روایتی از قیام خونین مسجد گوهرشاد
تعداد بازدید : 30
گفتند: بهلول کیست؟ مسجد چیست؟ آتش. ..
نویسنده : غلامرضا آذری خاکستر
با روی کار آمدن رضاشاه، عصر تجدد و نوگرایی هم شتاب میگیرد. هر چند که وی تجدد مآبی را از اوایل سلطنت خود در سر میپروراند و در این باره اقداماتی را هم انجام داد که با واکنش جامعه همراه بود. وی در سال 1306ش. طرح یک شکل کردن لباس را در دستور کار قرار داد. این اقدام موجب عکس العمل مردم در بعضی از شهرها شد. در سال 1314ش. طبق قانون مصوب، باید کلاه شاپو جای کلاه پهلوی را میگرفت و کسانی که از اجرای این قانون سرپیچی میکردند، متحمل مجازاتهایی چون زندان، شلاق یا جریمه نقدی میشدند.
اما شهر مذهبی مشهد آمادگی پذیرش این تغییر اجباری را نداشت و در آستانه قیام قرار گرفت. پس از برگزاری جلسات مخفیانه برخی از روحانیون بنام مشهد، تصمیم گرفته شد «سید حسین طباطبایی قمی» به نمایندگی از علمای مشهد به تهران برود و درباره این موضوع رودر رو با رضا شاه صحبت کند. اما سید حسین طباطبایی قمی را در باغ سراج الملک توقیف و ممنوع الملاقات کردند. انتشار این واقعه در مشهد موجب خشم مردم شد. طی روزهای 19 تا 21 تیرماه 1314 زائران و مجاوران حرم مطهر امام رضا (ع) در اعتراض به سیاستهای ضد مذهبی حکومت رضا شاه، تغییر لباس و نارضایتی از آن، اقدام به اعتراض و مقابله با حکومت پهلوی کردند. متحصنان در مسجد گوهرشاد با رهبری علمای مشهد و سخنرانی بهلول گنابادی عملاً در مقابل حکومت پهلوی قد علم کردند و این نخستین نشانههای عملی اعتراض بود که در مشهد نمایان شد. در مواجهه با این اعتراضات، تلگرافی با این مضمون به تهران مخابره شد: «بهلول نامی در مسجد گوهرشاد برضد حکومت قیام کرده، تکلیف چیست؟». پاسخ این تلگراف اما فقط سه جمله بود: «بهلول کیست؟ مسجد چیست؟ آتشبار...». عمال حکومت پهلوی هم در پاسخ به این موضوع، این اعتراض را به خاک و خون کشیدند و این گونه به تحصن پایان دادند. فضای خفقان و سانسور شدید خبری هم موجب شد تعداد شهدای این واقعه درابهام باقی بماند. اگرچه تعداد دقیق این شهدا نامشخص ماند اما مستندات تاریخی عمال پهلوی هم حداقل جانباختگان واقعه گوهرشاد را 400 تا 500 نفر اعلام کرده است، هرچند که روایتها از جان باختن چند هزار نفر در آن واقعه حکایت دارد.
ویلیام هورنی بروک(WMH.Hornibrook) جانشین چارلز هارت که از سال 1933م./1312ش.تا 1940م./1319ش. به مدت هفت سال از سوی وزارت خارجه آمریکا به سمت وزیر مختار در ایران منصوب شد و در تهران اقامت داشت[1]، جزئیات حادثه هولناک مشهد از زبان سفیر افغانستان را چنین منعکس میکند:
سفیر به من اطلاع داد که از طریق یک پیام رمزی از سوی سرکنسول افغانستان در مشهد شرح مفصلی از اوضاع به دستش رسیده است. این که در جریان شورش 8 افغانی کشته شده، 500نفر از مردم جان باختهاند، 800نفر مجروح شدهاند و تقریبا 2000نفر یا به زندان افتاده و یا ناپدید شدهاند.»[2]
در روایتی دیگر براساس گزارش دکتر دونالدسن ضمن بیان نحوه وقوع قیام به حضور نیروهای نظامی و نحوه کشتار پرداخته شده است:
«... به سرعت 500 نظامی کادر را از شهر مجاور به مشهد آوردند و همین نیرو بود که به روی جمعیت حاضر در حرم آتش گشود و بالاخره آنها را متفرق ساخت. مجموعا بیش از دو هزار نیروی نظامی در این درگیری شرکت داشتند. ابتدا با تفنگ و تیربار به سوی مسجد آتش گشودند که صدمه جدی ولی قابل جبرانی به مسجد وارد کرد. ابتدا به بالای سر جمعیت شلیک میشد ولی به تدریج لولهها پایینتر آمد و تلفات هولناکی به جای گذاشت. طبق برآورد مبلغان مقیم محل بین 400 تا 500 نفر کشته یا مجروح شدند و دست کم بین 500 تا 600 نفر هم دستگیر شدند.»[3]
روایت انگلیسیها از قیام
انگلیسیها در ابتدا سعی داشتند این تراژدی را کوچک جلوه دهند. درست همان گونه که مرگ سردار اسعد و دیگران را در زندان به علل طبیعی اعلام کرده بودند. در این برهه هم سعی میکردند تعداد تلفات را بسیار کم جلوه دهند. در ابتدا آمار 25کشته و 60 نفر مجروح را اعلام کردند اما با توجه به ابعاد گسترده فاجعه، کمی تجدید نظر کردند و تعداد کشتههای قیام مسجد گوهر شاد را بین 400 تا 500 نفر تخمین زدند.
«مقامات نظامی 128 کشته را در گودالهایی دفن کردهاند. شمار مجروحین هم از 300 - 200 نفر کمتر نیست. هم اینک 504 نفر در سربازخانه محبوس هستند که از این تعداد 200 نفرشان مجروحاند. در زندانهای غیر نظامی نیز 311 نفر محبوساند که از این تعداد 28 نفرشان مجروح هستند. هر روز محبوسین سربازخانهها را در گروههای 30 نفره به فلک میبندند. دو افسر و 18 سرباز هم کشته و 14 نفر دیگر مجروح شدهاند. 13 زائر افغان هم جان باختهاند. تعداد بازداشت شدگان از مرز 800 نفر میگذرد...»[4]
کشتهها و مجروحان را در کامیون ریختند...
تعداد دستگیر شدگان قیام را سرهنگ بیات 900نفر[5]ذکر کرده است. یکی از نظامیان درباره این حادثه چنین نقل میکند: «به ما دستور دادند وقتی هوا روشن شد نبایستی در مسجد و صحنین آثاری از مجروحین و مقتولین باقی بماند لذا پاسبانها و مامورین مریضخانه شاهرضا بدون رسیدگی و توجه به این که آیا این مجروحین مرده و یا فقط غش نموده همه را به کامیون ریخته و به قبرستان بردند. »[6]
طبق گزارش موجود، «تقی بردبار» رئیس زندان مشهد، شکنجههای فراوانی برای افرادی که در این زندان بودند در نظر گرفت[7]، همچنین سرهنگ نوائی، آیت ا... آقازاده را در زندان مورد شکنجه قرار داده است، از جمله این که دستور داد شبهای زمستان او را بدون لباس گرم و روانداز محبوس کنند یا در محبس آب بریزند تا مرطوب شود و وی نتواند استراحت کند[8].
درباره تلفات اگر چه گفتههای ناظران و کسانی که دستاندر کار ماجرا بودهاند، مختلف است و اعداد با یکدیگر یکسان نیست اما تعداد 1670کشته در خاطرات شوشتری بازرس آستان قدس رضوی و خفیه نویس رضا شاه که 12 سال پس از واقعه این آمار را نوشته، قابل تامل است. همچنین احمد بهار از روزنامه نگاران آن عصر 1750نفر[9]و علیرضا بایگان در خاطراتش این تعداد را 1670نفر تایید میکند[10]. به هر حال منابع داخلی و گزارشهای کنسولگریهای خارجی، حکایت از فاجعهای هولناک را در مشهد ثبت کردهاند.
منابع
[1] شرح حال سفیران آمریکا در ایران. مجله یاد. پاییز و زمستان 1377. شماره 51و 52، ص249
.[2] رضا شاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا. محمد قلی مجد، ص184
[3]. همان، ص186
[4]. همان، ص188
[5]. قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد.داود قاسم پور، ص79
[6]. واقعه خراسان. مسعود کوهستانی نژاد، ص162
[7] - قاسم پور،داود:قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد،ص121
[8] - همان،ص104
[9]. روزنامه بهار 7خرداد 1321
[10]. واقعه گوهر شاد به روایت دیگر. سیما رائین، ص137