود را در مقابل این همه تجهیزات و ابزار و قطعات که تازه لایه رویی آن قابل مشاهده است، میبینیم و خوشحال از اینکه کشورمان توانسته چنین تجهیزاتی را داشته باشد. مسئول واحد باز هم به سوالات بسیار ما پاسخ میدهد و میگوید: «ما از همین جا دوز مربوطه را کنترل میکنیم و این ربطی به سرعت الکترون ندارد و سرعت عبور جنس از الکترون باعث تنظیم دوز است.» نکته جالب این قسمت توضیح مسئول واحد در مورد تسلط متخصصان ایرانی به این فنآوری است و اینکه نمونه این دستگاه پیچیده را ایرانیها ساختهاند و حتی برای تعمیر و تعویض قطعات آن نیز وابستگی به شرکت خارجی نداریم. در ادامه این بخش با عبور از چند پله به طبقه زیرزمین واحد میرسیم که در آنجا محصولات با عبور از نقالههایی از جنس استیل ضداشعه مورد پرتودهی قرار میگیرند. آنگونه که مسئول واحد توضیح میدهد در اینجا 2 بیم لاین وجود دارد؛ یکی الکترون با سرعت 5MEV و دیگری10MEV را به صورت خطی و متناسب با دوزی که محاسبه شده میتاباند. البته این دوز را با تنظیم سرعت عبور این اجناس منطبق میکنند. او تاکید دارد که در زمان پرتودهی نباید هیچ شخصی در این محوطه باشد، زیرا به قدری در معرض تشعشع قرار میگیرد که کمترین اثرش سرطان خون خواهد بود که به مرگ سریع فرد منجر میشود. در زمان استارت ماشین هم هیچ کسی نباید باشد و این قسمت توسط دوربینهای مدار بسته کنترل میشود. وقتی از وجود دوربینها گفت، سری چرخاندم اما اثری از آنها نبود، وقتی علت را جویا شدم، پاسخ داد که چون اشعه ایکس دوربینها را خراب میکند، دوربینها نیز به واسطه آیینههایی بزرگ محوطه را تحتنظر دارند. اینجا بود که نظرم به این آیینهها جلب شد که بیشتر سطحشان را ماده تیره رنگی پوشانده بود که گویا ناشی از تابش اشعه ایکس بوده است.
سوله رودوترون ایرانی
اما بعد از دیدن رودوترون بلژیکی و شنیدن این مطلب که ایرانیها توانستهاند شبیه این دستگاه حساس و گرانقیمت را در داخل تولید کنند، هیجان زیادی داشته و لحظهشماری میکردم تا این ماشین پیچیده را از نزدیک ببینم. به سوله دیگری رفتیم که گفته بودند محل رودوترون ایرانی است. این دستگاه از طریق ویدیو کنفرانس در سال 92 با حضور رئیسجمهور وقت و رئیس وقت سازمان انرژی اتمی افتتاح شده و همان سیستم بتنی در اطرافش رعایت گشته، با این تفاوت که موقتی است و به جای دیوارکشی ثابت از بلوکهای سنگین و بزرگ بتنی برای جلوگیری از نفوذ اشعههای خطرناک به محیط استفاده شده است. دیدن دستگاهی کاملا شبیه دستگاه بلژیکی(در ظاهر) و البته با اتاق کنترلی به روزتر و اینکه بدانی اینها را هموطنان خودمان ساختهاند، حسی از افتخار و غرور در انسان ایجاد میکند. دیدن این دستگاه ذوق سخن گفتن با سازنده آن را دوچندان کرد.
گفت وگو با سازنده اصلی رودوترون ایرانی
از مسئول اجرایی پروژه شتابدهنده الکترون ایرانی(رودوترون) این سوال را پرسیدم که اصلا چرا به این سمت رفتید که چنین دستگاه پیچیدهای را بسازید؟ وی در پاسخ من داستان رودوترون ایرانی را به اجمال گفت و اینکه ایران به حداقل30 مرکز پرتودهی نیاز دارد: «با توجه به گسترش روزافزون کاربردهای این شتابدهنده و نیاز کشور ما به30 مرکز پرتودهی، فکر تولید چنین دستگاهی شکل گرفت زیرا عمده پرتودهیهای کشور فعلا در یزد با الکترون و یکی در تهران با پرتو گاماست و ما خیلی از کاربردهایی که الان در سطح کشور است و لزوم دارد که سامانه پرتودهی درکنار آن باشد را نداریم. مثلا برای تولید مواد پلیمری این سیستمها باید درکنار کارخانه باشند یا در تولید لاستیک یا در جاهایی که مواد غذایی زیاد دارند، مسئله حمل و نقل مشکلساز است و لذا نیاز داریم که حداقل در هر استان یک سیستم داشته باشیم و با توجه به شرایط تحریم امکان خرید آن به راحتی نبود و خیلی هم گران بود، ضمن اینکه بههر حال همین بحث ساخت، باعث توسعه وسیع در علوم مختلف کشور میشود. تعریف این پروژه در اوایل سال 78 انجام شد. آن زمان من اعتقاد داشتم که میشود، چون سیستم خارجی که وارد شد، من شبانه روز درگیرش بودم و با کارشناسان خارجی همکاری داشتم. من عمر خودم را روی این سیستم گذاشتم و اطمینان داشتم که میشود، اما مسئولان دلهره زیادی داشتند و باورش برایشان سخت بود. برای همین روند تصویب طول کشید. کار که شروع شد، با همان نیروهای داخلی و مشکلاتی که وجود داشت، شبانه روز کار کردیم. در فرآیند اجرا کمبودهایی بود اما خوشبختانه توانستیم بیش از یک میلیارد تومان تزریق منابع داشته باشیم. عملا 4،3 ماه اینجا بودیم و تستهای مختلف گرفته شد.» این مهندس کشورمان به برخی طعنهها و اظهار یاسها نیز اشاره میکند و میگوید: «گروههای کارشناسی آمدند و کسانی که در سازمان طعنه میزدند که نمیشود را دعوت کردیم تا همه بیایند و هر سوال و تستی که لازم است، انجام شود. این کار انجام شد و همه دیدند که شدنی است و امروز همه میبینند که این پروژه با موفقیت انجام شده است. حدود 5 سال طول کشید اما کار فیزیکی سخت و شبانهروزی در 3 سال صورت گرفت. ما هیچ مشاور خارجی نداشتیم و تنها یکسری قطعات عمومی شتاب دهنده را از خارج وارد کردیم و در حالت سختگیرانه 18درصد را وارد کردیم و بقیه در داخل تهیه و ساخته شد.»
برای اولین بار در یک رسانه مکتوب
وی توضیح داد: «الان در حال آماده کردن سایتی در یکی از استانها هستند تا منتقل شود و تفاهمنامهها نیز نوشته شده است. البته نیاز به مکانی کاملا ایزوله شده است و ما هم برای تست دستگاه خود با فاصله و از راه دور و در شب کار میکردیم اما زمانی که میخواهید پرتودهی کنید، ساختمانی مثل یزد میخواهیم که نقشههای آن خارجی است اما ایرانیها ساختهاند و نقشههای آن موجود است. تستهای اولیه این دستگاه به خوبی انجام شده و اگر اغراق نکنم مشکلات آن سیستم را نداشته و مزایایی هم دارد. مثلا ما در بحث مگنتهایی که در اطراف این دستگاه است، مشکلی که در سیستم خارجی داشتیم این بود که در زمان قطع برق پسماندهایی را داخل خود نگه میدارند و همین باعث برهم خوردن تنظیم میشود. طراحی مگنتهای جدید بهگونهای است که این پسماند را نداریم و روی آلیاژ هسته کار کردیم تا این مشکل حل شود. فوکوس و همگرایی بهتری دارد و ساختار الکترون گان را هم ارتقا دادیم. به دلیل اینکه میتوانیم دوطرفه پرتودهی کنیم، در خیلی از مکانها این سیستم برای پرتودهی مواد غذایی بهتر است. در این سیستم چند طبقه RF داریم که لامپ حساس و تحریمی است که ما در نمونه ایرانی این قسمت را ترانزیستوری کردیم که کار بزرگی برای اولین بار در کشور بود که دور زدن تحریمها نیز به شمار میرفت. من حدود10 سال با سیستم خارجی کار کرده و مشکلات آن را پیدا کرده بودم. الان ما به جایی رسیدیم که خیلی از قطعات را خودمان تولید میکنیم. ما الان نزدیک 12سال است که بدون هیچ کمک خارجی این سیستم را روی پا نگه داشتهایم. البته برخی تجهیزات عمومی را از کشورهای دیگر گرفتیم و بخشهایی که منحصر به این دستگاه است را داخل کشور تولید کردیم مثلا ما اتاق کنترل بسیار پیشرفتهتری ساختیم که هیچ مشکلی ندارد.» از او درمورد تفاوت قیمت نمونه ایرانی با بلژیکی پرسیدم که گفت: «ادعای اول ما این بود که این ماشین را یکپنجم قیمت میسازیم اما الان میگوییم یکسوم قیمت نمونه خارجی آن را میسازیم.»
نمونههای جدید در انتظار تصمیم مسئولان
وی ادامه داد: «الان منتظر تصمیم مسئولان هستیم. البته من پروژه دیگری هم تعریف کردهام که ساختار جدیدتری دارد. این نمونه جدید، دستگاه کوچکتری است که برای پرتودهیهای کوچکتر به درد میخورد. البته اگر کسی بخواهد یک مرکز پرتودهی تاسیس کند، بدون هزینههای جانبی و معمول حدود20میلیارد تومان هزینه دارد که اگر سیستم شتابدهنده 3 شیفت کار کند، برای کاربریهای مختلف از جمله پزشکی ارزش افزوده بیشتر و برای کشاورزی ارزش افزوده کمتری دارد ولی درمجموع در یک بازه 2 تا 5 سال میتواند برگشت سرمایه داشته باشد.» به سوالات شخصیمان از مهندس سازنده رودوترون رسیدیم. او در یزد ساکن است و میگوید: «الان هر روز میروم و میآیم اما در زمانی کار تولید ماشین ایرانی و بنابر ضرورت کار، چند ماه یک بار به خانه میرفتم زیرا قول داده بودم که تا20 فروردین ماشین را برسانم. ما این کار را در بهمن ماه تمام کردیم و بحث سر این بود که 22 بهمن افتتاح شود اما ما گفتیم همه افراد و کارشناسان در این 2 ماه هر تستی که دارند، انجام دهند و بعد با خیال راحت در 20 فروردین سیستم را راهاندازی کردیم.» او در مورد اسم این ماشین ایرانی نیز میگوید: «شرکتی که نمونه خارجی را ساخته اسمش را iba گذاشته و ما سر عنوان هنوز به نتیجه نرسیدیم، اما میشود گفت؛ رودوترون ایرانی.» وی یک خبر خوب هم به خراسان میدهد: «الان روی یک ساختار کاملا ایرانی و بکر در دنیا کار میکنيم که باید ببینیم چه میشود.»
پایان بخش بازدیدها و گفت وگوهای ما، مصاحبه با رئیس مجتمع پژوهشی ایران مرکزی یا همان مرکز پرتودهی یزد است. متخصصی 35 ساله و البته با انرژی و انگیزه برای یافتن راهها و ابتکارات جدید در حوزه مجموعه مدیریتیاش. در یک بعدازظهر اردیبهشتی و در هوایی لطیف و خنک که حاصل ریزش باران شدید بود با این دانشمند جوان مدیر مرکز پرتودهی یزد به گفت وگو نشستیم.
دکتر از ابتدای داستان و شروع به کار این مرکز گفت. مجتمع پژوهشی ایران مرکزی زیرنظر پژوهشگاه علوم و فنون سازمان انرژی اتمی ایران قرار دارد که بنای اولیه آن در سال1376 گذاشته شده و تنها شتابدهنده صنعتی خاورمیانه تحت عنوان «رودوترون» در این مرکز نصب قرار گرفته است.
او وقتی فهمید ما از مرکز سیکلوترون کرج هم بازدید داشتهایم، بیجهت ندید که از تفاوتهای این دو نیز بگوید: «شتابدهنده کرج با عنوان سیکلوترون، شتابدهنده پروتون است که با کاربری تولید رادیو داروها عمل میکند اما این شتابدهنده، شتابدهنده الکترون است که بیشتر کاربری صنعتی- بهداشتی و در حجم بالا دارد.»
بازیافت و تولید لاستیک با عمر طولانی از طریق پرتودهی
کاربردهای رودوترون بحث بعدی دکتر بود که این استفاده را در 4 دسته و به صورتی کاملا مفید و کوتاه بیان کرد و در هر حوزه مثالهای عملی و انجام شده را بیان نمود: «حوزه اول حوزه صنعتی است که یکی از اولویتهای ما محسوب میشود مثل بازیافت لاستیک بیوتیل. درواقع در لاستیکهای تیوبلس اتومبیلها لایه داخلی به نام بلادر که قابلیت بازیافت دارد وجود دارد و شما میتوانید لاستیک فرسوده را با پرتودهی به چرخه مصرف برگردانید. این کار 2 نتیجه دارد یکی اینکه در حوزه محیط زیستی کمک میکنید و از نقطهنظر دوم به اقتصاد کشور یاری میرسانید. ما در این زمینه کار تحقیقاتی انجام دادیم و منتظر دولت برای حمایت از صنعتیسازی این کار هستیم، زیرا بازده و ارزش زیادی برای کشور خواهد داشت. برای درک این موضوع کافی است، بدانید که یک لاستیک ژاپنی حدود 5 سال عمر مفید دارد اما لاستیک ایرانی حداکثر 2 سال عمر میکند که اگر فرآیند پرتودهی صورت بگیرد و شرکتهای لاستیکسازی را موظف کنند که از این تکنولوژی استفاده نمایند، کیفیت محصول افزایش یافته و این غیر از بازیافت است.»
تغییر رنگ سنگ ساختمانی و تولید لولههای پوشش سیم برق با پرتودهی
وی افزود: «مورد بعدی در حوزه صنعتی پرتودهی سنگهای ساختمانی برای تغییر رنگ آنهاست. با این کار میتوانیم ارزش افزوده را بالا ببریم. همچنین ما رودوترون را همینجا با همان کیفیت ساختیم و نصب شده است. یک مثال دیگر در حوزه صنعتی لولههای قابل انقباض حرارتی هستند. زمانیکه 2 کابل را به هم متصل میکنند، به جای چسب میتوانید از لولههای قابل انقباض حرارتی به عنوان پوشش استفاده کنید که وقتی روی اتصال قرار میگیرد، حرارت کمی که در اثر جرقه تولید میشود، این قابلیت را به سیم نمیدهد که آتش را به بیرون منتقل کند یا سرکابل مخابراتی که اجازه آسیب دیدن در برابر گرما و سرما و گرد و خاک وطوبت نمیدهد. یا کاور بوشینگهای ترانسفورماتورها و بشقابکهای خطوط انتقال فشار قوی هم در مرکز یزد انجام شد. یکی دیگر از کاربردهای لاستیکهای پرتودهی شده در ساخت کیسههای هواست. کاربرد دیگر هم برای کمکهای برخی ماشینهای سنگین است.» این مدیر جوان کشورمان همانطور که با شوق از طرحهای انجام شدهاش میگوید، شاید لحظهای از اینکه ما حرفهایش را باور نکنیم، تردید پیدا کرده باشد، موضوع سخن را عوض کرده و تاکید میکند: «ما در سازمان انرژی اتمی کار شعاری انجام ندادهایم، حتی زمانیکه من دانشجوی دکتری بودم برخی دوستان میگفتند این چیزهایی که رسانهها اعلام میکنند، واقعی نیست اما تاکید من این بوده که در صنعت هستهای کار شعاری انجام نمیدهیم که اگر شعاری بود 5+1 پای مذاکره با شما نمینشستند.»
تصفیه فاضلاب و سوپر جاذب آب
حوزه دومی که مدیر مرکز یزد به آن پرداخت، حوزه محیط زیست و کشاورزی بود: «در این حوزه چند محصول مختلف داشتیم که یکی از دستاوردهای مهم پرتودهی پسابهای شهری و صنعتی است که توانستیم بار میکروبی آن را بدون کلرزنی که باعث سمی شدن آب میشود کاهش داده و دانش فنی آن را کسب کنیم و الان به دنبال عملیاتی کردن این کار هستیم. البته با مسئولان استان و کشور جلسه و نامهنگاری داشتیم تا این کار پیادهسازی شود چون سازمان مسئول صنعتی کردن این دانش نیست باید احساس نیاز به حل این مشکل احساس شود و ما چون این احساس را داشتیم، دنبال حل مشکل رفتیم. در این پروژه ما آب را پرتودهی میکنیم و با یک درجه پاکی خاص به کشاورزی میدهیم. البته هزینه اولیه پرتودهی الکترون بالاست اما باید تفیهم شود که این در بلند مدت به صرفه است و با هزینه بیشتر میتوان آب مسموم کلر خورده را به گیاه نداد. در کشاورزی محصولی تحت عنوان سوپر جاذب آب تولید کردیم که یک ماده پلیمری است که وقتی درکنار ریشه گیاه قرار میگیرد، با یک بار آبیاری یا بارندگی، آب اطراف گیاه را جذب و نگاه میدارد و وقتی ریشه گیاه یا خاک خشک شود، به مرور زمان این آب را تحویل گیاه داده و عملا باعث زنده ماندن گیاه میشود که حدود50تا70درصد کاهش مصرف آب را به دنبال دارد، البته نمونههای خارجی این محصول از جمله نمونه فرانسوی و چینی در بازار موجود است، اما یک اهمیت مهم نمونه ما این است که از مواد شیمیایی استفاده نکرده و با استفاده از پرتودهی الکترون این کار را انجام دادیم. این مواد جاذب حدود500 تا 700برابر وزن خود آب جذب میکنند و به خاطر وجود پتاسیم در مناطق شورهزار خیلی مهم است، زیرا اگر از سوپرجاذبهای خارجی استفاده کنیم، آنها پایه سدیمی هستند و به شوری خاک دامن میزنند، درحالی که پایه پتاسیمی سوپرجاذب ایرانی به عنوان کود عمل میکند و تا 5 سال میتوانند کنار گیاه بوده و آب را جذب کنند.» دکتر که از سوال و جواب با ما و اینکه گفتیم قرار است ویژهنامه منتشر شود، خوشحال شده بود همان جا یک قوطی که مقداری سوپرجاذب در آن بود را آورد و درون ظرف چای ریخت و در یک آزمایش عینی و به موقع به ما نشان داد که چگونه مقدار بسیار کمی از این سوپرجاذب تمام چای داخل ظرف را جذب نمود. وی ادامه داد: «2 گرم برای یک بوته خیار کافی است. نمونه خارجی آن حدود تقریبا30 تا50 هزار تومان برای هر کیلو میشود ولی محصول ما حدود 12هزار تومان است و برای مناطق کم آب یا کویری با زمینهای شیبدار صرفه دارد. حوزه سوم کاربردهای پرتودهی با رودوترون، حوزه بهداشت است که در این زمینه هیدروژلهای پوششدهنده زخم را در برنامه تولید انبوه داریم. اینها وقتی روی زخم قرار میگیرند چون آب دارند و دارو را حفظ میکنند، میتواند تحویل به زخم بدهد و سرعت بهبود را افزایش دهد. نمونههای خارجی قیمت زیادی دارند اما نمونههای تولیدی ما با نصف قیمت به بازار عرضه میشوند. در حوزه بهداشت کار استریلاسیون محصولات و پودرهای غذایی را داریم چون شما نمیتوانید محصولات غذایی بستهبندی شده را به راحتی استریل کنید ولی ما بدون برهم خوردن بستهبندی، محصول را پرتودهی میکنیم و با حفظ کیفیت محصول غذایی و ساختار، وسایل پزشکی استریل میشوند. چهارمین و آخرین زمینه کار در این مرکز حوزه ساخت قطعات شتابدهنده است که ما عملا میتوانیم به عنوان کشور پیشرو این قطعات را تولید و صادر کنیم. ما چون آزمایشگاه قطعات شتابدهنده و خود شتابدهنده را داریم، اگر شتابدهنده را هم به کشور وارد کنیم، در نقاط مختلف این قطعات مورد نیازشان خواهد بود حتی اگر بخش خصوصی هم ورود پیدا کند، ما این آمادگی را در حوزه مشاوره، آموزش و نصب داریم که دانش فنی را منتقل کنیم و فقط نیاز به سرمایهگذاری بخش خصوصی داریم زیرا قطعا برگشت سرمایه هم خواهد داشت.»
بازار بزرگ در انتظار صنعت پرتودهی
البته دکتر میگوید که هنوز فرهنگ استفاده از این وسیله در کشور جا نیفتاده ولی اگر فرهنگسازی شود میتوان خدمات بیشتری ارائه نمود. از سوی دیگر طبق پیشنهاد سازمان بهداشت جهانی در سال 2015، اعلام شده که کشورهای دنیا برای استریل کردن از اتیلن اکساید به عنوان ماده استریل استفاده نکنند چون ماده شیمیایی و سرطانزاست که اگر این مسئله قانون بشود تمام کشورهای درحال توسعه و ضعیف مجبورند به سمت پرتودهی بروند و بازار بزرگی شکل خواهد گرفت. از او می پرسم، چقدر با این امکانات دنبال تجاریسازی و کسب درآمد بودید؟ پاسخ می دهد: «اگر سرمایهگذار بیاید، خیلی از محصولاتمان را تجاری میکنیم و حتی دنبال این هستیم که بخشی از تولید همین هیدروژل را به سرمایهگذار بدهیم تا در خاورمیانه پخش شود، زیرا الان محصول چینی و سنگاپوری در منطقه پخش میشود. نگاه ما نگاه پژوهشمحوری است و فرصتی برای بازاریابی نداریم. البته وزارتخانههای بهداشت و صنعت و کشاورزی هم که به مشکل برخورد میکنند و تولیدات ما را میبینند، باید پا پیش بگذارند.» مدیر مرکز یزد از خروج 4 میلیارد تومانی پول کشور در سال برای ورود همین هیدروژل که مرکز یزد میتواند کمک کند، خبر میدهد و این توانایی را یک پتانسیل برای کشور میداند که البته نیازمند حمایت وزارت بهداشت برای تولید بیشتر و قیمت کمتر است، ضمن اینکه اگر مسئولان حمایت کنند، بخش خصوصی هم میآید که این مرکز آمادگی همکاری با این بخش را هم دارد. روز قبل شنیده بودم که دکتر هر هفته به شهر محل اقامت خانوادهاش میرود. از او پرسیدم خسته نمیشوید هر هفته رفت و آمد میکنید؟ (با قاطعیت میگوید) خیر. ما هر روز هم که برویم و بیاییم، خسته نمیشویم. هدف مهم است. من اینجا حداقل 13 ساعت کار میکنم چون اگر من به عنوان مسئول بخواهم کار کمی انجام بدهم، تاثیرش را روی همکارانم میبینم. در مدتی که در تهران در سازمان بودیم، به زور مرا بیرون میکردند و در شرایط سخت تحریم توانستیم 2 رادیو دارو برای کشور بسازیم.