گاهی اتفاق می افتد که از طرف کسی مورد اطمینان قرار می گیرید و فرد مد نظر شما را برای انجام کاری وکیل خود قرار می دهد.  این اطمینان ممکن است گاهی شما را مامور فروش قرار دهد یعنی شخصی کالایی را برای فروش به شما امانت می دهد. گاهی هم ممکن است شما از طرف شخصی مامور خرید شوید، یعنی به شما پولی سپرده شود تا خریدی را برای فردی انجام دهید. شاید با خودتان فکر کنید که در این مواقع وظیفه ای جز انجام کار محول شده به شما وجود ندارد. اما اسلام نظر ویژه ای در این باره دارد. از نظر اسلام هر گاه از جانب فردی مامور شدید تا کالایی را برای او بخرید و اتفاقا خودتان نیز همان کالا را برای فروش داشته باشید، بهتر است برای خرید کالا باز هم به بازار بروید و از فروش کالای خود به آن فرد بپرهیزید. همچنین اگر مامور فروش کالایی شدید نیز باید از خریدن کالایی که فروشش به شما محول شده است، باز هم بپرهیزید! شاید دلیل این توصیه کمی دور از ذهن باشد. اما آن عاملی که باعث می شود اسلام این توصیه را بکند این است که می خواهد افراد را از هر گونه بزنگاه سوء استفاده  و حتی سوء ظن دور کند. بر اساس چهار حدیث چنان چه کسی به شما دستور داد برای او چیزی بخرید و خود شما همان کالا را داشتید، مال خود را به او نفروشید بلکه حتما برای او بخرید، گرچه جنس شما از جنس بازار بهتر باشد، مگر این که از تهمت مطمئن باشید. ( من لایحضره الفقیه،ج3،ص159)
برگرفته از کتاب آموزه های پیشرفت و رونق
در کسب و تجارت
غلامرضا حسن پور اشکذری

سمیه محمدنیا حنایی
روزنامه نگار

یکی از مشخصه های بارز کارآفرینی این است که آن ها از حواس پنج گانه خود به نحو احسن استفاده می کنند. آن ها دقیقا در همین دنیایی که ما زندگی می کنیم ، زندگی می کنند اما کارآفرینان مانند کسانی که پیچش مو را می بینند منظره دیگری از چیزهایی را که ما می بینیم مشاهده می کنند که دلیل این توانایی آن ها در ورزیده نگه داشتن ذهن خلاق و پرسشگرشان است. در این نوشتار سراغ مردی رفته ایم که در مواجهه با یکی از روزمره ترین صحنه های زندگی جنوبی ها با هزاران سوال رو به رو شد و در نهایت توانست از چالشی که هر روز هزاران متر مکعب از آن می سوخت و بر باد می رفت، یک فرصت سودآور و کارآمد بسازد. زندگی نامه مهندس فقید محمود خلیلی بنیان گذار شرکت گاز بوتان را در ادامه می خوانید.محمود در یک خانواده تقریبا ضعیف در تهران به دنیا آمد، او عضو یازدهم این خانواده بود اما استعداد مادرزادی او باعث شد که خانواده اش برای فرستادنش به مدرسه هیچ تردیدی نداشته باشند. محمود در مدرسه دارالمعلمین شاگرد اول بود و همین موضوع باعث شد که بعد از فراغت از تحصیل دو سال معلم فیزیک و ریاضی همان مدرسه هم باشد. اما روحیه آرمان گرای محمود در مقام معلمی آرام نمی گرفت. او به تعمیر ماشین آلات بزرگ پرداخت و توانست اولین کارگاه تعمیر این ماشین ها را در تهران احداث کند. مسیر پیشرفت محمود خیلی زود هموار شد. او که توانسته بود در کارگاهش به خوبی از عهده تعمیر ماشین آلات خارجی بر بیاید به ریاست اداره برق تهران منصوب شد. وی در همین مقام توانست اولین کارخانه برق دولتی را راه اندازی کند. در همین سال ها بود که محمود به خوزستان سفر کرد و در آن جا با مشعل های سوزانی مواجه شد که تقریبا همه مردم هر روز آن ها را می دیدند و از کنارش به آسانی رد می شدند. محمود خلیلی متوجه شد که این شعله های سوزان حاصل شعله ور شدن گازهای مایع متصاعد شده از ذخایر فسیلی است. منظره شعله های سوزان تا دو سال برای ذهن خلاق محمود جای سوال گذاشته بود تا این که در سفری که به اروپا و آمریکا داشت متوجه شد که در آشپزخانه های این کشورها خبری از هیزم و پیت های بد بوی نفت نیست. در واقع کدبانوهای خارجی از گازهای تمیز و براقی برخوردار بودند که به وسیله سوختی ناشناخته شعله قابل تنظیم و بی دودی را برای پخت و پز داشت. بله سوخت ناشناخته همان گازهایی بود که هر روز در همین خوزستان خودمان به قیمت آلودگی هوا می سوخت و دود می شد!ملی شدن صنعت نفت بهترین فرصتی بود که محمود خلیلی می توانست از آن برای استفاده کاربردی از گاز بهره ببرد. مهندس مهدی بازرگان در کتاب «شصت سال خدمت و مقاومت» در این باره می نویسد: «یادم می آید خلیلی چقدر با مسئولان شرکت ملی نفت در زمان کنسرسیوم کلنجار رفت تا گردنشان بگذارد گازهایی را که هدر داده و می سوزانند، تصفیه کرده و بوتان و پروپان آن را در تانکرهای تحت فشار به ایشان بفروشند و گاز نفت در ایران توزیع شود.»
 اما بعد از قبول نظراتش، مهندس خلیلی تازه خود را در ابتدای راه دید. او باید تدابیری برای پخش سراسری گاز می اندیشید . بنابراین دستور ساخت کپسول های گاز  را  در برنامه هایش گنجاند. بعد از موفقیت مهندس خلیلی در این مورد، فرزندش محسن به او پیشنهاد راه اندازی کارخانه هایی برای تولید محصولات گاز سوز داد. اولین محصولات آن ها را آب گرمکن های 40 لیتری و گاز پیک نیک ها تشکیل می دادند. کم کم پای اجاق گازهای رومیزی تک شعله تا چهار شعله نیز در میان محصولات شرکت بوتان که حالا از شرکت گاز بوتان منشعب شده بود، باز شد.

گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
در این بازاری که همه خانواده ها با بدبختی دارند سبد‌شان را پر می کنند، این گران کردن بنزین یعنی دقیقا قوز بالای قوز... دولت هر چه هم ادعا کند که قیمت ها تغییری نمی کند باز هم نمی تواند. تورم افسار گسیخته بود حالا با این افزایش 300 درصدی بنزین خدا باید به داد ما برسد.
سفره مان را خالی تر کرده اند
با این که دولت در حال شعار دادن برای برگرداندن پول بنزین به جیب خانواده های کم درآمد است اما مثلا برای منی که به صورت شخصی مسافر کشی می کردم و نانم را درمی آوردم، این گرانی بنزین یعنی بیچارگی. من یک کارگر سابق ساختمانی هستم. نه بیمه ای دارم که تحت پوشش این سبد حمایتی قرار بگیرم و نه از جایی حقوق بازنشستگی می گیرم. تنها دارای ام یک پراید مدل 89 است که دو گانه سوز هم نیست و چون کار کردن در تاکسی های آنلاین اصلا به صرفه نبوده خودم به صورت شخصی کار می کردم بنابراین از سهمیه پیشکشی دولت هم چیزی به من نمی رسد.
قیمت های کدام بازار تغییر نکرده است؟
همین که بنزین گران شد در تلویزیون و رادیو چندین گزارش تهیه و پخش شده است که نشان از این می دهد که قیمت های رب، نخود و لوبیا همچنان ثابت است. اما انگار خبرنگارها یادشان رفته است که سری هم به بازار طلا و سکه بزنند. قیمت در این بازارها دقیقا از بعد از گرانی بنزین در حال افزایش است. انگار اگر گرانی بنزین برای ما مردم بیچاره آبی نداشت برای یک عده دلال سکه و طلا کلی نان دارد!
پولی که از جیب می رود و پولی که به جیب می آید
خیلی جالب است دولت برای این که سبدهای خانواده های کم برخوردار را پر کند تصمیم گرفته است که از جیب بقیه مردم استفاده کند. خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم تایی شدن آسان بود! البته در این میان دولت ادعا کرده است که برای بعضی از خانواده ها هم این پول فقط از این جیب به آن جیب خواهد بود. فقط این وسط یک مشکل وجود دارد که آیا تناسبی میان پولی که از جیب ما می رود و پولی که دوباره به جیب ما باز می گردد، وجود دارد؟ آیا دولت در تشخیص خانواده های برخوردار و کم برخوردار کاملا درست عمل می کند؟ تا چه حد معیارهای دولت برای تعیین این خانوارها قابل اعتماد است؟ و نکته آخر مثلا درباره خانوارهای یک نفره آیا واقعا این 55 هزار تومان می تواند جوابگوی تورم هایی که مثلا در همین چند روز در بازار میوه و تره بار به وجود آمده است، باشد؟ یا باز هم قرار است فقیران فقیرتر شوند؟
سازمان حمایت از حقوق مصرف کننده کجاست؟
من در اواخر مرداد از ایران خودرو یک تیبا 2 تحویل فوری ثبت نام کرده ام. با آن که این نوع ثبت نام مثلا تحویل فوری بوده است باز هم من 40 روزی را برای گرفتن خودرو منتظر بودم. اما با این که چیزی حدود دو ماه از این تحویل فوری گذشته است، هنوز خبری از خودروی من نیست. چرا سازمان حقوق مصرف کننده در برابر این همه حقه و فریب مشتری آن هم در سطح ملی سکوت اختیار کرده است؟ چرا این سازمان به عنوان یک مدعی العموم وارد این قضیه نمی شود؟ چرا برای هر روز دیرکرد در تحویل فوری هیچ توبیخی در کار نیست؟

میلاد قارونی
روزنامه نگار

کودک که بودم، چیزی حدود ۹ سالگی، هر وقت تلویزیون یا یکی از دستگاه‌های خانه خراب می‌شد به همراه پدرم به نزدیک‌ترین تعمیرگاه  تخصصی  چنین دستگاه‌هایی می‌رفتیم. اولین چیزی که در مغازه آن جا توجه ما را جلب می‌کرد، وجود تعداد بسیار زیادی دستگاه برای تعمیر بود. تعمیرکار برای هر تعمیر دستگاه‌ مانند تلویزیون یا تلفن، نسبت به آن زمان، مبلغ بالایی می‌گرفت.  البته من خیلی حساب‌وکتاب سرم نمی‌شد، به هرحال بچه بودم و نمی‌توانستم بفهمم که ما چقدر برای تعمیر هزینه پرداخت کرده‌ایم؛ آیا بالا بوده است یا خیر. هر بار که یکی از دستگاه‌های خانه خراب می‌شد، پدرم این نکته را به من یادآوری می‌کرد که الان بهترین کار، کار تعمیرات است. اگر بلد بودیم هم خودمان می‌توانستم انجام بدیم، هم این که سفارش بقیه را می‌گرفتیم و پول خوبی به جیب می‌زدیم.  البته این فقط طرز تفکر پدر من نبود  بلکه همه بزرگ‌ترها چنین فکر می‌کردند و جالب این جاست که در دنیای مدرن امروزی هم هنوز این تصور وجود دارد. خیلی از افراد به سودای پولدار شدن وارد حوزه تعمیرات می‌شوند.  کار تعمیراتی از دور خیلی قشنگ است.  یک کار فنی است که وقتی چیزی را تعمیر می‌کنید و نتیجه مثبت آن را می‌بینید،  خستگی کل کار از وجودتان خواهد رفت؛ اما از این که یک تعمیرکار حرفه‌ای چه مسیری را پیموده است، اطلاعی ندارید. مشتریان از  دور فکر می‌کنند که تعمیر یعنی باز و بسته کردن چهار مهره و جابه جا کردن چند قطعه و در نتیجه به راحتی دستگاه تعمیر می‌شود؛ اما خب نمی‌دانند که  برای یاد گرفتن همین مراحل تعمیر، تعمیرکار چه سختی‌هایی کشیده است. چیزی که ما زیاد داریم تعمیرکار است؛ اما موردی که واقعاً کم می‌توان مشاهده کرد، تعمیرکار  خبره است.

حوزه تعمیرات می‌تواند یک شغل پردرآمد باشد. البته باید گفت سختی‌های خاص خودش را نیز دارد؛ اما اگر اصول آن را به خوبی بدانید و همیشه خود را به روز نگه دارید در همان اول کار می‌توانید آوازه زیادی کسب کنید.  متأسفانه خیلی از تازه‌واردان نمی‌دانند برای ماهر شدن در این کار چه راهی را باید بپیمایند.  آن‌ها با این فکر وارد می‌شوند که تعمیر کردن یعنی باز و بسته کردن دستگاه و تعویض چند قطعه، اما باید گفت این مرحله آخرین بخش تعمیرات است. پیدا کردن عیب اولین قدم است که یک تعمیرکار ماهر می‌تواند به خوبی آن را تشخیص دهد.به‌هرحال هستند جوانانی که عاشق کار تعمیراتی اند و از این رو ما در این مطلب این بار به سراغ آقای مهدی زاده رفتیم. فردی باتجربه که از ۱۸ سالگی در حوزه تعمیرات دستگاه تلفن، فکس و چندکاره فعالیت کرده است. الان هم با ۲۰ سال تجربه دارای نمایندگی تعمیرات برند پاناسونیک در تهران است. آقای مهدی زاده برای آن‌هایی که قصد ورود به این کار را دارند چند توصیه داشته است که ما آن‌ها را در ادامه برای شما نوشته‌ایم.
تجربه کسب کنید
 وارد شدن به حوزه تعمیرات دستگاه مانند تلفن فکس و چندکاره همیشه با چالش روبه رو است. هرسال یا هرچند وقت یک‌بار نمونه‌های جدیدی وارد بازار می‌شود. این نمونه‌ها با موارد قبلی از نظر ساختار متفاوت است، تعمیرکاری در این جا می‌تواند موفق شود که اطلاعات و دانش خود را در این زمینه به روز نگه دارد؛ یعنی هر روز در اینترنت به انواع مشکلات و چگونگی برطرف کردن آن‌ها آشنا شود. حتی می‌تواند از همکاران خود بپرسد.تا می‌توانید  باید تجربه کسب کنید؛ حتی اگر کلاس‌های تعمیرات الکترونیکی بروید، باز هم  توصیه نمی‌کنیم که بدون کسب تجربه و به اصطلاح شاگردی نکردن در یک مرکز تعمیراتی به فکر راه‌اندازی کسب‌وکار خود باشید. به غیر از  چالش تعمیرات، موارد دیگری هم وجود دارد که در دل کار خود را نشان می‌دهند؛ برای مثال، هنگام رفتار بد مشتری و چگونگی برخورد با آن، خراب شدن قطعه اصلی و نبود آن در بازار و غیره.
حوزه تعمیرات خود را مشخص کنید
 قبل از این که وارد مرحله کسب تجربه شوید،  حوزه تعمیرات خود را مشخص کنید. این که دقیقاً چه دستگاهی را می‌خواهید تعمیر کنید و قصد ورود به حوزه کدام برند را دارید. به‌هرحال هر دستگاهی مانند تلفن، چاپگر و غیره ساختار خود را برای تعمیر دارد. همچنین هر برندی از یک اصولی پیروی می‌کند. البته باید گفت شخصی که تعمیر تلفن یک برند را به خوبی یاد می‌گیرد، می‌تواند دیگر برندها را هم تعمیر کند؛ اما خوب تا آشنا شدن با چالش‌های آن باید زمانی را اختصاص دهد.  هر چه در حوزه تعمیرات با تخصص‌تر باشید، اعتبار و مشتری بیشتری به دست خواهید آورد. به‌هرحال برای افرادی که قصد ورود به این حوزه را دارند، توصیه می‌شود که اول از همه اصول کلی تعمیرات را یاد بگیرند.  بعد که به آن‌ها مسلط شدند، یک حوزه را برای خود مشخص کنند.
چقدر سرمایه نیاز است
 این نوع کسب‌وکار، کاری است که به سرمایه دانشی و مالی نیاز دارد. در خصوص بحث مالی، به هرحال شما نیاز به ابزارهای تعمیرات و عیب‌یابی دارید. همچنین باید قطعات اولیه‌ای را هم برای جایگزینی داشته باشید. هم اکنون و با توجه به تورم پیش رو، حدود حداقل 30 میلیون سرمایه فقط برای خرید تجهیزات اولیه لازم است. این تجهیزات می‌تواند شامل دستگاه‌های ریز مانند پیچ گوشتی و آچار یا خرید میز، کشو و غیره برای قرار دادن تجهیزات روی آن‌ها باشد. در خصوص اجاره مکان هم شما متراژی حدوداً اندازه اتاق نیاز دارید. میزان اجاره هم به مکان شما بستگی دارد. توصیه می‌شود که مکان خود را در نقاط شلوغ شهر یا نزدیک مراکز کامپیوتری اجاره کنید.
اما بیشتر از هر چیزی بحث سرمایه دانشی در این جا اهمیت دارد.  تا زمانی که به صورت کامل همه اصول فنی را یاد نگرفته‌اید، وارد این حوزه نشوید.  هم اکنون تعمیر هر دستگاهی اصول اولیه را دارد. باید به خوبی آن‌ها را بشناسید و بر تعمیرات آن مسلط شوید. البته که همیشه باید اطلاعات خود را در این زمینه به روز نگه دارید. دستگاه‌های جدیدی که وارد بازار می‌شوند، حداقل روش باز و بسته کردن آن‌ها متفاوت است.  از طرفی برد آن‌ها ممکن است متفاوت با نمونه‌های قدیمی باشد. پس باید از طریق اینترنت یا پرسیدن از طریق دوستان و همکاران خود همیشه اطلاعات تان را در این زمینه به روز نگه دارید.
 کار کردن در این حوزه بسیار سخت است. این روزها دست در این کار زیاد شده و کسی موفق است که اطلاعات به روز داشته باشد و بتواند با تجهیزات خود حداقل ۹۰ درصد مشکلات را برطرف کند. قبل از ورود به این کار لازم است که جواز کسب دریافت کنید. دریافت جواز هم مشکلات خاص خود را دارد. باید ابتدا مدارک لازم را تهیه کرده و سپس در دوره تعیین شده شرکت کنید. در صورتی که امتحان را به خوبی پشت سر بگذارید، به شما جواز کسب می‌دهند.
موفق شدن در این حوزه
 برای موفق شدن در این حوزه فقط دانش فنی و داشتن تجهیزات به روز نیاز نیست بلکه باید پشتکار داشته و فعالیت خود را تبلیغ کنید. همچنین اصول مشتری مداری را بدانید. این روزها مشتریان به رفتار فروشنده  حساس هستند. فقط کافی است که یک رفتار بد از یک تعمیرکار مشاهده کنند. حتی اگر کارشان هم خوب باشد، سری بعدی به سراغ رقیب شما خواهند شد. از طرفی هم به دلیل زیاد شدن دست باید فعالیت خود را از طریق فضای مجازی به صورت فیزیکی تبلیغ کنید.  در کنار آن به روز بودن دانش خود را هم به هیچ وجه نباید به فراموشی بسپارید.
چالش این کار
 تنها چالشی که روبه‌روی تعمیرکاران دستگاه وجود دارد، به روز شدن دستگاه است. هرسال مدل‌های جدیدی وارد بازار می‌شود که تعمیرگاه باید تمامی اصول تعمیرات آن‌ها را یاد بگیرد. گاهی این زمان به‌روزرسانی آن‌قدر کم است که تعمیرگاه فرصت یادگیری همه چیز را با هم ندارد. از طرفی مشکلاتی که دولت یا بعضی مشتریان سر راه تعمیرکاران قرار می‌دهد مانع  فعالیت موفقیت‌آمیز آن‌ها خواهد شد. کار سختی است؛ اما اگر پشتکار داشته باشید و همیشه خود را به روز نگه دارید، پیشرفت خوبی در آینده به دست خواهید آورد.