ماندن در بازار سرمایه در این روزهای پرتلاطم با چه فرمولی شدنی است؟
تعداد بازدید : 7
سهــــامداری در روزهای «بی قراری و دو قطبی»
نویسنده : جواد غیاثی تحلیلگر بورس
طی همین هفته ای که گذشت، کم نبود روزهایی که سهم هایی از صف خرید به صف فروش رفتند و برعکس! حداقل در دو روز یک شنبه و سه شنبه که حجم معاملات هم بسیار بالا رفت شاهد این ماجرا بودیم. این یعنی اوج هیجان و بی قراری پول در نمادها. و البته یعنی اوج ریسک! همزمان یک پدیده دیگر هم در بازار قابل رصد است و آن دوقطبی شدن بازار است. گویا سهام در محدوده تعادلی آرام ندارد و باید یا صف خرید شود یا صف فروش. به نحوی که حتی در بسیاری از روزها می بینیم که نیمی از سهم های یک گروه صف خریدند و نیمی دیگر صف فروش! به طور مشخص در گروه سیمان و دارو سرمایه گذاری این روند قابل مشاهده بود. در این شرایط باز هم می توان سهامداری کرد؟ با چه فرمولی؟ در ادامه ضمن ارائه توضیحاتی به مرور عملکرد هلدینگ هایی می پردازیم که هفته قبل معرفی شدند.
سبدی از سهم هایی که بهانه دارند
«به سیگنال های فردی اعتماد نکنید و صرفا سهامی را بخرید که خودتان دلایلی موجه برای رشد آن در افق زمانی مشخص دارید.» این یک اصل مهم و همیشگی سرمایه گذاری است که البته این روزها ضروری تر است. چرا که در شرایط نوسانات زیاد، اگر ندارید چرا سهمی را خریده اید، ممکن است خیلی زود در دامنه منفی دست به فروش بزنید و بعد در دامنه مثبت در صف خرید بنشینید! و این یعنی ضرر. اما اگر بعد از بررسی، دلایل و بهانه هایی دارید که یک سهم حمایت خواهد شد و رشد میکند به تحلیل خودتان ( با رعایت حد ضرر خودتان) پایبند بمانید.
داخل پرانتز به این موضوع هم توجه کنید که قبلا می گفتیم سهم هایی را که پشتوانه بنیادین دارند ، بخرید و سهامداری کنید اما اکنون می گوییم سهم هایی که دلیل و بهانه ای دارند! چرا؟ چون شرایط بازار تغییر کرده است و سهم ارزنده بنیادین خیلی زیاد نیست. اما دلایل دیگر و بهانه ها همچنان هست؛ از قرار گرفتن سهمی در سبد صندوق دولتی تا افزایش سرمایه یا عرضه اولیه زیرمجموعه ها و البته مورداقبال بازار قرار گرفتن. در ادامه مثال می زنیم.
دلایل و بهانه های رشد برای قطب صعودی بازار
مثلا خودروسازان بزرگ این روزها به شدت مورد اقبال بازارند. دلایل و بهانه ها از نظر بنیادین خیلی قوی نیستند اما چیزهایی هست! افزایش قیمت خودرو در بازار و احتمال افزایش قیمت چندباره خودروسازان یک دلیل است. پیش فروش یک ساله محصولات بدون سود مشارکت (که احتمالا از هزینه های مالی خودروسازان به شدت می کاهد) نیز دلیل دیگر است. اما با همه این ها این گروه از نظر بنیادین اصلا قابل توصیه نیست. خودروسازان ضررده حتی با خبرهای خوب بالا هم نمی توانند قیمت های فعلی را توجیه کنند. اما اکنون مورداقبال بازار و نقدینگی هستند و این دلیل مهم تری است! بعد از افزایش سرمایه عدد اسمی قیمت سهام آن ها هم پایین است و این هم یک دلیل ناموجه دیگر. با این حال قدرت نقدینگی ایران خودرو و سایپا آن قدر زیاد بوده که طی دو ماه اخیر بعد از بازگشایی، هرگز دچار اصلاح مداوم نشده اند و رشد خیره کننده ای داشته اند. بنابراین خودروسازها هنوز هم می توانند گزینه سرمایه گذاری باشند. البته تا زمانی که تب نقدینگی در بازار و گروه باشد. البته صف میلیاردی آن ها فرصت خرید راحتی به شما نمی دهد اما طی همین دو ماه اخیر بارها در بزنگاه ها فرصت خرید داده اند. مثلا ایران خودرو که الان 530 تومان است در 130 تومان، 230 تومان و 380 تومان تا صف فروش هم رفت اما خیلی سریع برگشت.
از سبد دولتی تا هلدینگ ها و عرضه زیرمجموعه ها
اگر خواستید سهم دیگری هم به سبدتان اضافه کنید، سهم های حاضر در سبدهای دولتی گزینه بدی نیستند. سهم هایی مثل ایران خودرو، سایپا، ملی مس، فولاد و پالایشی ها. سهم های فلزی البته رشد خوبی داشته اند اما علاوه بر مورداقبال قرارگرفتن و حضور در صندوق بعدی دولتی، از مزیت رشد نرخ ارز و قیمت های جهانی و رشد نرخ محصولات در بازار هم استفاده می کنند. این سهم ها قطعا از نظر بنیادین وضعیت بهتری نسبت به خودروسازان و حتی پالایشی ها دارند اما پرنوسان تر هم بوده اند. همه این ها برای میان مدت باز هم می توانند بازدهی مثبت بدهند مشروط به این که بازار دچار ریزش سراسری و غلبه فروش نشود.
هلدینگ هایی که عرضه اولیه دارند نیز گزینه های بعدی هستند. شستا و تاپیکو و ثشاهد مثل قبل با قدرت رشد کردند و صباتامین که پیشتر رشد ضعیفی داشت به این قافله پیوست.
چه کنیم با بازار دوقطبی؟
حرف آخر این که این روزها بازار برای ریزش بهانه نمی خواهد اما برای رشد بهانه قوی می خواهد. اگر می خواهید در بورس بمانید دنبال سهم هایی باشید که اولا دلایل و بهانه هایی قوی برای رشد دارند. ثانیا خودتان صریحا به آن دلایل واقف اید. علاوه بر آن نقد نگه داشتن بخشی از دارایی هم گزینه بدی نیست.