مكالمه بی سیم سرداران شهید «خرازی» و «احمد كاظمی» با سردار رشید در لحظه آزادی خرمشهر حسین... حسین... رشید: حسین جان، شما الان داخل خود شهرید؟ رشید... رشید... حسین: چی؟ پیام شما مفهوم نیست رشید جان دوباره بگید؟ حسین جان: شما، كجائید الان، داخل شهرید؟ رشید... رشید... حسین: ببین رشید جان ما داریم می ریم جلو. شما با احمد كاظمی هماهنگ كنید، مفهومه؟ ما تو شهر نیستیم مفهومه؟ احمد... احمد... رشید : احمد جان حسین منتظر هماهنگی شماست تا كار روشروع كنند، كجایید الان؟ رشید... رشید... احمد: ما داخل خود شهریم، و افرادی كه داخل شهرن پناهنده شدن، مفهوم شد!!! •احمد... احمد... رشید: احمد جان قطع و وصل می شه! دوباره بگو؟ چی گفتی؟ رشید... رشید... احمد: رشید با اون یكی دستگاه صحبت كن مفهوم شد؟ باشه احمد همین الان.... رشید... رشید... احمد: آقا ما تو شهریم، به محسن بگو ما تو شهریم، پنج، شش هزار نفر هم اومدن پناهنده شدن، ما تو شهریم، ما داریم اونارو تخلیه می كنیم، همه نیروهامون تو خود شهرن!!! رشید... رشید... احمد: رشید جان مفهوم شد؟ احمد... احمد... رشید: قابل فهم نبود! شما كجایید احمد؟!! ببین اگه یه پستی در مسیر راه صدای شما رو رله كنه من صداتونو متوجه می شم و به محسن پیامتون رو می گم رشید... رشید... احمد: رشید جان می گم من تو شهرم و همه نیرو ها داخل شهر اومدن اسیر و پناهنده شدن، مفهوم شد؟ احمد جان! بله بله من فهمیدم چی گفتید. ببین برادر احمد مراعات كنید چوبی، چیزی نخورید. رشید... رشید: بابا نترس، الان بیشتر از 6 هزار نفر به ما پناهنده شدن، بیش از 6 هزار نفر، مفهوم شد رشید جان؟ احمد جان: چه قدر؟ نفهمیدم دوباره بگو چند هزار نفر؟ رشید: گفتم بیش از 6 هزار نفر مفهوم شد؟ دارن زیادتر هم می شن. مفهوم شد؟ احمد... احمد... رشید: خدا اجرت بده مفهوم شد. رشید... رشید... احمد: رشید جان بله بله تو شهر خرمشهر تا چند لحظه پیش تظاهرات بود، همه اسرا «یا حسین» و «ا... اكبر» می گفتن و تسلیم می شدن. مفهوم شد؟ احمد... احمد... رشید: بله بله، فهمیدیم. تشكر آقا، ا... اكبر، ا... اكبر، ا... اكبر همه چیز رو فهمیدیم. رشید... رشید... احمد: رشید جان خداوند خرمشهر رو آزاد كرد. آزادش كرد منبع: پایگاه اینترنتی موسسه فرهنگی شهید آوینی

فاطمه سادات نواب صفوی، فرزند شهید سید مجتبی نواب صفوی از مبارزان جمعیت فدائیان اسلام است که در عملیات آزادسازی خرمشهر در سال 61 به عنوان تنها زن رزمنده، دوشادوش مردان به مبارزه پرداخت. او زمان شهادت پدر 5 سال داشت و به علت مخالفت پدر با رژیم شاه، تا آن زمان شناسنامه نداشت. سال ها بعد مادرش «منیره سادات» با نام خانوادگی «میرلوحی» برای وی شناسنامه گرفت و او توانست به مدرسه برود. فاطمه سادات پس از اخذ مدرک دیپلم با «سید ابوالحسن فاضل رضوی» ازدواج کرد. و به دلیل مخالفت همسرش با رژیم شاه، در همان سال های اول زندگی متاهلی به روستای «بافتان» از توابع شهرستان زاهدان تبعید شد.فاطمه بعد از اتمام دوران تبعید، همراه با همسرش به تهران آمد و پس از چندی به دلیل مخالفت رژیم شاه با ورود آنها به دانشگاه، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرد. آن ها سال 57 همراه با «ام هانی» دختر کوچک شان به ایران باز گشتند، اما دوباره برای کمک به مردم لبنان به شهید چمران پیوستند و فاطمه در کنار شهید چمران در مبارزات چریکی زیادی شرکت کرد. دو سال بعد همسر وی در منطقه کردستان به شهادت رسید و فاطمه با روحیه مبارزه طلبی ای که داشت در کنار رزمندگان انقلاب به مبارزه با رژیم غاصب بعثی پرداخت و در عملیات آزاد سازی خرمشهر به عنوان تنها زن مبارز، شرکت کرد. در خاطراتی که از برادر جانباز ایران خواه منتشر شده است درباره حضور فاطمه سادات در عملیات بیت المقدس چنین آمده است: «خانم فاطمه نواب صفوی، به عنوان دیده بان به طرف بهمن شیر رفته بود. او با اطلاعات مؤثر و مفیدی که از موقعیت دشمن می داد، در موفقیت عملیات نقش تعیین کننده ای ایفا کرد. در آخرین دیدار او را در حالی دیدم که پیکر شهیدی را با خود حمل می کرد. معلوم شد از یک عملیات موفق چریکی بازمی گردد.» منبع: خبرآنلاین

نگاهی به کتاب«توفان سرخ» عبدالعظیم الشكرچی در نبردها و عملیات مختلفی شركت داشته و در این كتاب به عملیاتی اشاره كرده است كه نسبت به كم و كیف و زوایای مختلف آن وقوف كامل داشته است. او در معرفی خود، موقعیتی که داشته و شرایطی که بعد از بازپس گیری خرمشهر توسط نیروهای ایرانی به وجود آمده است می گوید:«من فرمانده گردان یكم تیپ ۴۱۹ بودم و همراه نیروهای تحت امرم، درخرمشهر استقرار داشتیم، هنگامی كه عملیات آزادی خرمشهر آغاز شد، زمین زیرپایمان به لرزه درآمد و ابری سرخ رنگ بر سقف آسمان چسبید واضطراب سربازان عراقی را دوچندان كرد. شب قبل از عملیات روحیه ای بسیار عالی داشتیم، صدام حسین به دیدارمان آمد وگفت: «مطمئن باشید كه روی زمین هیچ قدرتی وجود ندارد كه بتواند محمره (خرمشهر) را از ما پس بگیرد.» نظامیان تحت تأثیر سخنان او قرار گرفته بودند و برایش كف می زدند. حتی به خاطر همین كف زدن ها و شعارها ما را مورد تقدیر قرار دادند، اما هنوز از این تقدیر و تشویقات لذتی نبرده بودیم كه به فاصله یك روز، خرمشهر به دست صاحبان اصلی اش افتاد و ضربه ای گیج كننده به صدام وارد آمد، به گونه ای كه هیچ گاه نتوانست بفهمد كه این اتفاق چگونه رخ داد. تلفات تیپ ما بیش از ۱۵۰۰كشته، ۵۰۰ زخمی و تعداد هزار اسیر بود. راوی کتاب توفان سرخ، فتح خرمشهر را معجزه دانسته است و درباره اعدام تعدادی از فرماندهان و معاونان آنان به خاطر عقب نشینی از خرمشهر، رفتن بین مردم بصره و غارت اموال مردم توسط نظامیان عراقی، مجروحیت و بازجویی خود و انجام عملیات رمضان توسط نیروهای ایرانی، به موارد متعددی اشاره می کند. منبع: پایگاه اطلاع رسانی سازمان تبلیغات اسلامی

نگاهی به مبانی مقاومت در قرآن اسلام مکتب جهاد و مقاومت و آیینی است که بنیادزندگی وحیات اجتماعی آن برهندسه «احدی الحسنین» استوارشده است .مگرمی شود دین وآیینی که خاتم ادیان بوده وبرهمه جهانیان نازل شده وقراراست سراسرگیتی را درنوردد ،پنجه درپنجه اهریمنان اندازد وطومارهستی شان را بپیچند ،برای تحقق این هدف، سازوکاری را درنظرنگرفته باشد واین هدف بزرگ الهی را که عبارت ازگسترش توحید درسراسر هستی است ،همچون آرمان شهرهای فیلسوفان و حکیمان به حال خودرها وبه منزله یک آرزو و آرمان صرف مطرح کرده باشد؟این سازوکار، همان جهادومقاومتی است که خداوند درقرآن کریم مومنان را به آن فراخوانده است:« أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظلِمُواوَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصرِهِمْ لَقَدِیرٌ(39) الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَرِهِم بِغَیرِ حَقٍ إِلا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاس بَعْضهُم بِبَعْضٍ لهَّدِّمَت صوَمِعُ وَ بِیَعٌ وَ صلَوَتٌ وَ مَسجِدُ یُذْكرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ كثِیراً؛39 -به آن ها كه جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است ، چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند و خدا قادر بر نصرت آن ها ست.40 –همان ها كه به ناحق از خانه و لانه خود بدون هیچ دلیلى اخراج شدند جز این كه مىگفتندپروردگار ما ا... است ، و اگر خداوند بعضى از آن ها را به وسیله بعضى دیگر دفع نكند دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارا و مساجدى كه نام خدا در آن بسیار برده مىشود، ویران مىشود.»(حج/39-40)در این آیات به ۲ نکته مهم از فلسفه جهاد اشاره می شود : نخست این که جهاد مظلوم در برابر ظالم و ستمگر حق مسلم طبیعى و فطرى و عقلى او است كه تن به ظلم ندهد ، برخیزد و ظالم را بر سر جاى خود بنشاند و دست متجاوزان از حقوق خود كوتاه کند و دیگر جهاد در برابر طاغوت هایى است كه قصد محو نام خدا و ویران کردن معابدى رادارندكه مركز بیدارى وروشنگری است. پیش فرض مقاومت وپایداری سوال مهمی که دراین جامطرح می شوداین است که مقاومت درچه نگرش وتفکری قابل طرح است؟ پیش فرض های آن چیست ؟ودرکدام هندسه فکری معنا پیدامی کند ؟درپاسخ به این پرسش ها می توان گفت که پیش فرض اصلی مقاومت، اعتقاد به تقابل حق وباطل درصحنه زندگی اجتماعی است .البته این باورنیز به نوبه خود درایمان واعتقادانسان به خدابه عنوان مبناو منشا حق ریشه دارد .بنابراین ایمان، زیربنای هرمقاومت واستقامت درراه اهداف وآرمان هاست وبدون آن هیچ گونه مقاومتی معنا ومفهوم پیدا نمی کند.به بیان دیگرعرصه مقاومت ،عرصه تنازع وکشمکش است .ازاین رو بایدهدف وافق مقاومت ، امری متعالی و فرامادی باشد تاانسان ها حاضرشوند درراه دست یابی به آن ،سختی ها راتحمل کنند .براین اساس هرجامعه ای که می خواهد روح حماسه ومقاومت درآن زنده باشد ،چاره ای نداردجزاین که آرمان ها وارزش های معنوی رابرجسته کند و درهندسه اجتماعی ونظام تربیتی خود جایگاه متعالی برای آن قایل شود .قرآن کریم از عنصرتعیین کننده صبروپایداری به«ایمان »تعبیرمی کند ومی فرماید :« وَ لا تَهِنُوا وَ لا تحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛و سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید.»(آل عمران/139)این آیه، برتری را منوط به ایمان می داندو بیان می کند که باایمان می توان به اهداف وآرمان هانایل شد. علامه طباطبایی در توضیح این آیه می نویسد: این آیه بالا دست بودن مسلمانان را مقید به هیچ قیدى به جز ایمان نكرد ، براى این كه به ما به فهماند شما مسلمانان اگر ایمان داشته باشید نباید در عزم خود سست شوید و نباید به خاطر این كه بر دشمنان ظفر نیافتهاید و نتوانستهاید از آنان انتقام بگیرید، اندوهناك شوید ، براى این كه ایمان امرى است كه با علو شما قرین و توأم است ، و به هیچ وجه ممكن نیست با حفظ ایمان خود زیر دست كفار واقع شوید ، چون ایمان ملازم با تقوا و صبر است ، و ملاك فتح و ظفر هم در همین دو است.بنابراین مقاومت ریشه درایمان وتعهددارد .تفسیر نمونه هم درذیل آیه شریفه30 سوره فصلت که می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَمُوا تَتَنزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَئكةُ أَلا تخَافُوا وَ لا تحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالجْنَّةِ الَّتى كُنتُمْ تُوعَدُونَ ؛ كسانى كه گفتند پروردگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت كردند ، فرشتگان بر آن ها نازل مىشوند كه نترسید و غمگین مباشید ، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است.»،استقامت را میوه ایمان می شمارد ومی نویسد: نباید فراموش كرد كه استقامت همچون عمل صالح میوه درخت ایمان است زیرا ایمان هنگامى كه عمق و نفوذ كافى پیدا كند انسان را دعوت به استقامت خواهد كرد ، همان گونه که استقامت در مسیر حق بر عمق ایمان نیز مىافزاید و این دو تاثیر متقابل دارند. مقاومت اصل اولیه حرکت پیامبران برهمین اساس است که ایثار و مقاومت از اصول اولیه حرکت انبیای الهی است و آنان با ایستادگی و مقاومت در برابر سنت های غلط و مناسبات نادرست اجتماعی و بذل ایثار و از خودگذشتگی در این راه ،به اصلاح جامعه پرداختند و بدون به دل راه دادن هرگونه ترس و واهمه ای از سختی ها و مشكلات فراروی، رسالت های سنگین الهی خود را به انجام رسانیدند تا آن جا كه خداوند درباره ایشان می فرماید:« الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسلَتِ اللَّهِ وَ یخْشوْنَهُ وَ لا یخْشوْنَ أَحَداً إِلا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِیباً؛ (پیامبران) كسانی بودند كه تبلیغ رسالت های الهی می كردند و (تنها) از او می ترسیدند و از هیچ كس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس كه خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آن ها) است.» (احزاب/39) مقاومت، عرصه آزمایش مومنان درست است که ایمان مبنا ومنشاءمقاومت واستقامت است اما آن ایمانی که از آزمایش های الهی سرافراز بیرون آمده ومقاومت خودرادرعمل به اثبات رسانده باشد. ماجرای جنگ احد وشکستی که مسلمانان درآن جنگ از مشرکان قریش متحمل شدند برخی از مسلمانان را دچار شک وتردید کرد.زیرا آنان تصور می کردندبه صرف ایمان وتنها به دلیل برحق بودن همواره پیروز میدان هستند واز نعمت بهشت برخوردارند.قرآن کریم با رد این نگرش می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَهَدُوا مِنكُمْ وَ یَعْلَمَ الصبرِینَ؛آیا چنین پنداشتید كه شما ( تنها با ادعاى ایمان ) وارد بهشت خواهید شد در حالى كه هنوز خداوند مجاهدان از شما و صابران را مشخص نکرده است ؟»(آل عمران/142)در این جا قرآن با استفاده از حادثه احد به تصحیح یك اشتباه فكرى مسلمانان اقدام مىكند و مىفرماید : شما چنین پنداشتید كه بدون جهاد و استقامت در راه خدا مىتوانید در بهشت برین جاى گیرید ، آیا شما گمان كردید داخل شدن در عمق آن سعادت معنوى تنها با انتخاب نام مسلمان یا عقیده بدون عمل ممكن است ؟ اگر چنین بود مسئله بسیار ساده بود ، ولى هرگز چنین نبوده است و تا اعتقادات واقعى در میدان عمل پیاده نشود كسى بهرهاى از آن سعادت ها نخواهد برد ، در این جا ست كه باید صفوف از هم مشخص شود و مجاهدان و صابران از افراد بى ارزش شناخته شوند . ستایش خداوند از مقاومت رزمندگان احد در پایان جنگ احد ، مشرکان قریش فاتحانه ، به سرعت راه مكه را پیش گرفتند ، هنگامى كه به سرزمین« روحاء» رسیدند از كار خود سخت پشیمان شدند و تصمیم به بازگشت به مدینه و نابود كردن باقی مانده مسلمانان گرفتند . خبر به پیامبر (ص ) رسید .حضرت فوری دستور داد كه لشكریان احد خود را براى شركت در جنگ دیگرى آماده كنند ، به ویژه فرمان داد كه مجروحان جنگ احد به صفوف لشکر بپیوندند .به این ترتیب پیامبر (ص ) و ارتش اسلام در محلى بنام «حمراء الاسد »كه از آن جا تا مدینه 8میل فاصله بود ،رسیدند و اردو زدند چون این خبر به لشكر قریش رسید. از این مقاومت عجیب و شركت مجروحان در میدان نبرد وحشت كردند و به سرعت تصمیم به عقب نشینی و بازگشت به مکه گرفتند.دراین جا بود که خداوندآیات 172،173و174سوره آل عمران رانازل کردوطی آن استقامت مسلمانان را ستود:«الَّذِینَ استَجَابُوا للَّهِ وَ الرَّسولِ مِن بَعْدِ مَا أَصابهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسنُوا مِنهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ(172) الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاس إِنَّ النَّاس قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَناً وَ قَالُوا حَسبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ(173) فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضلٍ لَّمْ یَمْسسهُمْ سوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضوَنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضلٍ عَظِیمٍ(174) ؛172 –آن ها كه دعوت خدا و پیامبر (ص ) را پس از آن همه جراحاتى كه به آن ها رسید ، اجابت كردند ( و هنوز زخمهاى میدان احد التیام نیافته بود به سوى میدان حمراء الاسد حركت کردند ) از میان آن ها براى كسانى كه نیكى كردند و تقوى پیش گرفتند ، پاداش بزرگى خواهد بود. 173 –این ها كسانى بودند كه ( بعضى از ) مردم به آن ها گفتند مردم ( لشكر دشمن ) براى ( حمله به ) شما اجتماع كردهاند ، از آن ها بترسید ، اما آن ها ایمانشان زیادتر شد و گفتند : خدا ما را كافى است و بهترین حامى ماست.174 –به همین علت آن ها ( از این میدان ) با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند در حالی كه هیچ ناراحتى به آن ها نرسید و از فرمان خدا پیروى كردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است.»مردم انقلابی وآگاه ایران اسلامی نیز با پیروی ازسیره پیامبراکرم (ص)وباعمل به آموزه های قرآنی در8سال دفاع مقدس توانستند حماسه ای بزرگ درتاریخ خلق کنند وگام بلندی رادرراستای احیای تمدن نوین اسلامی بردارند .اکنون ودرسالروزآزادسازی خرمشهر؛ نمادمقاومت وسرافرازی ملت شکوهمند ایران، برماست که خط مقاومت و ایثار را که حماسه از مسیر آن می گذرد را دنبال کنیم وهمچون دوران دفاع مقدس درعرصه سیاست واقتصاد به فرموده رهبرمعظم انقلاب اسلامی حماسه ای جدید خلق کنیم ان شاا...