چشم انداز بورس با 2 عینک متفاوت
شاخص کل بورس بعد از رشد 273 درصدی در 4 ماه اول امسال، طی مرداد 8 درصد عقب نشست، اما چشم انداز چیست؟
نویسنده : جواد غیاثی تحلیلگر بورس
شاخص کل بورس پس از 8 ماه، بالاخره یک عملکرد ماهانه منفی را ثبت کرد. آخرین بار شاخص کل بورس در آبان ماه گذشته حدود ۱/۱ درصد عقب نشسته بود. پس از 8 ماه رشد، طی مرداد ماه امسال 3/8 درصد عقبگرد را تجربه کرد. اگرچه برخی بازار را با عینک نگرانی می نگرند اما برخی دیگر نیز منتظر نقطه بازگشت هستند. اکثر اهالی بازار معتقدند که ریزش سنگین دایمی در انتظار بازار نیست و بنابراین منتظرند تا در لحظه بازگشت خرید کنند. البته همزمان از افت ها هم هراسان اند و ترجیح می دهند زودتر بفروشند تا در نقطه پایین تر وارد شوند. خلاصه این که اهالی و بازیگران کوتاه مدتِ بازار بین دو نگرانی سرگردان اند؛ نگرانی از افت بیشتر و نگرانی از جاماندن از روند صعودی احتمالی بعدی، اما این نگرانی ها و رفتارهای هیجانی و نشستن در صف های خرید و فروش، بیش از همه برای بازیگران کوتاه مدتی موضوعیت دارد. بلندمدتی ها سعی می کنند با نگاه تحلیلی خود تصمیم به ماندن در بازار یا خروج از آن کنند و به تحلیل خود هم پایبند بمانند.
بورس از 2 عینک متفاوت
این که به بازار نگاه کوتاه مدتی داشته باشید یا بلندمدتی، بر عهده خودتان است و به شخصیت و نوع سرمایه و دیدگاه شما وابسته است اما این واقعیت را باید بپذیرید که دانش، ابزارها و شم اقتصادی مورد نیاز برای موفقیت در روش کوتاه مدتی بسیار بیشتر و پیچیده تر است. رصد معاملات، تسلط به ابزارهای تکنیکال و تابلوخانی و داشتن پلن معاملاتی منظم از حداقل های موفقیت در روش کوتاه مدتی است که درصد کمی از اهالی بازار از آن برخوردارند، اما در نگاه تحلیلی بلندمدت کافی است مسیر کلی را تحلیل و تعیین کنید. بی شک کسانی که در آبان ماه گذشته یا اسفندماه یا همین اردیبهشت ماه به دلیل افت بازار و ترس ریزش سهم خود را فروختند و در دوره صعودی بعدی در صف های خرید، خرید کردند سود بسیار کمتری از کسانی کسب کردند که طی یک سال گذشته سهامداری کردند.
بازدهی 273 درصد در 4 ماه و افت 8 درصدی در یک ماه
بورس (بر اساس شاخص کل) از ابتدای امسال تا انتهای تیرماه 273 درصد بازدهی داشته است که طبیعتا با افت 8 درصدی ماه قبل، اتفاق خاصی نیفتاده است. حتی اگر متفاوت بودن عدد پایه در درصدهای فوق را هم وارد محاسبات کنیم، در برابر رشد 273 درصدی 4 ماه اول سال، حدود 30 درصد افت معادل در مردادماه تجربه شده است. البته این نکته مهم وجود دارد که حتی بلندمدتی ها هم می پرسند که آیا این نقطه پایانی بورس است؟ آیا رشد بورس متوقف شده است؟ طبیعتا اگر جواب این سوالات در نگاه تحلیلی شما مثبت باشد، ماندن در بازار موجه نیست و حتی بلندمدتی ها هم تصمیم به فروش خواهند گرفت، حتی در صف های فروش این روزها. اما پاسخ به این سوالات هم بستگی و نگاه ما، چهارچوب تحلیلی و عینکی دارد که با آن بازار را نگاه می کنیم.
نوع نگاه به رشد بازار و تجویز بلندمدتی
طبیعتا بلندمدتی ها هم دارند به این فکر می کنند که اگر این پایان رشد بازار است، بهتر است از بازار خارج شویم. اما چگونه سوال فوق را پاسخ دهیم. یک روش متداول این است که ببینیم محرک های پیشین بازار که رشد قابل توجه چند ماه اخیر را رقم زده، هنوز هستند و قدرتمندند یا خیر؟ در این خصوص برخی بازار سرمایه را با عینک بازار ارز می بینند. در این نگاه یگانه علت رشد بورس رشد نرخ ارز در سال 97 و 99 بوده است. رشد نرخ ارز علاوه بر رشد سودسازی شرکت های داخلی فروش و صادراتی، ارزش ریالی دارایی های شرکت ها را هم افزایش می دهد و با ایجاد امکان افزایش سرمایه و افزایش سود و ....، بورس را جذاب می کند.
طبق این نگاه با تثبیت ایجادشده در بازار ارز، موتور محرک بورس هم خاموش شده و نمی توان انتظار رشد قابل توجهی از بازار سرمایه داشت.
برخی دیگر نیز علت رشد را حمایت های دولت و عرضه ها و تامین مالی های دولت از بورس می دانند و برخی نیز هجوم نقدینگی به بازار را علت رشد بازار می دانند. این عوامل اگرچه هنوز قویا وجود دارند اما نسبت به ماه های قبل تضعیف شده اند.
با کدام عینک، افق پیش روی بازار را ببینیم؟
اگر قرار باشد با 3 عامل فوق یعنی نرخ ارز، حمایت دولت و هجوم نقدینگی بازار را تحلیل کنیم و افق پیش رو را ترسیم کنیم، دیدگاه ما درباره این سه عامل بسیار مهم است. از جهت نرخ ارز، چشم انداز رشد بیشتر وجود ندارد و بسیاری محدوده 20 تا 25 هزار تومان را سقف نرخ می دانند. بنابراین اگر ارز را محرک بازار بدانیم نمی توان چشم انداز بازار را مثل قبل مثبت ارزیابی کرد. البته در همین باره هم اما و اگرهایی وجود دارد. از جمله این که آثار نرخ ارز بر بسیاری از شرکت های صادراتی که ارز خود را با نرخ نیمایی تسعیر می کنند به مرور رخ می دهد و با توجه به رشد قابل توجه نرخ نیمایی در 99 نسبت به 98 (بیش از 50 درصد) باید منتظر رشد قابل توجه سودسازی، مخصوصا در شرکت های دارای حاشیه سود پایین بود. البته این موضوع بسیار تدریجی و بلندمدت است و شاید کمتر کسی در این روزهای پرالتهاب بازار به آن دل خوش کند.
2 عامل دیگر و 2 اثر متفاوت
اما دو عامل دیگر دو اثر متفاوت بر بازار در این روزها دارند. حمایت دولت رابطه معکوس با روند بازار دارد؛ یعنی هرچه افت بیشتر شود، حمایت دولت تقویت می شود. مثل حمایت های مختلف لسانی و عملی که هفته قبل رخ داد. از زبانی ها که بگذریم بازنگری سریع در سقف خرید صندوق های با درآمد ثابت از سهام و رشد از 5 به 15 درصد، بازنگری در زمان معاملات و راه اندازی سریع etf دوم جزو حمایت های عملی از بازار بوده است. اما این حمایت ها فعلا باعث رشد بازار نشده است. چرا؟ به خاطر عامل سوم یعنی جهت نقدینگی. برعکس حمایت های دولت که با افت بازار تقویت می شود، جهت نقدینگی با افت بازار مثل یک گلوله برفی اثر فزاینده دارد. هرچه بازار بیشتر افت کند نقدینگی بیشتری خارج می شود افراد بیشتری تصمیم به فروش و خروج از بازار می گیرند. اما همان طور که در ابتدا گفتیم همین افراد هم نیم نگاهی به دور صعودی بعدی دارند تا مبادا از آن جا بمانند. به طور کلی جهت نقدینگی با تاخیر اثر می گذارد و در هر مسیر (صعودی یا نزولی) اثر گلوله برفی در آن واضح است. اگر حمایت ها و اصلاحات صورت گرفته بتواند جهت نقدینگی را تغییر دهد و برای یک هفته پایدار نگه دارد آن وقت باز هم همین نقدینگی یکه تاز بازار خواهد بود. اما اگر نتواند این گلوله برفی سنگین تر و مخرب تر خواهد شد. به نظر می رسد حمایت های فزاینده دولت و حساسیت اجتماعی بورس در این روزها، به ما تجویز می کند تا به حمایت های دولتی با عینک خوشبینی بنگریم که در صورت تداوم جهت نقدینگی را هم در مسیر مثبت پیش خواهد برد. اما درباره عامل دیگر یعنی اثر نرخ ارز باید به تفکیک گروه و نماد بحث و تحلیل کرد. البته ممکن است شما با عینک دیگری به این عوامل و چشم انداز آن ها بنگرید؛ علاوه بر تفاوت های نگاه کوتاه و بلندمدتی، این که جهت عوامل موثر بر بازار را هم چگونه بنگرید در تصمیم شما بسیار موثر خواهد بود.