مشاهیر خراساننویس
روزنامه خراسان، قدیمیترین روزنامه محلی همچنان فعال در ایران است؛ آن هم در منطقهای که باید آن را در زمره نواحی پرظرفیت برای پرورش شخصیتهای علمی، ادبی و سیاسی دانست. بدیهی است که در چنین شرایطی، میتوان ردپای بسیاری از بزرگان را در روزنامه خراسان یافت؛ بزرگانی که هرچند بیشترشان به رحمت خدا رفتهاند اما نام وزین آنها در تاریخ روزنامه خراسان به یادگار ماندهاست. از میان این جمع پرشمار، به تعدادیاندک برای معرفی به شما خوبان بسنده کردهایم.
سیدحسین اردبیلی
متولد سال 1258ش در اردبیل، مشهور به «ادیب اردبیلی». وی از مشروطهخواهان معروف شهر مشهد بود. سیدحسین اردبیلی، در اسفند سال 1287، اولین شماره روزنامه خراسان را به صورت مخفی منتشر کرد و آن را تا انتشار شماره 24 ادامه داد. وی را نویسنده بسیاری از مقالات سیاسی روزنامه خراسان در دوره مشروطه میدانند. مرحوم اردبیلی در 29 سالگی دست به انتشار روزنامه خراسان زد. او بعدها، به عنوان نماینده مردم مشهد در دوره دوم مجلس شورای ملی برگزیده و راهی تهران شد. سیدحسین اردبیلی در تهران، ابتدا سردبیری روزنامه «ستاره» و سپس، روزنامه رسمی دولت، با عنوان «ایران» را برعهده گرفت. ادیب اردبیلی در سال 1297ش درگذشت.
ملکالشعرای بهار
متولد 18 آذر سال 1265در محله چهنوی مشهد. فرزند مرحوم ملکالشعرا صبوری و جانشین او در سِمَت ملکالشعرایی آستانقدس رضوی بود. محمدتقی بهار را باید سیاسیترین شاعر تاریخ معاصر ایران بدانیم. او بعد از انتشار مخفیانه روزنامه خراسان، در 22 سالگی به تحریریه این روزنامه پیوست و چنانکه خودش در مقدمه کتاب «تاریخ مختصر احزاب» مینویسد، نخستین اشعار سیاسی خود را در این روزنامه انتشار داد. ظاهراً بهار تا شماره 24 روزنامه خراسان با آن همراهی و سپس روزنامه «بهار» را راهاندازی کرد. وی بعد از آنکه تحت تعقیب مأموران روسیه تزاری در مشهد قرار گرفت، به تهران رفت و در آنجا نیز به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورد. بهار در سال 1330ش دار فانی را وداع گفت.
استاد محمدتقی شریعتی
متولد سال 1286ش در مزینان، الهیدان، مفسر قرآن و نویسنده برجسته معاصر. استاد شریعتی به صورت بسیار محدود و پراکنده، مقالاتی را در روزنامه خراسان، تا قبل از کودتای 28 مرداد 1332 منتشر کرد؛ نوشتههایی که عموماً فاقد نام بودند. شریعتی به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته دینی و سیاسی مشهد، بعد از پیروزی انقلاب نیز، مطالبی را در روزنامه خراسان منتشر میکرد. این مطالب، عموماً در قالب نقدهای سیاسی، مقالات معرفتی و اطلاعیههای فرهنگی و اجتماعی بود. آن مرحوم که به «سقراط خراسان» نیز شهرت داشت در 31 فروردین سال 1366، در 80 سالگی، دارفانی را وداع گفت و در حرم رضوی به خاک سپرده شد.
حسن عمید
متولد 1289ش در مشهد؛ نویسنده، فرهنگنویس و روزنامهنگار نامدار معاصر. وی نخستین سردبیر روزنامه خراسان در دوره جدید انتشار آن و نیز، نویسنده مقالات ادبی و اجتماعی متعدد در روزنامه بود. مرحوم عمید پیش از فعالیت در روزنامه خراسان، در انتشار سالنامههای خراسان مشارکت داشت؛ این سالنامهها از سوی چاپخانه خراسان که فعالیتش را از دهه 1290ش آغاز کردهبود، منتشر میشد و حاوی اطلاعات عمومی و آمار سالانه بود. حسن عمید بعدها به تهران رفت و فعالیت خود را در عرصه فرهنگنامهنویسی پی گرفت که نتیجه آن، انتشار فرهنگ فارسی عمید بود. او در 19 شهریور سال 1358، پس از یک دوره بیماری، دار فانی را وداع گفت.
دکتر علی شریعتی
متولد آذر سال 1312 در مشهد؛ نویسنده و متفکر نامآشنای معاصر. وی نخستین فعالیتهای خود را در روزنامه خراسان، در سال 1333 آغاز کرد؛ در آن زمان، هنوز به دانشگاه راه نیافته بود. در ابتدای کار، مقالات وی، به عنوان مقالات وارده و با نام منتشر میشد اما بعدها که در تحریریه روزنامه خراسان با سِمَت نویسنده حضور یافت، بیشتر نوشتههایش، بدون نام منتشر میشد. مرحوم دکتر شریعتی به سرعت نگارش متن و آماده کردن سریع مطالب پرمغز شهره بود. گاه پیش میآمد که کنار حروفچین روزنامه میایستاد و مطالب را همانجا مینوشت تا وی حروفچینی کند. دکتر شریعتی در 29 خرداد سال 1356 در شهر ساوت همپتون انگلیس درگذشت و پیکرش در جوار حرم حضرت زینب(س) به خاک سپرده شد.
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
متولد 19 مهر سال 1318 در کدکن؛ استاد نامدار ادبیات فارسی و شاعر برجسته دوران معاصر. وی نخستینبار در دهه 1330 با نگارش مقالات ادبی، به فعالیت در روزنامه خراسان پرداخت. استاد شفیعی کدکنی، مقالات خود را با نام مستعار م.سرشک که تخلص شعری وی بود، در روزنامه چاپ میکرد. افزون بر مقالاتی که برخی از آنها مرتبط با مسائل روز فضای ادبی جامعه بود، وی برخی از اشعار خود را هم در روزنامه خراسان منتشر کردهاست. ظاهراً همکاری وی با روزنامه، تا زمان اتمام دوره لیسانس در دانشگاه مشهد ادامه داشته است. استاد شفیعی کدکنی افزون بر دانشگاه، در درسهای بزرگان حوزه، مانند ادیب نیشابوری نیز شرکت میکرد و با محافل ادبی خراسان، ارتباطات گستردهای داشت.