متن کامل بیانات مهم رهبر انقلاب درباره مذاکره با آمریکا و حوادث جلسه استیضاح وزیر کار
تعداد بازدید : 0
فـعـلا
نصیحت
میکنم
بیانات مهم رهبری درباره مذاكره با آمریكا
و رفتار مسئولان
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب صبح دیروز (شنبه) در دیدار بسیار پرشور هزاران نفر از مردم تبریز که در آستانه قیام 29 بهمن مردم تبریز در سال 1356 انجام شد در سخنانی بسیار مهم به تشریح رفتار و گفتار غیرمنطقی دولتمردان آمریکا در بحث مذاکره و تبیین رفتار منطقی ملت و نظام اسلامی در این زمینه پرداختند و با تجلیل مجدد از حضور پرشکوه و عزتمند ملت در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، نکاتی را در باب مساله اخیر در مجلس شورای اسلامی بیان کردند. متن كامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای (khamenei.ir) در پی می آید.
حضور آذربایجان و تبریز و دیگر شهرهاى آن منطقه، از صد و پنجاه سال قبل تا امروز، در حركت ملت ایران، تعیین كننده بوده است
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خوشامد عرض می كنم به همه ى شما برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانان عزیز؛ مخصوصاً خانواده هاى معزز شهدا، دانشوران، علما، مسئولان، كه این راه دور را طى كردید و هدیه ى ارزشمند محبت و لطف و پیام استقامت مردم عزیز آذربایجان را به این مناسبت به اینجا آوردید. امیدواریم خداوند متعال به همه ى شما لطف كامل و فراوان و رحمت شامله عنایت فرماید. و همین جا به وسیله ى شما برادران و خواهران عزیز سلام عرض می كنم به همه مردم آذربایجان و تبریز، مرد و زن مؤمن؛ كه حقیقتاً حضور آذربایجان و تبریز و دیگر شهرهاى آن منطقه، در همه ى دوران هاى گذشته ى ما، از صد سال، صد و پنجاه سال قبل تا امروز، در حركت ملت ایران، تعیین كننده بوده است. امروز هم همین جور است. شماها هستید كه با همت خودتان، با غیرت خودتان، با ایمان خودتان، با عزم راسخ خودتان، توانسته اید عزت این كشور و این ملت را در مقابل دشمنان حفظ كنید. هر روز هم كه گذشته است، جلوه ى آذربایجان در عرصه هاى گوناگون بیشتر شده است. سى و پنج سال از ۲۹ بهمن سال ۵۶ می گذرد. آذربایجان، امروز از جهت ایمان، استقامت، بصیرت و ایستادگى، حتّى از آن دوران مهم و سرنوشت ساز هم جلوتر است. این همه توطئه، این همه بدخواهى براى جدا كردن احساسات بعضها و بخشهاى مختلف این ملت، اثرش درست بعكس بوده است. شما بودید كه توانستید همیشه پیشگام و پیشرو باشید. در واقع شما هستید كه لنگر آرامش این كشورید. در واقع آنطور كه شما در شعرتان گفتید، بنده عرض میكنم: «آرامِ دل ایران سیزلر سیز».(۱)
خصوصیتى در مردم عزیز آذربایجان به وضوح مشاهده می شود
یك خصوصیتى در مردم عزیز آذربایجان انسان به وضوح مشاهده می كند؛ این خصوصیت در بعضى از مناطق كشور هست، اما در آذربایجان به شكل بارزى وجود دارد و آن این است كه مبارزات و حركت غیرتمندانه ى مردم آذربایجان در دوره هاى مختلف؛ در قضیه ى مشروطه، در قضیه ى اشغال نظامى، در قضایاى گوناگون - كه در اغلب این قضایا، پیشروِ دیگران هم بودند - همواره با دین و ایمان دینى همراه بوده است. با اینكه جریان روشنفكرى چپ و همچنین جریان روشنفكرى وابسته ى به غرب در منطقه ى آذربایجان فعال بود - از همان روزهاى اولِ ورود روشنفكرى بیمار به كشورمان - و سعى می كردند مردم را از دین جدا كنند، در عین حال اگر شما نگاه كنید به نهضتهائى كه در آذربایجان شكل گرفت و خیلى از آنها نهضتهاى عمومى ملت ایران بود كه آذربایجانى ها جلوتر از دیگران بودند، مى بینید با وجود آن تلاشها، حركت مردم و پیشروان و سرسلسله هاى حركتهاى مردمى در آذربایجان، بر پاى فشارى و پایبندى خود به مسائل دینى، صریح تر از همه بودند. در تبریز، ستار خان میگفت: فتواى علماى نجف در جیب من است. یعنى این مرد بزرگِ مبارزِ شجاع، كار خودش را با هدایت علما و مراجع نجف تنظیم میكرد؛ درست نقطه ى مقابل آنچه كه آن روز تفكرات جریانهاى روشنفكرىِ شرق و غرب میخواستند در این كشور اعمال كنند. همیشه همین جور بوده، امروز هم همین جور است، فردا هم همین جور خواهد بود.
ملت ایران در مجموعه ى خود، ایمان دینى را معیار و ملاك و راهنما قرار داده است. مثال را ما از آذربایجان زدیم، اما در سرتاسر كشور، با اندازه هاى كم و زیاد، همه ى ملت ایران اینجورند. حركت، حركت همراه با غیرت و شجاعت و احساس مسئولیت است؛ اما با راهنمائى دین، با پشتوانه ى ایمان دینى؛ این خیلى ارزشمند است. براى همین هم هست كه شما ملاحظه می كنید خطراتى كه معمولاً از طرف قدرتهاى سلطه گر جهانى متوجه ملتها میشود و آنها را متزلزل میكند، این خطرها ملت ایران را متزلزل نكرد.
همه آمدند، همه جا آمدند، با روحیه آمدند، با چهره ى خندان آمدند این، ملت ایران است
حالا در برهه ى كنونى، زمان مسئله ى تحریمها و فشارها گفتند كه میخواهیم براى ملت ایران تحریم فلج كننده تنظیم كنیم؛ تنظیم هم كردند. دو سه روز قبل از بیست و دوى بهمن، یك مرحله ى جدید تحریم ها را وارد معادلات كردند؛ چند ماه قبل هم - در مرداد همین سال - باز مجدداً همین كار را انجام دادند. یعنى در ایام بیست و دوى بهمنِ امسال به خیال خودشان فشارها را بر مردم افزایش دادند. به امید چه؟ به امید سست كردن مردم. جواب چه بود؟ جواب ملت ایران این بود كه امسال راهپیمائى بیست و دوى بهمن از سالهاى قبل پرشورتر است. همه آمدند، همه جا آمدند، با روحیه آمدند، با چهره ى خندان آمدند. این، ملت ایران است. هر سال بیست و دوى بهمن، ملت ایران ضربه اى بر دشمنان وارد میكند؛ مثل بهمنى بر سر دشمنان و مخالفان فرود مى آید. امسال هم این بهمن فرود آمد. بنده لازم میدانم مجدداً - كه اگر تا صد بار هم تكرار شود، زیادى نیست - از ملت ایران به خاطر این حضور پرشكوه و عزتمندانه سپاسگزارى كنم. در مقابل این احساس، در مقابل این بصیرت، انسان باید تعظیم كند. این، ملت ایران است.
در مقابل این ملت، اسلحه هاى گوناگون سیاسى و نظامى و امنیتى و اقتصادى كنْد است
دشمنان در مقابل این وضعیت، دچار انفعالند؛ این را من به شما عرض بكنم. برخلاف آنچه كه وانمود می شود كه آنها در موضع فعال قرار دارند، نه، اینجور نیست؛ دشمن در مقابل ملت ایران در موضع انفعال است. ملتى با عزم راسخ، با بصیرت، با ایمان، میداند چه میخواهد، راه را هم بلد است، سختى ها را هم با شجاعتِ تمام تحمل میكند؛ در مقابل این ملت، اسلحه هاى گوناگون سیاسى و نظامى و امنیتى و اقتصادى كنْد است؛ لذا دشمن در حال انفعال است. دشمنان چون در حال انفعالند، حركات غیر منطقى میكنند.
دولتمردان آمریکایی افرادی غیرمنطقی، دارای حرف و عمل متناقض و روحیه زورگویانه هستند
من این را به شما عرض بكنم: دولتمردان آمریكا مردم غیرمنطقى اى هستند؛ حرفشان غیرمنطقى است، عملشان غیرمنطقى است، زورگویانه است؛ توقع دارند دیگران در مقابل كار غیرمنطقى آنها و زورگوئى آنها تسلیم شوند؛ خب، بعضى هم تسلیم میشوند؛ بعضى از دولتها، بعضى از نخبگان سیاسى در برخى از كشورها در مقابل پرروئى و زورگوئى آنها تسلیم میشوند؛ اما ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى تسلیم شدنى نیست. نظام جمهورى اسلامى حرف دارد، منطق دارد، توانائى دارد، اقتدار دارد؛ لذا در مقابل حرف غیر منطقى و كار غیر منطقى تسلیم نمیشود. آنها چطور غیرمنطقى اند؟ نشانه ى غیر منطقى بودن آنها، همین تناقض هائى است كه بین حرفهاى آنها و بین كارهاى آنها هست؛ حرف یك جور میزنند، كار جور دیگرى انجام میدهند. خب، از این نشانه اى واضح تر براى غیر منطقى بودن نیست. انسانِ منطقى یك حرف قانع كننده اى میزند، بعد هم دنبال آن حرف راه مى افتد. این آقایان - دولتمردان آمریكائى و دیگر تبعه ى آنها از غربى ها - اینجورى نیستند؛ یك حرفى میزنند، یك ادعائى میكنند، اما در عمل، درست عكس آن را انجام میدهند. من حالا چند نمونه عرض بكنم:
آمریكا یی ها ادعا می كنند ما متعهد به حقوق بشریم اما در عمل، بیشترین ضربه را به حقوق بشر میزنند
ادعا میكنند ما متعهد به حقوق بشریم. بله، آمریكائى ها پرچم حقوق بشر را بلند كرده اند، میگویند ما متعهد به حقوق بشریم؛ آن هم نه فقط در كشور خودشان - كه آمریكا باشد - در همه ى دنیا. خب، این حرفى است، ادعائى است؛ در عمل چه؟ در عمل، بیشترین ضربه را اینها به حقوق بشر میزنند؛ بیشترین اهانت را به حقوق انسانها در كشورهاى مختلف و نسبت به ملتهاى مختلف، اینها میكنند. زندانهاى مخفى شان در سرتاسر دنیا، زندانشان در گوانتانامو، زندانشان در عراق - ابوغریب - حمله ى آنها به مردم غیرنظامى در افغانستان، در پاكستان، در مناطق گوناگون؛ اینها نمونه اى از حقوق بشر ادعائى آمریكائى هاست! هواپیماهاى بدون سرنشینشان راه مى افتد، هم جاسوسى میكند، هم مردم را زیر فشار قرار میدهد؛ كه روزانه خبرش را شما از افغانستان و پاكستان میشنوید. البته همین هواپیماهاى بدون سرنشین، به قول یكى از مجلات آمریكائى كه همین چند روز قبل از این نوشته بود، در آینده مایه ى دردسر خود آنها خواهد شد.
میگویند ما متعهد به عدم تكثیر سلاح هسته اى هستیم. بهانه ى حمله ى به عراق هم در یازده سال قبل از این همین بود كه گفتند در عراق رژیم صدام دارد سلاح هسته اى درست میكند. البته رفتند و پیدا هم نكردند و معلوم شد دروغ بوده است. میگویند ما متعهدیم كه سلاح هسته اى تكثیر نشود؛ در عین حال از یك دولت شریرى كه داراى سلاح هسته اى هم هست، تهدید به سلاح هسته اى هم میكند - یعنى دولت صهیونیستى - دفاع میكنند، حمایت میكنند. آن حرفشان است، این عملشان است.
ایران دارای روشن ترین و واضح ترین مردم سالاری ها در منطقه است
میگویند ما متعهد به گسترش دموكراسى در دنیا هستیم - حالا كارى نداریم كه دموكراسىِ خود آمریكا چه جور دموكراسى اى است؛ در این زمینه بحث نمیكنیم - با این ادعا، با كشورى مثل جمهورى اسلامى كه روشن ترین و واضح ترین مردم سالارى ها و دموكراسى ها را در این منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله میكنند.
آمریکایی ها در همین منطقه، با كمال پررویی از کشورهایی حمایت می کنند که حتی مردم آنها برای یک بار نیز صندوق رأی و انتخابات را ندیده اند
در عین حال پشت سر كشورهائى در این منطقه مى ایستند و با كمال پرروئى از آنها حمایت می كنند كه بوى دموكراسى را استشمام نكرده اند و یك بار ملتشان رنگ انتخابات و رأى و صندوق رأى را ندیده اند. این هم تعهدشان نسبت به دموكراسى است! ببینید فاصله ى قول و عمل چقدر است.
میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل كنیم. این حرفى است كه بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاكره كنیم و مسائلمان را با ایران حل كنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهاى ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران دم به دم منتشر میكنند.
اگر ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را داشت آمریکا به هیچ وجه نمی توانست جلوی ملت ایران را بگیرد
همین چند روز قبل از این، رئیس جمهور آمریكا نطق می كند و درباره ى مسائل هسته اى ایران جورى حرف میزند كه انگار اختلاف بین ایران و آمریكا این است كه ایران می خواهد سلاح هسته اى درست كند. می گوید ما تا جائى كه بتوانیم، نمی گذاریم ایران سلاح هسته اى درست كند! خب، اگر ما می خواستیم سلاح هسته اى درست كنیم، شما چطور می توانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده میكرد كه سلاح هسته اى داشته باشد، آمریكا به هیچ وجه نمیتوانست جلوى او را بگیرد.
ما اعتقاد داریم كه سلاح هسته اى جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم كه در دنیا هست، باید محو شود
ما نمیخواهیم سلاح هسته اى درست كنیم؛ نه به خاطر اینكه آمریكا از این ناراحت میشود؛ عقیده ى خود ما این است. ما اعتقاد داریم كه سلاح هسته اى جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم كه در دنیا هست، باید محو شود و از بین برود؛ این عقیده ى ماست، به شما ربطى ندارد. اگر ما این عقیده را نداشتیم و تصمیم میگرفتیم سلاح هسته اى درست كنیم، هیچ قدرتى نمیتوانست جلوى ما را بگیرد؛ همچنان كه در جاهاى دیگر هم نتوانستند بگیرند: در هند نتوانستند، در پاكستان نتوانستند، در كره ى شمالى نتوانستند. آمریكائى ها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هسته اى درست كردند.
مگر بحث سر سلاح هسته اى است؟
اینكه می گویند «ما نمیگذاریم ایران سلاح هسته اى درست كند»، یك تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هسته اى است؟ در قضیه ى هسته اى ایران، بحث بر سر سلاح هسته اى نیست؛ بحث سر این است كه شما میخواهید جلوى حق قطعى و مسلّم ملت ایران را - كه غنى سازى هسته اى و استفاده ى صلح آمیز از توان داخلى خود ملت ایران است - بگیرید. البته این را هم نمیتوانید و ملت ایران آنچه را كه حق خودش است، انجام خواهد داد.
با گفت و گو كننده غیرمنطقی و زورگو، نمی توان با اتکا به منطق حرف زد
دولتمردان آمریكائى غیر منطقى حرف میزنند. با گفتگو كننده غیر منطقى، نمیشود انسان بنشیند به اتكاء منطق حرف بزند؛ خب، او غیر منطقى است. غیر منطقى یعنى زورگو، یعنى حرفِ بیخود بزن. این واقعیتى است كه ما در طول این سى سال در برخورد با قضایاى گوناگون جهانى آن را بروشنى دریافته ایم. ما این را میفهمیم كه طرف مقابل ما كیست و چگونه باید با او رفتار كرد.
این حرفها براى ملت ایران است
من چند نكته را یادداشت كرده ام كه به شما برادران و خواهران عزیز و به همه ى ملت ایران در این زمینه ها عرض كنم. البته این حرفها براى ملت ایران است. آنها كه حرف میزنند، رئیس جمهور آمریكا كه حرف میزند، اعوان و انصارش از دولتمردان آمریكا كه حرف میزنند، براى فریب دادن افكار عمومى است؛ حالا افكار عمومى جهان، یا افكار عمومى ملتهاى منطقه؛ یا اگر بتوانند، افكار عمومى ملت خودمان. ما فعلاً با افكار عمومى جهان كارى نداریم. شبكه ى وابسته ى صهیونیستى - آمریكائىِ خبرى دنیا حرفهاى ما را آنچنان كه هست، منعكس نمی كند؛ یا اصلاً منعكس نمی كند، یا ناقص منعكس می كند، یا درست به عكس منعكس میكند. من براى مردمِ خودمان حرف میزنم.
اقتدار جمهورى اسلامى مربوط به افكار عمومىِ جهانى نیست
اقتدار جمهورى اسلامى مربوط به افكار عمومىِ جهانى نیست. جمهورى اسلامى اقتدار خود، عزت خود، شرف خود را از افكار عمومى دنیا به دست نیاورده است؛ از خود این ملت به دست آورده است. آن بناى استوار و مستحكمى كه ملت ایران به وجود آوردند و امروز پیام آن در همه ى دنیا دارد پى درپى و به خودى خود پخش میشود، متكى است به خود ملت ایران. من براى مردمِ خودمان حرف میزنم، كارى به دیگران ندارم؛ میخواهند بشنوند، میخواهند نشنوند؛ میخواهند منعكس كنند، میخواهند نكنند؛ اما ملت عزیز خودمان باید بدانند. پس نكته ى اول این است كه اینها غیر منطقى اند، بدون اعتقاد حرف میزنند و حرفشان با عملشان یكى نیست.
غرض اصلی دولتمردان آمریکا از طرح پیشنهاد مذاکره تبلیغ و هیاهو برای تسلیم شدن ملت و نظام ایران است
نكته ى دوم: بحث مذاكره را پیش كشیدند، كه ایران بیاید بنشینیم مذاكره كنیم. همین رفتار غیرمنطقى، در این دعوت به مذاكره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشكلات و مسائل نیست - كه من بعد توضیح خواهم داد - غرضشان یك كار تبلیغاتى است براى اینكه به ملتهاى مسلمان نشان دهند كه ببینید این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز كند. وقتى ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را براى خاموش كردن و ناامید كردن ملتهاى سربرافراشته ى مسلمان كه امروز در بسیارى از كشورهاى اسلامىِ اینها نسیم بیدارى وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میكنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یكى از هدفها بود. از سالهاى اول انقلاب، یكى از هدفهاى آنها همین بود كه ایران را پاى میز مصالحه و بده بستان بكشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم كه ادعا میكرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پاى میز مذاكره؟ امروز هم همین هدف را دنبال میكنند. این، مطلب مهمى است.
هدف آنها از مذاكره، یك هدفِ غیرمربوط به مسائل اساسى است، یك هدف تبلیغاتى است
وقتى هدف از مذاكره، یك هدفِ غیرمربوط به مسائل اساسى است، یك هدف تبلیغاتى است، خب معلوم است طرف مقابل كه جمهورى اسلامى است، خام نیست، چشم بسته نیست، می فهمد كه هدف شما چیست؛ لذا متناسب با همان نیت خودتان، جواب شما را میدهد.
معنای حقیقی گفتگو در عرف آمریکا و غربی ها پذیرش حرف های آنان در پای میز مذاکره است
نكته ى سوم این است كه مذاكره در عرف آمریكائى ها و قدرتهاى سلطه گر به معناى این است كه بیائید بنشینیم گفتگو كنیم تا شما حرف ما را قبول كنید - هدف مذاكره این است - بیائید بنشینیم حرف بزنیم تا بالاخره نتیجه ى این حرف زدن و گفتگو كردن این باشد كه مطلبى را كه شما قبول نمیكردید، حالا قبول كنید. همین حالا در تبلیغاتى كه آمریكائى ها در مورد مذاكرات راه انداخته اند - كه چند وقت است لابد میشنوید - و سر و صدا و هیاهو دارند كه بله، با ایران مذاكره ى مستقیم كنیم، چه كنیم، در همین حرفهاى امروزشان هم این معنا كاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع كنیم كه از غنى سازى دست بردارد؛ از انرژى هسته اى دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاكره كنیم تا ایران ادله ى خودش را بیان كند، ما از فشار روى مسئله ى هسته اى دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهاى امنیتى و سیاسى و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاكره كنیم تا ایران حرف ما را قبول كند!
بی منطقی آمریکایی ها را در مذاکرات تجربه كرده ایم
خب، این مذاكره كه به درد نمیخورد؛ این مذاكره كه به جائى نمیرسد. حالا گیرم دولت ایران قبول كرد، رفتند نشستند با آمریكائى ها مذاكره كردند. وقتى هدف این است، این چه مذاكره اى است؟ خب، معلوم است كه ایران از حقوق خودش دست بردار نیست. هر جائى كه در اثناى مذاكره ببینند طرف مقابل یك حرف منطقى اى میزند و آنها كم مى آورند، در مقابل ایران همان جا مذاكره را قطع میكنند؛ میگویند ایران حاضر نیست حرف بزند! شبكه هاى خبرى و سیاسى هم دست آنهاست؛ تبلیغات میكنند. این را ما تجربه كردیم. در این ده پانزده سال گذشته، دو سه مرتبه اتفاق افتاد كه آمریكائى ها سر یك موضوع مشخصى به مسئولین ما پیغام دادند، اصرار كردند كه یك امر خیلى لازمِ فورىِ فوتىِ واجبى است، بیاید بنشینیم یك صحبتى بكنیم. خب، مأمورین دولتى - معمولاً یك نفر، دو نفر - رفتند یك جائى نشستند صحبت كردند؛ بمجرد اینكه حرف منطقى اینها بیان شد و آنها جوابى نداشتند، یكجانبه مذاكره ها قطع شد! البته استفاده ى تبلیغاتى شان را هم كردند. این، تجربه ى ماست. خب، «من جرّب المجرّب حلّت به النّدامة».
وعده آمریكایی ها برای لغو تحریم ها در پی مذاکره وعده ای دروغ است
نكته ى چهارم: در تبلیغات وانمود میكنند كه اگر ایران با آمریكا سر میز مذاكره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است كه با وعده ى برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار كنند كه اشتیاق به مذاكره ى با آمریكا پیدا كند. تصور آنها این است كه ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمده اند، پدرشان دارد در مى آید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوئیم خیلى خوب، بیائید مذاكره كنید تا تحریم را برداریم، یكهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند كه بله، بیائید مذاكره كنیم.
این حرف هم از همان حرفهاى غیر منطقى و همراه با فریب و یك وسیله اى براى زورگوئى است. اولاً - همان طور كه عرض كردیم - اینكه میگویند بیائید مذاكره كنیم، مقصودشان از مذاكره، واقعاً یك گفتگوى عادلانه و منطقى نیست؛ مذاكره یعنى شما بیائید حرفهاى ما را قبول كنید، تسلیم شوید، تا ما تحریمها را برداریم. خب، اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند، چرا انقلاب كردند؟ آمریكا بر اوضاع ایران مسلط بود و هر كار دلش میخواست، میكرد. ملت ایران انقلاب كردند براى اینكه از زیر یوغ آمریكا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند؟ این، اشكال اول.
تحریم ها با مذاكره برداشته نخواهد شد، هدف تحریم ها چیز دیگرى است
اشكال بعد این است كه تحریمها با مذاكره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بكنم. هدف تحریمها چیز دیگرى است. هدف تحریمها خسته كردن ملت ایران است، جدا كردن ملت ایران از نظام اسلامى است. مذاكره هم كه انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقى باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت. ملت ایران در مقابل این فكر غلط دشمن چه كار میكند؟
یک برداشت ذهنی دولتمردان آمریکایی که نیمی از آن درست و نیمی دیگر غلط است
ببینید، یك ملاحظه اى در ذهن طرفهاى مقابل ما هست كه این ملاحظه را باز كنیم، تحلیل كنیم. آنها میگویند تكیه ى نظام جمهورى اسلامى به این مردم است؛ اگر توانستیم این مردم را از نظام جمهورى اسلامى جدا كنیم، قدرت مقاومت از نظام جمهورى اسلامى گرفته خواهد شد. این فكرِ طرف مقابل ماست. خب، این فكر دو قسمت دارد؛ یك قسمتش را درست فهمیدند، یك قسمتش را غلط فهمیدند، غلط كردند. آن قسمتى كه درست فهمیدند، این است كه بله، تكیه ى جمهورى اسلامى به این مردم است؛ پشتوانه ى نظام اسلامى، هیچ كس جز انبوه توده هاى عظیم ملت ایران نیست؛ حصار این كشور و این نظام، همین مردمند. آنچه كه غلط فهمیدند، این است كه خیال كردند با فشار تحریم، با زورگوئى در زمینه ى مسائل بین المللى و بازرگانى و تولید و غیره، خواهند توانست ملت ایران را به زانو در بیاورند و عاجز كنند. اگر فكر میكنند خواهند توانست این پشتوانه را از جمهورى اسلامى بگیرند، اینجا را اشتباه كرده اند.
ملت ایران در مقابل تحریم ها دو راه دارد
بله، ملت ایران در مقابل آنچه كه دشمن میخواهد انجام دهد، دنبال تدبیر خواهد بود. ملت ایران دنبال شكوفائى اقتصادى، رونق اقتصادى و رفاه كامل است؛ اما ملت ایران نمیخواهد این را از راه ذلت در مقابل دشمن به دست بیاورد؛ این را میخواهد با نیروى خود، با عزم خود، با شجاعت خود، با پیشروى خود، با توانائى جوانانش به دست آورد؛ لا غیر. بله، تحریم، فشار است، آزار است - شكى نیست - اما در مقابله ى با این فشار و آزار، دو راه وجود دارد: ملتهاى ضعیف وقتى كه دشمن فشار آورد، میروند در مقابل دشمن تسلیم میشوند، خشوع میكنند، توبه میكنند. اما ملت شجاعى مثل ایران بمجرد اینكه دید دشمن دارد فشار مى آورد، سعى میكند نیروهاى درونى خود را فعال كند، با قدرت و شجاعت از منطقه ى خطر عبور كند؛ و همین كار را خواهد كرد. این هم تجربه ى سى ساله ى ماست.
كشورهائى در همین منطقه ى ما هستند و سى و چند سال در مشت آمریكا بودند، دولتهاشان نوكر و مطیع و فرمانبر آمریكا بودند؛ آنها كجا هستند؟ ملت ایران هم سى و چند سال در مقابل آمریكا ایستاده؛ ملت ایران كجاست؟ در مقابل سى سال فشار آمریكا، ملت ما از لحاظ پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت فرهنگى، آبروى بین المللى، نفوذ و اقتدار سیاسى، به جائى رسیده است كه در دوران رژیمهاى پهلوى و قاجار خوابش را هم نمیدیدند؛ نه مردم، نه مسئولان. ما تجربه كردیم، ما امتحان كردیم. سى سال ما در مقابل فشارهاى آمریكا ایستاده ایم، اینجائیم؛ ملتهائى هم هستند كه سى سال تسلیم آمریكا شدند و مراحل متعددى عقبند. ما بدى ندیدیم از ایستادگى، از مقاومت. مقاومت، نیروى درونى یك ملت را احیاء میكند و به فعلیت میرساند. همین تحریم هائى كه می كنند، به كمك ملت ایران خواهد آمد و ملت ایران را به اذن اللَّه و به حول و قوه ى الهى به رشد و شكوفائى خواهد رساند. این، نكته ى مهمى است.
نمی شود گفت مردم از گرانى و مشكلات شكایتى ندارنداما این موجب نشد كه مردم بین خودشان و نظام اسلامى فاصله بیندازند
خب، امسال شما دیدید در این راهپیمائى، مردم چه كردند. نمیشود گفت مردم از گرانى و مشكلات شكایتى ندارند؛ چرا، گرانى هست، مشكلات اقتصادى هست، مردم هم آن را لمس میكنند - مخصوصاً طبقات ضعیف - اما این موجب نشد كه مردم بین خودشان و نظام اسلامى فاصله بیندازند. مردم میدانند كه آن دست قدرتمندى كه بتواند این مشكلات را حل كند، نظام اسلامى است؛ آن اسلام عزیز و اسلام مقتدر و مسئولانى است كه به اسلام پایبندند؛ اینها میتوانند مشكلات را برطرف كنند. تسلیم شدن در مقابل دشمنان، مشكلى را برطرف نمیكند.
اشاره به نشانه هایی که اگر بروز کند می تواند نشان دهنده حسن نیت دولتمردان آمریکایی باشد
نكته ى آخر: ما بعكس آنها، منطقى هستیم. مسئولین ما منطقى اند، ملت ما منطقى اند. حرف منطقى و كار منطقى را ما قبول داریم. آمریكائى ها نشان بدهند كه زور نمی گویند، نشان بدهند كه شرارت نمی كنند، نشان بدهند كه در حرف و عملشان غیر منطقى حرف نمی زنند و عمل نمی كنند، نشان بدهند كه به حقوق ملت ایران احترام می گذارند، نشان بدهند كه در منطقه آتش افروزى نمی كنند، نشان بدهند كه در مسائل ملت ایران دخالت نمی كنند؛ آنچنان كه در فتنه ى ۸۸ دخالت كردند، از فتنه گران پشتیبانى كردند، شبكه هاى اجتماعى را در خدمت فتنه گران قرار دادند - یك شبكه اجتماعى آن روزها می خواست براى تعمیرات تعطیل كند، گفتند تعطیل نكن؛ براى اینكه بتوانند روى فتنه و آتش فتنه اثر بگذارند! - این كارها را نكنند، خواهند دید جمهورى اسلامى یك نظام خیرخواه است؛ مردم، مردم منطقى اى هستند. راه تعامل با جمهورى اسلامى فقط این چیزى است كه گفتیم و لاغیر؛ از این راه میتوانند با جمهورى اسلامى تعامل داشته باشند. آمریكائى ها باید حسن نیت خودشان را اثبات كنند؛ نشان بدهند كه درصدد زورگوئى نیستند. اگر چنانچه این را نشان دادند، آن وقت خواهند دید كه ملت ایران پاسخ خواهد داد. شرارت نباشد، دخالت نباشد، زورگوئى نباشد، شناختن حقوق ملت ایران باشد، آن وقت جواب مناسب از طرف ایران داده خواهد شد.
قضیه نامناسبى كه در مجلس پیش آمد هم ملت و هم نخبگان را ناراحت كرد
یك نكته هم راجع به مسائل داخلى كشورمان عرض كنم، كه این هم مسئله ى مهمى است. قضیه اى در مجلس پیش آمد؛ قضیه ى بدى بود، قضیه ى نامناسبى بود؛ هم ملت را ناراحت كرد، هم نخبگان را ناراحت كرد. بنده ى حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر میكنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر میكند.
متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده دو قوه دیگر را متهم ساخت که کاری بد، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون ، خلاف اخلاق و تضییع حقوق اساسى مردم بود
خب، رئیس یك قوه به استناد یك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده اى در دادگاه، دو قوه ى دیگر را متهم كرد؛ این كار بدى بود، این كار نامناسبى بود؛ اینجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است. یكى از حقوق اساسى مهم مردم این است كه در آرامش روانى و در امنیت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنیت اخلاقى برقرار باشد. اگر یك فردى متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم كند؛ حتّى اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینكه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاكمه اى نشده. به استناد متهم كردن یك نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوه ى قضائیه را متهم كند؛ این كار درست نیست، این كار غلط است.
بنده فعلاً نصیحت می كنم
بنده فعلاً نصیحت میكنم. این كار، كار شایسته اى براى نظام جمهورى اسلامى نیست.
استیضاحى كه در مجلس انجام گرفت، غلط بود
آن طرف قضیه هم، اصل این استیضاحى كه در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استیضاح باید یك فایده اى داشته باشد. چند ماه به پایان كار دولت، استیضاح یك وزیر، آن هم باز با یك علت و دلیلى كه مربوط به خود آن وزیر نیست، چه معنى دارد؟ چرا؟ این هم غلط بود.
این هم كه شنیدم در داخل مجلس كسانى حرفهاى نامناسبى بر زبان آوردند، این هم غلط است.
همه ى این قضایا، قضایاى نامتناسبى است با نظام جمهورى اسلامى؛ نه آن متهم كردن، نه آن برخورد كردن، نه آن استیضاح.
دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود
دفاعى هم كه رئیس محترم قوه از خودش كرد، آن هم یك قدرى زیاده روى بود؛ لزومى نداشت. وقتى ما همه با هم برادریم، وقتى دشمن مشترك جلوى روى ما هست، وقتى توطئه را مى بینیم، چه كار باید بكنیم؟ تا امروز مسئولین در مقابل توطئه هاى دشمن همیشه كنار هم ایستاده اند، حالا هم باید همین جور باشد، همیشه هم باید همین جور باشد.
این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست
من از مسئولان قوا و مسئولان كشور همیشه حمایت كردم؛ باز هم هر كسى كه مسئولیتى بر دوش دارد، بنده از او حمایت میكنم، به او كمك میكنم؛ اما این كارها را نمى پسندیم؛ این كارها متناسب با تعهدها نیست؛ با سوگندهائى كه خورده شده، مناسب نیست. این ملت عظیم را ببینند؛ شایسته ى این ملت، رفتار دیگرى است. امروز مسئولان باید همه ى تلاششان را بكنند براى اینكه گره هاى اقتصادى را باز كنند، مشكلات را برطرف كنند.
هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كردید؟
بنده سه چهار سال قبل از این، در صحبت اول سال صریحاً به مردم و به مسئولین گفتم كه نقشه ى دشمنان ملت ایران از حالا به بعد، بیش از همه، نقشه ى اقتصادى است. خب، مى بینید كه همین جور شد. هم دولت، هم مجلس، همه ى نیرویشان را، همه ى فكر و ذكرشان را متمركز كنند بر روى سیاستهاى درست اقتصادى.
چند سال قبل از این، بنده درباره ى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه كنید. به زبان گفتن كه مطلب تمام نمیشود؛ عملاً با فساد مبارزه كنید. هى بگوئیم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كردید؟ اینهاست كه انسان را متأثر میكند.
رفتار دشمن شدت پیدا كرده است، مسئولان هم رفاقتهایشان را با هم شدت بدهند
توقع بنده از مسئولین این است كه حالا كه رفتار دشمن شدت پیدا كرده است، شما هم رفاقتهاتان را با هم شدت بدهید و بیشتر با هم باشید. تقوا، تقوا، تقوا، صبر، میدان ندادن به احساسات سركش، ملاحظه ى مصالح كشور، متمركز كردن همه ى توان و نیرو براى حل مشكلات مردم و مشكلات كشور؛ این توقع ماست. امیدواریم ان شاءاللَّه این نصیحتِ خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولین محترم، بخصوص مسئولین بالا قرار بگیرد؛ به این مسئله پایبند باشند.
این حرفى كه من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران كشور گله گذارى كردم، موجب نشود كه حالا یك عده اى راه بیفتند، بنا كنند علیه این و آن شعار دادن
این را هم عرض بكنیم؛ این حرفى كه من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران كشور گله گذارى كردم، موجب نشود كه حالا یك عده اى راه بیفتند، بنا كنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این كار هم مخالفم. اینكه شما یك نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص كنید، بعد یك عده اى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این كارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم.
این كارهائى كه در قم و در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور كارها مخالفم
این كارهائى كه در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور كارها مخالفم. آن كارهائى كه در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور كارها مخالفم. بارها به مسئولین و كسانى كه میتوانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذكر داده ام. آن كسانى كه این كارها را میكنند، اگر واقعاً حزب اللَّهى و مؤمنند، خب نكنند. مى بینید كه تشخیص ما این است كه این كارها به ضرر كشور است، این كارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادن ها كارى از پیش نمیبرد. این خشمها را، این احساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجى ها میخواستند همین طور بروند یك جائى، طبق میل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مى آمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند كه برخلاف موازین شرع حركت نكنند، باید مراقبت كنند، از این كارها نكنند.
البته ملت ایران به لطف الهى، به هدایت الهى، ملت بصیرى است. من به شما عرض بكنم جوانها ! آن روزى كه ما نیستیم و شما هستید، بدانید آن روز ملت ایران وضعش، افقش، زندگى مادى و معنوى اش، بمراتب از امروز بهتر خواهد بود. حركت ملت ایران به سمت روشنى است، افقها روشن است. ما یك قدرى باید مراقب خودمان باشیم.
از خداوند متعال هم باید كمك بگیریم؛ از ارواح طیبه ى شهدا و روح مطهر امام هم باید كمك بگیریم. ان شاءالله دعاى حضرت بقیةالله الأعظم (ارواحنا فداه) شامل حال ما و شما بشود.
والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته
۱) «آرام دل ایران، شما هستید». پاسخ متقابل مردم: «بیز اولمگ راضى یوخ، خامنه اى سرباز یوخ»؛ ما آماده ى جان دادنیم، سرباز خامنه اى هستیم.