یادداشت
تعداد بازدید : 4
لطفا اشتباه برداشت نکنید!
نویسنده : مهدی پناهی
نظام سلامت؛ از قبل از تولد تا مرگ
امروزه زندگی افراد زیادی در دستان نظامهای سلامت قرار دارد. از تولد بیخطر یک نوزاد سالم گرفته تا مراقبتهای دوره سالمندی، نظامهای سلامت مسئولیتی حیاتی و مداوم نسبت به افراد جامعه در دوره زندگیشان دارند؛ بنابراین وجود نظامهای سلامت برای رشد سالم جوامع و شکوفایی استعداد آنها ضروری است.
انسان سالم محور رشد اقتصادی
در اهمیت نقش دولتها نیز باید گفت، مسئولیت نهایی عملکرد نظام سلامت بر عهده دولت است. مدیریت دقیق و مسئولانه تندرستی جامعه (همان تولیت) جوهره یک دولت خوب است. انسان سالم محور رشد اقتصادی هر کشور و اولویت ملی است، بنابراین مسئولیت دولت در این امر دائمی و مداوم است.
در ایران تولیت نظام سلامت دارای نقصهای بیشماری است که در این ویژهنامه به تفصیل صحبت شده است اما با این حال بایستی دوباره بر مسئله اساسی دیگری تاکید کرد، بر اساس مطالعات صورت گرفته به ازای هر 1000 تومان سرمایهگذاری در حوزه بهداشت و پیشگیری 7000 تومان صرفهجویی در کل مخارج نظام سلامت صورت میگیرد.
ازاینرو توجه و تمرکز در این حوزه مهم توسط هر دولتی باید سرلوحه کار قرار گیرد.
از تجربه موفق شبکههای بهداشت ابتدای انقلاب درس بگیریم
تجربه موفق شبکههای بهداشت بعد از انقلاب اسلامی یکی از دستاوردهای ارزشمند جمهوری اسلامی در حوزه پیشگیری از بیماریهای واگیردار بوده است؛ اما با توجه به تغییر بار بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر لازم است تا سیاستهای مدونی در جهت پیشگیری از این نوع از بیماریها نیز تدوین گردد چراکه هزینه تشخیص، کنترل و درمان این قسم بهمراتب بیشتر است و نیاز به فناوری و دستگاههای پیشرفته دارد.
افزایش بودجه منجر به افزایش سلامتی میشود؟
ذکر این نکته واجب است که اگرچه افزایش بودجه در نظام سلامت سبب بهبود اوضاع آن میشود اما بر اساس مطالعات صورت گرفته یک رابطه صرفاً مستقیمی بین افزایش هزینه در نظام سلامت و افزایش سلامتی مردم وجود ندارد. بهطوریکه نمودار رابطه هزینه و سلامتی مردم ابتدا صعودی است اما در نقطهای به حالت ایستا میرسد.
سپس حالت نزولی به خود میگیرد. بدین معنی که با افزایش هزینه، سلامتی مردم بهبود نمییابد. بهبیاندیگر کارایی یک نظام سلامت شامل دو فاکتور اصلی است: یکی منابع مالی و دیگری داشتن ساختار مناسب و ایدهآل.
بهطور مثال کشورهایی در دنیا وجود دارند که باوجود هزینه کرد یکسان در سلامت، بین سطح سلامتی آنها فاصله معناداری وجود دارد یا حتی کشوری با هزینه کمتر به سطح سلامتی بیشتری نسبت به کشورهایی با هزینه بیشتر دستیافتهاند.
ما چه کردهایم؟
نزدیک به دو سال و نیم از عمر دولت یازدهم میگذرد، طی این مدت مهمترین تفاوت رخداده در حوزه سلامت توجه چشمگیر رسانهها، مردم و مسئولین به موضوع سلامت است.
این تغییر را شاید بتوان حاصل گسترش ارتباطات بهویژه در فضای مجازی دانست. علاوه بر این فعالیت رسانهای وزارت بهداشت و شخص وزیر بهگونهای بود که سلامت در کانون توجه کل کشور قرار گرفته است، در این میان برخی سادهترین مسائل همچون کشیده شدن چند بخیه یا مشکلات بین پزشک و بیمار را بزرگ کردهاند و برخی بزرگترین طرح دولت یعنی تحول نظام سلامت را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند، شخص وزیر هم علاوه بر صراحت گفتار در بیان مشکلات سلامت حضوری فعال در فضای مجازی دارد.
حواشی که پای وزارت را میگیرد
این تحولات و اتفاقات فی نفس هیچگونه مشکلی ندارند، چهبسا سبب گفتمان سازی سلامتمحوری و توجه به مناطق محروم شود، اما این آش وقتی شور میشود که در کنار اجرای طرح بزرگی به اسم تحول نظام سلامت که به همراه بودجه وزارت بهداشت نزدیک به یکچهارم بودجه عمومی کشور را به خود اختصاص داده است، این وزارتخانه کلیدی درگیر حواشی دیگری هم بشود تا جایی که جریان رسانهای حامی دولت، سودای ریاست جمهوری وزیر بهداشت را هم پیشبینی کنند.
دفاع و حمله مطلق
در کنار این فضای سیاست زده، مسئله تبلیغات وسیع وزارت بهداشت بر طرح تحول نظام سلامت و عدم تعامل مناسب این وزارتخانه با منتقدین طرح سبب شکلگیری رقابتی دوسویه شود که مردم همچون طنابی توسط دو طرف کشیده میشوند، یکسوی این طناب وزیر بهداشت و دفاع مطلق وی از طرح تحول و سوی دیگر منتقدینی است که وزیر را پولدار، حامی صنف پزشکان و درمان محور میدانند، در این بین مردم و انتقادات واقعی قربانی میشوند.
مصاحبههای چند ماه اخیر وزیر بهداشت بهخوبی مؤید این فضای تلخ است و بارها شاهد صحبتهای تند وی علیه منتقدین بودیم، از بی سواد خواندن برخی منقدین تا جایی که گویی همواره جریان پشت پرده وجود دارد که علیه وزارت بهداشت فعالیت میکند و حتی قاضیزاده هاشمی به گزارشهای وزارت اطلاعات در این زمینه اشاره کرده است.
طرح تحول و وزیر تک دورهای
همین حواشی در حالی است که سلامت به همراه سیاست خارجی دو اولویت مهم دولت یازدهم هستند، شاید وزیر بهداشت طی همین دو سال آنقدر تحتفشار بوده که در مصاحبه نوروزی با یکی از رسانهها خطاب به سیاسیون میگوید: «بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است و باافتخار آرزو میکنم که یک ایرانی شرافتمند باقی بمانم و یک پزشک درستکار برای مردم ایران باشم. آن را هم با هیچچیزی عوض نمیکنم.»
و حتی در پاسخ به این سؤال که اگر دوباره رئیسجمهور پیشنهاد وزارت بدهند، چه میکنید، میگوید: «به ایشان گفتهام که اگرچه که لیاقت نداشتهام ولی فقط همین دوره را به قصد کمک در خدمتشان هستم.»
ثبات سیاست و مدیریت در کشورهای صاحب سبک
سلامت مردم آنقدر مهم هست که ریشهیابی به وجود آمدن فضای اینچنینی گفتاری دیگری را میطلبد ولی واقعیتی دریافتی از این فضا این است که در این دولت برای حل مشکلات ساختاری که در ابتدا اشاره کوتاه شد و به تفصیل در ویژه نامه رصد آمده، اقدام قابلتوجهی نشده است و بدتر از آن بهخوبی روشن میشود که نهتنها در دولتهای گذشته بلکه در وضعیت فعلی که توجه و بودجه دولت یازدهم در حوزه سلامت متمرکز شده است، سلامت در کشورمان سیاست واحدی ندارد و همواره عوامل خارج از سیستم سلامت بر آن تأثیر میگذارند، درحالیکه در کشورهای صاحب سبک چندین دهه بر روی سیاستهای سلامتشان کارکردهاند، نمونه نزدیک شاید کشور ترکیه باشد که حداقل ده سال وزیر بهداشتش تغییر نکرده است.
سیاستهای کلان سلامت را مبنا قرار بدهیم
شاید انتظار ثبات مدیریتی در وزارت بهداشت در کشورمان خیلی بهجا نباشد اما حداقل در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی بایستی به یک وحدت رویه برسیم.
آنچه در 37 سال گذشته رخداده است، برای پرهیز از تکرار اشتباهات گذشته به جای خود قابل بررسی است اما بایستی ابلاغ سیاستهای کلان سلامت را نقطه مبنایی برای آینده گذاشت. سیاستهای کلانی که متأسفانه علیرغم اینکه همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم و تدوین برنامه وزارت بهداشت، ابلاغ شد اما در طرح تحول کمتر به آن پرداخته شده است، طرحی که امروز حتی همراهان اولیه خود اعم از نمایندگان مجلس و سایر دستگاهها را نیز ندارد.
طرح تحول به ضد خود تبدیل نشود
علاوه بر این طرح تحول هم به اعتقاد بسیاری از همان ابتدا هم یک طرح تحولی در نظام سلامت در راستای مشکلات ساختاری نبود، بلکه یک سیاست افزایشی متکی بر بودجههای نفتی بود، وزیر بهداشت نیز به این ناپایدار بودن منابع بارها اشاره کرده است، بی جهت هم نبود که رهبر معظم انقلاب در سال اول اجرای این طرح تاکید کردند که «باید این طرح پشتیبانی شود و ادامه یابد؛ ضمن آنکه مراقبت شود برخی تصمیمها، این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.»
دولت مصمم، نمایندگان ناظر
دولت همچنان مصمم به استمرار طرح خود در نظام سلامت است، این را هم رئیس جمهور، هم معاون اولش و هم وزیر بهداشت اعلام کرده است، لذا به نظر میرسد در یک سال و نیم باقی مانده نیز نباید انتظار تغییرات خاصی در راستای حل مشکلات ساختاری سلامت داشت اما از نمایندگان مجلس و سایر برنامهریزان انتظار میرود که ناظر و پیگیر تحقق سیاستهای ابلاغی سلامت باشند و افکار عمومی و نخبگان نیز مطالبهگر این مسائل باشند، وگرنه روندی که منجر به پرداخت از جیب نزدیک به 70 درصدی در 37 سال گذشته و نارضایتی مردم شده است، به شکلی دیگر ادامه خواهد داشت.
اشتباه برداشت نکنیم!
برخلاف برداشت وزیر بهداشت، دکتر قاضیزاده هاشمی که در مصاحبهاش با رصد، سوالات ما را ناشی از نگاه منفیمان به رفتار جامعه پزشکی میداند، تلاش شده بدون سوءگیری به ایرادات و نواقص نظام سلامت بپردازیم، بیان این نواقص به معنی نادیده گرفته شدن، جایگاه ویژه پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمان متعهد و با اخلاق و همچنین تلاش بیسابقه وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیست. بی شک افزایش رضایتمندی مردم هنگام مراجعه به بیمارستانهای دولتی و افزایش زایمان طبیعی ولی در حد چند درصد، اقدام قابل تحسینی است چرا که به گفته خود مسئولین، همین افزایش چند درصدی که مختص به زایمان اولیها بوده، سبب میشود که در آینده نیز شاهد افزایش و استمرار زایمان طبیعی باشیم، یا در حوزه هتلینگ، به هر حال رسیدگیها تا حدودی وضعیت نامناسب برخی بیمارستانها را بهبود بخشیده است، از جمله بیمارستان قائم مشهد که بیماران در راهروهای بخش و بر روی تختهای نامناسب بستری میشوند.
انتقادات ما چیست؟
موارد انتقادی روشها و سیاستهای کلانی است که در دراز مدت تاثیرات نامطلوبش نمایان میشود یا در آینده پی خواهیم برد که تاثیرات مطلوبش با هزینه زیادی بوده است و مرقون به صرفه نیست.
این انتقاد کردن به هیچ وجه نباید به معنا خدشه وارد کردن به جامعه محترم پزشکی برداشت شود، جامعهای که نامورانی همچون دکتر شیخ الگویشان است، همان کسی که میزان حق ویزیت طبابطش، بسته به وسع مالی بیماران داشت و حتی آنهایی که هیچ نداشتند با سر نوشابه حق ویزیت او را میپرداختند، او آنقدر به این مسائل توجه داشت که این سرنوشابهها را ضدعفونی میکرد و در اطراف مطبش میگذاشت تا مردمی که مجبورند از آن استفاده کنند، دچار بیماری نشوند.
یادی از پزشکان و پرستاران فداکار
امثال دکتر شیخ در جامعه پزشکی فراوان و گمناماند، تنها هر از چندگاهی خبرهایی از فداکاری برخی از آنان آن هم ابتدا به صورت غیررسمی منتشر میشود، آن پزشکی که در نسخه بیمار بیسوادش شماره خودش را مینویسد تا داروخانه هزینه دارو را نگیرد یا پرستار نیشابوری که در شیوع آنفولانزا دچار بیماری شد و فوت کرد یا امدادگرانی که در حادثه سقوط بالگرد در فروردین ماه به شهادت رسیدند، بی شک همه این فداکاریها با اقدامات قشر اندکی از پزشکان که به دنبال منافع خود و سوء استفاده از درد بیماران هستند، قابل قیاس نیست. پس لطفا اشتباه برداشت نکنید، انتقاداتی که در این ویژهنامه مطرح میشود، موضوعاتی است که حتی خود وزیر محترم نیز بارها به آن اذعان کرده است و ما نیز به دنبال ارائه راهکارهای مناسب حل این موضوعات بودهایم.