دوربینی که جا مانده . ..
سینما،تئاتر و تلویزیون، یک سال پس از شهادت سردار سلیمانی درباره شخصیت وی چه کردهاند؟
نویسنده : مصطفی قاسمیان
با گذشت یک سال از ترور ناجوانمردانه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، انتظار میرفت هنرهای نمایشی برای تصویر کردن این شخصیت مهم تاریخ معاصر، حرکتی جدی را آغاز کنند. با این حال بررسی خراسان نشان میدهد در این مدت سخن جدی از ساخت فیلم سینمایی درباره ایشان به میان نیامده و برخی اخبار از تولید تنها یک مینیسریال در مرکز سیما فیلم وابسته به سازمان صداوسیما حکایت دارد که آن هم هنوز در مرحله تحقیقات است و برای رسیدن به آنتن، راه درازی در پیش دارد. مستند نمایش «سرباز» به کارگردانی حسین پارسایی، محصولی از بنیاد رودکی و وزارت ارشاد، تنها اثر نمایشی است که قرار است در سالگرد شهادت سردار سلیمانی، در تالار وحدت اجرا شود. گزارش پیش رو به بررسی ابعاد مختلف پرداخت هنرهای نمایشی به شخصیت سردار شهید میپردازد.
یک سنت معمول در فرنگ
در سینمای غرب، تولید آثاری مرتبط با زندگی قهرمانان نظامی و غیرنظامی، امری مرسوم و پذیرفتهشده است؛ تا آن جا که کمتر چهره مهم و شاخصی در تاریخ معاصر کشورهای اروپایی و آمریکایی صاحب سینما وجود دارد که زندگی وی دستمایه اقتباسی سینمایی یا تلویزیونی قرار گرفته نشده باشد یا حداقل به شخصیت وی در حاشیه یک فیلم یا سریال، پرداخته نشده باشد. از آن جا که این گونه آثار خصوصاً درباره چهرههای نظامی، با اکشن و جنگ همراه است، فینفسه واجد جذابیتهای مخاطبپسند دراماتیک نیز هست که اگرچه هزینه تولید بالایی را طلب میکند، اما اغلب با بازگشت سرمایه همراه است و اقتباسهای نمایشی را از آن سادهتر میکند. آثاری چون «پاتن» درباره جورج پاتن ژنرال آمریکایی جنگ جهانی دوم و «طولانیترین روز» درباره سرهنگ بنجامین واندروورت از نمونههای شاخص این آثار در هالیوود است. آثار پرشماری نیز با تمرکز بر افسران، درجهداران و حتی سربازانی ساخته شده که در جریان جنگ یا پس از آن از خود رشادتهایی نشان دادهاند. از این دسته آثار میتوان به «دسته برادران» اثر استیون اسپیلبرگ، «دشمن پشت دروازهها» به کارگردانی ژان-ژاک آنو و «1917» اثر سم مندس و« سه تیغ ارهای » اثر مل گیبسون اشاره کرد.
وجوه دراماتیک زندگی شهید
شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران مبارزات طولانی خود، چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از آن و چه در جریان جنگ سوریه و عراق، در نبردهای سرنوشتساز و لحظات حساسی حضور داشته که میتواند دستمایه محصولات فراوان نمایشی باشد. عملیاتهای «والفجر 8» و «طریقالقدس» از جمله عملیاتهای مهم دفاع مقدس است که در آنها سردار شهید سلیمانی به عنوان یکی از فرماندهان نقش داشته است. وی همچنین از فرماندهان اصلی محور مقاومت در جریان جنگ با گروههای تروریستی تکفیری در منطقه بود که در وقایع سرنوشتسازی چون شکست محاصره آمرلی و نجات اربیل از چنگ داعش نقش مهمی ایفا کرد. نقش نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی سردار سلیمانی، در نابودی داعش و سایر گروهکهای تکفیری در منطقه غیرقابل انکار است. همه این وقایع که بارها دستمایه فیلمهای مستند قرار گرفته، بستر بسیار مناسب و جذابی برای اقتباسهای دراماتیک است. بیتردید رزمندگان و خانوادههای اسیر تروریستها خاطرات تکاندهنده و چشمگیری از این اتفاقات دارند که پس از دراماتیزه شدن، برای ساخت فیلم و سریال بسیار مناسب است.
ماجرای نامشخص مینیسریال
چند ماه پس از شهادت سردار، نخستین اظهارنظرها درخصوص ساخت سریالی درباره ایشان آغاز شد. به گفته علی دارابی معاون استانهای صداوسیما، این مهم به معاونت سیما سپرده شده است. در اوایل امسال نیز خبرگزاری تسنیم، سیدمرتضی فاطمی را تهیهکننده این سریال معرفی کرد. فاطمی تنها تهیهکنندگی مجموعه «هوش سیاه 2» را در مقام تهیهکننده در کارنامه دارد. او فرزند سیدعباس فاطمی رئیس مرکز سیمای استانهای صداوسیماست و بیشتر به عنوان مجری برنامههایی چون «180 درجه» در شبکه افق و «اختیاریه» در شبکه 5 شناخته میشود. فاطمی تاکنون هیچ جزئیاتی درباره این سریال را رسانهای نکرده و آخرین اطلاعرسانی وی درباره این سریال، مربوط به سه ماه قبل است که ضمن اعلام پیگیری پروژه در مرحله تحقیقات، انتخاب کارگردان و معرفی هرگونه عوامل ساخت این سریال را تکذیب کرد و در عین حال، از مذاکره با بهترین عوامل خبر داد. در نهایت آن چه واضح است، این که یک سال از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی گذشته، هنوز نه تنها از کلید خوردن فیلم یا سریالی درباره زندگی این شهید شاخص تاریخ جمهوری اسلامی خبری نیست، بلکه به نظر میرسد این پروژه حتی به مرحله طرح فیلمنامه نیز نرسیده است.
چالشهای نمایش سردار
با همه آن چه گفته شد و ذکر این امر که در لزوم نمایش تصویر دراماتیک از شخصیت شاخصی چون شهید سلیمانی، تردیدی نیست، اما پرداختن به شخصیتهای واقعی، همواره پیچیدگیهای خود را دارد که چالشهایی را پیش روی سازندگان قرار میدهد. نخست آن که شمار نهادهای مرتبط با شخصیتهای شناخته شده زیاد است و هماهنگی گروه سازنده اثر نمایشی با همه این نهادها، امری دشوار است. از طرفی هزینه تولیدات نمایشی جنگی بالاست و در اقتصاد نحیف سینمای ایران، رقمی چشمگیر است که باید تأمین شود. از سوی دیگر گاه دست فیلم ساز در پرداختن به شخصیتهای شناختهشده، چندان باز نیست و ممکن است نمایش نکتهای خاکستری درباره زندگی سوژه اصلی یا اطرافیان وی که از لوازم مسلم یک درام است، با اعتراضاتی مواجه شود.
محسنینسب: برخی بودجه نامتعارف میخواهند
اما درباره چالشهای پیش روی سینمای ایران برای پرداختن به ابعاد عظیم شخصیت شهید سلیمانی، با محسن محسنی نسب تهیهکننده و کارگردان باسابقه سینما گفتوگو کردیم. وی درباره فیلم سازی با موضوع شخصیتهای مهم انقلاب و دفاع مقدس به خراسان گفت: «همه فیلمهایی که درباره شخصیتهای بزرگ انقلاب ساخته شدهاند، به نظر میرسد طوری هدایت شدهاند که به آن اشخاص حتی نزدیک هم نشدهاند. چرا باید درباره شهید چمران «چ» ساخته شود؟ تصویر نیرومندی که از شهید چمران وجود دارد، به کاراکتر منفعل «چ» تبدیل شده است. مشابه آن برای غلامرضا تختی اتفاق افتاده است که فیلم آن هیچ ربطی به یک قهرمان و الگو ندارد.» وی افزود: «اگر قرار باشد درباره شهید سلیمانی نیز فیلمهایی مشابه این آثار ساخته شود، خدا کند که ساخته نشود!» محسن محسنینسب در پایان با اشاره به پروژههای احتمالی درباره زندگی شهید سلیمانی اظهار کرد: «ساخت چنین فیلمی بودجه زیادی میخواهد، اما دولت بودجه فرهنگی مناسبی ندارد. برخی فیلم سازان منتظرند بودجه غیرمتعارفی برای ساخت فیلم ایشان بگیرند که امروز این بودجه وجود ندارد، ولی سال آینده احتمالا بودجه را خواهند گرفت و فیلم بدی نیز خواهند ساخت.»در پایان البته باید گفت که وسواس و مراقبت جدی در انتخاب و شروع پروژههای کلان سینمایی درباره سردار شهید سلیمانی ضروری است، چرا که تجربه فیلمهای انتقادبرانگیزی مانند «پایاننامه»، «طوفان شن»، «گامهای شیدایی» و... نشان داده اولینها از یک واقعه مهم میتواند در ادامه و دیده شدن ابعاد دیگری از موضوع موثر باشد. در صورتی که نخستین تجربه سینمایی درباره سردار سلیمانی موفق باشد، راه برای موفقیت آثار بعدی باز خواهد شد.