نقل است که خانه اش را برای مراسم روضه حضرت زهرا وقف کرد، برای این که مردم مراسم را به اسم حاج قاسم صدا نکنند اسم منزل را «بیت الزهرا »(س) گذاشت. حاج قاسم این گونه بود، همه چیزش تحت الشعاع عشق به اهل بیت و معرفت به آن‌ها و ذیل حمایت از کیان اسلام قرار داشت. با این حال هیچ کجا قاسم سلیمانی مسیری غیر از مصلحت امت اسلامی در پیش نداشت. زمانی که  زهران علوش رهبر گروهک تروریستی جیش الاسلام  در غوطه شرقی فریاد «تشکیل حکومت اموی» سرمی داد، حاج قاسم برای دفاع از مسلمانان دمشق اعم از شیعه و سنی به سوریه رفت و در اولین اقدام طرح تامین امنیت نوار پایتخت را دستور کار قرار داد. در عملیات حلب روایت شده  که حاج قاسم شخصا برای امنیت زنان و کودکان آواره از چنگ تروریست‌ها پای کارآمد و کنار خودروهای سنگین و اتوبوس‌ها برای سوار کردن زنان و شهروندان غیر نظامی حضور داشت. شهروندانی که همه آن‌ها اهل سنت بودند و بسیاری با زحمت از چنگ تروریست‌های داعشی و جبهه النصره فرار کردند و به امید زندگی و نجات به دامن مقاومت پناه آوردند.

خدمت حاج قاسم به اهل سنت و تمام امت اسلامی به این جا بازنمی گردد. ایشان در حمایت از مسئله فلسطین با رهبران سنی فلسطین ارتباط نزدیک داشت و در فلوجه، تکریت، موصل و بیجی برخلاف مقدس نمایانی که معتقد بودند خون شیعه نباید برای آزادی مناطق اهل سنت ریخته شود، شیعه و تمام ظرفیت مقاومت را پای کارآورد تا امنیت را به این مناطق بازگرداند و نگذارد تکفیری‌ها در شمال و شمال غرب عراق حاضر شوند. برای او اسلام و انسانیت دو رکن «فرماندهی» بود. او از اسلام با چنگ و دندان دفاع می‌کرد و نمی‌گذاشت انسانیت قربانی تصمیمات خاص شود. دفاع از ایزدی ها، مسیحیان و حتی دروزی‌های عراق و سوریه نمونه‌ای از  اقدامات حاج قاسم در منطقه است. تاریخ فراموش نکرده است گروهی در حین عملیات آزادسازی الانبار و حرکت به سمت مرز عراق و سوریه فتوای حرمت ریختن خون شیعه در مناطق غربی صادر کردند و در کنار سیاست‌های آمریکایی بر آن بودند «داعش» را در ابوکمال و مناطق شرقی عراق فریزکنند. گروهی که خون به دل سردار بزرگ جهان اسلام کردند اما نتوانستند مانع از عملیات پیروزمندانه مقاومت و پایان حکومت داعش شوند. با این حال خدمت سردار سلیمانی برای وحدت امت اسلامی به این جا نمی‌رسد، بازخوانی اقدامات حاج قاسم در این سال‌ها حاکی از چند موضوع مهم است:

 جهت دهی به امت اسلامی

سال هاست امت اسلامی دچار خلأ تصمیم گیری و انتخاب هستند. در شرایطی که جامعه اسلامی درگیر بحران تکفیری‌ها و سلفیت جهادی شده است، حاکمان مزدور منطقه‌ای با پذیرش طرح سازش بیش از پیش به امت اسلامی و مسیر فلسطین آزاد پشت می‌کنند. حاج قاسم در تمامی مدت ماموریتی خود به این موضوع می‌پرداخت و هدف را نه جنگ با تکفیری‌ها بلکه آزادی قدس و اتحاد امت اسلامی در برابر دشمن خارجی بر می‌شمرد. حاج قاسم اساس این جهت دهی و هدایت بود. این جاست که می‌توان دریافت چرا در ماموریت‌ها حاج قاسم هرکجا وارد می‌شد نصر و فتح به دنبال داشت.

استفاده از تمام ظرفیت امت اسلامی

همکاری حاج قاسم با اهل سنت تنها به فلسطین و مبارزه با اسرائیل منحصر نبود. تشکیل یگان اهل سنت در قلب حشدالشعبی، تشکیل یگان دفاع مدنی و وطنی در سوریه، تشکیل یگان‌های مدافع حرم اهل سنت، بخش دیگری از همکاری حاج قاسم با امت اسلامی برای زنده نگه داشتن نام و یاد وحدت است. به عبارت دیگر حاج قاسم تمام آن چه را در سرزمین اسلام رخ می‌داد، محصور در یک گروه یا‌اندیشه خاص نمی‌دانست و  در این زمینه می‌توان به عملکرد ایشان استناد کرد. حاج قاسم سردار وحدت و فرمانده اجرای فرمان وحدت در میان امت اسلامی بود. با این نگاه می‌توان دریافت چرا سردار سلیمانی برای استفاده از تمام ظرفیت جهان اسلام دغدغه داشت و برای این موضوع هیچ گاه از تلاشی دریغ نمی‌کرد. حاج قاسم برای راضی کردن یک فرمانده، یک رهبر سیاسی، یک مدیر ارشد یا حتی یک رئیس قبیله شخصا حاضر می‌شد و با رفتار و سکینه و از همه مهم‌تر ظرفیت بالای صبر برآن بود تا آخرین امید از ظرفیت موجود استفاده کند. همراه سازی گروه‌های مختلف در عراق برای حمایت از حشدالشعبی و تشکیل محور مقاومت از‌اندیشه‌های مختلف نتیجه همین نوع فرماندهی است.

ورود هوشمندانه

حاج قاسم ورود هوشمندانه به مسائل داشت. او به موضوعات به مثابه یک کل نگاه می‌کرد و هر کجا موضوعی کل را تهدید می‌کرد، ورود داشت. ورود هوشمندانه رفتاری است که حاج قاسم را به چهره محبوب در میان گروه ها، فرق و‌اندیشه‌های غرب آسیا مبدل ساخت. هوشمندی حاج قاسم آن جا مشخص می‌شد که بدانیم نگاهش به مسائل چگونه از یک جزء به کل حرکت می‌کرد و چگونه در این موضوع دغدغه مند بود. به گفته سید حسن نصرت ا... او به حزب ا... کمک می‌کرد اما هیچ گاه در قالب فرمانده محور مقاومت به حزب ا... یا سایر گروه‌ها دستور نمی‌داد بلکه بر  آن‌ها رهبری می‌کرد. همان ساختار منسجم فکری که از دفاع مقدس به یادگار ماند و حاجی را به سردار مقاومت تبدیل ساخته است. حاجی دستور برو نمی‌داد بلکه درخواست بیا داشت. ایشان پیشتاز حرکت بود و در تمامی مراحل عملیات پیشقراول گروه هجوم در منطقه نبرد قرار داشت.