پناهآوردناز پــولبهکــالا
رشد قیمت کالاهای بادوام به مراتب بیشتر از سایر کالاهاست؛ در این گزارش به چرایی این مسئله پاسخ داده ایم؟
نویسنده : محمد حقگو روزنامه نگار اقتصادی
رشد قیمت ها در شهریور امسال، در حالی نسبت به شهریور پارسال به 34.4 رسید که شاید قابل تطبیق با قیمت خیلی از کالاهایی که در بازار می بینیم نباشد. به عنوان مثال قیمت مسکن در برخی مناطق کشور تا نزدیک دو برابر هم رشد کرده است. در بازار خودرو هم همین طور. پراید 111 که شهریور پارسال در بازار، حدود 50 میلیون تومان قیمت داشت، شهریور امسال راه 100 میلیون تومان را در پیش گرفت. در مصالح ساختمانی شاخص مانند تیرآهن نیز قیمت ها رشد بسیار بیشتر را نسبت به شهریور پارسال نشان می دهد. در بازار لوازم خانگی و ... نیز وضعیت کماکان به همین شکل است.با این حال، این سوال پیش می آید که کدام نرخ ها را باید باور کرد؟
کالاهای بادوام، در راس نگرانی مردم
باید گفت که نرخ هایی که در کوچه و بازار از رشد قیمت ها می بینیم و می شنویم، از نظر آماری نیز تا حد زیادی واقعیت دارند. چرا که نرخ تورم به میانگین قیمت طیف گسترده ای از کالاها و خدمات با سهم های مختلف در سبد مصرفی مردم نسبت داده می شود. در حالی که در پس این نرخ، دسته بندی های آماری مهم دیگری هم مستتر هستند. یکی از مهم ترین این وقایع در ماه های اخیر، تورم کالاهای بادوام است که علی رغم سهم 5.5 درصدی این کالاها از مصرف، نگاه خیلی از ماها را به تورم خیره کرده و مقایسه نرخ تورم اعلامی با شهودی را رقم زده است.
در این رابطه گزارش مرکز آمار ایران نشان می دهد که بر خلاف نرخ تورم نقطه به نقطه 34.4 درصد کلیه کالاها در شهریور ماه امسال نسبت به شهریور 98، نرخ تورم نقطه به نقطه کالاهای بادوام در حدود 94.6 درصد! بوده است. نمودار نخست ، این موضوع را به خوبی نشان می دهد.
دلیل گرانی سرسام آور کالاهای بادوام چیست؟
حال، این سوال پیش می آید که دلیل این همه گرانی کالاهای بادوام آن هم بر خلاف سایر کالاها چیست؟ در این رابطه بررسی ها از جمله نگاهی به نظرات کارشناسان نکات زیر را روشن می کند.
1- تاثیر مستقیم رشد نرخ ارز: بدیهی ترین پاسخی که به سوال فوق می توان داد این است. یعنی جنس تولید کالاهای بادوام در کشور ما به گونه ای است که بخشی از نیاز خود را از خارج از کشور تامین می کنند. بنابراین نرخ رشد ارز بر قیمت آن به طور مستقیم تاثیر می گذارد.
2- تورم مزمن و فزاینده بر اثر رشد نقدینگی: شاید مهم ترین پاسخ در بیان سوال فوق را بتوان به رشد نقدینگی نسبت داد. این عبارت یعنی رشد نقدینگی را بارها و بارها در رسانه ها شنیده ایم. موضوعی که در سال های اخیر با درصد رشد قابل توجه، روند ثابت و حتی فزاینده ای هم داشته است. رشد نقدینگی در شرایطی که نرخ رشد اقتصاد ما حتی منفی شده، نشان دهنده این است که اگر مثلاً برای خرید 5 عدد سیب، 10 هزار تومان داشتیم، الان برای خرید 4 عدد سیب، 20 هزار تومان داریم. در نتیجه ارزش هر سیب بسیار بیشتر از قبل خواهد شد. این یعنی تورم فزاینده. اما چرا تورم در کالاهای بادوام این قدر با تورم کالاهای دیگر متفاوت است؟ توضیح بخشی از این موضوع به یک رفتارشناسی اقتصادی نیاز دارد. ماجرا هنگامی که اقتصاد کشور با موج فزاینده نقدینگی و تورم مواجه است، به این صورت خواهد بود که ما مردم با مشاهده روند صعودی قیمت ها، ناخودآگاه به فکر حفظ ارزش دارایی هایشان می افتیم. برای این کار در درجه اول، به سراغ بازار بورس، به عنوان یک بازاری که خرید و فروش در آن، دردسر سایر بازارها را ندارد، میرویم. اما پس از مدتی و (به طور خیلی خلاصه) با اشباع شدن این بازار، سایر بازار دارایی ها که همان کالاها و خدمات هستند، در متن توجه قرار خواهند گرفت. اما چه کالاهایی؟ منطقی این است که ابتدا کالاهایی که دوام و قابلیت نگهداری بیشتر دارند، در اولویت باشند. پس از آن هم نوبت به سایر دارایی های کم دوام تر خواهد رسید. موضوعی که انطباق زیادی با نمودار این گزارش در مورد تورم انواع کالاها از منظر میزان دوام آن ها دارد. البته در این میان نباید غافل شد که بودجه شخصی بسیاری از مردم، کفاف فعالیت در بازارهای سرمایه ای را نمی دهد. بنابراین منطقی است که کم کم این اقشار، برنامه خرید کالاهای سرمایه ای و با دوام را از لیست خریدهای آتی خود حذف کرده و آن را پس انداز و یا با مصرف بیشتر کالاهای غیر سرمایه ای جایگزین کنند. مانند اتفاقی که در قضیه انصراف از وام مسکن یکم تاکنون رخ داده است.
3- جلو انداختن خرید کالاهای بادوام: مسئله دیگر که به نوعی زیرشاخه موارد دیگر است، به داغ شدن پول در زمان تورم بر می گردد. ماهیت کالاهای با دوام به گونه ای است که تعدد خرید و فروش شان به میزان کالاهای دیگر نیست. اما خرید آن هر دفعه، بودجه قابل توجهی از خانوارها را صرف می کند. بنابراین در دوران تورم و نیز در شرایطی که امکان خرید زودهنگام تر و ذخیره سازی کالاهای کم دوام مثل خوراکی برای خانوار زیاد نیست، جلوانداختن خرید کالاهای بادوام برای مواردی مثل تهیه جهیزیه، فشار بیشتری را به تقاضای این کالاها وارد می کند و این به معنای شکل گیری ریشه دیگری از تورم در این بخش است.
4- سرمایه ای شدن کالاهای بادوام: شاید شما هم با این تناقض مواجه شده اید که مثلاً در شرایطی که قیمت ساخت هر متر مربع واحد مسکونی حدود 4 میلیون تومان است، چرا قیمت هر متر مربع واحد مسکونی آماده، حتی در مناطق متوسط شهری، به چند برابر آن می رسد؟ بخشی از پاسخ به تغییر ماهیت کالاهای با دوام از مصرفی به سرمایه ای بر می گردد. کالاهای سرمایه ای این ویژگی را دارند که قیمتشان، علاوه بر هزینه تمام شده، بر اساس بازده آینده شان نیز تعیین شود. بنابراین در شرایطی که انتظار می رود بر اثر ازدیاد پول و نقدینگی در جامعه، قیمت ها کماکان در آسانسور صعود باشند، بازده دارایی های سرمایه ای، بیشتر و بیشتر از ارزش آن ها با قیمت تمام شده فاصله خواهد گرفت. این تعبیر مصداق همان «قیمت پرانی» هایی است که هم اینک در بازارهای خودرو و مسکن با آن مواجه شده ایم.