روایت رهبر انقلاب از روزهای فتح خرمشهر
تعداد بازدید : 0
درس خرمشهر را نباید فراموش کرد
ما باید عدالت و اخلاق را مستقر کنیم و جامعه خود را به معنای واقعی اسلامی کنیم. این احتیاج دارد به کار و تلاش و ایمان و عمل صالح و مجاهدت در راه خدا. آیا این مجاهدت اثر دارد؟ آیا به نتیجه می رسد؟ بله. دلیل؛ سوم خرداد. دلیل؛ فتح خرمشهر. دلیل؛ هشت سال دفاع مقدس. شهید محمد جهان آرا که پدر بزرگوارش این جا صحبت کرد، در کدام کلاس نظامی دوره دیده بود؟ شهدای عزیز ما کدامیک از ابزارهای پیشرفته نظامی را در اختیار داشتند؟
بنده در همان دوران غربت - وقتی خرمشهر در اشغال دشمنان بیگانه بود - نزدیک پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم دیدم وضعیت چگونه است. فضا غم آلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتکاء به نیروهای بیگانه که به او کمک می کردند - همین آمریکا و غربیها و همین مدعیان دروغگو و منافق حقوق بشر - در خرمشهر مستقر شده بود. تانکهای او، وسایل پیشرفته او، هواپیماهای مدرن او، نیروهای تا دندان مسلح او؛ بچه های ما آر.پی.جی هم نداشتند؛ با تفنگ می جنگیدند؛ اما با ایمان و با صلابت. همین جوانان، با دست خالی، اما با دل پُر از امید و ایمان به خدا، بدون این که ابزار پیشرفته ای داشته باشند و بدون این که دوره های جنگ را دیده باشند، وسط میدان رفتند و بر همه آن عوامل غلبه پیدا کردند.
روز سوم خرداد، همان ساعت اولی که رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهید صیاد شیرازی به من تلفن کرد - بنده آن وقت رئیس جمهور بودم - و گزارش اوضاع جبهه را می داد. می گفت الان هزاران سرباز و افسر عراقی صف بسته اند، برای این که بیایند ما دستهایشان را ببندیم و اسیر شوند! قدرت معنوی یک ملت این است. فقط خرمشهر نیست - خرمشهر یک نماد است - کربلای 5 ما هم همین طور بود؛ والفجر 8 ما هم همین طور بود؛ فتوحات فراوان دیگر ما هم همین طور بود؛ عملیات خیبر و بدر و مجموعه هشت سال دفاع مقدس ما هم همین طور بود. البته ناکامی و شکست هم داشتیم و شهید هم دادیم؛ میدان مبارزه است. به برکت ایمان شهیدان ما و ایمان شما پدران و مادران و همسران - که شماها هم پشت سر شهدا قرار دارید؛ چون اگر پدر شهید، مادر شهید و همسر شهید با او همدل و هم ایمان نباشند، او نمی تواند برود بجنگد - توانستید در این مبارزه پیروز شوید. این همان درسی است که باید همواره جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه کنیم. مبارزه مجدانه توأم با ایمان، در همه مراحل با پیروزی همراه است. همیشه هم که جنگ نیست؛ این مبارزه در میدان های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم هست؛ این مبارزه در میدان درس و بحث و در میدان تولید هم هست. بنابراین همه جا مبارزه وجود دارد. یک وقت هم دشمن دیوانگی می کند؛ آنگاه مبارزه در میدان جنگ است. یک ملت وقتی به خود متکی شد، وقتی مؤمن شد، وقتی این ایمان را با عمل صالح و جهاد همراه کرد، در همه میدان ها پیروزی او قطعی است. درس خرمشهر برای ما این است؛ ملت ایران این درس را نباید فراموش کند.
بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدا 3/3/84
سخنرانی تاریخی فاتح خرمشهردر سوریه:
تعداد بازدید : 0
اسرائیل را به سقوط مىکشانیم
حاج احمد متوسلیان در آخرین سخنرانی خود می گوید: هر شهرى را که توسط اسرائیلى ها محاصره شده است آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى کشانیم. روزى اسرائیل چنان بترسد و در فکر باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید.
در گذر یک ماه از تهاجم ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان، بیروت جنگ زده بر گرداگرد خود شاهد محاصره اشغالگران بود. "الیاس سرکیس" رئیس جمهور لبنان در پیامی به همه دولت ها و مجامع جهانی، درخواست امداد نظامی، غذایی، دارویی و سایر اقلام حیاتی کرد و هیچ کس جز امام خمینی(ره) به این فریاد امدادخواهی لبیک نگفت. جمعی از بلندپایه ترین مسئولان سیاسی- نظامی جمهوری اسلامی ایران برای بررسی اوضاع و شرایط مظلومان منطقه در حالی وارد کشور سوریه شدند که پایتخت آن به طور مستقیم زیر بارش گلوله های توپخانه صهیونیست ها قرار داشت و وضعیت فوق العاده، تمام شهر را در برگرفته بود. اعضای این هیئت عبارت بودند از: دکتر "علی اکبر ولایتی " وزیر خارجه، سرهنگ "سلیمی" وزیر دفاع، "محسن رضایی" فرمانده سپاه پاسداران، "محسن رفیق دوست" مسئول تدارکات سپاه پاسداران، سرهنگ "علی صیادشیرازی " فرمانده نیروی زمینی ارتش و "احمد متوسلیان" فرمانده تیپ 27 حضرت رسول(ص)؛ هیئتی که بر حسب دستور امام(ره) و ابلاغیه "شورای عالی دفاع" جمهوری اسلامی ایران به ریاست رئیس جمهور وقت آیت ا... خامنه ای به سوریه اعزام شده بود.
تأمل در آخرین سخنرانی حاج احمد متوسلیان، فرمانده سپاه اسلام در سوریه
رزمندگان سپاه اسلام، صبح روز 28 خردادماه سال 1361 در میدان صبحگاه پادگان زبدانی سوریه منتظر نشسته بودند تا از فرمانده خود کسب تکلیف کنند. متوسلیان پشت میکروفون قرار گرفت و آخرین سخنرانی رسمی خود را برای قوای محمد رسول ا...(ص) ایراد کرد. کمتر از 20روز بعد در 14 تیرماه حاج احمد متوسلیان و سه تن دیگر به نام های سید محسن موسوی، تقی رستگارمقدم و کاظم اخوان توسط فالانژهای لبنانی در حوالی بیروت ربوده شدند و هم اکنون 32 سال است که از آن ها خبری نیست.در تقارن ایام حضور قوای محمد رسول ا...(ص) به فرماندهی متوسلیان در سوریه به دلیل تهدیدات رژیم صهیونیستی، حمله به جنوب لبنان و لبیک امام(ره) به امدادخواهی مسلمانان منطقه و تحولاتی که امروز توسط همان عناصر صهیونیستی و تکفیری در سوریه و میان مسلمانان منطقه جریان دارد، بازخوانی سخنرانی فرمانده جاوید الاثر سال های دفاع مقدس قابل تأمل است. فردا سالروز این سخنرانی تاریخی حاج احمد در میان رزمندگان اسلام است. متن این سخنرانی در ادامه می آید:
سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسرائیل
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از انجام عملیات فتح المبین در ایران، روند مسائل سیاسى جهان، تغییرات عمده اى پیدا کرد و کامل کننده این تغییرات، عملیات پیروزمندانه الى بیت المقدس بود. در پى این دو عملیات بود که ابر قدرت آمریکا و امپریالیزم بین المللى به این نتیجه رسیدند که عراق نه تنها قادر نیست در مقابل انقلاب اسلامى ایران بایستد و آن را به زانو در بیاورد، بلکه موجودیت خود او نیز در منطقه به خطر افتاده و هر آن بیم آن می رود که با سقوط جریان صدامى در منطقه امپریالیزم و منافع آن متحمل ضربات سنگینى شوند. به همین دلایل، امپریالیزم به فکر افتاد که باید این جریان بعثى را به نحوى از نابودى نجات دهد. بنابراین تصمیم گرفتند تا هماهنگى خاصى در بین ایادى خودشان در منطقه ایجاد نمایند. شما عزیزان، خودتان شاهد این هماهنگى هستید و سکوت سران مرتجع منطقه در مقابل تجاوز اسرائیل، دلیل این مدعاست.
هر نقطه از جهان که گوینده "لااله الا الله" هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست
ژنرال الکساندر هیگ - وزیر خارجه آمریکا - گفته است: ما باید سه مسئله جنگ ایران و عراق، بی ثباتى کشورهاى خلیج فارس و بحران در جنوب لبنان را هر چه سریعتر حل کنیم! البته ما نیز بر این اعتقاد هستیم؛ ولى بر طبق آن خط مشی که اسلام به ما ارائه مى دهد. آمریکا آرام نمى نشیند و هر روز توطئه اى جدیدتر و خدعه آمیزتر از قبل را بر ملت هاى مسلمان تحمیل می نماید؛ غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده "لااله الا الله" هست، همان جا نیز مرز اسلامى ماست. ما این هنرنمایى هاى فرسوده و نقاشى هاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن مالى شده اى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى علم کرده اند، هرگز قبول نداریم. آقاى هیگ - وزیر خارجه آمریکا - یک هفته قبل از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در روز سى ام می 1982 مى گوید: ما تا هفته آینده، این سه مسئله را حل خواهیم کرد. اسحاق شامیر - وزیر خارجه اسرائیل - نیز براى آنکه اعتراضى به وزیر خارجه آمریکا کرده باشد، بر آشفته مى گوید: شما آمریکایى ها، چرا طرح ها و برنامه هاى نظامى محرمانه ما را افشا مى کنید؟! مجموعه این بیانات، نشان دهنده توطئه اى است که از قبل طرح ریزى شده است و ابرقدرت آمریکا و فرزند نامشروع و خلفش اسرائیل، هر دو از این تجاوز جنایتکارانه به لبنان، با خبر و همدست یکدیگر بوده اند. آن ها از این تجاوز، چنین تحلیلى نیز داشته اند که اولین نتیجه این حمله، ایجاد فشارهایى بر ایران است؛ به این معنا که پیام این فشارها به ایران، این خواهد بود که جنگ با عراق را حل و فصل نمایید تا ایران و عراق دوش به دوش همدیگر علیه اسرائیل بجنگند.
از سوى دیگر، اگر ایران فریب این توطئه خدعه آمیز را نخورد و ما به جنگ ادامه دادیم، اذناب مرتجع و دست نشانده آمریکا در کشورهاى منطقه، ما را به عنوان کشورى ضداسلام محکوم کنند؛ با این تحلیل مکارانه که دشمن صهیونیستى به ممالک اسلامى لبنان و سوریه تجاوز کرده و عراق مایل است علیه اسرائیل بجنگد؛ ولى ایران نمی خواهد. طبیعتا همین مسئله، ما را وامى داشت که به آتش بسى ننگین تن بدهیم. کما اینکه به احتمال 80 درصد قصد داشتند در عراق کودتایى انجام بدهند، صدام را برکنار نمایند و آتش بس یکجانبه اى را در جنگ اعلام کنند و طى مقطعى پانزده روزه از سرزمین هاى اشغالى ایران خارج شده، آنگاه بحث شناسایى آغازگر جنگ و شناختن مجرم را که از اهم خواسته هاى ایران بوده و هست به حکمیت دو ارگان گرگ صفت محول کنند؛ یکى، شوراى امنیت سازمان ملل متحد و آن دیگرى، دیوان عالى عدالت بین المللى یا همان "دادگاه لاهه". ما هم خوب مى دانیم که سگ زرد برادر شغال است و هر دو با هم یکى هستند. آمریکا و اسرائیل در نهایت ناباورى مشاهده مى کنند که ایران، با آنکه در حال جنگ با عراق است، در جبهه دیگرى نیز وارد عمل مى شود و نیرویى تقویت شده و قدرتمند به لبنان اعزام مى نماید و با این اعزام نیرو، دشمنان انقلاب اسلامى در منطقه با حالتى بهت زده، همه نقشه هاى خود را نقش بر آب و تمامى معیارها و محاسباتشان را برعکس و وارونه شده مى بینند. وقتى که در شب بیست و یک خرداد ماه، ما وارد فرودگاه بین المللى دمشق شدیم، افرادى که براى استقبال آمده بودند، فکر مى کردند که ما براى بازدیدى تشریفاتى و حضور در ضیافتى دو ساعته به سوریه آمده ایم.
با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر یعنى اسرائیل بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود
برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مى دانند و معتقدند که فقط شما مى توانید آن ها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام مى پرسند: کى مى آیید؟ کى عمل مى کنید؟! هر لبنانى را که مى بینیم، اولین حرفش این است که آیا شما پاسداران انقلاب اسلامى ایران هستید؟ وقتى پاسخ مثبت مى دهیم، بلافاصله مى پرسند: پس کى به اینجا مى آیید؟! عزیزان، انشاءا... با به کار بردن تمام تاکتیک هایى که تاکنون آموخته ایم و به کار بردن تمامى امکاناتى که در اختیار داریم، با ایمان به ا... و اعتقاد به خدا، تن به این آتش بس ها نخواهیم داد. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسرائیل" بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود و اکنون برادران سوری مان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مى کنیم و مى جنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.انشاءا... خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد و عملیاتمان را علیه آن ها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسم ا...! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مى جنگیم؛ جندا... با ایمانش مى جنگد. بگذار بوق هاى تبلیغاتى رسانه هاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمده اید. ما ثابت مى کنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمین هاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
سخت ترین مقابله هاو مبارزه ها توسط شیعیان محروم صورت گرفته است
این ها - اسرائیلى ها - وقتى باورشان شد که نیروهاى ما به عزم جنگ با آن ها دارند به سوریه مى آیند، فورا اعلام آتش بس کردند. آتش بس؟! الان تمام فشارها دارد وارد مى شود که کشورهاى دیگر هم تن به آتش بس بدهند؛ آن هم در شرایطى که ارتش اسرائیل با تجاوز به لبنان، در منطقه اى به طول هشتاد کیلومتر و به عرض چهل کیلومتر پیش مى آید و سرزمین مقدس اسلامى را اشغال مى کند. تا به امروز مؤمنین سخت ترین مقاومت ها را در مقابل اسرائیل از خودشان نشان داده اند و هنوز ارتش صهیونیستى نتوانسته وارد شهر "صور" شود. چرا؟ چون در صور شیعیان سکونت دارند و آن ها معتقدند که نیروهاى ایرانى، امروز یا فردا از راه مى رسند و به همین دلیل است که این چنین در مقابل ارتش سفاک اسرائیل مقاومت کرده اند. تا این لحظه نگذاشته اند که آن ها وارد صور بشوند. با آن که برادران و خواهران ما در محاصره دشمن قرار گرفته اند، ولى بحمدا... هنوز دشمن نتوانسته است به مناطق شیعه نشین وارد بشود.سخت ترین مقابله ها توسط همین شیعیان محروم صورت گرفته؛ آن هم در موقعیتى که سایر جریانات، حتى آن کسانى که معتقدات ناسیونالیستى و ملى گرایى داشتند، در مقابل دشمن پا به فرار گذاشتند. این مسلمانان واقعى هستند که اکنون دارند در مقابل تجاوز صهیونیست ها ایستادگى مى کنند و ما نیز به یارى خدا هر شهرى را که توسط اسرائیلى ها محاصره شده، با در محاصره انداختن نیروهاى دشمن آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط مى کشانیم. روزى را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست ها به جهانیان ثابت کنیم که ما با اتکا به سلاح ایمانمان مى جنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ افزارهاى مادى مان، انشاءا... .
برای حاج احمد متوسلیان
ویژه بنویسید
قبل التحریر؛ رویاها، رویاهای صادقانه گاه از پیام سرشارند، گاه خطی، کلامی در رویا کتاب بیداری آدمی را آغاز می کند. گاه نسیمی در رویا، غفلت های روز انسان را جارو می زند، گاه به یک پیغام، آدم را پیغامبر یک ماجرا می کند، چنان که چندی پیش برای این قلم اتفاق افتاد به این شرح؛ در رویایی زلال حضرت آقا را می بینم که می فرمایند چرا برای «حاج احمد متوسلیان» ویژه کار نمی کنید؟... خدای من! ما که در ویژه نگاری از حماسه دفاع مقدس، قلم هایمان تمام قد ایستاده است، ما که قلم هایمان سربازان نقطه رهایی هستند، ما که ... دچار غفلت شده ایم. خدا ما را ببخشاید و عمر آقا را که فراتر از بیداری، در رویا هم هدایتمان می کند به حق، به ظهور یار گره زند. ما از حاج احمد غفلت کردیم و باید خیلی پیش تر و خیلی بیشتر از این درباره قهرمان بلندآوازه خود می نوشتیم که به حق سند اعتبار و سجل ماندگار ایران است. اما ... ننوشتیم به غفلت و حالا هم رسیده ایم به خشکسالی کاغذ و مرکب و سهم ما شده است همین 4 صفحه اما یک صفحه اش را پیشکش می کنیم به ساحت سردار جاوید اسلام حاج احمد متوسلیان که جاویدالاثر است و آثار جاویدش، جهان را به سوی روزهای روشن می برد و ... این اگر چه یک صفحه است، اما کتاب جان است، به امید روزی که بتوانیم با تهیه یک ویژه نامه مفصل، شرح مختصری از حماسه آن بزرگ بنویسیم. این اما لبیکی است به پیغامی که در رویایی صادقانه از حضرت ولی گرفته ایم و ... لبیک یا خامنه ای.
یادداشت
تعداد بازدید : 0
متوسلیان و حماسه فتح خرمشهر
نویسنده : غلامرضا بنی اسدی
عملیات بیت المقدس، حماسه پرشکوهی بود که اگر از هزار زاویه هم بازخوانی شود، هزار حرف برای گفتن دارد. این رزم ماندگار را «باید» در ساحت های مختلف مورد واکاوی قرار داد و درباره آن نوشت تا فرداها، نسل های بعد در عصرهای بعد بخوانند و درس بگیرند، بخوانند و افتخار کنند، بخوانند و در نبردهای بعدی احتمالی، به کار گیرند. بخوانند و رازهای عرفانی آن را چراغ راه کنند. بخوانند و در شعاع انوار عاشورا قرار بگیرند. بخوانند و دریابند گاه، یک وجب خاک، حکم حیثیت و اعتقاد می گیرد که به خون هم شده باید ذره به ذره آن را از دشمن پس گرفت. بخوانند و نسل برگزیده این قرن را بشناسند. بخوانند تا به فهمی تازه از تفسیر آیه ۵۴ سوره مائده برسند که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را می آورد که آنان را دوست می دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مومنان فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند...» بخوانند و نگاهی نو به مردان و زنان این حماسه داشته باشند. آری، حماسه فتح خرمشهر را باید در ساحت های گوناگون خواند، به ویژه در ساحت شناخت مردان مردی که هر یک به پرچمی در اهتزاز تبدیل شد، از جهان آرا که یادش در نگاه رزمندگان حماسه می آفرید، تا حسن باقری، حاج همت، خرازی، صیاد شیرازی و... تا حاج احمد متوسلیان که در جایگاه فرماندهی تیپ محمد رسول ا...(ص) مرکز ثقل عملیات بود و سخت ترین محور را با حماسه و درایت و ایستادگی خود، به محور پیروز تبدیل کرد. اویی که خود سلاح به دست پیشاپیش یارانش «جهاد» را بر خاک به خون معطر شده، قدم به قدم می نوشت و خط پیروزی را تا آن سوی خرمشهر کشید. آری، باید این مردان را شناخت چه این کفران نعمت است که با داشتن الگوهایی چون حاج احمد متوسلیان، این قهرمان جاوید، نگاه نسل نو ما به آن سوی مرزها باشد. این ناسپاسی است که شناخت ما از متوسلیان و متوسلیان ها اندک باشد و همین اندک هم در غبار غفلت گم شود. کاش فردوسی دوباره سر از خاک سرد توس برمی داشت و شاهنامه ای می نوشت در شرح این «شاهمردان» که هر یک قهرمانی ماندگار بودند. ولی فردوسی نیست، اما نسل فردوسی هستند که باید به زبان هنر از آن حماسه و این مردان بگویند و ما در همین مختصر، صفحه ای را به کلمات معطر کرده ایم که از حاج احمد متوسلیان یکی از قهرمانان فاتح خرمشهر می گوید. ان شاءا... در فرصت های بعدی، این سعادت را داشته باشیم تا باز هم از شهادت بگوییم در قامت مردان بزرگ دیگر. پس این صفحه را بخوانید در شرح حاج احمد و او را نسخه تکثیر شده بدانید از دیگر امیران و سرداران شهید که همه در فهم شهادت، در فهم عاشورا، در فهم تکلیف مثل هم بودند، مشق هایی که از سرمشق عاشورا تحریر شده بودند تا ایرانی آزاد و ایران آزاد بماند...
برای متوسلیان
تعداد بازدید : 0
... و تو گفتی دستان خدا باز است
نویسنده : شاهد
بلند بالا / سرو سبز رشید؛
خاک / خاک خسته
با تو بارور می شود / و به فهم خدا می رسد
و نگاهت / به سرایش هر پلک
بذری می شود / که زمین را شکوفا می کند
به خط سرخ / یا سبز
فرقی نمی کند / از اثر نگاه تو
خاک تربت پاک می شود برای خدا
و انگشت اشاره ات
که همه سوی عالم را نشان می داد
مرزهای استراتژیک را
تا عمق استراتژیک
پیش می برد / تا جایی که حتی یک نفر
به لا اله الا ا... / زبان می گشود
پرچم انقلاب اسلامی / در اهتزاز بود
آی احمد / مرد ستوده شده
هستی یافته از
«رسول یاتی من بعدی
اسمه احمد» / تو ترجمه عملی بودی
برای انسان تراز مکتب محمد
نامت بزرگ / که بزرگی ایمان را
در دیار کفر - هم حتی -
فریاد کردی / و توسل را
توکل را / شرحی نو زدی
تا احمد متوسلیان را
سرباز خمینی را
در دل ها بنشانی...
آی احمد / آی احمد / آی احمد
... و این صدای خاک های جبهه است
که از غرب تا جنوب
هنوز تو را آواز می دهد
و خونین شهر / شهر خون
شهر خدا / به تکرار نامت خرمشهر می شود
و لبنان / این سرزمین که
از عطر ابوذر
بهار مدام یافته است
در نگاه تو
چهره امروزی آن فریادگر را به یاد می آورد
که کعب الاحبار یهودی
- آن جاعل حدیث -
ضربت استخوان را
از دستان او چشید
و نوادگانش
دست تو را
- به ضربتی ابوذروار -
بر دهان خویش دیدند
پس به هزار حیلت
با پشتوانه دنائت و جنایت
- به دست فتنه فالانژها -
تو را / و یارانت را
دست بستند / تا بگویند
«یدا... مغلوله»
غافل از آن که
دست خدا بسته نمی شود
بلکه در قامت حزب ا... برمی خیزد
که جوانانش عطر تو را دارند
و تاریخ نوشت
- در جنگ ۳۳ روزه -
و خواهد نوشت - به گاه فتح نهایی -
«غلّت ایدیهم
و لعنوا بما قالوا
بل یداه مبسوطتان
ینفق کیف یشاء»
دست خداوند / برای احقاق حق مظلومان
گشوده و گشاده است
و صبح نزدیک است
صبحی که تو - حاج احمد -
در کنار شهیدان
پس از اذان آخرین حجت خدا
از کنار کعبه
جاری خواهید شد
و جهان را
از جور و ستم پاک خواهید کرد
... و آن صبح نزدیک است
خبر برید به صهیون
که سپاه محمد در راه است...