داستان ساخت و تولید در تاریخ نیروی دریایی ارتش:
تعداد بازدید : 2
از وابستگی محض تا جهش به سوی خودکفایی کامل
کشور ما با داشتن بیش از ۳ هزار کیلومتر ساحل در شمال و جنوبش و راه داشتن به آبهای آزاد و بینالمللی از یکسو و همجواریاش با پهنه آبی خلیجفارس به عنوان یکی از راهبردیترین دریاهای دنیا میتواند یک کشور دریایی به شمار آید و بر این اساس داشتن نیروی دریایی مجهز و آماده از اولویتهای نظامیاش خواهد بود. اولین گزارش از یک نیروی دریایی مجهز محلی در ایران مربوط به دوران انوشیروان است که به قصد تسخیر عربستان، نیروی دریایی عظیمی را در ابوله واقع در اروندرود تجهیز کرد. البته تا پیش از آن و در لشگرکشیهای هخامنشیان به اروپا نیز گاه ذکری از نیروی دریایی قوی ایران شده است. اما تلاش برای ساخت کشتیهای جنگی و ایجاد ناوگان مدرن در دوره صفویه و برای اخراج پرتغالیها از جزیره هرمز و خلیجفارس انجام شد. این تلاش به دلیل دخالت انگلستان به نتیجه نرسید و اولین نیروی دریایی مدرن ایران توسط نادرشاه افشار تاسیس شد. او با خرید چند کشتی از انگلستان و هلند نیروی دریایی ایران را تاسیس کرد. در دوران قاجار و زمان ناصرالدینشاه به منظور توسعه نیروی دریایی، ایران موفق به خرید چند شناور از جمله یک کشتی650 تنی مجهز به چهار اراده توپ کروپ از آلمان شد که نام آن را پرسپولیس گذاشتند ولی طی سالهای بعد و به دلیل مشکلات داخلی ایران، همه این کشتیها با بیتوجهی مواجه و در نتیجه به تدریج در خور سلطانی نزدیک بوشهر به آب فرو رفتند و غرق شدند.
وابستگی محض نیروی دریایی پهلوی
اوضاع سواحل جنوبی همچنان درهم ریخته بود تا اینکه رضاخان به عنوان سردار سپه و وزیر جنگ به روی کار آمد. او تلاش کرد تا ارتش نوینی در ایران به وجود آورد و این شامل تشکیل نیروی دریایی نیز میشد. در سال 1302 ارتش، کشتی مظفری را تصرف کرد و سردار سپه آن را پایه نیروی دریایی ایران قرار داد. 2 سال بعد از تاجگذاری رضاشاه پهلوی، در سال 1306، مجلس ضمن تصویب مبلغی اعتبار به منظور خریداری کشتیهای مسلح برای عملیات ضدقاچاق و نیز تعمیر کشتیهای موجود در گمرک، به دولت وقت اجازه داد که 4 نفر کارشناس دریایی از کشور ایتالیا استخدام و زیر نظر وزارت جنگ برای خریداری واحدهای جدید دریایی اقدام کنند. آنها به همراهی افسران و کارشناسان وزارت جنگ و وزارت خارجه از کرانههای خلیجفارس و کرانههای دریای مازندران بازدید کردند و درنهایت طرح تاسیس نیروی دریایی ایران نوشته شد. بر اساس این طرح، قرار شد در بدو کار دو فروند ناو توپدار به ظرفیت حدود هزار تن و چهار فروند ناوچه توپدار به ظرفیت حدود 320 تن، مناسب با شرایط اقتصادی ایران و هماهنگ با توان کارکنان و تعداد نفرات تربیتشده، بلادرنگ سفارش داده شوند. بنابراین وزارت جنگ ساخت این ناوها را به کارخانجات کشتیسازی پالرم ایتالیا سفارش داد. اما سوم شهریور 1320 نیروی دریایی جدید ایران مورد شبیخون نیروهای انگلیس و شوروی قرار گرفت و تقریبا تمام شناورها و تاسیسات خود را از دست داد. در سال 1325 بعد از جنگ جهانی دوم دو فروند ناو به منظور غرامت ببر و پلنگ به ایران داده شد و نیروی دریایی ایران با داشتن ناوهای شاهرخ، شهباز، سیمرغ، کرکس و چند فروند یدککش به همراه باقی مانده کارکنان دوباره پا گرفت. با افزایش درآمدهای نفتی ایران و عضو شدن ایران در پیمان سنتو و خروج انگلیس از خلیجفارس، پاسداری از خلیجفارس و دریای عمان و شمال اقیانوس هند به ایران سپرده شد، بنابراین تقویت نیروی دریایی ایران نیز در دستور کار قرار گرفت. دهه 40 شمسی سرآغاز ورود ناوشکنهای سنگین به ایران است و اولین آنها از انگلیس خریداری شد که یک شناور رزمی دست دوم به نام اسلوس بود که از جنگ جهانی دوم باقی مانده بود و به جای اوراق کردن به ایران داده بودند. این ناوشکن 3400 تنی بعد از بازسازی و الحاق به نیروی دریایی ایران آرتمیس نام گرفت. بعد از آرتمیس در سال 1349 دو ناوشکن دست دوم دیگر از آمریکا خریدیم که عمری 30 ساله داشتند و به نامهای ببر و پلنگ مشغول خدمت شدند. این سه ناوشکن در نبرد ظفار و جنگ تحمیلی به کار گرفته شدند و در دهه 70 شمسی اوراق شدند. یکی از بخشهای جدید نیروی دریایی ارتش در دهه چهل و پنجاه شمسی اضافه شدن یگانهای هاورکرافت یا هواناو به نداجا بود که تعدادشان به 15 فروند میرسید اما اوج خریدهای ایران در حوزه نیروی دریایی زمانی بود که درآمدهای نفتی ایران افزایش چشمگیری پیدا کرد. در آن زمان چهار فروند ناو کلاسسام 1500تنی از نیروی دریایی انگلیس خرید و توانست به ناوگان دریایی خود تنوع ببخشد. در مجموع در ابتدای انقلاب اسلامی در سال 57 نیروی دریایی ایران سه ناوشکن سنگین، چهار ناو محافظ، 27 گشتی 10تنی و چهار کشتی مینجمعکن بزرگ و دو فروند مینروب کوچک به همراه چهار ناولجستیک و تعدادی شناور نفربر و یدککش داشت. بیشک آن زمان نیروی دریایی ایران قویترین نیروی دریایی در منطقه لقب میگرفت اما نکته مهم این بود که این نیروی دریایی بزرگ و پر زرق و برق در اوج وابستگی قرار داشت و رویدادهای پس از انقلاب و هنگام جنگ نشان داد که چه میزان این وابستگی میتوانست برای کشورمان هزینهزا و خطرناک باشد. اوج این وابستگی و مشکلات داخلی نیروی دریایی شاه را میتوان در خاطرات اسدا... علم، نخستوزیر و فرد شماره یک حکومت پهلوی پس از شخص شاه دید. علم در کتاب گفتوگوهای من با شاه(خاطرات محرمانه امیراسدا... علم)، ج1، تهران، طرح نو، چاپ اول، بهار 1371، ص395 مینویسد: «شب هوا طوفانی شد. صبح از موسسات گوناگون بازدید به عمل آوردیم و به موقع برای رژه در ساعت 10 رسیدیم. به دلیل هوای بد برای ما امکان نداشت که از کشتی سلطنتی که در کیش لنگر انداخته بود مانور را تماشا کنیم، در عوض از یک برج مراقبت دریایی بالا رفتیم. در میان میهمانان نوه امپراطور اتیوپی هم حضور داشت که فرمانده نیروی دریایی کشور خودش است. 29 کشتی و یک ناوگان کامل قایقهای اژدرافکن رژه رفتند و به هنگام عبور از جلوی جایگاه ما توپهایی به علامت احترام شلیک کردند. در پشت آنها تعدادی هلیکوپتر و 16 هاورکرافت رد شدند. در همان لحظه شاه درخواست کرد که چند تا از کشتیهای مجهز به موشک، به هدفی که دیروز هلیکوپترها با آن دقت هدفگیری کرده بودند، تیراندازی کنند. دو تا از کشتیها برای این منظور انتخاب شدند. اولی به کلی هدف را ندید و دومی حتی نتوانست موشک را از سکوی پرتاب شلیک کند. افتضاح غریبی بود و بیشتر به خاطر حضور میهمان اتیوپی ناراحتکنندهتر شد. از شدت عصبانیت دچار چنان سردردی شدم که لاجرم بیش از یک لیوان ودکا نوشیدم. شاه از خشم میلرزید ولی آرامش ظاهریاش را حفظ کرده بود. ناهار، در حال و هوایی پر تنش و عصبی صرف شد. آهسته به وزیر دارایی که در کنارم نشسته بود اشاره کردم، اگر هدفگیریها بر طبق برنامه پیش رفته بود حالا چه مدح و ستایشی درباره نیروی دریایی میشنیدیم و چه صحبتهایی در مورد تسلط بر خلیجفارس و تمام اقیانوس هند گفته میشد.»
جهش به سوی خودکفایی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد تغییر و تحولات عمیقی در بخشهای مختلف کشور بودیم از جمله در حوزه نظامی و نیروی دریایی نیز افسران و مستشاران اروپایی و آمریکایی که در ارتش ایران به نوعی خدمت میکردند، به طور ناگهانی از ایران رفتند و عملا تحریمهای نظامی علیه کشورمان شکل گرفت. در رژیم قبلی، ایران به صورت غیرمستقیم عضو ناتو بود و تجهیزات بسیار پیشرفتهای داشتیم و تمام کارکنان نیروی دریایی تا آشپزهای ما هم در خارج از کشور آموزش میدیدند و اگر قطعهای خراب میشد برای تعمیر به خارج از کشور میرفت. با این سیستم وابسته، بعد از انقلاب و همزمان با قطع روابط نظامی با غرب مجبور شدیم همین تجهیزات را خودمان حفظ و نگهداری کنیم. در چنین اوضاعی رژیم بعث عراق هم به ما حمله کرد. باید چه میکردیم؟ وقتی سیستمها در جنگ عملیاتی شدند به صورت طبیعی فرسوده و عمرشان پایان مییافت، این در حالی بود که قطعات هم به ما نمیدادند و فقط یکسری آدمهای متعهد و متخصصی وجود داشتند که با علاقه خودشان قطعات خرابشده را تعمیر یا مهندسی معکوس میکردند. مقام معظم رهبری در آن زمان نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند. ایشان در سال 62 در صبحگاه کارخانجات در بندرعباس گفتند: «من با اجازه فرمانده کل نیروهای مسلح به ستاد مشترک ارتش و فرماندهان سه نیرو پیشنهاد قطعی میکنم که یک معاونت جهاد خودکفایی ایجاد کرده و همه نیروهایی که میتوانند ما را به خودکفایی برسانند جمع و استفاده نمایند.» از آن زمان در تمام نیروهای مسلح این معاونت ایجاد شد تا آدمهای خودجوش را برای رسیدن به هدف بزرگتر جمع کنند. تاریخ جهاد کفایی را میتوان به سه مرحله تقسیم کرد قسمت اول از ابتدای تاسیس در سال 62 تا سال 1376 است. در طول این زمان دانش آنچنانی نداشتیم و یکسری مهندس و درجهدار و کارمند که آموزش دیده بودند از ساخت بردهای الکترونیکی شروع کردند تا سال 1376 که به ساخت یکسری سامانههای کوچک اما موثر رسیدیم. همزمان توانسته بودیم ناوها و تجهیزات خود را نیز سرپا نگه داریم. ما توانسته بودیم در کارخانجات نیروی دریایی، ناوشکن سبلان را از نابودی کامل نجات دهیم. داستان اینطور بود که وقتی سبلان با آمریکاییها درگیر شد و ناجوانمردانه مورد اصابت بمب لیزری قرار گرفت، سازه آن تقریبا جدا شد و شکاف بسیار بزرگی برداشت. در آن زمان تمام کارشناسان گفتند که سبلان قابلیت عملیاتی شدن را ندارد اما به لطف خدا به سختی خود را به یکی از حوضچههای شناور که آماده بود رساند و در حوض خشک کارخانجات قرار گرفت. پس از آن با همکاری مراکز دانشگاهی و صنایع، تعمیرات عمدهای روی سبلان انجام و باعث شد این یگان پس از دو سال عملیاتی شود و حتی با سامانههای جدید بهتر هم بشود. وقتی گزارش این تعمیرات به فرمانده کل قوا رسید ایشان فرمودند شما توان ساخت ناوشکن را دارید، چرا اقدام نمیکنید که همان جا اولین کارهای ساخت ناوشکن جماران تحت عنوان پروژه موج آغاز شد که سرانجام به ساخت اولین ناوشکن ایرانی به نام جماران انجامید. دوران دوم جهاد خودکفایی از سال 76 تا 85 است. در دوران دوم از بحث تعمیر و نگهداری و بهرهبرداری از تجهیزات عبور کرده و شروع به ساخت و طراحی زیرسامانهها و سامانههای حیاتبخش دفاعی کردیم. رهبر انقلاب در اردیبهشت سال 76 برای بازدید به بندرعباس آمدند و در خلال یک نمایشگاه محصولات فنی دریایی یک ماکت ناوشکن هم دیدند. فرمودند این چیست؟ در حالی که میدانستند، گفتند این ناوشکن با خصوصیات بالا و توان نشست و برخواست بالگرد است. ایشان همان جا دستور دادند ناوشکن با قابلیت حمل بالگرد و پرتاب موشک بسازید. این نقطه عطفی شد برای طراحی و ساخت اولین ناوشکن در تاریخ ایران. بعد از این فرمان کار شروع شد حتی ایشان از همان سال درخواست گزارش ماهیانه از نیروی دریایی داشتند که نشان از حساسیتشان نسبت به این پروژه بود. سال 80 اولین قطعه، سال 82 کاسه اصلی ناوشکن و در سال 85 روسازه و طبقات بالایی آن ساخته شد. در حقیقت اسکلت آن به پایان رسید و نوبت به سلاحها و تجهیزات راداری و... بود که کسی به ما نمیداد. همه اینها در قالب پروژههای سازمان جهاد خودکفایی تعریف و همزمان با ساخت اسکلت، ساخت سایر تجهیزات شامل سیستمهای پرتاب موشک، رادارها، جنگ الکترونیک، ناوبری، توپخانه و... انجام شد و الان در ناوشکن جماران روی همه قطعات آرم شرکتهای داخلی یا دانشگاهها یا وزارت دفاع را میبینید. نکته مهم این بود که ما توانستیم در این پروژه و سایر پروژهها از ظرفیتهای داخل کشور استفاده کنیم و امروز میتوان با افتخار گفت که پای یک کارشناس خارجی به جماران باز نشد. در گام سوم با توجه به بلوغی که نداجا به آن رسیده بود وارد فاز طراحی و ساخت شناورهای سطحی و زیرسطحی شدیم. در این دوره ساخت ناوهای موشکانداز کلاس پیکان و ناوشکن جماران و موجهای بعدی همچون دماوند، سهند و دنا، نمونه بارز این فعالیتها بود. توانستیم به دانش و فنآوری اقلام عمده دفاعی در حوزه شناورهای سطحی و سپس زیرسطحی دست پیدا کنیم و امروز این کاری بسیار معمولی و روتین برای متخصصان صنعت دفاعی و نیروی دریایی شده است. گام سوم جهاد خودکفایی همزمان با حضور بینالمللی نیروی دریایی در آبهای آزاد بود و حضور در دریا و اقیانوس و ایفای یک نقش جهانی نیاز به برنامهریزی راهبردی و البته تجهیزات خاص خودش دارد. شرایط جوی در آبهای آزاد الزامات خاصی را دیکته میکند از جمله بحث ماندگاری در دریا که مستلزم ساخت تجهیزات متناسب است. در بحث شناورهای رزمی که ناوشکن سهند آخرین نمونه بود و احیای ناوشکن دماوند در دریای خزر و ساخت ناوشکن دنا در وزارت دفاع را داشتیم و داریم اما در کنار اینها ساخت ناوشکنهای سنگین، بحث ساخت ناو آموزشی و عملیاتی در دستور کار بود که این ناو به نام خلیجفارس در دست ساخت است که تقریبا دوبرابر کلاس موج طول دارد و از نظر قیافه و فرم و تجهیزات کاملا متفاوت است. بحث رادارها و حسگرها یکی از موارد مهم برای شناورهاست که در گام سوم به جد دنبال شده است. رادار عصر و نمونه جدید آن به عنوان عصر بهینه به همراه رادار چشم عقاب که آرایه فازی و کاملا جدید و بومی است و فقط چند کشور فنآوری آن را در اختیار دارند از جمله این رادارهای فوقپیشرفته در نیروی دریایی به شمار میروند. در حوزه موشکی و اژدر هم کارهای بزرگ و مهمی صورت گرفته و امروز در داخل کشور پیشرفتهای قابل توجهی در حوزه اژدر داشتهایم از جمله اژدری که در زیردریاییهای کلاس غدیر و فاتح و طارق استفاده میکنیم کاملا بومی و پیشرفته است. در حوزه توپ توانستیم توپهای متعارف را کاملا بومی کرده و در حوزه سامانههای اپتیکی و سایر سامانههایی که در مجموعه سلاح و رهگیری کار میکنند پروژههای زیادی داشتیم. ما موشک زیرسطح به سطح جاسک۲ را تست کردیم و حالا روی شناورهای زیرسطحی ما نصب هم شده است. حتی در حوزه پیشران هستهای که اخیرا مطرح شده و در دنیا نیز مورد توجه است، نیروی دریایی اعلام کرده اگر زمانی نیاز باشد به این حوزه ورود کنیم در حوزه فنآوری هستهای مطمئنا این توان وجود دارد. همچنین در سونار و ضدسونار و رادار که جنگ الکترونیک گفته میشود، هم روی سطح و بالای سطح و جنگ آکوستیکی که در زیر سطح است پیشرفتهای خوبی داشتهایم. الان همه سونارهای مورد نیاز ما در چندین محل در داخل تولید میشود.
کارخانجات، موتور محرکه جهش تولید در نیروی دریایی
مجموعه کارخانجات نیروی دریایی یکی از سرمایههای بزرگ این نیرو در حوزه تولید و طراحی و تعمیرات دریایی در ارتش و کل کشور است که در سال 1355 تاسیس شد و کار را با حضور مستشاران خارجی شروع کرد. خارجیها کارهای اساسی را بر عهده داشتند و به نیروهای ایرانی میدان برای کارهای فنی داده نمیشد. این ادامه داشت تا به انقلاب اسلامی رسیدیم و مستشاران رفتند. متخصصان جوان ایرانی در این خلأ نیروی متخصص دست به کار شدند و با مطالعه و ساعتها تلاش در قدم اول توانستند در زمینه تعمیرات زیرآبی خودکفا شوند. یک مثال مهم و شاهکار در حوزه تعمیرات کارخانجات، تعمیرات زیردریایی طارق از سری زیردریاییهای کلاس کیلو و ساخت روسیه است. این زیردریایی بعد از مدتها که در اختیار ما بود به تعمیرات اساسی رسید و روسها میگفتند باید برای تعمیرات به روسیه منتقل شود، گفتند این کار شما نیست. سیاست کشور و نیرو این نبود و دنبال این بودیم که زیردریایی را همین جا تعمیرکنیم. بالاخره روسها گفتند ما به ایران میآییم و با همکاری ایرانیها کار را انجام میدهیم. قرار شد کارشناسان روسی بیایند و 5 محموله قطعات هم بدهند تا کار در بندرعباس انجام شود. وسط کار روسها کار را رها کردند و رفتند. متخصصان ایرانی ماندند با یک زیردریایی که کاملا باز و تخلیه شده بود و قطعات هم که ناقص آمده بود. صنایع داخلی و دانشگاهها پای کار آمدند و همه اسناد بررسی شد. روسها حتی نقشهها را کامل نداده بودند و جوانان این سرزمین در اقدامی جهادی همه را بازنویسی کردند و با وجود اینکه زمان زیادی برد اما مجددا زیردریایی عملیاتی شد به گونهای که خود روسها باور نمیکردند. زیردریایی طارق الان چند سال است به دریا میرود و در رزمایشها نیز حضور دارد. مثال دیگر قابل توجه در حوزه ساخت و ساز کارخانجات به ساخت شناورهای سنگین ارتباط دارد. ما نیاز به خرید شناور داشتیم و تحریم اجازه این کار را به ما نمیداد. به همین دلیل و بر اساس فرمایش رهبری که باید وارد ساخت شویم، با اعتماد به نفس کار را شروع کردیم و جماران به عنوان اولین ناوشکن ایرانی متولد شد. ناوشکنی که میتواند بالگرد حمل کند و امروز 11 سال است که به خوبی به ماموریتهای دوردست رفته و با موفقیت عملیات خود را انجام داده است. جماران به عنوان نمونه اول زمان زیادی برد و این زمان در نمونههای بعدی یعنی ناوشکن دماوند در شمال و سهند در جنوب کمتر و کمتر شد و البته با تجهیزات به روزتر و کاملتر. حالا در روزهای آینده ناوشکن ایرانی دنا نیز به مجموعه شناورهای سنگین نداجا اضافه میشود و برنامه برای ساخت شناورهای بزرگتر و حتی با سه بدنه در دستور کار است.
تحریمهای بیاثر و پرفایده
به هر حال اگر بخواهیم منکر نقش تحریمها باشیم در واقعیت صحبت نکردهایم. تحریمها در مقاطع مختلف زمانی روند فعالیتها را کند کردند اما تهدیدی بود که به فرصت تبدیل و باعث شد در حوزههای مختلف ورود کنیم. امروز در نیروی دریایی در بالای سطح، سطح و زیرسطح تجهیزات متنوعی داریم که متناسب با تهدیدات روز و حوزه ماموریت نیروی دریایی ساخته شدهاند و این در کمتر کشوری دیده میشود. خوشبختانه با برنامهریزی گسترده نیروی دریایی و با استفاده از ظرفیتهای صنایع دفاعی کشور و مراکز دانشگاهی و دانشبنیان تا حد بسیار بالایی از نیازهای مورد نیاز را مرتفع کردیم و به دانش و فنآوری دست پیدا کردیم. امروز در ساخت شناورهای سطحی، انواع شناورهای سبک و سنگین را میسازیم و در حوزه زیرسطحی پروژههای متعددی انجام گرفته و امروز دانش ساخت زیردریایی بومی شده است. در حوزه موشک و رادار و بقیه نیازهای نیروی دریایی هم به یک بلوغ و خودکفایی مناسبی رسیدیم. البته مسلما این آخر راه نیست و روند تهدیدات و پیشرفت فنآوری ایجاب میکند که دنبال فنآوریهای جدیدتر باشیم. تحریمهای تسلیحاتی این چهار دهه اگرچه در زمان و هزینههای ابتدایی برای ما دردسرساز بود اما همچون کودکی نوپا که سرانجام روی پای خود میایستد، ما نیز توانستیم در پس همه سختیها به گشایشی دست پیدا کنیم که کمتر کشوری در دنیا از آن بهرهمند است و آن گشایش استقلال و بینیازی در راهبردیترین نیاز هر کشوری یعنی تسلیحات و تجهیزات نظامی است. از این جهت تحریمها با همه مشکلات غیرقابل انکار، در حوزه صنعت دفاعی همچون نعمتی توانست خودکفایی را به ما هدیه دهد، خودکفایی در حوزه نظامی یعنی امنیت بومی و این جهش در امنیت دریایی بومیشده ایران است که باعث بازدارندگی روزافزون کشور در مقابل تهدیدات ریز و درشت دشمن میشود.