دوست من آمادهای امروز یک نمایش و بازی جالب با هم یاد بگیریم؟ روزها نور خورشید و شبها مهتاب، سایهی آدمها و چیزها را میسازند. حالا ما میخواهیم به تقلید از آنها خودمان سایه بسازیم و یک نمایش هنرمندانه ترتیب بدهیم. چطوری؟
این بازی، مخصوص شب است. پس باید صبر کنیم هوا تاریک شود و چراغ اتاق را خاموش کنیم.
بعد باید یک منبع نور کوچک پیدا کنیم؛ یک چراغ مطالعه، آباژور، چراغقوه یا شمع روشن میکنیم که روی دیوار نور بیندازد.
خب صحنهی نمایش آماده است. پس بازیگرها کجا هستند؟ همینجا، دستهای شما بازیگر این نمایشاند.
انگشت شست و اشاره را بههم نزدیک کنید تا یک دایره ایجاد شود. انگشت میانی و حلقه را موازی هم نگه دارید و انگشت کوچک را بچسبانید به کف دست. چی میبینید؟ یک مرغابی!
دو دست را بههم بچسانید. دوتا انگشت شست چسبیده بههم را ببرید بالا و انگشتهای کوچک را ببرید پایین. حواستان باشد شش تا انگشت وسطی از هم جدا نشوند. این هم یک اسب چموش.
دوتا انگشت شست را بههم قلاب کنید طوری که کف دستها رو به خودتان باشد. از سمت چپ و راست دوتا سایه روی دیوار میافتد که اگر انگشتها خوب بههم چسبیدهباشند، یک کبوتر با حرکت دستهای شما آرامآرام شروع به بال زدن میکند.
خب بگو ببینم میتوانی قصه مرغابی و اسب و کبوتر را تعریف کنی؟