خواجه نصیرالدین طوسی دانشمند بزرگی بود که قرنها قبل زندگی میکرد و در ریاضی، نجوم، معماری و خیلی چیزهای دیگر دانش و مهارت زیادی داشت. جایگاه او در علم به قدری بالاست که به یاد او یک روز در تقویم به نام روز مهندس نامگذاری شده است. در ادامه داستانی درباره این شخصیت بزرگ و ماجرای تاسیس رصدخانهاش در مراغه میخوانیم:
خواجه نصیرالدین میخواست رصدخانهای برای بررسی وضعیت حرکت ستارهها تاسیس کند برای همین از هلاکوخان مغول که در آن زمان بر ایران حکمرانی میکرد کمک خواست. هلاکوخان به او گفت: «چرا باید این همه پول صرف رصدخانه کنیم. مگر پیشگوییهای نجومی به چه دردی میخورد که بخواهیم از وقوع آنها پیشگیری کنیم؟»
خواجه نصیر گفت: «اگر اجازه فرمایید من نشان خواهم داد که پیشگویی حوادث طبیعی چگونه میتواند مفید باشد.»
چند روزی گذشت و شبی مهمانی بزرگی در منزل هلاکوخان با حضور بزرگان شهر برگزار شد. خواجه نصیرالدین با هماهنگی از هلاکوخان به غلامش گفت تشت بزرگی را به صورت مخفیانه به پشتبام ببرد تا در فرصت مناسبی به حیاط پرت کند.
مهمانی پرشوری برگزار شد و همه سرگرم صحبت بودند که غلام به دستور خواجه تشت را از پشتبام به حیاط انداخت و صدای وحشتناکی پیچید. صدای به قدری وحشتناک بود که افراد هلاکوخان ناغافل شمشیر کشیدند. عده ای از اشراف شهر هم بدون آنکه بدانند ماجرا از چه قرار است فرار کردند. اما هلاکوخان میدانست صدای مهیب کار خواجه نصیرالدین بوده است.
خواجه به بزرگانی که ترسیده بودند و نظامیانی که شمشیر کشیده بودند اشاره کرد و رو به هلاکوخان گفت: «همانطور که دیدید فقط من و شما از این صدای مهیب نترسیدیم چون میدانستیم صدای چیست و منتظرش بودیم؛ اما کسانی که از این اتفاق خبری نداشتند بسیار ترسیدند. پس اگر در علم نجوم پیشرفت کنیم میتوانیم حوادث طبیعی را پیشبینی کنیم و از ترس مردم و تلفات جلوگیری کنیم.» هلاکوخان توسط خواجه نصیر پی به اهمیت نجوم برد و به خواجه نصیر برای تاسیس رصدخانه کمک کرد. رصدخانهای که با تلاش خواجه نصیر به بزرگ ترین مرکز تحقیقاتی ریاضی و نجوم زمان خودش تبدیل شد. راستی میدانستید غیر از خواجه نصیرالدین ما دانشمندان ایرانی دیگری داشتیم که در دنیای نجوم مشهور و موفق بودند؟