گزارش میدانی خراسان از سواحل «مکران» و منطقه دوم دریایی ولایت
تعداد بازدید : 0
گنج های فراموش شده یک ساحل سحرانگیز
«این ساحل عظیم و طولانی بسیار حساسی که ما در دریای عمان داریم درواقع یک گنج است و باید این اعتراف را بکنیم که این را کشف نکرده بودیم. دریای عمان، ساحل دریای عمان و حضور در دریای عمان یک گنج و یک ذخیره است که به این ثروت عظیمی که ما در دریای عمان داریم توجه نکردیم. دریای عمان عقبه اساسی و تعیین کننده سرنوشت خلیج فارس است.» این سخنان فرماندهی معظم کل قوا در جمع فرماندهان ارتش در آذر ماه 1387 جان مایه و موتورمحرکی شد برای یک تحول انقلاب گونه در سواحلی که با وجود مسافت بیش از 600کیلومتر و شاخص های بکر و ارزشمند، در طول تاریخ این کشور فراموش شده و در عمل بهره ای برای مردم ما نداشته است، ضمن این که این فراموشی طولانی باعث محرومیت ها و عقب ماندگی های زیادی در منطقه نیز شده است. در پی این رهنمود و تدبیر ارزشمند و نیز تاکید معظم له به حضور نیروی دریایی در این بخش از ساحل و دریای جمهوری اسلامی و همزمان با تقسیم ماموریت نیروهای دریایی ارتش و سپاه در خلیج فارس و دریای عمان و دریاهای آزاد، انتقال منطقه دوم دریایی ارتش از بندر بوشهر به بندر جاسک نیز آغاز شد وهمین موضوع سر آغاز رشد و شکوفایی در منطقه ای شد که با وجود دسترسی به منابع عظیم دریاهای آزاد به محرومیت معروف بود. در ادامه سفر به مناطق دریایی نیروی دریایی ارتش، در روز سوم سفر به جنوب از سواحل دریای عمان یا همان سواحل مکران حدفاصل 350کیلو متری میان بندرعباس تا بندر جاسک بازدیدی داشتیم.مکران کجاست؟
مَکران، مُکران یا مکوران، به لحاظ تاریخی سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان است که در طول خلیج عمان از رأس الکوه در غرب جاسک تا لاس بلا در جنوب غربی ایالت بلوچستان پاکستان گسترده است. مکران تقریباً تمام بلوچستان ایران و پاکستان و بخشی از استان هرمزگان فعلی را شامل می شده است.
روز دوشنبه پنجم آبان ماه سفر زمینی ما در طول ساحل دریای عمان از بندر عباس به سمت بندر جاسک آغاز شد. مسیری که حدود 350کیلومتر است و شهر میناب و بندر سیریک شهرهای آن به شمار می روند.
رویاهای روی زمین مانده در مکران
ممکن است نگرش بسیاری از مردم ما از سواحل دریا، دریای خزر و شلوغی ها و توسعه سواحل آن باشد اما در ساحل دریای عمان اصلا از آن پیش زمینه فکری خبری نیست و برخلاف ساحل خزر که کمتر قسمتی خلوت یا به دور از خانه و انسان است، در این دریا کیلومترها بکر و دست نخورده باقی مانده و تنها حسرت به جا گذاشته است که چگونه این دریا و ساحل به واقع زیبا و اقیانوسی، بی توجه رها شده است.
به نظر می رسد همان گونه که معاون مهندسی نیروی دریایی امیر جعفری در تهران به ما گفته بود جاده کم عرض و خطرناک مسیر به خوبی بهسازی و تعریض شده و با خط کشی و تابلوهای استاندارد، عبور و مرور خوبی را شاهد بودیم به گونه ای که بارها تریلی های بزرگ ترانزیت و اتوبوس های مسافری از کنار ما به راحتی گذر کردند.
این در حالی است که اهالی محلی می گفتند تا چند سال قبل کمتر خودرویی از این جاده که عرض آن کمتر از عبور دو خودرو در کنار هم بود عبور می کرد البته هنوز یک مشکل قدیمی باقی است و آن هم عبور گاه و بی گاه شترانی است که برای چرا در دشت های اطراف پراکنده هستند و عبورشان از جاده خطر آفرین است. هم برای خودشان هم برای انسان ها چرا که حداقل در مسیر ما چندین لاشه شتر دیده شد که گویا در برخورد با خودرو به این حال و روز افتاده بودند.
جنگل های زیبا در سواحل مکران
از بندر عباس که خارج می شوی در ۲طرف جاده تا کیلومترها جنگلهای زیبایی به چشم می خورد که دیدن شان در این منطقه خشک عجیب به نظر می رسد. جنگل های سرسبزی از گیاهان بیابان زی از جمله درخت های گز که چتر سبز خود را روی زمین خشک منطقه گسترده اند. پس از طی مسیری یک ساعته و در فاصله 85 کیلومتری بندر عباس شهرستان بزرگ میناب واقع شده است که وجود فرمانداری ویژه در آن نشان از اهمیت و گسترش آن دارد. در این شهر جنگل های «حرا»ی زیبایی دیده می شود که از جمله جاذبه های گردشگری آن به شمار می رود اما میناب شهرت کشوری و جهانی خود را مرهون خرماهای خوب و ممتازی است که از دسترنج نخل داران منطقه حاصل می شود. به نظر می رسد افزایش کارخانه های بازفرآوری و بسته بندی مدرن خرما در این منطقه از نیازهای اصلی است که می تواند ثروت و ارز فراوانی را وارد کند و نرخ بیکاری را تا حد زیادی کاهش دهد. از میناب تا ده ها کیلومتر، جاده از کناره ساحل دور است و تنها در افق می توانی پرنده های زیبای دریایی را ببینی که بالای دریا مترصد شکار ماهی هستند.
شاید یکی از دلایل دیده نشدن درست ساحل در طرح های گردشگری و توسعه ای، همین دوری بیش از حد جاده از ساحل باشد و این درست عکس آن چیزی است که در بیشتر نقاط ساحل دریای خزر قابل مشاهده است. کوه ها و تپه های آهکی و رسوبی اطراف جاده که پس از میلیون ها سال زیر آب بودن خارج شده اند نیز از جاذبه های بصری عبور از این مسیر بود.
این کوه های به اصطلاح مریخی با رنگ های جذاب و گوناگون زیبایی به جاده داده و حتی در برخی موارد فرسایش مجسمه های خاکی زیبایی خاصی پدید آورده بود که گذر از این جاده کفی و خشک را قابل تحمل تر می کرد، کلوت های زیبایی که یادآور کلوت های دشت لوت ایران است و همچون تابلوهای نقاشی در یک طرف جاده بیننده را مسحور خود می کند. اما چه سود که همه این زیبایی ها در پس پرده غفلت تاریخی ما ناشناخته باقی مانده اند.
سادگی و آرامش در بندر سیریک
پس از میناب مهم ترین شهری که در این جاده وجود دارد بندر سیریک است. امیردریادار جعفری در مصاحبه خود به ما گفته بود که در حال خرید برای احداث زمین در این منطقه و ایجاد پایگاه دریایی هستیم. در شهر کوچک سیریک بیش از همه سادگی موج می زند البته هوا به ظهر نزدیک و گرما افزایش یافته بود اما هنوز بودند افرادی که در خیابان ها فعالیت داشتند. یکسره به سمت ایستگاه دریایی نیروی دریایی شهید اعتباریان رفتیم.
این ایستگاه دریایی در ساحل دریای عمان واقع شده است در کنار ایستگاه دریایی ساحلی بکر یافتیم که مرغان دریایی به همراه سایر پرنده های زیبای مهاجر زندگی می کردند و البته چون پای انسان های زیادی به آنجا باز نشده بود از این آرامش لذت می بردند. بازارچه مرزی جدیدی نیز در این بندر در حال ساخت است که به نظر می رسد در کنار بازارچه قدیمی می تواند در رشد اقتصادی منطقه تاثیرگذار باشد. یکی از اهالی سیریک که از مغازه داران اهل سیریک بود حضور نیروی دریایی در کل منطقه را مثبت می داند و می گوید: خیلی خوب است اگر نیروی دریایی در سیریک هم پایگاه بزرگ تری بسازد زیرا حضور این نیروها در شهر رونق اقتصادی به همراه می آورد همان گونه که در جاسک این طور بوده است. در حال نزدیک شدن به بندر جاسک بودیم که زمینی بزرگ که از یک طرف جاده از طرفی تپه های رسوبی و از سمتی دریا آن را احاطه می کرد نظرمان را جلب کرد. جلوتر روی تابلویی زردرنگ و نسبتا تازه این زمین را محل برپایی پایانه نفت و گاز بندر جاسک معرفی کرده بودند و نشان می داد که این همان طرح بزرگی است که دکتر روحانی رییس جمهور کشورمان در سفر سال قبل خود به هرمزگان از آن سخن گفت که پس از تبدیل جاسک به منطقه آزاد می تواند تحول شگرفی در اقتصاد سواحل مکران پدید آورد.
پس از 4ساعت سرانجام به بندر جاسک رسیدیم و به سمت قرارگاه منطقه دوم دریایی ولایت رفتیم. این جا هم همچون بسیاری از مناطقی که نیروی دریایی وجود دارد، میدانی که ماکت ناوشکن جماران در وسطش به چشم می خورد رعایت شده بود و ما پس از دیدن ماکت جماران به درون قرارگاه رفتیم. هرچند باز هم برای هماهنگی های مورد نیاز ساعتی منتظر شدیم اما سرانجام وارد شدیم و با میزبانی بسیار خوب کارکنان منطقه دوم دریایی مواجه شدیم و قرار شد پس از بازدید از طرح های منطقه، برای مصاحبه با امیر غلامرضا شیرانی فرمانده منطقه دوم ولایت آماده شویم.
رهبر انقلاب درجایی فرموده بودند «سواحل جنوب شرقی که در اختیار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است، مناطق بسیار مهمی است و ظرفیت های بسیار خوبی برای پیشرفت دارد.» ما در منطقه دوم و اسکله بندر جاسک به خوبی این ظرفیت ها و البته پیشرفت های انجام شده را دیدم. در ابتدای بازدید به فرودگاه شهدای هفتم آذر منطقه دوم ولایت رفتیم. فرودگاهی جمع و جور که در گذشته های دور از آن فقط استفاده نظامی می شد و اکنون با تدبیر فرماندهی نیرو و منطقه دوم، پذیرای مسافران غیر نظامی نیز هست. اگرچه فرودگاهی کوچک به نظر می رسد اما تجهیزات پیشرفته راداری در برج مراقبت، گیت های کنترل و نقاله بار و مانیتورهای مختلف نشان می دهد که آمادگی خوبی برای حمل و نقل مسافر و بار دارد که البته با توسعه باند فرودگاهی که در دست انجام است می توان امیدوار بود تا آینده ای نه چندان دور بتواند پذیرای نشست و برخاست هواپیماهای ۱۰۰ نفره نیز باشد زیرا وجود راه های ارتباطی مناسب از جمله فرودگاه با توجه به طرح های توسعه ای در بندر جاسک از الزامات به شمار می روند. حتی امیر شیرانی فرمانده منطقه به ما گفت که 2 شرکت هوایی خارجی درخواست برقراری پرواز کرده اند که در نوع خود جالب و امیدوارکننده است.
در کنار برج مراقبت فلزی فرودگاه که موقتی به نظر می رسد، برج مراقبت سیمانی نیز در حال ساخت است و جاده ای نیز وجود دارد تا مردم عادی بدون ورود به منطقه نظامی به فرودگاه رفت و آمد داشته باشند.
همچنین در بخش دیگری از این منطقه شاهد ساخت و ساز منازل سازمانی بودیم که گویای توسعه منطقه در آینده و اسکان مناسب تر کارکنان است. در این بخش ساخت مسجد و سوله های ورزشی نیز در نظر گرفته شده است که پیشرفت فیزیکی داشتند. مدرسه های نوساز دخترانه و پسرانه، محلهای بازی کودکان، مسجد زیبای غدیر، سالن همایش مناسب، آتلیه عکاسی، کافی نت و بانک از جمله اماکنی است که در این منطقه دریایی دیده می شود و نشان از این دارد که همه امکانات یک شهر در آن لحاظ شده است. همچنین وجود مراکز روان شناسی برای خانواده های کارکنان از اقدامات جالبی بود که برای کمک به روحیه افراد حاضر در این منطقه ایجاد شده است.
پس از بازدید یک ساعته از منطقه دوم دریایی، به سمت بندر جاسک و اسکله نیروی دریایی در این بندر رفتیم. شهر به لحاظ آبادانی تا نقطه مطلوب کار زیادی دارد اما گفت وگو با افراد محلی نشان می دهد که حضور نیروی دریایی در وهله نخست تاثیر بسزایی بر امنیت منطقه داشته است . از طرفی ایجاد جاده، تاسیس دانشگاه ، ورود پول و ثروت از سوی نیروی دریایی و کارکنان ساکن در منطقه دوم به جاسک، توسعه بندر و ساخت موج شکن و حوضچه های دریایی و. .. توانسته است رضایت مندی بالایی را از حضور نیروی دریایی فراهم کند و تا حدودی تدبیر رهبری را مبنی براین که منطقه مهم و راهبردی جنوب شرق تحت تاثیر قرار گرفته و آباد شود نشان می دهد. در اسکله نیروی دریایی تعدادی زیر دریایی غدیر از کلاس زیردریایی های سبک نیروی دریایی ارتش به چشم می خورد. همچنین ناوچه موشک انداز کلاس پیکان به نام خدنگ و ناوچه موشک انداز نور نیز در این اسکله پهلو گرفته بودند و ناوچه موشک انداز خنجر نیز در حال ماموریت در دریا بود.
پس از آن برای بازدید از موج شکن بزرگ در حال ساخت بندر جاسک به آنجا رفتیم. این موج شکن نیز در نوع خود کم نظیر است و حجم سنگ ریزی بالایی در دریا دارد و با ساخت آن شناورهای نظامی و غیر نظامی بزرگ تری توانایی پهلوگیری در بندر جاسک را خواهند داشت. پایان بخش سفر یک روزه ما گفت و گو با امیر غلامرضا شیرانی فرمانده منطقه دوم دریای ولایت بود که با بزرگواری در حالی که به تازگی از ماموریت بازگشته و سرما هم خورده بود به محل اسکان ما آمد و مصاحبه همان جا انجام شد.
آن شب مصادف با شب سوم محرم بود و توفیقی شد تا در کنار سربازان و افسران و ساکنان منطقه دوم دریایی در مسجد غدیر این منطقه عزاداری کنیم.
عزا داری برای امام حسین (ع) جایی در سواحل جنوبی کشور به همراه کسانی که ساعت ها دور از خانواده خود در شرایط سخت آب و هوایی برای امنیت مرزهای آبی ایران خم به ابرو نمی آورند اما وقتی عزای حسین(ع) باشد، مگر می شود جلوی اشک ها را گرفت؟