سهــامداری بدون نیاز به حمایت دولت
اهالی تازه وارد بورس، آینده سهام و میزان ضرر و زیان خود را وابسته به حمایت دولت و حقوقی ها می دانند در حالی که این رویکرد اشتباه است
نویسنده : جواد غیاثی تحلیلگر بورس
بازار سرمایه هفته نیمه تعطیل گذشته را نیز با افت دسته جمعی قیمت ها و شاخص ها پشت سر گذاشت تا دوباره هراس از نبود خریدار و قفل شدن نمادها در صف های فروش در بازار سرمایه ایجاد شود. این فشار فروش سنگین در حالی است که با رشد نرخ ارز نیمایی به محدوده 21 هزار تومان، رشد قیمت های جهانی و فضای تورمی اقتصاد داخلی، برخی سهم های بازار به کلی حباب خود را از دست داده اند و نسبت قیمت به درآمد آتی آن ها (Forward P/E) جذاب و بدون ریسک ارزیابی می شود. با این حال فضای هیجانی و هراس ایجادشده مانع از متعادل شدن بازار می شود و فشار فروش حتی در سهم های بنیادین هم وجود دارد. بازار به خاطر تلقی غلط ایجادشده، برای هرگونه رشد منتظر حمایت دولت و حقوقی هاست. این در حالی است که اولا یک بازار کارا و منطقی، بازاری است که بر اساس مولفه های اقتصادی عمل کند و بی نیاز از مداخلات باشد. هر بازاری درنهایت محکوم به تسلیم شدن در برابر اصول اقتصادی است، ولو در کوتاه مدت دخالت های دولت یا رفتارهای رمه ای، منطق متفاوتی برای بازار رقم بزند. ثانیا بازیگرانی در بازار سرمایه موفق می شوند که رویکرد و راهبرد معاملاتی شخصی داشته باشند و دولت و رفتار دولت را هم صرفا به عنوان یک متغیر از ده ها متغیر در نظام معاملاتی خود لحاظ کنند. در ادامه در خصوص دو موضوع فوق، مخصوصا ایجاد نظام شخصی معاملاتی، بیشتر توضیح می دهیم.
مقدمات ایجاد یک نظام معاملاتی مدون چیست؟
واقع بینی و خودآگاهی یکی از مهم ترین مقدمات ایجاد یک نظام معاملاتی کاراست. باید ماهیت بازار سرمایه را بشناسید و همزمان با انتظار سود، انتظار زیان هم داشته باشید. اگر واقع بینانه وارد بازار نشوید، ممکن است مدت ها ضرر کنید و بر اساس انتظارات یا آرزوهای غیرواقعی، سبد سهام خود را کوچک و کوچک تر ببینید. خودآگاهی هم مهم است. چقدر ریسک پذیر هستید و چه پولی را وارد بازار کرده اید. شخصیت شما (میزان ریسک پذیری) چگونه است و وضعیت مالی واقعی شما چگونه است؟ اگر سود کنید چه می شود و اگر زیان کنید چه خواهد شد؟ طبیعتا اگر واقع بین نباشید و خودشناسی کافی هم نداشته باشید، ممکن است رفتارهای پرریسک مثل ورود به بازار با وام را انجام بدهید. بدانید که یک اشتباه در این دو حوزه (واقع بینی و خودآگاهی) منجر به اشتباهات مکرر خواهد شد. مثلا ممکن است با پول قرض (یا پول ضروری) وارد بازار شوید و بعد از تجربه زیان، در اثر شخصیت زیان گریز شدید خود، برای جبران آن دست به رفتارهای کوتاه مدت و پرریسک دیگر بزنید که نتایج آن معلوم نخواهد بود. با این مقدمه، برویم سراغ مولفه های ایجاد یک نظام معاملاتی شخصی مدون.
افسار سرمایه ها را به عوامل نامعلوم گره نزنید
این روزها که بازار سرمایه منفی است و افراد زیان دیده اند، بسیاری کلافه اند و نمی دانند که چه باید بکنند. مدام اخبار را مرور می کنند تا ببینند که حمایتی در کار هست یا نه؟! اما گره زدن سرنوشت دارایی (حتی اگر مازاد باشد) به رفتار دولت یا حقوقی ها، کاری بسیار خطرناک و غیرحرفه ای است. رفتار دولت قابل پیش بینی نیست و ممکن است بسیاری از اظهارات دولتی ها، بدون تامل کافی و بدون پشتوانه اجرایی باشد. معمولا بازارها به مراتب تحلیل پذیرتر از دولت ها هستند. بنابراین اگر می خواهید در بازار سرمایه موفق باشید بهتر است اصول ساده آن را رعایت کنید و افسار سرمایه تان را دست خودتان نگه دارید. اما چگونه؟
3 مولفه نظام معاملاتی شخصی؛ سبد، افق زمانی، حد سود و زیان
اگر شما واقع بین و خودآگاه باشید به طور طبیعی به نظام معاملاتی کارا خواهید رسید. اما در این جا ما یک گام پیش می رویم و یک نظام معاملاتی را معرفی می کنیم. تشکیل سبد متنوع اولین گام است که بارها درباره آن صحبت کرده ایم.
1- تشکیل سبد: شما بعد از بررسی ها به سبدی از سهام می رسید و سرمایه را به نحو مشخصی بین آن تقسیم می کنید. هر سهمی را که وارد سبد شما می شود دقیقا بررسی می کنید و می دانید که چرا آن را خریده اید؟ به خاطر رشد درآمدها؟ به خاطر طرح توسعه؟ به خاطر رشد قیمت محصولات؟ به خاطر ارزش دارایی ها؟ به خاطر افزایش سرمایه و ....؟ سبد باید متنوع باشد هم از نظر گروه و هم از نظر دلیل رشد. مثلا اگر قرار است به خاطر احتمال افت نرخ ارز، سهم هایی را که واردکننده هستند بخریم، همه پول را در این گونه شرکت ها سرمایه گذاری نکنیم تا اگر تحلیل غلط از آب در آمد، سبد ما به کلی افت نکند. ضمنا سهم باید نقدشونده هم باشد.
2- حد سود: اما درباره هر سهم باید دو کار دیگر را هم انجام دهید. اولا انتظار سود خود را مشخص کنید. مثلا فرض کنید که می خواهید نماد فولاد کاوه را در قیمت 1900 تومان وارد سبد خود کنید. علت انتخاب هم طرح های توسعه ای و رشد نرخ ارز نیمایی است. بر اساس بررسی ها و رشد احتمالی سودآوری، انتظار دارید که قیمت هر سهم با 30 درصد رشد به 2470 تومان برسد. لذا حد سود شما 30 درصد است.
3- افق زمانی: از نظر زمانی نیز انتظار این است که آثار طرح های توسعه ای و رشد نرخ ارز طی شش ماه آینده در قیمت سهام ظاهر شود. از این رو افق زمانی شما هم 6 ماه است.
4- حد زیان: اما واقع بینی حکم می کند که سوی دیگر را هم ببینید. یعنی حالتی که تحلیل شما به هر دلیلی غلط از آب درآمد. مثلا طرح توسعه به دلیل کرونا با تاخیر اجرا می شود و نرخ ارز هم افت می کند و در سطوح فعلی پایدار نمی ماند. یا این که فضای هیجانی سنگین بر بازار حاکم می شود و اجازه رشد به بازار را نمی دهد. در این حالت باید بدانید که تا کجا با سهم می مانید. مثلا ممکن است بگویید تا افت 10 درصد یا 20 درصد یا 30 درصد هم با سهم می مانید اما بیش از آن را تحمل نمی کنید. طبیعتا باید مدام تحلیل خود را به روز کنید و ببینید که آیا مبانی تحلیلی شما هنوز برقرار است یا تضعیف یا تقویت شده است. اگر به هر دلیلی تحلیل شما غلط از آب درآمد بهتر است به محض رسیدن به حد زیان سهم را از سبد خود خارج کنید.
این یعنی نظام (یا پلن یا سیستم) معاملاتی شخصی و پایبندی به آن. اگر این اصول را رعایت کنید، هراسی از این روزها نخواهید داشت و نیاز هم نخواهد بود چشم به حمایت دولت داشته باشید.