تغییر محاسبات دشمنان با مشارکت بالا
مشارکت پرشور در انتخابات، دولت آینده را برای دفاع از منافع ملی قوی تر می کند
نویسنده : جعفر یوسفی
سیاست و روابط پیچیده بینالمللی در جهان امروز منابع قدرت نظامهای سیاسی را از دو نوع نظامی و اقتصادی خارج کرده و نقش مردم را هم به یکی از مهمترین منابع قدرت تبدیل کرده است. مشارکت بیشتر مردم در امر سیاسی به ویژه انتخابات صرفنظر از جناحی که به آن رای داده میشود، منبع مهم قدرت نظام سیاسی برای اجرای برنامههای خود در سطح بینالمللی است. انتخابات یکی از مهمترین گذرهای مشروعیتبخش برای دولتهای دموکراتیک در جهان است. این اهمیت در جغرافیای خاورمیانه که بسیاری از کشورهای آن یا مفهومی با عنوان انتخابات ندارند یا در حال تمرین انتخابات دموکراتیک هستند، دو چندان میشود. پیچیدگی دنیای کنونی و روابط بین کشورها و دولتها تاثیر انتخابات و رویدادهای داخلی یک سرزمین را بر این روابط افزایش داده و به همین دلیل است که انتخابات بر دیپلماسی حکومتها تاثیرات غیرقابل انکار دارد. تحلیل گران مسائل سیاسی و استادان علوم سیاسی و روابط بین الملل معتقدند نظام ها و رژِیم های سیاسی که فاقد پشتوانه و همراهی مردمی باشند در پهنه بین المللی از وجاهت کمتر و در نتیجه آسیب پذیری بیشتر برخوردارند. نمونه آن را در رفتار مسئولان آمریکایی با دولت سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس بارها مشاهده کردیم. این کشورها به دلیل برخوردارنبودن از پشتوانه مردمی و حاکم نبودن جمهوریت و دموکراسی در نظام سیاسی خود، نه تنها قدرتی در عرصه بین المللی ندارند بلکه با الفاظی همچون گاو شیرده توسط هم پیمانان خود تحقیر میشوند و اندک توجهی هم که به آن ها می شود فقط به خاطر در اختیار داشتن ابزارهای فیزیکی یا منابع طبیعی همچون نفت است. در واقع میتوان حضور مردم را مثل سلاح نظامی و توان اقتصادی به عنوان مهمترین مولفه قدرت برای یک کشور دانست. انتخابات در ایران به همین دلیل برای سیاستمداران کشورهای دیگر بسیار مهم است و به همین دلیل اکنون شاهد تعویق رفتار اکثر کشورهای اطراف و فضای بین الملل در زمینه ایران هستیم زیرا آنان منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران هستند.
نمونه های تقویت دموکراسی و تاثیر آن بر دیپلماسی را بارها در جمهوری اسلامی مشاهده کردیم. گفتمان و ایده حکمرانی مرحوم هاشمی رفسنجانی در دولت سازندگی تقویت دیپلماسی و ارتباط با جهان برای رهیدن ازحجم ویرانیهای جنگ بود که بدون حضور مردم این ایده تحقق ناپذیر بود. مردم در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با میزان مشارکت ۶۴ درصد آیت ا...هاشمی را به عنوان رئیسجمهوری انتخاب کردند تا بتواند برنامه سازندگی خود را با تکیه بر توان داخلی و دیپلماسی خارج به اتمام برساند.
نقطه عطف در انتخابات ایران اما در سال ۷۶ رقم خورد و در حالی که تصور بسیاری دلسردی مردم از نظام بود. جهان باید ایستادن مردم در پای نظام را مشاهده میکرد که در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این فرصت را یافت. ۲۰ میلیون رای ریخته شده به نفع رئیس دولت اصلاحات و مشارکت ۸۴ درصدی در انتخابات، شگفتی ساز شد. به پشتوانه این رای مردمی خاتمی راه گفتوگو با جهان را در پیش گرفت. در بسیاری از مجامع جهانی حاضر شد و سخنانش به نمایندگی از مردم ایران در دنیا شنیده شد. بسیاری از سوء تفاهمات ایجاد شده در روابط خارجی ایران کمرنگتر شد و صلحطلبی ایرانیان بیشتر مورد توجه قرار گرفت. حمله عجیب اسامه بنلادن به برجهای دوقلو در شهریور سال ۸۰ میتوانست با وجود دیوانهبازی های «جرج بوش» آغازگر جنگ تازهای برای ایران باشد اما دولت دوم اصلاحات به پشتوانه ۲۱ میلیون رای مردم و درایت رهبر انقلاب توانست از این مرحله که حتی خطر جنگ و درگیری درآن وجود داشت بگذرد . در مقابل هر زمانی که دموکراسی در کشور تضعیف شد نه تنهابه امنیت ایران خدشه وارد شد بلکه اجماع جهانی علیه ایران سهل الوصول تر شد مثل سال 88 که مشارکت فوق العاده مردم تمام دنیا را انگشت به دهان گذاشته بود اما تضعیف رای مردم توسط عدهای که به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند باعث شد دشمنان ایران احساس کنند دولت تشکیل شده از پشتوانه رای مردمی خوبی برخوردار نیست و تحریم ها را بین سال های 89 تا 92 به شدت افزایش دادند.وقتی به طور اجمالی چهاردهه انتخابات و روابط بینالمللی جمهوری اسلامی ایران را مرور میکنیم به رابطه مستقیم دموکراسی و دیپلماسی بیش از پیش پی میبریم. اما انتخابات 1400 بعد از حوادث سختی که در 4 سال اخیر پشت سر گذاشتیم در تاریخ آینده این کشور از نقاط و گردنههای حساس نامگذاری خواهد شد. البته اگر بدانیم که تلاش برای تغییر رژیم جمهوری اسلامی بسیار شدیدتر از همیشه از سوی دشمنان این مرز و بوم و با شیوه های متنوع در حال پیگیری و برای آینده این سرزمین نقشههای شومی در حال طراحی است. به ویژه درچند سال گذشته که بعد از حضور ترامپ در کاخ سفید آمریکا به اجرای دیپلماسی نیابتی اسرائیل و عربستان تخاصم و دشمنی علیه ملت ایران را به میزان قابل ملاحظه ای تشدید کرد. ترامپ از همان ابتدای تبلیغات انتخاباتی برجام را بدترین توافق برای آمریکا خواند و سرانجام از این توافق بین المللی خارج شد. بعد از آن نه تنها تحریمهای یک جانبه ای را که با برجام تعلیق شده بود اعاده کرد با اجرای سیاست ناگزیرسازی کشورها و شرکتهای مختلف جهان را از هرگونه داد و ستد با ایران منع کرد. شرکتها و کشورهای بزرگ هم به واسطه حجم مراودات تجاری که با آمریکا داشتند و ترس از تنبیه آمریکا عطای همکاری با ایران را به لقای آن بخشیدند. در واقع هدف سیاست فشار حداکثری علیه ایران جدا کردن دولت از ملت طراحی و عملیاتی شده و هر گاه نشانههایی از نارضایتی مردم از شرایط کشور مشاهده کردند به صرافت افتادند که سیاست فشار حداکثری در حال جواب دادن است. با رفتن ترامپ از کاخ سفید اما اگر چه شکل و ظاهر این فشار تغییر کرده است و شاید بتوان گفت مقابله با آن نیز پیچیده تر شده است .اکنون ما شاهد رویکرد همگرایی جهانی آمریکا برای مقابله با رقبا و مخالفان خود هستیم همان طور که بایدن در اجلاس چند روز قبل گروه 7 توانست برنامه مقابله با چین را کلید بزند تردیدی وجود ندارد اگر نشانه ای از ضعف از داخل ایران مشاهده کند به طمع می افتد و بر فشارها برای گرفتن امتیاز از کشورمان خواهد افزود.بنابراین انتخابات پیش رو فقط انتخاب یک رئیس دولت نیست بلکه تا حد زیادی تعیین کننده جایگاه و خط سیر کشور در نظام بین الملل در سال های آینده خواهد بود .