جهاد کشاورزی آب پاکی را روی دست خریداران ریخت
کما بیش با قیمت های نجومی میوه های نوبرانه مواجه شده اید. شاید بسیاری از افراد در مواجه با این قیمت ها ، آن ها را به نوعی فروش غیر قانونی و افزایش قیمت ناشی از دلال بازی بدانند. اما جالب است بدانید که این بار جهاد کشاورزی استان تهران در جلسه ای مشترک با اتحادیه های مرتبط با توزیع میوه و بازرسی میدان مرکزی میوه و تره بار شهر تهران، قیمت های نجومی را برای فروش برخی از میوه ها تعیین کرد. بر این اساس نرخ مصوب فروش هر کیلوگرم هلو به صورت عمده در میدان مرکزی میوه و تره بار شهرداری 20 هزار تومان، زردآلو 25 هزار تومان، سیب 11 هزار تومان، کیوی 10 هزار تومان، خیار 5 هزار و 500 تومان، توت فرنگی 22 هزار تومان، موز 13 هزار تومان ، گلابی 12 هزار تومان و گوجه سبز برقان 18 هزار تومان قیمت گذاری شد. اما کورس قیمت ها در مواردی نیز ناباورانه تر بود هر چند در خبرها چیزی از تایید یا تایید نکردن اتحادیه مذکور برای آن ها به زبان نیامد. براساس مشاهدات میدانی برای هر یک کیلو گیلاس چیزی حدود 74 هزار تومان و گلابی 59 هزار تومان قیمت گذاری شده است.
چگونگی این قیمت گذاری و داشتن مرجع قابل قبول ارزش گذار، در اولین گام نشان دهنده نبود دست های واسطه گر در تعیین قیمت نهایی محصول است. موضوعی که در مواردی چون پیاز و گوجه روی آن مانور زیادی داده می شد و تا حد زیادی دولت را در این موضوع مبری می کرد. نکته دوم حق و حقوق پایمال شده مصرف کننده است. سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده دقیقا در کجای این تصمیم گیری و قیمت گذاری ورود کرده است؟ سومین مسئله نگاه اقتصادی به این روایت دردناک است. آیا قیمت های نجومی برای محصولات غیرضروری مانند میوه های نوبرانه دارای کشش بازار است؟ به واقع مگر قیمت تمام شده هر کیلو میوه چقدر می تواند باشد که مشتری باید مبلغی در حدود 30 هزار تومان را برای به خانه بردن یک کیلو میوه بدهد؟ نتیجه این قیمت گذاری ها دو پیامد بیشتر نخواهد بود. گندیده شدن میوه ها و شرمساری بیشتر سرپرستان در برابر خواسته های خوشمزه کودکان شان.
به نظر می رسد مسئولان محترم ارزش گذار باید جوابگوی مردم برای چگونکی ملاک ارزش گذاری و قیمت گذاری باشند. چنانچه به نظر می رسد بارش های رگباری و سرد شدن هوا در اوایل فصل شکوفه های درختان تا حد قابل توجهی از حجم محصول را کاسته است. آیا حال که عرضه به دلیل کمبود کاهش یافته است باید قیمت ها را بالا ببریم تا فقط داراها حظ آلبالو و گیلاس را ببرند؟ و از طرفی خسارت های باغداران به واسطه این افزایش بها تامین شود؟ متاسفانه گویی حقوق مصرف کننده مهره گم شده این معامله برد- برد است.
افزایش ۹ درصدی قیمت گاز CNG
گاز طبیعی فشرده یا«سیانجی» سوختی است که به عنوان جایگزینی برای بنزین، گازوییل و گاز مایع به کار میرود و نسبت به همه آنها دارای مزایای آلودگی کمتر ، ایمنی بیشتر و قیمت مناسب تر است یا بهتر بگوییم دارای قیمت مناسب تر بود تااینکه بعد از دو سال ثبات قیمت با افزایش ۹ درصدی رو به رو شد. خبری که این هفته عهده دار وارد آوردن شوک به مردم شد گرانی ۹ درصدی سوخت CNG بود، البته رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی CNG کشور اعلام کرد افزایش ۳۲ درصدی در واقع کارمزد جایگاه داران CNG است که ۱۴ درصد آن برای سال ۹۷ و ۱۸ درصد باقی مانده برای سال ۹۸ است که به مناطق شرکت گاز ابلاغ و اجرایی شده است. گفتنی است ایران با داشتن چیزی حدود 5/3 میلیون خودروی سیانجی سوز بزرگترین ناوگان خودروهای گازسوز را در اختیار دارد. بنابراین باید بشینیم و منتظر تبعات این افزایش قیمت باشیم. البته اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم این افزایش قیمت به تنهایی و بدون در نظر داشتن آسانسور سواری قیمت ها خیلی هم بیراه نیست. اما متاسفانه سیاست جدید هیئت مدیره صنفی CNG در زمان بندی عملیاتی شده است. تورم بالای قیمت ها، عقب ماندن زیاد درآمد ها در رقابت با خرج کرد و همچنین افزایش قیمت هزینه سفرهای درون شهری و حتی برون شهری از جمله مقتضیاتی است که ممکن است افزایش۹ درصدی بعد دو سال را شوک آور به نظر بیاورد. امیدواریم با این توجیه که گرانی فعلی مربوط به جایگاه داران است با سناریوی جدیدی تحت عنوان افزایش قیمت خود سوخت CNG به این زودی ها شاهد افزایش مجدد قیمت CNG نباشیم.
خرما ، مهمان لوکس سفره افطار ، دانه ای 100 هزار تومان!
شاید اکثر ما وقتی قیمت یک چیز بیش از حد گران به نظر می آید ناخودآگاه اولین جمله ای که از ذهن یا زبان مان می گذرد این است « مگه طلاست؟»، اما آنچه امروز شاهد آن هستیم عینیت یافتن این سوال کوتاه دو جمله ای است. پیشتر شاهد ظهور پیتزا و بستنی با روکش طلا بودیم که در زمان خود حاشیه هایی هم داشتند . اما طلای نوظهور این بار خرما است ! این ساده ترین افطاری روزه داران ماه ِ خدا از قدیم الایام تاکنون.
در ماه رمضان، که فرصتی ناب برای تقویت ایمان و دوری از رفتارهای ناپسند است ، تجمل گرایی و اشرافی گری مهمان سفره ها شده و متاسفانه در گستره شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی فرصت تبلیغ و رواج خوبی پیدا کرده است. تبلیغ و فروش خرما با روکش طلا یکی از این موارد است که هیچ دلیل منطقی برای آن غیر از اشرافی گری و به قولی لاکچری نمایی وجود ندارد. این خرما به صورت بسته های 6 تا 8 عددی با مغز پسته و روکش طلای خوراکی 23 عیار فرانسوی با قیمت های حدود 600 تا 700 هزار تومان متاسفانه در داخل کشور خودمان بسته بندی و روانه بازار می شوند. تقلید های کورکورانه از فرهنگ غرب در موارد و جایگاه هایی که سنخیتی با فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی ندارند کم بود که تقلید از زندگی شیوخ عرب هم به آن اضافه شد. سوالی که اینجا توی مغز انسان می کوبد این است که آیا واقعا کسانی که خرما با روکش طلا تهیه و مصرف می کنند روزه دارند یا نه ؟ اگر روزه دار نیستند که چه نیازی است سفره افطار طلایی بچینند ؟ و اگر روزه دار هستند واقعا هیچ تضادی بین فلسفه روزه و گستردن سفره های شاهانه احساس نمی کنند؟
در برحه ای از زمان که مردم تحت فشار های شدید اقتصادی هستند و گاه حتی خرید خرمای معمولی برای برخی دغدغه محسوب می شود مواردی اینچنینی فاصله طبقاتی مردم را بیش از پیش آشکار می کند. موضوعی که نمی توان آن را انکار کرد چرا که اگر تقاضایی وجود نداشت عرضه هم لنگ می ماند و اینجاست که به فکر فرو می رویم که این مردم به کجا می روند؟