اسلام با فخرفروشی و تجمل گرایی مسلمانان به شدت مخالف است و می توان این رویکرد را در جاهای مختلفی از قرآن و احادیث ائمه اطهار مشاهده کرد. خداوند در قرآن از مال و اولاد که در آن زمان ها مظاهر ثروت به شمار می رفتند به عنوان فتنه یاد می کند.« إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ ا... عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ» (تغابن، آیه 15).  یا روایتی از امام جعفر صادق (ع) که می فرمایند: « استتر بذلک من اخوانک فانهم ان لن یضروک لم ینفعوک» آن ها (اموالت) را از برادرانت مخفی کن به درستی که آن ها اگر ضرری به تو نرسانند، سودی نیز به تو نخواهند رساند!

حالا بیایید این توصیه های اسلامی را در برابر رفتارهای این روزهای خودمان بگذاریم. فضاهای مجازی، بُعد اجتماعی زندگی شخصی مان و تقریبا هرجایی از زندگی را که چشمان دیگری شاهد آن هست تا می توانیم تزیین می کنیم. دارایی میلیونی مان را میلیاردی به تصویر می کشیم و متاسفانه در بعضی از مواقع نیز تبرج جاهلانه را سرلوحه رفتار اجتماعی مان قرار می دهیم وکلاه شرعی که بر این موضوع می گذاریم آبروداری است! در حالی که این موضوع از نظر اسلام به شدت نهی شده است. فخرفروشی و حتی بیان صادقانه اموال و سرمایه در جامعه دارای آفاتی از قبیل: افزایش شکاف طبقاتی و بزرگ نمایی این شکاف، احساس نبود عدالت اقتصادی، افزایش حرص مال اندوزی برای عقب نیفتادن از قافله، تغییر آرمان های اجتماع از موضوعات الهی به موارد دنیوی و مالی، ایجاد سرخوردگی اجتماعی برای قشرهای ضعیف را به دنبال دارد.

برگرفته از کتاب آموزه های پیشرفت و رونق در کسب و تجارت غلامرضا حسن پور اشکذری

اولین آرزوهای مهدی برای کسب درآمد مستقل از دوران کودکی اش سرچشمه می گیرد. درست زمانی که پدرش که تاجر فرش بود به دلایلی ورشکسته شد. آن زمان مهدی در کلاس ششم ابتدایی تحصیل می کرد. به گفته خودش فقط روز شماری می کرد تا امتحان های پایان سال را بدهد و بتواند برای خانواده اش کاری کند. مهدی با وجود مخالفت های شدید خانواده عازم تهران شد. او ابتدا در یک قهوه خانه شروع به کار کرد اما به دلیل شرایط نامناسب محل کارش تغییر شغل داد و شاگرد میوه فروشی شد. تا این که به صورت اتفاقی سر از کارخانه کفش ملی درآورد. مهدی به مدت دو سال در کارخانه کفش ملی کار کرد و از یک کارگر ساده به کنترل چی ارتقا پیدا کرد. اما با مریض شدن عموی مهدی، او برای این که مشتریان عمویش به اصطلاح نپرند تصمیم گرفت جای او را پر کند. عموی مهدی در کار پخش نان بود. مهدی به زودی متوجه شد که دنیای بازار خیلی فراتر از دنیای دربسته کارخانه کفش است. بنابراین با وجود مخالفت مدیرکارخانه از آن جا استعفا کرد و در کنار عمویش به پخش نان پرداخت.

او در یک فرصت شش ماهه توانست بیشتر ریزه کاری های پخش نان را به خوبی فراگیرد. بعد از این مدت مهدی با پس اندازی که داشت، از عمویش مستقل شد. او ابتدا با دوچرخه به پخش نان می پرداخت تا این که توانست یک موتور سیکلت بخرد. خرید موتور سیکلت مشتری های او را نیز زیادتر کرد و همین باعث شد تا مهدی یک شاگرد برای کمک استخدام کند. مسیر پیشرفت مهدی در پخش نان رو به راه شد. او توانست چهار ژیان مهاری برای پخش نان و چندین دکه در پارک های مختلف بخرد. کم کم او و کارکنانش متوجه شدند که هیچ نانوایی ظرفیت تولیدی را که آن ها می خواهند ندارد. بنابراین تصمیم گرفتند تا خودشان به یک تولید کننده نان تبدیل شوند. بنابراین نانوایی را در مقابل پل رومی اجاره کرد. مهدی نان بولکی را به صورت سنتی می پخت، اما ناآشنایی اش با پخت و همچنین نبود دستگاه باعث شد که ضرر زیادی بدهد. اما بالاخره بعد از چند سال تلاش سخت توانست اولین میکسر ابتدایی برای نانوایی را بخرد. در آن روزها خودش نان تولید می کرد و خودش هم پخش می کرد تا این که مغازه نانوایی را خرید. او و کارکنانش به وضعیت بهداشتی آن جا سروسامان دادند و به عنوان اولین وارد کننده بخش خصوصی دستگاه های تولید مکانیزه نان را از آلمان وارد کرد.

در آن زمان ها بیشتر دستگاه ها خارجی بودند و اگر خراب می شد باید تکنسین های خارجی آن ها را تعمیر و سرویس می کردند. زمانی که دستگاه ها به مشکل می خورد و مهندسان آلمانی می آمدند مهدی خان محمدی همیشه در کنار آن ها بود تا سر از کارشان دربیاورد. بعضی وقت ها هم وقتی دستگاهی خراب می شد اول خودش آن را تعمیر می کرد. همین کنجکاوی بعد از انقلاب کارگر افتاد! بعد از انقلاب دیگر مهندسان خارجی به ایران نیامدند و باعث شد خیلی از ماشین آلات کارخانه ها از کار بیفتند. اما ماشین آلات محمدی همچنان کار می کرد. محمدی به صورت دوستانه ماشین آلات بقیه رقبا را نیز سرویس می کرد و تا جایی در این موضوع استاد شد که در سرش به فکر تولید این دستگاه ها افتاد. او ابتدا نقشه تولید دستگاه فر را کشید و توانست آن را در یک کارگاه 60 متری بسازد و کارخانه صنایع پیشرفت پخت را به ثبت رساند. با فروش خوب محصولات صنعتی اش کم کم کارگاه 300 متری را راه اندازی کرد. اما با طراحی دستگاه های جدید پخت نان این کارگاه هم جواب گوی نیاز او نمی شد بنابراین یک کارخانه هفت هزار متری خرید و توانست به عنوان اولین تولید کننده دستگاه های نان پزی خودش را به ثبت برساند.

لباس‌های مجلسی را نمی‌توان خیلی آماده خرید؛ البته بیشتر برای بانوان. به هرحال، هرکسی بنا به اندازه اندام و سلیقه خود به دنبال طرح به خصوصی است. در بازار هم مدل‌های متنوعی وجود ندارد. اگر هم کسی بخواهد خریداری کند، باید از مدل‌های موجود استفاده کند که به این صورت همه لباس‌ها شبیه به هم می‌شوند. پس بهترین راه هم برای متمایز شدن، خرید پارچه و دوخت آن با طرح اختصاصی است. طرح‌هایی که اصولاً از روی ژورنال‌ها به دست می‌آیند.

برای همین فروشگاه‌های پارچه‌های مجلسی از گذشته تا به امروز مورد استقبال بانوان قرار گرفته است. البته دیگر فروشگاه‌های پارچه هم مانند پرده، لباس مردانه و غیره، از ابهتشان کم نشده است؛ اما به هرحال باید قبول کنیم که فروش پارچه‌های مجلسی متفاوت است. پارسال که دو نفر از دوستانم را دیدم، در فروشگاه فامیلشان در بازار در حوزه همین نوع پارچه‌ها فعالیت می‌کردند. فروش کم در برابر سود بالا. البته سودهایی که به دست می‌آورند، وسوسه‌برانگیز است؛ اما باید دانست که همین سودها به همین راحتی هم به دست نمی‌آید. زحمت و از طرف دیگر سرمایه زیادی نیاز دارد.

برای همین جوان‌هایی به دنبال وارد شدن به این شغل هستند؛ اما نمی‌دانند که چه کار کنند. به هر حال در این چند سال که در بازار تهران به ویژه در بخش پارچه فروشان فعالیت داشتم تا حدی قلق ورود به این کار را به دست آوردم. باید بگویم از همین اول یک تصور غلط را دور بریزید. این که حتماً باید در این حوزه گرگ باشید. متأسفانه این اصطلاحی است که بعضی از رقبا برای جلوگیری از ورود تازه‌واردان مطرح می‌کنند. ادعایی که فقط برای ترساندن آن‌هاست. شما کار خود را درست جلو ببرید، مطمئن باشید که در این کار موفق می‌شوید؛ اما باید چه کار کرد؟

شروع کار پارچه فروشی از کجاست؟

اول از همه مانند بقیه کارها باید چند سال شاگردی کنید. واقعاً پارچه فروشی آن هم پارچه‌های لوکس ریزه‌کاری‌های زیادی دارد. شما باید بدانید که برای هر نفر و هر هدف چه اندازه پارچه بفروشید. بعد کدام طرح‌ها را نشان دهید. چه چیزی بگویید و چه چیزی نگویید. چگونه متر کنید. از کجا پارچه را تهیه کنید. جنس‌های انواع پارچه را بشناسید و خیلی موارد دیگر که بیشتر آن‌ها با تجربه به دست می‌آید؛ به ویژه نوع صحبت کردن با مشتریان.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که همه چیز تجربه نیست. مشتریان به ویژه بانوان این روزها خیلی به رفتار فروشنده‌ها حساس هستند. این که حرفه‌ای و اطلاعات به روزی داشته باشد. بله پارچه فروشی لوکس هم نیاز به داشتن اطلاعات به روز دارد. این که بدانید  امسال چه رنگ و طرحی مد است، کدام طرح‌ها بیشتر استفاده می‌شود و موارد دیگر. پس لازم است که در کنار کسب تجربه، دانش فروش و اطلاعات خود را هم افزایش دهید و به روز کنید.

سرمایه لازم را تهیه کنید

سرمایه لازم در این کار پارچه‌های شما هستند. چیزی که بیشتر از طلا ارزش دارد. متأسفانه بعضی از فروشگاه‌ها بیشتر هزینه‌های خود را صرف دکوراسیون و میز و غیره می‌کنند. نمی‌گویم که این کار را نکنید؛ اما نه برای کسی که تازه قصد شروع کار را دارد. به هرحال برای شروع این کار باید سرمایه لازم را به دست بیاورید. سرمایه میلیونی هم نیاز است. حدود 100 میلیون که البته اگر بتوانید خوب بفروشید، سود خیلی بیشتری به دست خواهید آورد.

نکته مهم این که خود را محدود به چند پارچه نکنید. سعی کنید که از همه انواع بیاورید؛ گیپوردار، ساده، ساتن، آستری و غیره. برای شروع از یک میز و ویترین ساده استفاده کنید. برای تزیین ویترین خودتان هم می‌توانید از همان پارچه‌های مغازه استفاده کنید. چند عدد پارچه را در قواره‌های مناسب و پرفروش در ویترین به شکل حرفه‌ای قرار دهید.

چه کار کنیم که بهتر بفروشیم؟

مسئله اصلی در پارچه فروشی لوکس، فروش است. دو اصل را باید در نظر بگیرید. اول از همه داشتن به‌روزترین و قشنگ‌ترین پارچه‌هاست. کسی که برای یک بار از شما خرید می‌کند، برای سری دوم نباید نمونه‌های قدیمی را مشاهده کند. پس همیشه ویترین خود را به روز کنید. به هرحال به روز کردن همیشگی مغازه هم امکان‌پذیر نیست. برای این کار می‌توانید هرچند وقت یک بار چیدمان پارچه‌ها را عوض کنید یا این که در همان اول، همه پارچه‌ها را به مشتری نشان دهید. این‌طوری برای سری بعدی هم طرح جدید از نظر او خواهید داشت.

مورد دوم، تکنیک فروشندگی شماست. به روز بودن در جنس تضمین فروش بالا نیست. رفتار شما در برابر خریدار مهم‌ترین عامل در فروش است. برای خریداران به ویژه خانم‌ها خیلی مهم است که فروشنده اول از همه نگاه بدی به آن‌ها نداشته و بعد اطلاعات زیادی داشته باشد؛ یعنی هر سؤالی پرسید، پاسخ مناسبی دریافت کند. حتی اگر بلد هم نیستید، سعی کنید چیزی برای جواب داشته باشید.

یک روش دیگر این که از پارچه‌های خود ژورنال تهیه کنید. البته برای بعضی از پارچه‌ها ژورنال وجود دارد؛ اما می‌توانید از تعدادی پارچه عکس بگیرید و با فتوشاپ آن را روی عکس مدل‌ها قرار دهید. به این صورت ژورنالی برای خود تهیه کرده‌اید. برای این که کیفیت کارتان هم بالا باشد، بهتر است که از یک متخصص طراح و گرافیست کمک بگیرید. هرچه ژورنال حرفه‌ای‌تر، تأثیرگذاری آن هم بیشتر خواهد بود.

بیشتر از هر چیزی که یک پارچه فروش را متمایزتر از بقیه می‌کند، به روز بودن و متنوع بودن طرح‌های اوست. طرح‌های شما باید به صورتی باشد که خریدار دست خالی از مغازه بیرون نیاید. صبور بودن هم خیلی مهم است. ممکن است که در یک ماه فقط دو قواره بفروشید؛ اما نباید خود را ببازید. این شغل مشتریان خاص خود را دارد. هیچ‌گاه به انزوا نمی‌رود. شاید در یک دوره خیلی فروش کم باشد؛ اما هست. نابود نمی‌شود. به ویژه نسل‌های بعدی که روی پارچه‌های لوکس خیلی حساس هستند.

 

 قوانین بیمه ای نوظهور

با سلام.من هشت سال سابقه بیمه دارم. سه ماه است که بچه دار شده ام و با توجه به مشکلات خانوادگی بعد از به دنیا آمدن فرزندم دیگر امکان ادامه کار را ندارم. من برای این که بتوانم هم از مرخصی زایمانم استفاده کنم و هم از بیمه بیکاری ام، تقریبا با تمام سختی ها تا آخرین روز بارداری ام به سرکار رفته ام و کارفرما برایم بیمه رد کرده است. اما امروز متوجه شده ام که باید بعد از مرخصی زایمان حتما 9 ماه دیگر کار کنم و بعد از کار خارج شوم تا به من  حق بیمه بیکاری تعلق بگیرد.

مرجع قیمت هایی که منتشر می کنید چیست؟

با سلام من از طرفداران هفته نامه شما هستم. به نظر من شما توانسته اید که مخاطبان زیادی از بیشترین قشر اجتماع را پوشش دهید. موضوع هایی هم که انتخاب می کنید خیلی جالب و کارآمد است. تقریبا بیشتر ما که درگیر دو دو تا کردن هستیم با مطالعه مقاله های روزنامه به یک جمع بندی می رسیم و گاهی وقت ها هم مظنه بازار دست مان می آید. در کنار همه این خوبی ها یک مشکل هم در هفته نامه تان وجود دارد و آن هم درباره قیمت هایی است که درج می کنید. گاهی قیمت هایی که برای اجناس یا برخی خدمات درج می کنید کمی غیر واقعی است یا بهتر بگویم انگار دست بالا را گرفته اید. اگر می شود منبعی که قیمت را از آن جا گرفته اید را هم بیاورید تا این موضوع هم حل شود.

پاسخ دخل و خرج: درباره درج قیمت ها همیشه چنین تناقضی وجود دارد. بیشتر منابع اطلاعاتی ما در هفته نامه در حوزه قیمت ها، سایت های معتبر خرید آنلاین هستند و همین موضوع گاهی موجب چنین برداشت هایی می شود. چرا که در بیشتر مواقع قیمت ها در بازار با آن چه که کارشناسان ما در فضاهای مجازی و خرید های آنلاین جست وجو می کنند کمی متفاوت است. قیمت در بازار تابعی از میزان چانه زنی مشتری، مکان خرید و فروش و حتی فوت و فن های مشتری مداری فروشنده است. در حالی که در سرویس های خرید آنلاین به جز هزینه پست عامل دیگری برای زیاد و کم شدن قیمت ها تقریبا وجود ندارد.یکی دیگر از مشکلات قیمت گذاری در هفته نامه نیز به ثبات نداشتن قیمت ها در بازار برمی گردد. گاهی به فاصله سه روز از نگارش یک مقاله تا انتشار آن قیمت ها در بازار به کلی متحول می شود. که البته تیم تحریریه ما تا جایی که امکان داشته باشند برای اصلاح آن می کوشند.

وجود قیمت های متفاوت نیز از دیگر مسائلی است که کارشناسان را مجبور می کند تا برای کالا یا خدمات یک محدوده قیمتی تعیین کنند.تمام تلاش تیم تحریریه بر این است که قیمت های درج شده نسبت به آن چه که در کف بازار معامله می شود تفاوت کمی داشته باشد. برای همین منظور هر هفته برای بررسی صحت قیمت ها نظارت مستقیمی بر بازارها داریم. همچنین از نویسندگان محترم خواسته ایم که در هنگام درج قیمت برای کالاها به صورت دقیق برند و مدل آن ها را بیان کنند تا راستی آزمایی راحت تر صورت بپذیرد.