1. تنفيذ اينجانب همانند رأى ملت، تا زمانى است كه ايشان به تعهد خود و صراط مستقيمى كه تاكنون در پيش داشتهاند - يعنى راه اسلام و احكام نورانى آن و دفاع از مستضعفان و مظلومان و ايستادگى در برابر دشمنان ستمگر و زورگو و مستكبر - پايبند باشند (12/05/1376)
2. تنفيذ اينجانب و رأى ملت تا زمانى است كه ايشان به تعهد خود و صراط مستقيمى كه تاكنون در پيش داشتهاند، يعنى راه اسلام و احكام نورانى آن و دفاع از مستضعفان و مظلومان و ايستادگى در برابر دشمنان مستكبر و حق ستيز و زورگو پايبند باشند (11/05/1380)
3. هر حمايت و کمکى هم چه آقاى رئيس جمهور و چه اعضاى دولت از من خواسته اند و برايم ميسور بوده، بى دريغ کرده ام، باز هم خواهم کرد. اگر واقعاً کسانى بخواهند اذيت کنند، من جلويشان را مى گيرم. (12/06/1377)
4. من وظيفهام است كه از شخص جناب آقاى خاتمى به عنوان رئيس جمهور محترم و دولت به صورت كلّى دفاع كنم و شما بدانيد كه دفاع خواهم كرد (02/06/1378)
5. من وظيفهام است كه از شخص جناب آقاى خاتمى به عنوان رئيس جمهور محترم و دولت به صورت كلّى دفاع كنم اما اين به معناى آن نيست كه دولت نبايد در درون خود به نقد عملكرد خودش بپردازد (02/06/1378)
6. من از رئيس جمهور حمايت کرده ام و خواهم کرد. اين وظيفه اى براى من است و لازم است اين کار را بکنم. از مجموعه دولت هم حمايت مى کنم. انتقادها را هر وقت لازم بوده، به آنها گفته ام. اگر در جايى ايجاب مى کرده و لازم بوده، سختگيرى هم کرده ام و شدّت عمل هم به خرج داده ام که اصلاح شود (01/09/1378)
7. به نظر من، وظيفه همه است که به مسئولان کشور کمک کنند و آنها را يارى نمايند؛ البته تا وقتى که در خطّ مستقيم اسلام و امام حرکت مى کنند. اگر کسى از خط مستقيم اسلام و امام منحرف شود - هر کسى باشد - او درخور حمايت نيست (01/09/1378)
8. من از دولت و يكايك شما دوستانى كه در دولت هستيد، بىحدّ و مرز - اما مشروط - حمايت مىكنم؛ اگر من ببينم و تشخيص دهم - كه من دير هم جزم مىكنم - وزارتخانهاى راهى برخلاف راه صحيح حق - كه قانون اساسى و سياستهاى نظام و اسلام براى ما معيّن كرده - حركت مىكند، ديگر از او حمايت نخواهم كرد؛ اگر لازم شد، با او مقابله هم مىكنم. اين وظيفه شرعى و قانونى من است (05/06/1380)
9. رهبرى در پشتيبانى از رئيس جمهور هيچ گونه درنگى نمى کند. کسى را که مردم انتخاب کنند و رئيس جمهور قانونى کشور شود، هميشه مورد احترام و تکريم و حمايت جامع رهبرى در همه دولت ها بوده؛ بعد از اين هم بايد باشد (11/02/1384)
1.اين رأى و تنفيذ تا زمانى است كه ايشان در همين صراط مستقيم و نورانى - كه عمر شريف خود را تاكنون در آن گذرانيدهاند- باشند (12/05/1368)
2. تنفيذ اينجانب نيز، مانند رأى ملّت، تا زمانى است كه ايشان در همان صراط مستقيم و منهاج قويمى قدم برمىدارند (12/05/1372)
3. من، به تبعيت از امام بزرگوارمان(رضوان ا... تعالى عليه) اعلام مى کنم که امروز حمايت و کمک به مسئولان کشور، يک واجب و فريضه شرعى است. همه مسئولان کشور - کسانى که اين بار سنگين را بر دوش گرفتند - شايسته اين هستند که مردم از آنها حمايت کنند. واجب است که از رئيس جمهور و دولت و قوّه قضاييه حمايت شود. حمايت کنيد تا تقويت شوند و بتوانند توقعاتى را که از آنها مى رود، برآورده کنند (12/07/1368)
4. عجيب اين است که (امام) نگاه نمى کردند در رأس دولت کيست. يک وقت بنا بود که نخست وزير معرفى کنيم. ايشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بيرون بيايد، من از او حمايت و دفاع خواهم کرد. نمى دانستند که چه کسى بيرون مى آيد؛ ولى گفتند هر کس که بيايد و هر دولتى که تشکيل بشود، از او حمايت مى کنم (14/09/1369)
5. هر دولتى که سرِ کار بود و هر نخست وزيرى که سرِ کار بود، امام بدون هيچ تفاوتى حمايت کردند. … عيوبى را که به نظرشان مى آمد، به طور خصوصى و محرمانه تذکر مى دادند، اما در ملاء عام و در برابر افکار عمومى، از هر دولتى که بر سرِ کار بود، پشتيبانى مى کردند (12/12/1370)
1.رای ملت و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است كه ایشان به تعهد خود و صراط مستقیمی كه تاكنون در آن حركت كردهاند یعنی راه اسلام و آرمانهای نظام اسلامی و دفاع از حقوق ملت و ایستادگی در برابر مستكبران و زورگویان پایبند باشند (12/05/1384)
2. رأى مردم و تنفيذ اينجانب تا هنگامى است كه ايشان بر اين صراط قويم پايدار باشند (12/05/1388)
3. در همه دورانِ شانزده، هفده سالى که دولتهاى متعددى سر کار بودند و چهار بار ما انتخابات رياست جمهورى داشتيم و دو شخصيت محترم در اين مدت مسئول بودند، موضع بنده همين موضع بود؛ بدون کم و کاست. معتقدم همه بايد از رئيس جمهور و از دولت حمايت و به آنها کمک کنند (17/06/1384)
4. ديديد که دولتهاى مختلف از زمانى که بنده اين مسئوليت را داشتم، مورد حمايت من بودند. اين معنايش اين نبوده که من با سياستهاى آن دولتها در همه جا موافق هستم، نه؛ تصريح هم ميکردم و ميگفتم که با بعضى از سياستهايشان در زمينههاى مختلف موافق نيستم؛ اما کليت دولتها را من هميشه حمايت کردهام. (18/07/1385)
5. من از دولت حمايت مىکنم. از همه دولتهاى بر سر کار و منتخب مردم حمايت کردم، بعد از اين هم همين خواهد بود؛ از اين دولت هم به طور خاص حمايت مى کنم. اين حمايت، بى دليل و بى حساب و کتاب نيست. اولاً جايگاه دولت در نظام جمهورى اسلامى و در نظام سياسى کشور ما جايگاه بسيار مهمى است، ثانياً بيشترين مسئوليتها را دولت بر دوش دارد؛ بعد هم اين جهتگيرى هاى دينى و اين ارزش گرايى انقلابى و اسلامى خيلى ارزش دارد. سختکوشى، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهاى استانى، جهتگيرى عدالت و زىّ مردمى؛ اينها خيلى قيمت دارد و من قدر اين کارها را مى دانم. من به خاطر اين چيزها از دولت حمايت مى کنم. البته اين حمايت، حمايت بى حساب و کتاب نيست؛ توقعاتى هم در مقابلش از دولت دارم. (01/01/1386)
6. بنده از دولتها حمايت کرده ام، از اين دولت هم حمايت ميکنم؛ اين به معناى اين نيست که همه جزئيات کارهائى که انجام میگيرد، مورد تأييد من است، يا حتّى من از همه اش اطلاع دارم؛ نه، لازم نيست… اين حمايت و اين طرفدارى، به معناى اين است که انتقاد نبايد کرد، يا من خودم انتقاد نداشته باشم؛ ممکن است مواردى هم انتقاد داشته باشم (17/07/1386)
7. حمايت از دولت، مخصوص اين دولت نيست، بنده هميشه از دولتها حمايت كردهام؛ منتها اين خصوصياتى كه عرض كرديم، موجب بشود كه انسان گرمتر حمايت كند و در اين قدردانى و حمايت، دلگرمتر اقدام كند (02/06/1387)
8. دولت کنونى و رئيس جمهور محترم مثل همه انسانهاى عالم، يک نقاط قوّتى دارد، يک نقاط ضعفى. من که حمايت کردم، از نقاط قوّت حمايت کردم. يک نقاط قوّتى وجود دارد، من از آن حمايت ميکنم؛ در هر کى باشد، حمايت ميکنم (04/06/1388)