بورس 1400 از 4 قاب
تعداد بازدید : 15
سهـام پیشتـاز در 1400 کدامند؟
نویسنده : جواد غیاثی کارشناس بورس
بازار سرمایه کشور، بعد از تلاطمات بسیار درسال 1399، طی دو هفته پایانی سال گذشته شاخص کل خود را سبزپوش دید اما در اولین هفته کاری سال جدید، معاملات چنگی به دل نزد. البته هفته دوم فروردین معمولا یک هفته نیمه تعطیل است که معاملات در آن کم عمق و کم حجم است و نگاه ها عمدتا به هفته سومِ این ماه است تا جهت گیری بازار بررسی شود. با همه این ها بورس در سال 1400 با توجه به انبوه متغیرهای پیش رو می تواند شرایط متفاوتی داشته باشد. تحلیل و سناریوبندی سال 1400 کار آسانی نیست اما تلاش می کنیم از چهار قاب متفاوت در سال جدید به بورس بنگریم. با توجه به انبوه متغیرهای پیش رو در سال جاری (از انتخابات ریاست جمهوری و توافق با چین تا وضعیت نرخ ارز و سودسازی شرکت ها و بازارهای جهانی)، برای صورت بندی آن چه ممکن است در این سال رخ دهد، شاید چهار قاب کافی نباشد. لذا سعی کنید نظرگاه های مختلف و متفاوت دیگر را هم بخوانید و بر اساس جمیع آن ها راهبرد خود را برای سرمایه گذاری در سال جدید طراحی کنید.
یک خانه تکانی مالی از شنبه!
اگرچه تقویم رسمی و تحولات حاصل از چرخش زمین به دور خورشید، ارتباط زیادی به تحولات اقتصادی و عملکرد شرکت ها و وضعیت بازارها و قیمت سهام ندارد و تجربه نشان داده که بازار راه خود را می رود اما از نظر شخصی و برنامه ریزی شخصی، تغییر ایام و احوال مهم است و می تواند بهانه ای باشد برای تغییر. چنان چه بارها گفتیم، مهم ترین سرمایه هر فرد در بازارهای مالی ( و به طور کلی در فعالیت اقتصادی) نظم ذهنی و رفتار قاعده مند است. در مقابل تشویش و بلاتکلیفی ذهنی و رفتار لحظه ای – حتی اگر گاهی به سود منجر شود- درنهایت بازدهی نخواهد داشت. لذا سال جدید را فرصتی برای تغییر و بهبود راهبرد خود در بازارهای مالی تلقی کنید. آن چه در ادامه در خصوص سناریوهای پیش روی بازار از چهار قاب متفاوت نیز می آید، بیش از آن که از جهت پیش بینی بازار مهم باشد، از جهت نظم بخشی ذهنی و سناریوبندی آینده مهم است. اما این چهار قاب چه هستند و چه تجویزاتی دارند؟
1- تحولات سیاست داخلی و خارجی و اثرگذاری در 2 بازه زمانی متفاوت
یکی از مهم ترین نظرگاه ها به بورس از منظر تحولات سیاسی است. مخصوصا در سالی که برجام در یک نقطه عطف قرار دارد، توافق با چین در صدر اخبار است و انتخابات ریاست جمهوری هم داریم. برخی تعیین تکلیف احتمالی FATF را نیز جزو موارد مهم و موثر می دانند اما به نظر نمی رسد جز بر گروهی خاص، تاثیر داشته باشد. در هر حال این اتفاقات مهم اند اما در دو افق زمانی بسیار متفاوت. اولا تعیین تکلیف هر کدام از موارد فوق در افق زمانی بسیار کوتاه مدت (مثلا یکی دو روزه) بر بازار موثر است. مثل انتخاب ترامپ در آمریکا در سال 2016 که یک شوک لحظه ای به بورس داد و بعد از آن بازار راه خود را رفت. ثانیا در افق زمانی بسیار بلندمدت است. یعنی زمانی که تحولات سیاسی بر مناسبات اقتصادی ودر نهایت عملکرد شرکت ها تاثیر بگذارد. این فرایند ممکن است تا چند سال طول بکشد.
لذا اگر افق سرمایه گذاری شما منطبق با دو بازه زمانی فوق است (نوسان گیرهای روزانه و سرمایه گذاران بسیار بلندمدتی)، بهتر است با دقت بیشتری این دریچه را ارزیابی کنید و تحولات و اخبار و تحلیلها را در خصوص موارد فوق با دقت بخوانید.
2- اقتصاد کلان کشور؛ نرخ ارز، بودجه دولت و اوراقی که بیمحابا می آیند
روند نرخ ارز یکی از مهم ترین متغیرهای کلان است که بازیگران بازارهای مالی در جهان به آن چشم دوخته اند. در خصوص نرخ ارز، قوی ترین سناریوی پیش رو، نوسان نرخ حول 25 هزار تومان است. از سویی عبور از نقطه اوج تحریم ها و بهبود دسترسی به منابع مالی و فروش نفت، راه رشد نرخ را بسته است و از سوی دیگر، نظرات کارشناسی مختلف کاهش قابل توجه و نوسان شدید رو به پایین را غیرعقلانی می داند(با توجه به تحمیل تورم ناشی از دلار 25 هزار تومان به اقتصاد و هضم آن، کاهش شدید نرخ به خاطر چسبندگی اثر جدی بر قیمت ها ندارد و صرفا زمینه جهش بعدی را فراهم می کند). البته رئیس جمهور اظهاراتی مبنی بر دلار 15 هزار تومانی و ... داشته است که در همان زمان هم با انتقاد جدی مواجه شد. برخی هم آن اظهارات را صرفا سیاسی و فاقد وجه اقتصادی واقعی می دانند. حتی اگر این گونه نباشد و رئیس جمهور عزم واقعی برای کاهش نرخ ارز داشته باشد و توان و ابزار آن هم فراهم شود، با توجه به پایان قدرت روحانی در سال جاری، این سناریو ضعیف خواهد بود. بر خلاف دلار، وضعیت بودجه دولت و مخصوصا انتشار اوراق، متغیر کلان دیگری است که از محل انتشار بی وقفه اوراق بدهی می تواند بر بورس موثر باشد. در ادامه توضیح خواهیم داد.
3- روند بنیادین اقتصادی، بازارهای جهانی و اوضاع مالی شرکت ها
در این خصوص پیشتر توضیح داده ایم و وضعیت تقریبا شفاف است. اکثر شرکت های بزرگ در معرض رشد سود در سال 1399 و 1400 هستند (عمدتا از محل رشد و تثبیت نرخ ارز نیمایی، رشد اقتصاد و رشد قیمت های جهانی). توضیح این که: 1- با وجود توقف رشد نرخ ارز شرکت های دلاری همچنان در سال 1400 هم از دو محل سود بیشتر شناسایی خواهند کرد: اول این که فاصله نرخ ارز نیمایی و بازار با رشد نرخ نیما رشد می کند. دوم این که در صورت تثبیت نرخ ارز شرکت ها در کل سال از نرخ حدود 23 هزار تومان استفاده خواهد کرد. این در حالی است که در سال 1399 طی چند ماه اول نرخ کمتر از 20 هزار تومان بود و شرکت ها دلار خود را با نرخ کمتر تسعیر کردند. رشد اقتصادی و رشد مقدار تولید شرکت ها نیز یک پیش بینی معقول است که با آمارهای اقتصادی نیمه دوم سال قبل هم تایید می شود. اما از همه مهم تر رشد نرخ های جهانی است که با افزایش واکسیناسیون کرونا و تقویت چشم انداز کنترل این بیماری، در ماه های اخیر تداوم داشته است. حتی شیوع موج بعدی و قرنطینه در برخی کشورها مثل فرانسه نیز در برابر چشم انداز کنترل کرونا در سال جاری، بی تاثیر بوده است. لذا از این قاب تقریبا همه چیز برای شرکت های صادراتی خوب است. حتی برخی شرکت های کوچک هم اخیرا گزارش های خوبی از رشد تولید و فروش مخابره کرده اند.
4- و اما جهت نقدینگی!
اما شاید مهم ترین نگرانی در خصوص بورس، جهت نقدینگی بین بازارها باشد. واقعیت این است که تمام متغیرهای فوق در نهایت از مسیر نقدینگی بر قیمت سهام تاثیر می گذارند. بارها شده که وضعیت بنیادین خوب بوده اما نقدینگی میلی به خرید نداشته است. مثل چند مقطع در نیمه دوم سال گذشته که برخی شرکت ها گزارش های خوب دادند اما اهالی بازار فروختند! یا مثل اوایل سال گذشته که کرونا چشم انداز اقتصادهای جهانی را تیره و تار کرده بود و قیمت نفت سقوطی تاریخی را تجربه کرده بود اما در بورس تهران، همه خریدار بودند. این بدان معنی نیست که بازار را صرفا باید از این قاب نگریست و سایر موارد مهم نیستند. بلکه واقعیت این است که سایر عوامل زمینه را برای نقدینگی فراهم می کنند تا در زمانی مناسب اثر عوامل بنیادین بروز کند. البته نقدینگی در کوتاه مدت می تواند بر خلاف جهت عوامل بنیادین حرکت کند اما در نهایت، محکوم به تبعیت از آن است. با این توضیحات مقدماتی، در خصوص جهت نقدینگی در سال 1400 دو سناریوی معتبر وجود دارد: اول این که بی اعتمادی پابرجا بماند و همچنان خروج نقدینگی از بازار، مانع از تثبیت یا رشد بازار شود و این شرایط با شدت و ضعف تا انتهای سال ادامه یابد. در این سناریو، بعید نیست که بازدهی کلی بورس کمتر از بازارهای موازی باشد. اما سناریوی دوم مبنی بر تغییر جهت نقدینگی می تواند حال و هوای بورس را عوض کند و یک بازدهی معقول برای سرمایه گذاران طی امسال رقم بزند. سطح اعتماد به چشم انداز بازار، یک عامل مهم موثر بر جهت نقدینگی است و مهم ترین عامل نیز هست که فعلا تکلیف آن مشخص نیست اما به مرور بی اعتمادی و هراس شکل گرفته در نیمه دوم سال قبل در حال تخفیف است. اما عامل مهم دیگر وضعیت بازارهای موازی است. خوشبختانه، هیچ چشم انداز مناسبی برای بازارهای مسکن، خودرو و ارز و طلا وجود ندارد اما بازار پول و بدهی یک رقیب جدی برای بازار سرمایه خواهد بود که ممکن است همچنان سرمایه را از سهام خارج کند. سپرده های بانکی و همچنین اوراق بدهی (انواع اوراق اخزا، مرابحه عام و ... که توسط دولت منتشر می شود و سود تضمینی دارد) قطعا، مشابه نیمه دوم سال قبل، یک گزینه سرمایهگذاری در سال جدید خواهد بود. اما این که میزان و شدت آن چقدر باشد، بستگی به تحولات دارد.
گزینه های سرمایه گذاری در سال 1400
روند منطقی سرمایه گذاری این است که با توجه به سناریوهای معتبر پیش رو، گزینه های مختلفی را در سبد خود قرار دهید. بر این اساس و با توجه به توضیحات مطلب اصلی{بالا}، سپرده بانکی یا اوراق اخزا یک گزینه مناسب خواهد بود که بهتر است بخشی از دارایی را به آن اختصاص دهید تا هم اصل دارایی و سود مشخص تضمین شود و با جریان نقدینگی هم همراه باشید. گزینه بعدی شرکت های دلاری داخلی است که نسبت قیمت به درآمد کمتر از 10 دارند و می توانند طی امسال بازدهی تا محدوده 30 درصد را رقم بزنند. در بورس گروه بانکی نیز در ادامه روند رو به بهبود سودسازی خود، گزارش های خوبی داده اند و می توانند گزینه سرمایه گذاری باشند.