
در خانهی ما، توی بقچه
سوغات های کربلا بود
یک پارچه در بین آنها
با رنگ و بوی نینوا بود
با قیچیِ مامان من شد
یک تکهاش، شکل مثلث
با خط سبز و نام زینب
شد پرچمی خیلی مقدس
وقتی محرم نصب میشد
آن پارچه بر روی دیوار
در کوچهی ما پخش میشد
بوی صبوری، عشق و ایثار