سمنـــد دوم به سلامت باد !
با وجود طرح خوبی که برای نسل تازه سمند تدارک دیده شده اما این خودرو به غیر از طراحی روز، به چیزهای دیگری برای بازگرداندن اعتبارش نیاز دارد. ما این جا به این موارد پرداخته ایم
نویسنده : محمدحسین شاوردی روزنامهنگار
سمند هنوز هم مهم ترین خودروی ملی ایران است. محصولی که نخستین بار ما را به شکل جدی با دانش ساخت خودرو آشنا و طراحی اتومبیل را برای ما معنا کرد. این خودرو گویا پس از حدود دو دهه قرار است پا به نسل دوم بگذارد و به کل بازطراحی شود. این خودرو که زمانی رقیب هیوندای ورنا و آوانته در بازار ایران بود، به دلیل بی توجهی خودروساز ایرانی به اعتبار خود، سال ها با ظاهری یکسان به بازار تزریق شد و فرصت خودنمایی در بازارهای بینالمللی را از دست داد. حالا در شرایطی که النترا در طول همین دو دهه از نسل سوم به نسل هفتم رسیده و یکی از بهترینهای سگمنت c در رده سدانهای اقتصادی است، سمند به یک محصول کم اعتبار و قدیمی و نه چندان جذاب بدل شده که فناوریهای آن عمدتا متعلق به سه دهه قبل هستند. در گزارش پیش رو با بررسی الزامات طراحی نسل دوم سمند و شایعات درباره این پروژه، برخی سوالات در خصوص نسل دوم این خودرو را مطرح میکنیم. این گزارش را در چهار بخش بخوانید:
1- بزرگ ترین امید صنعت خودروسازی ایران در حالی پا به سومین دهه عمر خود میگذارد که سال ۷۸ نخستین بار ایده ساخت آن شکل گرفت و سال بعد هم نمونه اولیه آن ساخته شد. این خودرو پس از 20 سال و فروش حدود 5/1 میلیون دستگاه، در آستانه ورود به نسل دوم است. گفته میشود این خودروی ایرانی که پلتفرم خود را از پژوی فرانسه و ایده اصلیاش را از خودروسازی تایلندی گرفته بود، دوباره قرار است روی پلتفرمی فرانسوی ساخته شود. در واقع ایده داخلیسازی گسترده پژو ۳۰۱ که از پلتفرم نسبتا جدیدی با کد PF1 بهره میبرد، با همین هدف انجام شده است تا نسل تازه سمند باز هم خصوصیاتی نزدیک به محصولات پژوسیتروئن داشته باشد. این پلتفرم که در طیف وسیعی از خودروهای گروه PSA از دیاس۳ تا اوپل مریوا و از سیتروئن سی۳ پیکاسو تا نسل قبل پژو ۲۰۸ به کار رفته است، به دوام بالا و استهلاک پایین در کنار ساختار ساده و مستحکم مشهور است.
2- این ساختار ساده به رغم همه ویژگیهای مثبتی که دارد فاقد یک طرح بدنه منسجم و یک ایده دقیق است. سمند در نسل اول خود با ایده خودروی ملی که میتوان به آن افتخار کرد وارد خط تولید شد ولی این ایده دو سال بعد و با ورود محصولاتی از هیوندای و مزدا و... به بازار رنگ باخت. نسل دوم این خودرو هرچند بسیار دیر طراحی شده اما بهتر است ایده دقیقی اعم از اقتصادی بودن، اسپرت بودن، خاص بودن یا ارزان و در دسترس بودن داشته باشد. ملی گرایی در صنعت خودرو خیلی وقت است که رنگ باخته و جای خود را به کارایی و ارزش خرید داده است.
3- ایران خودرو شرکتی بزرگ و باسابقه اما فاقد هرگونه راهبرد مشخص در تولید محصولات است. این شرکت هماینک بیش از پنج محصول در رده C با اشکال مختلف و پلتفرم یکسان دارد که علیه همدیگر در حال رقابت هستند! این کار که از ایجاد صرفه مقیاس تولید و رشد تیراژ ممانعت به عمل میآورد، قیمت تمام شده محصولاتش را به شدت بالا میبرد. در عین حال این روند باعث شده تا همزمان سمند الایکس، سورن، دنا، دنا پلاس و پژو پارس روی خط تولید باشند و در عین حال پژو405، رانا، پژو 206 اسدی، پژو 301 و کا132 هم در رده پایینتری به دنبال مشتری بگردند. چرخی در فضای ایران خودرو و مرور مشخصات فنی تولیدات بالا نشان میدهد که همه این خودروها در یک دامنه تجهیزاتی - مسافرتی مشابه، قدرت ارائه خدمات به خریداران را دارند و این در حالی است که بازار تشنه سدانهای متوسط اسپرت، سدانهای کشیده لوکس یا کراساوورهای اقتصادی کوچک و متوسط است. بنابراین در این مقطع به نظر عرضه اس یو وی، وانت پیکاپ، سدانهای سایز D و E و البته محصولات کراس برای ایران خودرو یک اولویت مهمتر است.
4- حتی سایپا هم الان از زبان طراحی مشخصی برای محصولات مدرنش استفاده میکند و این برای ایران خودرو یک عیب بزرگ است که در طرحهای تولیدی خود پیوسته سردرگم به نظر میرسد. استفاده از یک هویت بصری مشترک که امری متداول در صنعت خودروسازی است، از سه دهه قبل در صنعت خودرو باب شده و بهتر است سازنده وطنی هم به این سمت حرکت کند تا شاید این گونه به بازخوردی بهتر از سوی مشتریان برسد.