خواف، گم شده در اعصار تاریخی
راهنمای سفر به پویاترین اثر باستانی شرق کشور
سمیه محمدنیا حنایی
روزنامهنگار
گام برداشتن در مکان هایی که گاهی چند صد سال از عمر آن ها می گذرد برای بسیاری حس خیلی جالبی دارد، اصلا انگار همین که نگاهی به قدمت این آثار می کنی و خودت را ذره ای از میان صدها هزار ذره که روزی در میان این دیوار ها قدم زده اند و زندگی کردند می انگاری، دنیایت با تمام مشکلات به ظاهر بزرگ و لاینحلش رنگ می بازد. دیگر از عظمت سختی هایی که فکر می کنی خانمان براندازند چیزی نمی ماند. اگر از آن دسته از افراد هستید که با هر مشکلی دنیا را به سر رسیده تصور می کنید به شما پیشنهاد می دهم گردشگری تاریخ محور را در برنامه تان قرار دهید. شاید فکر کنید تمام مکان های تاریخی ایران در شهرهای مرکزی مانند اصفهان و شیراز قرار دارد و برای رفتن به آنجاها و غرق در گذشت زمان شدن، باید یک هفته ای را از کار و زندگی بزنید و با این مخارج کمر شکن نیز پول هنگفتی را به سفر کردن اختصاص دهید. اما باید خدمت تان عذر کنم که ایران با توجه به قدمت تاریخی زیادش در طول سال های سال،گنجینه ای از اماکن و آثار تاریخی را در جای جای خود جمع آوری کرده است که مقاصد خوبی برای گردشگران تاریخ محور است. یکی از این جاهای قدیمی در نزدیکی مشهد خودمان چشم به راه ماست. شهر خواف و شهرستان های توابعش جایی است که از دوران تیموریان آثار شگفت انگیزی را در خود جای داده است.
شهر ستان خواف کجاست؟
شهرستان خواف در فاصله 270 کیلومتری و در جنوب شرق مشهد قرار دارد. سنگان، نشتیفان، قاسم آباد و سلامی از مهم ترین توابع این شهرستان هستند. خواف بعنوان مرزی ترین شهر استان خراسان رضوی دارای 91 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان است. شاید برای شما جالب باشد که این شهر به دلیل داشتن معادن آهن فراوان و مرغوب در ناحیه سنگان به عنوان پایتخت سنگ آهن خاورمیانه مشهور شده است. از نظر زیست محیطی نیز مراتع خوش آب و هوای این شهر مامن «هوبره های» زیبا و کمیاب است که باعث شده خواف به پایتخت هوبره نیز نامیده شود.
از قدمت خواف این قدر برای تان بگویم که این شهر از دوران تیموریان رونق خیلی زیادی داشته است. آوازه خواف قدیم بیشتر به دلیل وجود مدارس و مراکز عملی مهم در این شهر بوده است. این شهر عالمان و سیاستمداران زیادی را آموخته و به عرصه کار و علم تقدیم کرده است. اما متاسفانه بعد از روی کار آمدن حکومت صفویه و سیاست های متعصبانه اش رونق این شهر کم کم رو به اوفول گذاشت. وسعت شهر نیز مانند رونق که زمان انگار آب شد. خواف که زمانی بخش هایی از تریت حیدریه فعلی و حتی افغانستان را شامل می شد بعد از جدایی بخش های شرقی، به وسعت کوچک امروزی رسید. خواف را بسیاری مهد موسیقی خاص خراسانی نیز می دانند. موسیقی مقامی که نظیر آن را می توان تنها در تربت جام شنید و بس. بی گمان نوای دو تار استاد عثمان محمد پرست تا زمان های دور زیباترین و روح افزا ترین نوایی است که خواف می تواند به دوستداران این حوزه هدیه کند.
نکته جالب دیگر درباره خواف این است که این شهر محل عبور یکی از شاخه های جاده ابریشم به طول 10 هزار کیلومتر بوده است. که در اولین قرن قبل از میلاد مسیح از شهر «سیان» چین و از طریق هرات به خواف نیز وصل می شده است. بنابراین اگر عازم خواف هستید، حسابی توقع تان را از این شهر بالا ببرید. چرا که باید منتظر دیدن جاذبه های باستانی باشید که در عین کم لطفی مسئولین و گردشگرنماها و با وجود زخم های عمیق فرسایشی همچنان پابرجا مانده اند. نزدیکی این شهر به مشهد، فرصت خوبی است که بازدید از این شهر را در برنامه اخر هفته خود بگنجانید.
آسباد های نشتیفان همچنان دوار
تقریبا هر کسی که اندک آشنایی با خواف داشته باشد، آوازه آسباد های باستانی آن را شنیده است. آسیاب های بادی باستانی که از عهد خوارزمشاهیان تا به امروز نیروی بادهای 120 روزه سیستان را عاملی برای آرد کردن غلات مردم محلی کرده است.
قبل از ورود اسلام به ایران، دانشمندان و مبتکران ایرانی توانسته بودند از نیروی آب وباد برای به حرکت درآوردن سنگ های سنگین آسیاب کمک گیرند. اما آسباد های نفتیشان متعلق به دوره ای است که اهالی تصمیم گرفتند به روش نوینی از بادهای موسمی 120 روزه چیزی بیشتر ازگرد و خاک تصاحب کنند.
برای بازدید این آثار همچنان پویا، باید از خواف خارج شده و به سمت قائن وارد جاده شوید حدود 30 کیلومتر رانندگی در جاده مناسب آسفالته پیش رو دارید. در حاشیه جاده به راحتی می توان منظره ای ازبناهای قدبرافراشته ای را در دور دست دید. از جاده باید خارج شویم و حدود ده دقیقه رانندگی با دست اندازهای قابل توجه پیش رو خواهید داشت. اگر در زمان وزیدن بادهای موسمی به این آسباد های بیایید، شاهد حرکت سریع پره های آسیاب باشید. در راه، نیسان وانت های زیادی را می بینید، که گندم نان سفره مردم را برای آرد شدن به آسبادها می برند. شاید برای شما هم جالب باشد که اهالی همچنان از آسبادهایی با قدمت دوران صفویه کار می کشند! و آسبادها همچنان پویا و بابرکت می چرخند. در نزدیکی آسبادها اولین چیزی که توجه آدم را به خودش جلب می کند، تمیزی زیاد محیط و یکدستی کاهگل ساختمان آسبادهاست. البته ناگفته نماند که نزدیکی زیاد این ساختمان ها به خانه های مسکونی نیز از دیگر عجایب آسبادهاست. ساختمان آسیاب از گِل، خشت و چوب و در دو طبقه ساخته شده است. طبقه همکف قسمت آسیاب و انبار کردن غلات است. درهای طبقه اول در جایی ساخته شده است که در هنگام وزش باد در مسیر آن قرار نمی گیرد و همچنان کار می کند. این موضوع برخلاف آسبادهای طبقه بالایی است، آن ها به صورت مستقیم در راستای وزش باد قرار دارند و کوچکترین نسیمی آن ها را به حرکت در می آورد. طبقه هم کف در واقع سالن بزرگی است که سنگ های آسیاب به ترتیب و به صورت ردیفی در آن قرار دارد. از سقف بالای سر هر کدام از این سنگ ها سنگین و گرد، یک تیر چوبی درآمده است و با ابزاری فلزی به سنگ مدور متصل است. به گونه ای کوچکترین حرکت تیر چوبی باعث حرکت هر چند کُند سنگ آسیاب خواهد شد. کنار تیرک چوبی ناودان فلزی قرار دارد که از یک طرف به مخزن غله و از سوی دیگر به سمت سوراخ وسط سنگ مدور متمایل است تا غله ها به فضای میان دو سنگ راه پیدا کند. این ناودان که «لک لکی» نام دارد می تواند بسته به سرعت حرکت سنگ میزان غله وارد شده به سنگ را افزایش یا کاهش دهد. آسیابان می گوید که در هر یک از این مخزن ها چیزی حدود30 تا 40 من گندم جا می شود. تنها کاری که آسیابان در هنگام آرد کردن باید انجام دهد پر کردن مخزن غله و جمع آوری آردهاست. آسیابان آرد های جمع آوری شده را داخل کیسه هایی ریخته و در قسمت انبار طبقه همکف قرار می دهد. در روزهایی که باد با سرعت خوبی می وزد بیشتر اوقات صاحب غله در همان جا و بیرون از ساختمان می ماند و آردهایش را تحویل می گیرد. چنانچه در زمان بادهای موسمی به آسباد ها بروید به دلیل ازدحام جمعیت و کار نمی توانید به راحتی به هر نقطه ای که بخواهید سرک بکشید. بنابراین این روزها که بازار کار آسبادها کمی کسادتر است، بهترین زمانی است که بروید و هر چه که دلتان می خواهد کندوکاو کنید. آسیابان ها هم از آن جایی که خیلی دل شان می خواهد جنبه گردشگری کارشان را بالاتر ببرند به خوبی حال و حوصله توضیح دادن برای تان دارند. کنار درهای طبقه همکف پله های خشتی و بدون محافظی قرار دارد که افراد را به طبقه بالایی آسباد ها می برد. در طبقه بالا آسیاب های بادی به ردیف و در معرض باد قد بر آسمان افراشته اند. شکل و شمایل این آسیاب ها، با آن چه که بسیاری از ما در ذهن مان تصور می کنیم بسیار متفاوت است. بیشترین خاطره ذهنی ما از آسیاب شاید برگردد به داستان دنکیشوت و یا آسیاب های هلندی که شکلی دایره مانند و بسیار شبیه چرخ وفلک خودمان هستند. اما طرح کلی آسبادهای نشتیفانی مانند یک استوانه پره دار و بسیار بلند است. پره های چوبی آسیاب به شکل مستطیل و از عرض به تیرک چوبی وسط متصل است. پره ها از چوب یک تخته درست نشده است بنابراین بسیار سبک هستند و نحوه قرار گیری آن ها در معرض باد به گونه ای است که به راحتی با هر وزشی تکان می خورند و باعث چرخیدن تیرک وسط می شوند. تیرک وسط در واقع قسمت بالایی همان تیرک هایی است که از سقف سالن بیرون آمده و به سنگ آسیاب وصل است. پره ها در واقع در اکثر اوقات حرکت می کنند. اما اگر آسیابان بخواهد می تواند آسیاب را با یک روش بسیار ساده و ابتدایی از کار بیندازد. او ابتدا با میله ای که از دورن سوراخ سنگ زیرین آسیاب قرار دارد، حرکت سنگ بالایی را کُند و حتی برای چند لحظه ای متوقف می کند. سپس با خلاص کردن «چرخ و پر» اتصال تیرک به سنگ را از بین می برد و سنگ از حرکت می ایستد.
در زمان هایی که کار آسبادها کسادتر است، اهالی با لباس های سفید و جلیقه مشکی در محیط آن جا جمع می شوند، گاهی با صدای دو تار خود سکوت فضا را به زیباترین شکل ممکن می شکنند. همان طور که گفتم در محیط نزدیک آسباد ها ، زندگی به صورت عادی جریان دارد و متاسفانه یکی از دلایلی که این اثر باستانی پویا همچنان منتظر ثبت جهانی توسط یونسکو است همین مساله عدم رعایت حریم می باشد.
آرامگاه خواجه غیاث الدین پیر احمد
جواجه غیاث الدین از رجال و سیاستمداران عصر تیموری است . مزار پیر احمد در ابتدای خیابانی با همین نام در خواف قرار دارد. بنای این مزار به صورت مربعی و با آجر ساخته شده است. قدمت این بنا به دوران قاجاریه می رسد.
مدرسه غیاثیه خردگرد
این مدرسه تا زمان صفویه محل تحصیل بزرگان و دانشمندان بنام ایرانی و اهل سنت بوده است. متاسفانه با روی کار آمدن حکومت صوفیه و بر اثر سیاست های غلط متعصبانه این مدرسه کم کم از رونق افتاد. تعطیلی چند ساله این مدرسه باعث شده است که این بنا نسبت به بناهای هم سن خودش کمتر دستخوش خرابی شود. و سازمان میراث فرهنگی با تدبیر جالبی بتواند فرصت اقتصادی نیز از این پتانسیل در بیاورد. بنابراین این مدرسه با اندکی مرمت و تغییر کاربری تبدیل به یک اقامتگاه بوم گردی شده است. شب مانی در این اقامتگاه چیزی حدود 300 هزار تومان هزینه بر می دارد.
سد سلامی، سدی باستانی و آرام
سد سلامی در 7 کیلومتری شرق خواف و در نزدیکی افغانستان احداث شده است. این سد یکی از کم نظیرترین سدهای آجری است که از زمان ساسانیان تا به امروز بر روی رودخانه کال شور مسیر آب را سد کرده است. سد توانسته است منطقه ای سرسبز و خوش آب و هوا را در کویر های اطراف خواف پدید بیاورد.
سایر جاهای دیدنی خواف
کوشک سلامی، آب انبار های قدیمی نشتیفان، مسجد جامع، آرامگاه حافظ ابرو، مسجد و مدرسه زوزن و... از جمله جاهای دیدنی خواف است که نوشتار حاضر مجالی برای شرح آن ها نمی دهد.
اما متاسفانه خواف با توجه به پتانسیل های خوب گردشگری هنوز نتوانسته است آن چنان که باید و شاید زیرساخت های جذب گردشگر را فراهم آورد. عدم ثبت ملی شدن آثاری چون کوشک سلامی باعث شده حفاظت درستی از آن ها به عمل نیاید. گواه این مدعا دیوار نویسی های بی امان برخی از گردشگران است که تمام زیبایی کوشک را گرفته اند. همین نبود مسئولین باعث شده برای مکان های دیدنی این شهر پرداخت ورودی لازم نباشد.
اگر می خواهید تمام دیدنی های خواف را بازدید کنید باید یک فرصت دو روزه را برای خود اختصاص دهید. بنابراین باید یک شب را در خواف بمانید. شاید دست خواف از نظر داشتن هتل کمی خالی باشد اما جدیدا با ابتکار عمل مسئولین برخی از مکان های دیدنی شهر را به اقامتگاه بوم گردی تبدیل کرده اند. از جمله این مکان ها می توان به اقامتگاه مدرسه غیاثیه، پور یعقوب درست روبه روی آسبادها و اقامتگاه امیر احمد خوافی اشاره کرد. قیمت این اقامتگاه ها که امکان رزرو اینترنتی هم دارد چیزی حدود 200 هزار تومان تا 450 هزار تومان است.