مقایسه دو نیمه متفاوت بورس در روزهای اخیر
تعداد بازدید : 6
حبابکوچکترها، صففروش بزرگ ترها !
نویسنده : جواد غیاثی کارشناس بورس
بازار سرمایه در حال تجربه شرایطی مشابه سال 1398 است. سرعت رشد در نمادهای کوچک به شدت افزایش یافته است و نمادهای بزرگ درجا می زنند! در سال 98 شاخص کل هم وزن حدودا 6 برابر شد اما شاخص کل به زحمت 3 برابر شد. موضوع جالب تر این که تا زمانی که شرکت های کوچک در حال رشد و حبابی شدن بودند هیچ کس نگران بازار سرمایه نبود. اما از زمانی که در انتهای سال 98 و ابتدای 99 شرکت های بزرگ وارد فرایند رشد افسارگسیخته شدند، بازار سرمایه به صدر اخبار آمد و بسیاری نگران رشد حبابی بورس شدند. در شرایط فعلی نیز بازار سرمایه مشابه سال 98 است؛ اگر با عینک شاخص کل بازار را ببینیم با یک بازار متعادل و نسبتا منطقی مواجه ایم اما اگر عینک دیگری به چشم بزنیم، ماجرا کاملا متفاوت خواهد بود. از منظر سرمایه گذاران خرد که طبیعتا به دنبال بازدهی مناسب هستند، اگر سهام حبابی انتخاب کنند و سهم های بنیادین را بفروشند، کار اشتباهی نکرده اند؛ چرا که همه در سهم های بنیادین فروشنده اند! در ادامه با مقایسه برخی سهم ها در خصوص شرایط این روزهای بازار بیشتر توضیح می دهیم.
بازدهی 3 برابری کوچک ترها در هفته گذشته
هفته قبل، شاخص کل تقریبا درجا زد و با ثبت رشد صرفا 2.5 درصدی شرایط متعادلی را پشت سر گذاشت اما شاخص کل هم وزن حدودا 7.5 درصد رشد کرد. همان طور که می دانید در محاسبه شاخص کل هم وزن، برای همه شرکت ها، فارغ از اندازه و میزان سرمایه آن ها، وزن (ضریب) یکسانی در نظر گرفته می شود. یعنی اگر هلدینگ خلیج فارس با ارزش بازار 363 هزار میلیارد تومان 5 درصد رشد کند به همان اندازه بر شاخص کل هم وزن موثر است که رشد 5 درصدی شرکت لامپ پارس شهاب با ارزش بازار 1200 میلیارد تومان! اما در خصوص شاخص کل، اثر هلدینگ خلیج فارس، 300 برابر لامپ پارس شهاب تاثیر دارد! لذا شاخص کل عملا با تحولات چند شرکت بزرگ تغییر می کند اما شاخص کل هم وزن کلیت بازار را نشان می دهد.
عینک شاخص کل و حساس نبودن نسبت به کلیت بازار
خلاصه این که طی چند هفته اخیر شرکت های کوچک با اقبال نقدینگی مواجه بودند. این در حالی است که حدود دو هفته است بزرگ ترها در جا می زنند. در این شرایط اقبال مضاعف به کوچک ترها قابل پیش بینی است چرا که بازدهی بهتری دارند اما بزرگ ترها به نحوی خسته کننده نوسان می کنند و به محض شروع روند صعودی با فروش سنگین حقوقی ها مواجه می شوند. طبیعتا سرمایه گذاران ریسک پذیر و همچنین کم تجربه ها به جزئیات دیگر بی توجه اند. از جمله این که ریسک در شرکت های کوچک تر بیشتر و قیمت در این سهم ها هم حبابی است. اما حمایت از شرکت های کوچک تر بسیار بیشتر است و کدهای حقیقی و حقوقی به خوبی این سهم ها را می خرند. سهامداران عمده هم به راحتی سهام خود را حمایت می کنند و از مزایای آن بهره می برند. اما در شرکت های بزرگ به هر بهانه ای همه فروشنده می شوند. این شرایط 2 تجویز خرد و کلان دارد؛ در سطح خرد افراد می توانند با رعایت اصول سرمایه گذاری، بخش بیشتری از سرمایه خود را به شرکت های کوچک اختصاص دهند اما در سطح کلان یک موضوع ساده وجود دارد و آن بی توجهی و اشتباهات سیاست گذار است.
چند مثال ساده
به عنوان مثال اجازه بدهید گروه مواد غذایی به جز قند را بررسی کنیم. در این گروه نماد غشوکو (شوکوپارس) در بازار پایه فرابورس صف خرید است. نسبت قیمت به درآمد در این نماد حدود 167 است!!! در بورس هم غپینو (پارس مینو) با نسبت قیمت به درآمد حدود 60 صف خرید است و حدود یک هفته است که بیمحابا رشد می کند. این سهم طی پاییز (از اول مهر تا ابتدای دی) 100 درصد بازدهی داده و از کمتر از 600 تومان به حدود 1200 تومان رسیده است! یا مثلا بیسکویت ساز ویتانا (غویتا) همین روزها صف خرید است و نسبت قیمت به درآمد هم حدود 40 است! البته غویتا رشد سودآوری قابل توجهی را در تابستان ثبت کرده اما با لحاظ همین رشد هم قیمت فعلی حبابی است. اما شوکوپارس در تابستان کاهش سود نسبت به بهار گزارش کرده و نسبت قیمت به درآمد هم بسیار بیشتر است اما صف خرید است!
در سوی مقابل برخی سهم های پتروشیمی و فلزی و معدنی که این روزها درجا می زنند، عمدتا شرایط بسیار بهتری از نظر بنیادین دارند. مثلا سرمایه گذاری مس سرچشمه با نسبت قیمت به درآمد 11.5 این روزها منفی است. شرکتی که از جهات مختلف (قیمت های داخلی، بازارهای جهانی و وضعیت شرکت های زیرمجموعه و رشد نرخ ارز) منفعت کسب می کند. وضعیت در خصوص بسیاری دیگر از شرکت های گروه فلزی و معدنی هم مشابه است.
علت روند ناهمگون سهمهای بزرگ و کوچک
شاید یک علت این روندهای ناهمگون در سهم های بزرگ و کوچک رفتار بازیگران باشد.
در نمادهای بزرگ، به علت تعدد بازیگران به محض رشد مختصر قیمت ها، فروشنده ها زیاد می شوند. حقوقی ها و بازارگردان هم فروشنده می شوند. اما در سهم های کوچک جهت دادن به سهم کار سختی نیست. سهامداران عمده به راحتی از سهم حمایت می کنند تا به راحتی ارزش دارایی خود را چند برابر کنند و در قیمت های بالاتر بفروشند یا از مزایای جانبی (مثل عرضه سهام به عنوان جایزه خرید محصول در شرکت های غذایی) بهره ببرند.
2توصیه به سهامداران و سیاست گذاران
نکته مهم این است که حساسیتی درخصوص سهم های کوچک وجود ندارد. اگر قیمت این سهم ها 160 برابر ارزش ذاتی شود(مثل شوکوپارس) هم مشکلی پیش نمی آید اما با رشد شرکت های بزرگ شاخص کل به محدوده های جدید وارد می شود و انبوهی از انتقادات و گزارش ها و هشدارها در فضای عمومی و کارشناسی جامعه ایجاد می شود.
این شرایط نامتقارن منجر به گسیل سرمایه ها به سمت سهم های کوچک شده که علامت آن رشد شاخص هم وزن است. در این شرایط سهامداران خرد باید حواسشان به ریسک ها باشد و با لحاظ ریسک ها سبد خود را بازچینی کنند.
سیاست گذاران هم که اشتباهات متعددی را در بخش های مختلف بازار مرتکب شده اند بهتر است در خصوص حساسیت های خود و همچنین محاسبه شاخص های جدید بیشتر تامل کنند.