سمیه محمدنیا حنایی – بیشتر افراد معتقدند که کشاورزی و سایر شغل های وابسته به زمین با آن که جزو مشاغل استراتژیک محسوب می شوند اما در نهایت عایدی خوبی برای دارندگان زمین ها ندارند و به قول معروف نان در بازار و صنعت است و بس! امروز پای صحبت های جوان کارآفرینی نشسته ایم که تجارت پرسود اما کم زحمتی را از همین طریق کشاورزی برپا کرده است. آقای احسان حجتی 38 ساله از تجارت صنوبر برای مان می گوید. احسان از همان ابتدای کودکی علاقه خاصی به کشت و زمین داشت و براساس همین علاقه در دانشگاه رشته آبخیزداری را برگزید. او بعد از فراغت از تحصیل با دریافت روزنه های درآمدزایی کشاورزی اقدام به وارد کردن سم و کود به داخل ایران کرد. شروع تحریم ها علیه ایران باعث شد که ادامه کار برای او مانند گذشته پرسود نباشد، برای همین به دنبال فرصت های پول ساز دیگر کشاورزی رفت. در این میان دریافت که کاشت صنوبر یک ساله سود خوبی به همراه دارد. او برای زراعت صنوبر به یک زمین 100 متری برای خزانه داری احتیاج داشت. خوبی صنوبر این بود که در هر شرایط آب و هوایی دوام می آورد و به سرعت رشد می کرد. تنها نکته مهم غنی کردن خاک زمین بود که این موضوع با آشنایی احسان با انواع کود تقریبا آسان بود. او در اولین گام اقدام به خریدن نهال های 20 سانتی متری صنوبر به قیمت 70 تومان کرد. از این صنوبرهای کوچک در عرض شش ماه سه نهال دیگر به عمل می آمد. البته همین شش ماه باید در زمین ساکن می شد تا نهال ها از انگل ها و آفت ها آسیب نبینند. او با فروش خزانه اش توانست یک زمین یک هکتاری خریداری کند و در سال دوم تجارت صنوبرش، نهال های خزانه اش را به زمین خودش منتقل کرد و بعد از یک سال و فروش چوب های حاصل از صنوبرش به سوددهی 120 درصدی رسید. احسان حجتی هم اکنون یکی از تاجران جوان صنوبر در کشور شناخته می شود که در سال 97 عنوان کارآفرین نمونه استان خراسان شمالی را از آن خود کرد.

نیازهای آدمی را پایانی نیست.....این جمله نیاز به فهم عمیقی ندارد، چرا که تبلیغات هرروزه در انواع رسانه های جمعی و وسایل ارتباطی گویای همین مسئله است. نیازهای جدیدی که به صورت متداول برای انسان شکل می گیرد همیشه هم نیاز واقعی نیست! این که شما "نیاز" را چه چیزی بدانید مهم است! یکی از مهم ترین مشکلات انسان عصر کنونی این است که در تشخیص انواع نیاز با مشکل رو به روست، یا به عبارتی نمی تواند آن چه واقعا و حتما مورد نیاز ش است را به درستی شناسایی کند! اگر قرار بر طبقه بندی انواع نیاز باشد می توان آن را مانند دسته بندی کتاب های ابتدایی به خوراک، پوشاک، مسکن تقسیم کرد؛ اما مسئله فراتر از این حرف هاست! نیاز امروز جامعه بشری علاوه بر تامین این سه نیاز که در حدود مختلف برآورده می شود، نیاز به بی نیازی است! به زبانی دیگر بشر نیاز دارد تا چند صباحی زیست و زندگی خود را از دایره نیازهای کاذب خارج کند، خرید سالی ۱۰ جفت کفش! قطعا نیاز واقعی نیست و درست کردن ۱۰مدل غذا برای یک مهمانی شام نیز نیاز واقعی نیست! مشکل از آن جایی شروع می شود که نیازهای روزمره و عادی با تجمل،تفاخر و اختلافات طبقاتی و....گره می خورد! آن جاست که نیاز واقعی رنگ باخته و تنها پیشی گرفتن از دیگران و چشم و هم چشمی نیاز و مقدار آن را تعیین می کند! بنابراین تشخیص نیاز واقعی از نیاز کاذب موضوعی مهم است چرا که در شرایط اقتصادی کنونی و باتوجه به روند صعودی تورم، کمتر کسی می تواند به نیازهای کاذب و موقتی پیرامونِ زندگی اش جامه عمل بپوشاند!

 حرف اول:  چگونه نیاز واقعی را شناسایی کنیم؟
لطفا اگر به چیزی نیاز دارید ابتدا به ضرورت تهیه آن توجه کنید که اگر فلان کالا یا خدمات تهیه نشود چه تاثیری بر روند زندگی شما خواهد داشت؟ این که با برآورده نشدن فلان خواسته تا چه میزان آرامش و رفاه زندگی شما تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؟ پاسخ به همین سوالِ کوتاه می تواند تا حد زیادی جلوی بروز نیازهای کاذب را بگیرد، به طور مثال تهیه پوشاک به صورت متداول و برای هر مهمانی و دورهمی کار واجبی است؟ آیا وقت آن نرسیده با حساب جیب خودمان صادق باشیم تا نیازهای کاذب راه را بر مسیر اقتصادی زندگی ما نبندد؟
حرف دوم: به سرمایه گذاری جدی فکر کنید!
این که دایم بهانه بازار متلاطم را بگیرید و برای سرپوش گذاشتن بر عدم سرمایه گذاری یا تامین نیازهای کاذب خود، تشویش بازار را بهانه کنید تنها موجودی حساب شما را اندک تر خواهد کرد! شما با اندکی تفکر و تعیین صحیح نیازها و برآورد آن می توانید سرمایه ای هرچند کوچک را فراهم کنید چرا که بسیاری از اتفاقات مالی شگفت انگیز از توجه به سرمایه های اندک پدید آمده است.
حرف سوم: لیست سیاه تهیه کنید
یک لیست تهیه کنید و نام آن را لیست سیاه بگذارید و میان نیازهای واقعی و کاذب خود مرزی را تعیین کنید، سپس به مدت یک ماه نیازهای کاذب و واقعی خود را جداسازی کنید و هرکدام را جداگانه بنویسید و در نهایت برآورد هزینه کنید که لیست نیازهای کاذب و واقعی شما در طول یک ماه چه هزینه ای را بر سبد خانوار گذاشته است؟
حرف چهارم: تبدیل نیازهای کاذب به سرمایه گذاری
در نهایت هزینه نیازهای کاذب خود را به سبد سرمایه گذاری خود اضافه کنید هرچند که این سرمایه کم باشد اما در بلند مدت می توانید روی این سرمایه گذاری برای اهداف مهم خود حساب کنید! نکته مهم این که این سرمایه را به صورت پول نقد نگهداری نکرده و آن را به روش هایی که ارزش پول حفظ شود نگهداری کنید.

کانال های ارتباطی با هفته نامه دخل و خرج
 @dakhlokharjweekly
 t.me/dakhlookharj weekly
تلفن: 09018374710
یوزرنیم: khorasan_content

حق تحصیل رایگان کجا رفت؟!
قیمت تبلت و تلفن همراه با آغاز سال تحصیلی جدید به صورت سرسام آوری بالا رفته است. قیمت بسته های اینترنت همراه هم خیلی بالا رفته است. با این اوضاع که پیش برویم دیگر نباید حرفی از حق تحصیل رایگان آن هم در مقاطع زیر دیپلم زد. همین امسال تحصیل در کلاس اول دبستان در یک مدرسه دولتی حدود 6 تا 7 میلیون تومان برای والدین هزینه دارد!

گرانی دارو نگران کننده است
من دچار بیماری پسوریازیس هستم. نوعی بیماری نادر که سلول های ایمنی بدن که عموما در پوست وجود دارند، بافت فرد را عامل خارجی قلمداد می کندو به آن هجوم می آورد. با تمام تلاش ها این بیماری جزو بیماری های تحت پوشش بیمه قرار نگرفته است.
 از آن جایی که بیشتر داروهای تخفیف دهنده بیماری، از خارج کشور وارد می شود، خانواده ام برای تامین مالی هزینه های درمانم به شدت درگیر شده اند. نسخه های یک ماهه من تا پارسال حدود 700 هزار تومان بود که امسال با افزایش قیمت ها به ماهی 3 میلیون تومان رسیده است. واقعا استیصال را در چهره خانواده ام می بینم و اگر قرار بر گران تر شدن باشد مجبورم در مصرف داروها گزینشی عمل کنم.

تورم در بازار خودرو  تمامی ندارد
با مجوزی که مجلس به خودرو سازان اعطا کرد که می توانند هر سه ماه یک بار درباره قیمت خودروهای ثبت نام شده تجدید نظر کنند، بازار خودرو در تورم دایمی به سر می برد. یکی از دلایلی که قیمت ها در شهریور ماه سیر صعودی به خود گرفته است ترس مردم از افزایش قیمت ها توسط خودروسازان است.

فاطمه سوزنچی کاشانی-  در مقاله های قبلی، برخی از مواردی را که موجب افزایش خلاقیت  یا سرکوب خلاقیت فرزندان می شود معرفی کردم. از آن جایی که خیلی از ما خواسته  یا ناخواسته کارهایی انجام می دهیم که ممکن است موجب سرکوب خلاقیت فرزندان شود، سعی کردم بیشتر به این موارد اشاره کنم و در مقاله امروز نیز برخی دیگر از مواردی را که باعث از بین رفتن خلاقیت جگرگوشه هایمان می شود معرفی کنم:
  توجه نکردن به کارها و خلاقیت های فرزندان
همه بچه ها دوست دارند نقاشی بکشند، کاردستی درست کنند  یا کارهای خلاقانه انجام دهند و با ذوق و شوق این کارها را به بزرگ ترها نشان دهند تا از کارهایشان تعریف و تمجید شود و حس خوبی پیدا کنند. اما خیلی از ما به این کارهای کوچک فرزندان بی توجهی می کنیم و حتی ممکن است آن ها را دعوا کنیم. همین بی توجهی ما موجب دلسردی و بی انگیزه شدن و حتی کاهش اعتماد به نفس شان  خواهد شد.
  ترسیدن از شکست
گاهی اوقات دلبندان مان را از شکست می ترسانیم و مانع تجربه کردن آن ها می شویم؛ مثلاً ممکن است به آن ها بگوییم اگر فلان کار را بکنید دیگران مسخره تان می کنند، یا اگر بالای درخت بروید دست و پایتان می شکند. حتی ممکن است برحسب عادت دیرینه مان آن ها را از خیلی کارهای دیگر بترسانیم؛ مثلاً بگوییم به بخاری دست نزن می سوزی و ... و با این کارها فرصت تجربه کردن و آزمون و خطا را از دلبندان مان می گیریم و موجب کاهش اعتماد به نفس و ترسیدن آن ها از انجام کار می شویم و خلاقیت آن ها را سرکوب می کنیم.
  عجله در به پایان رساندن کارها
برخی از والدین دوست دارند فرزندان شان خیلی سریع کارهایشان را انجام دهند و زودتر به اتمام برسانند؛ مثلاً آن ها را مجبور می کنند خیلی زود مشق هایشان را بنویسند  یا زود کاردستی مدرسه شان را درست کنند و با این کار در واقع دقت و خلاقیت دلبندان شان را کاهش می دهند و فقط برایشان مهم است که هرچه زودتر کارها به پایان برسد و لذت حین انجام کار را نیز از فرزندان شان می گیرند.