روایتی تصویری از جنایت بزرگ پهلوی
به سلطنت رسیدن رضاخان
با پیروزی انقلاب کمونیستی در روسیه، روسها مشغول انقلابشان شدند و دست انگلیسیها در ایران بازتر شد. رضاخان اسفند 1299 با همکاری انگلیسیها کودتا کرد و بالاخره اردیبهشت 1305 به تاج و تخت ایران دست پیدا کرد و سلطنت از قاجار به پهلوی تغییر یافت.
اعتراض به حضور بی حجاب خانواده شاه در حرم حضرت معصومه(س)
مرداد 1306 آغاز شکل گیری سیاست تغییر لباس بود. هیئت وزیران با مصوبه، کارمندان دولت و شاگردان مدارس را موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل کرد. نوروز 1307 خانواده شاه، بی حجاب وارد حرم حضرت معصومه (س)شدند. همه شگفت زده بودند. شیخ محمدتقی بافقی، مجتهد شجاعی که سابقه درگیری با رضاخان پیش از سلطنتش را هم داشت، به حرم رفت و به خانواده شاه اعتراض کرد. اما رضاخان خشمگینانه به قم آمد و شیخ محمدتقی را در صحن حرم فلک کرد تا ضرب شستی به علما و مردم نشان بدهد. کشف حجاب خانواده شاه و فلک شدن شیخ محمدتقی بافقی، خشم پنهان مردم از رضاخان را به اوج رساند.
جلسات علما و روحانیان مشهد
اعتراضات مشهد نیز شکل گرفته بود. رفت و آمد مردم به بیت علما، نشان از آبستن یک اعتراض گسترده مردمی داشت. در منزل آیت ا... اردبیلی، تصمیم بر این شد تا آیت ا... قمی به تهران برود و با شخص شاه وارد مذاکره شود.
تجمع مردم در مسجد گوهرشاد
آیت ا... قمی در سفر به تهران دستگیر شد. این خبر که به مشهد رسید، شتاب تحولات هم بالا گرفت. نامهای به رضاخان نوشته شد و 150 نفر از علما و کسبه و افراد بانفوذ، آن را امضا کردند. تجمعات کم کم از منزل علما به حرم کشیده شد و مردم زیادی در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. خواسته مردم دو چیز بود: یکی این که آیت ا... قمی هر چه زودتر آزاد شود و دیگر این که سیاستهای تحمیلی دولت لغو شود.
فرمان رضاشاه برای پایان دادن به تحصن و اعدام متحصنین
با بالا گرفتن اعتراضات، اولین درگیری آغاز شد. مأموران دست به اسلحه بردند. 10-15 نفر از مردم را کشتند و عدهای را زخمی کردند. خبر تجمع مردم، لحظه به لحظه به تهران تلگراف میشد. رضاخان خودش نشسته بود پای تلگراف و دستور قتل عام مردم را مخابره میکرد. در این میان، چند نفر از علما پادرمیانی کردند تا بدون خون ریزی تحصن تمام شود. رژیم به دنبال کسی میگشت که فرمان رضاشاه را اجرایی کند اما کسی جرئت اهانت به آستان مقدس رضوی را نداشت. در نهایت، پیاده نظام ارتش وارد عمل شد.
حمله به مردم در مسجد گوهرشاد
قبل از حمله، رضاشاه پرسیده بود تعداد متحصنین چند نفر هستند؟ گفته بودند چند هزار نفر. او هم دستور داده بود که همه محکوم به اعدام هستند و تا فردا صبح، لشکر خراسان باید کار متحصنین را پایان دهد. ساعت 12 شب 21 تیرماه 1314 عملیات نظامی آغاز شد. همه راههای فرار بسته شده بود. سربازان دو دسته شدند: یک دسته به فرماندهی سرگرد علیرضا بهرامی از طریق بازار به پشت مسجد رفتند تا مردم متفرق نشوند. دسته دیگر از صحن نو و پایین پا رفتند و شروع به تیراندازی کردند.
خاک سپاری شهیدان و مجروحان در گورهای دسته جمعی
صدای مسلسلها که قطع شد، سکوت وحشتناکی فضای شهر را پر کرد. گورهای دسته جمعی را آماده کرده بودند تا شهیدان و مجروحان این فاجعه را در خود جای دهد. همه را به گور سپردند، حتی آنها که با ناله هایشان فریاد میزدند. گفته میشود آن شب حدود دو هزار نفر بازداشت شدند و به زندان انتقال یافتند.
کشیدن چادر از سر زنان در کوچه و خیابان
از آن به بعد، کشیدن چادر از سر زنها شدت گرفت. اما بسیاری از بانوان ایران طی هفت سالی که تا پایان سلطنت رضاشاه طول کشید، استقامت کردند و جز به ضرورت از خانه خارج نشدند. چه بسیار مادرانی که از وحشت و اضطراب در کوچهها سقط جنین کردند و چه بسیار زنانی که در خیابانها چادرشان کشیده شد و از غصه و ناراحتی دق کردند. در آن سالهای وحشت و دیکتاتوری، رضاشاه گرچه توانست با تهدید و شکنجه دلهای بسیاری را سخت به وحشتاندازد، اما دل زنان محجبه را هرگز.