وحدت چشمانتظارش بود و
آن مرد آمد
نویسنده : سیدصادق غفوریان
اگر لقب «شهید وحدت» به او دادند حقش بود، منادی وحدت و همبستگی در سیستان و بلوچستان هم به او لقب دادندو اگر «بارانی درازهی»از سران طوایف او را یک برادر دلسوز مردم سیستان و بلوچستان نامید حتما با تمام وجودش این واقعیت و حقیقت رادریافته بود و همه دیدند که مردم سیستان و بلوچستان برای او اشک ریختند... او نورعلی شوشتری است سردار سال های دفاع مقدس و منادی وحدت پس از دوران دفاع. هم او که رهبر معظم انقلاب شخصیت او را مظهر ارزش های انقلاب دانستند. چند روایت درباره این منادی و شهید وحدت را با هم مرور می کنیم.
شوشتری منادی وحدت و همبستگی در سیستان و بلوچستان بود
سردارسیدکاظم حسینی فر از هم رزمان شهید شوشتری می گوید: دوران خدمت در زاهدان و شرق کشور را شیرین تر از خدمت در کردستان و جبهه های جنوب می دانست. شهید شوشتری منادی وحدت و همبستگی در سیستان و بلوچستان بود و از این رو شهید وحدت لقب گرفت. روزی که خبر شهادت او را دادند با سردار منصوری به زاهدان رفتیم و در مراسم تشییع او در زاهدان، شاهد گریه کردن سران قبایل و طوایف و مردمی بودیم که شاید برای بستگان درجه یک خود این طور گریه نکرده بودند. ریش سفیدان بلند بلند گریه می کردند و می گفتند: نورعلی ناجی ما بود و حیف که انسان والا و بزرگی را از دست دادیم، او ما را از محرومیت ها بیرون کشید. آری شهید شوشتری با خون خود نظام را در منطقه محروم و مرزی جنوب سیستان وبلوچستان تثبیت کرد و با ایثارگری او و شهادتش در شهرستان سرباز منطقه روی آرامش به خود دید و این امنیت در منطقه به بهای خون او دائمی و پایدار شد.
برادر دلسوز مردم سیستان و بلوچستان
بارانی درازهی از سران طوایف منطقه سراوان در سیستان و بلوچستان درباره شهید شوشتری و اقداماتش در اعتلای کلمه وحدت و همبستگی حرف های زیادی برای گفتن دارد. روایت او چنین است: شهید شوشتری ارتباط خیلی خوب و صمیمی با مردم داشت و طوری بودکه مردم فکر می کردند سردار را چند سال قبل دیده اند یا سردار چند سال قبل این ها را دیده است و با آنان آشنا است. آن چنان عاطفه ای در رفتارش حاکم بود که مردم را خیلی دوست داشت. او به بسیاری از روستاها رفته بود. مردم از حضور وی اظهار خوشحالی می کردند.باور کنید وقتی سردار شهید شد هیچ خانواده ای در استان سیستان و بلوچستان نبود که داغدار نباشد و همه فکر می کردند که بزرگ خانواده شان را از دست داده اند؛ این چنین با سردار انس گرفته بودند.یکی از کارهای ارزشمند شهید این بود که طوایف شیعه و سنی را با هم در جلسات دعوت می کرد و این بهترین هنر ایشان بود که قبلا این کار انجام نمی شد. سفری که به تهران، برای سران طوایف تنظیم شده بود، شامل حال همه طوایف شیعه و سنی بود که این کار بسیار ارزشمندی بود و خیلی قلب ها را به هم نزدیک کرده بود. مردم پس از شهادت وی داغدار شدند. مردم این منطقه خودشان را مدیون می دانستند و هر کسی در این فکر بود که چطور بتواند تقاص خون سردار را از این ملحدها بگیرد. اکثر مردم که به عکس شهید شوشتری دسترسی داشتند، عکس کوچکش را در جیبشان گذاشتند یا عکسش را در خانه هایشان گذاشتند... من حقیقتا نمی توانم آن خوبی ها و آن صفات نیک و ارزشمند سردار شوشتری را بیان کنم و این توان را ندارم. محبت سردار در قلب مردم کاشته شده است. شما اگر هر کجای این استان، هر روستایش، هر شهرش بروید، سردار شوشتری را یک امید می دانستند، سردار شوشتری را بچه ها عین پدرشان دوست داشتند وکسانی که سنی ازآن ها گذشته بود وی را به عنوان یک برادر دلسوز می دانستند. او در قلب مردم جای گرفته بود.اما همیشه به یاد دارم در جلسه ای که سردار شوشتری با سران طوایف استان داشت،گفت که ازخداوند می خواهم اگر من را لایق شهادت بداند و اگر شهادتم باعث ایجاد امنیت و آرامش این خطه از سرزمین اسلامی شود، تن ناقابلم در این راه تکه تکه شود که حقا به ندای سردار لبیک گفته شد.همچنین به یاد دارم در رزمایشی در منطقه "بم پشت" در نقطه صفر مرزی، سردار با دوربین از منطقه بازدید می کرد و همان جا گفت ما این قدر اقتدار و قدرت داریم که اگر کسی دستش به طرف مردم ما برای خرابکاری دراز شود ما دستش را قطع می کنیم.
همان که چشم به راهش بودند
سردار علیرضا عظیمی جاهد از فرماندهان وقت سپاه در سیستان و بلوچستان نیز به این نکته اشاره می کندکه شوشتری همان گمشده مردم سیستان و بلوچستان بود:«شهید شوشتری همان کسی بود که سال ها مردم منطقه چشم به راهش بودند؛ یک شخصیت پرجاذبه و قوی که دردکشیده و دردمند باشد؛ البته فرماندهی سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح هم به خوبی از وی حمایت می کرد. طی چندماه پایانی عمر، آن اندازه که در کنار مردم بلوچ وقت خود را می گذراند، در کنار خانواده اش نبود! حتی برای خانواده افراد معدوم نیز کار می کرد و می گفت که اگر کسی اعدام شده است، خانواده او چه گناهی کرده اند؟»
هنوز تاثیر حضورش را در منطقه احساس می کنیم
سردار مجتبی غفوری پور فرمانده لشکر5 نصر نیز از تجربیاتش می گوید: خون شهید شوشتری آن قدر پاک بود که امنیت را به مردم سیستان و بلوچستان هدیه کرد و همه ما وامدار خون او هستیم. فکر نمی کنم که این منطقه در سال های اخیر چنین خادمی را دیده بود. حضور این شهید آن قدر تاثیر گذار بود که با گذشت مدت ها از شهادت او، هنوز تاثیر حضورش را در منطقه احساس می کنیم. در سال های اخیر که در منطقه سیستان و بلوچستان حضور داشته ام، به مکان هایی که سردار شوشتری در گذشته به آن ها سر زده بود مراجعه کرده ام. مکان هایی که شاید هیچ یک از مسئولان هم تا به حال به آن جا پا نگذاشته باشند. اما حضور سردار شوشتری در این مناطق نهال محبتی کاشته است که هنوز می توان آثار آن را مشاهده کرد، نهالی که روز به روز در حال رشد است و پیامدهای خود را در منطقه نشان می دهد. شهید شوشتری در قلب مردم سیستان و بلوچستان جای داشت. من سال ها در این منطقه حضور داشته ام و می دانم که معمولا آن ها در از دست دادن عزیزانشان عادت به شیون و زاری ندارند اما در زمان شهادت سردار شوشتری به چشم خود دیدم که همه آن ها چه پیر و چه جوان در غم او می گریستند و از این که او را از دست داده اند اندوهگین بودند.
خار چشم دشمنان بود
و سردار سرلشکر جعفری فرمانده سپاه نیز «شهید وحدت» را چنین توصیف کرده است: وجود این شهید عزیز در خطه پرحادثه سیستان و بلوچستان که همواره مطمح نظر شیطنت و توطئه مزدوران سرسپرده و قسم خورده استکبار بوده است حقیقتاً مایه برکت، خدمت، امنیت، وحدت و اقتدار بود و به همین دلیل نیز خار چشم آنان بود. تنها کسانی که به عمق توطئه های آمریکا و صهیونیسم آگاه بوده و در استانی هم مرز با دو کشور افغانستان و پاکستان که لانه ماموران آمریکایی است کارکرده باشند، می توانند به ارزش حضور آن شهید بزرگوار و بزرگی خدمات جاودانه اش در آن جا پی ببرند.(ازپیام سردار جعفری به مناسبت اولین سالگردشهید شوشتری)