یکی از معضلات زندگی امروزی که دیگر تقریبا یکی از ارکان سبک نوین زندگی مان هم شده ، جست وجو در صفحات دنیای مجازی به ویژه اینستاگرام  است که بخش زیادی  از حجم بسته های اینترنتی و زمان اشخاص را به خود اختصاص می دهد.
متاسفانه ضررهای این جست وجو تنها به تمام شدن حجم بسته اینترنتی ختم نمی شود و بعضی اوقات ضررهای مالی دیگری را به دلیل خریدهای هیجانی، به سبد بودجه خانوار تحمیل می کند.
ما در این نوشتار تلاش داریم تا با تغییر نگرش در گشت و گذار اینستاگرام، نه تنها جلو ضررهای مالی را بگیریم که کمک خرج خانواده هم شویم.

پیج تان را خانه تکانی کنید!
واقعیت این است که بیشتر ما فالورهای پیج‌های مختلفی هستیم که هر کدام سبکی خاص از زندگی را به نمایش می گذارند. سبک هایی که ممکن است با شیوه زندگی ما از این جا تا آسمان فرق داشته باشد. اما دیدن هر روز استوری‌هایشان و پست های شان باعث می شود کم کم شما نیز با آن سبک از زندگی احساس غریبگی نکنید و حتی به فکر تغییر شیوه زندگی‌تان بیفتید. حتی اگر این تغییر شیوه مستلزم هزینه های زیادی باشد. پس در اولین گام بهتر است تا فالور مقیم پیجی نشده‌اید و فکر می کنید شیوه ای متفاوت تر از سبک زندگی شما دارد، آن را آنفالو کنید.
پیج های تبلیغاتی را رها کنید
اگر از دسته افرادی هستید که خیلی زود جوگیر و دست به جیب می شوید، بهتر است تعداد پیج های تبلیغاتی را تا حد امکان کم کنید. هر چند که چند سالی می شود که تولیدکنندگان برای تبلیغ و فروش بیشتر محصولات شان دست به دامان مدیران پیج هایی شده اند که هدفی غیر از تبلیغات دارند و بیشتر سبک زندگی شخصی را ترویج می کنند. مثلا خانم خانه‌داری که در لا به لای روزمرگی هایش ناگهان کتری قوری جدیدی را رونمایی می کند که از فلان فروشگاه مجازی خریده است! یافته‌های بازاریابی دیجیتال نشان داده که فروش از طریق این نوع تبلیغات زیر پوستی بسیار بیشتر از فروش از طریق تبلیغات صریح است. بنابراین اگر می‌بینید که نمی توانید در برابر تنوع طلبی پیج خاصی تاب بیاورید، بهتر است برای آرامش روان‌تان هم که شده از آن پیج خارج شوید.
هدفمند در اینستا بگردید
یکی از آفت های اینستاگرام این است که هر فردی که دارای یک گوشی هوشمند باشد و برنامه اینستاگرام را برای خودش نصب کند، می تواند وارد این دنیای رنگارنگ و بی در و پیکر شود. موضوعی که حتی بسیاری از بزه های دنیای مجازی را باعث می شود. بنابراین اولین توصیه ما به شما این است که هرگز این دریچه دنیای رنگارنگ را برای کودکانتان باز نکنید. دوم این که خودتان نیز با برنامه از پیش تعیین شده وارد و حتی غرق این پیام رسان شوید. برای زمان بازدیدتان، ساعتی را مشخص کنید و دوم این که به دنبال سوژه های از پیش تعیین شده بگردید. سعی کنید سوژه های تان را با نیازهای خانواده هماهنگ کنید. مثلا اگر برای مهمانی پیش رو دنبال دسر خانگی خوبی هستید، سعی کنید مدت زمان بیشتری از اینستاگرام گردی‌تان را به این موضوع اختصاص دهید.
در اینستاگرام گردی زرنگ باشید!
به جای این که اینستاگرام و مدیران پیج ها جیب‌تان را خالی کنند، شما به فکر درآمدزایی از اینستاگرام باشید. برای این کار اصلا لازم نیست یک بلاگر شوید. فقط می توانید حوزه هنری و کاری خود را مشخص و سپس پیج های مرتبط با آن حوزه را دنبال کنید. بیشتر این پیج ها برای جذب فالور اقدام به انتشار اطلاعات کار یا هنرشان البته به صورت قطره چکانی می کنند. اگر برای رسیدن به هدف تان خیلی عجله ندارید می توانید با سعه صدر پیج های مرتبط را دنبال کنید و به جای هزینه های گزاف آموزش، هنر دلخواه تان را آموزش ببینید.
بازار محصولات بدون مالیات
یکی دیگر از مزایای اینستاگرام، ایجاد بازار خوبی برای دیده شدن محصولات و حتی معامله آن‌هاست. بازاری که در آن خبری از اجاره بهای واحد تجاری و مالیات نیست و تقریبا سود خوبی برای دارندگان فروشگاه های آنلاین دارد. شما نیز اگر هنری دارید و می توانید محصولاتی را تولید کنید به اینستاگرام نگاه بازاری تری داشته باشید.
ترفندهای اینستاگرام را جدی بگیرید
در قسمت کاوش اینستاگرام به فیلم های آموزشی کوتاهی برمی خورید که ترفندهای ساده ای را برای استفاده مجدد از بازیافتی‌ها و حتی وسایل دور ریخته شده به نمایش می‌گذارد. به جای این که غرق دنیای فانتزی و هزار رنگ پیج ها شوید، سعی کنید از این ترفندها ایده بگیرید و برخی از وسایل خانه‌تان را که نیاز به نوسازی دارد با کمترین هزینه دریابید.
به دنبال حراجی های واقعی باشید
بیشتر پیج ها برای جذب فالور هر از چند گاهی اقدام به حراج محصولات خود می کنند. بیشتر حراجی ها در اواخر فروردین تا اردیبهشت، آبان و بهمن ماه است. در این ایام نگاه تیزبین تری در اینستا داشته باشید. از آن جایی که بازار عرضه محصولات در این فضا دارای هزینه هایی چون مالیات و اجاره بها نیست، قیمت های واقعی تری دارد، اما هستند کسانی که در همین فضا باز هم به دنبال کلاهبرداری هستند.
اگر می خواهید بلاگر شوید
یکی از شغل های خانگی این روزها ، بلاگری است. موضوع پیج ها متفاوت است از سبک زندگی گرفته تا آموزشی و ... فالورهای خاص خودش را دارد. اگر می خواهید وارد این فضا شوید، قبل از هر کاری در کلاس های درآمدزایی با اینستاگرام ثبت نام کنید. هر چند که مبانی از پیش تعیین شده ای برای موفقیت در این زمینه وجود ندارد اما موضوعاتی که در این کلاس ها آموزش داده می شود، در واقع انبوهی از تجربیات بلاگرهای وطنی با توجه به اقتضائات ایرانی است. البته در کنار آن برخی از کاربردهای امکانات پیام‌رسان  را که افراد عادی از آن مطلع نیستند هم آموزش می دهند، که  همگی در واقع سکوی پرش مناسبی در این حوزه به شمار می آیند.
کلام آخر
درست است که نزدیک به یک سال و نیم است که به دلیل کرونا خانه نشین شده ایم و شاید گشت و گذار در فضاهای مجازی یکی از تفریحات نوظهور این قرن باشد اما متاسفانه همین تفریح گاهی جای خودش را به تجمل‌گرایی و تنوع طلبی می دهد. موضوعی که بیشتر از آن که به جیب خانواده ضرر برساند به روح و روان دنبال کنندگان این فضا لطمه وارد می کند. اگر می خواهید ساعت های زیادی را در این فضا به بطالت نگذرانید باید خدمت تان عرض کنم که چشم های تان را بشویید  و جور دیگر ببینید.

 

محمدنیا -گاهی وقت ها راه حل مشکلاتمان درست جلو چشم مان قرار دارد، اما از آن جایی که هر روز آن ها را  دیده ایم و از کنارشان رد شده ایم، هرگز متوجه شان نمی شویم. امروز پای صحبت های بانوی کارآفرینی نشسته ایم که از روزگار تلخ ورشکستگی پدرش می گوید. "سمیه میرجاوه" مزرعه دار نمونه کرم ابریشم در استان فارس از راه پر فراز و نشیب کارآفرینی اش می گوید.
سمیه دختر ارشد یک خانواده هفت نفره است. تمام اعضای خانواده اش را دختران زیباروی تشکیل می دهند. از همان کودکی سمیه کمک دست پدر در بازار بود. پدر حجره فروش صنایع جاجیم بافی داشت و برای همین همیشه به روستاهای مجاور برای تهیه جنس مغازه اش می رفت. در این ایام سمیه جای شاگرد در مغازه پدر می نشست و با آن که تا سوم راهنمایی بیشتر نخوانده بود، تمام حساب و کتاب های پدر را رتق و فتق می کرد. تا این که در یک آتش سوزی تمام دار و ندار پدر خاکستر و حاج آقای میرجاوه بعد از 25 سال کار در بازار ورشکسته می شود و برای گذران زندگی به خانه پدری اش در یکی از روستاهای مجاور نقل مکان می کنند. سمیه در آن ایام ، روزهای سختی را می گذراند. در یکی از همین روزها که برای اقامه نماز به مسجد محله رفته بود، متوجه حضور نیروهای جهاد سازندگی در پایگاه بسیج مسجد شد. او ابتدا به نیت بیان مشکلات یا گرفتن وام برای پدرش وارد پایگاه شد. در آن جا متوجه جعبه های چوبی بزرگی شد که روی آن نوشته شده بود نوغان! این کلمه برای سمیه بسیار ناآشنا می آمد، برای همین قبل از این که از مشکلاتش بگوید از جعبه های نورسیده سوال کرد و متوجه شد که تخم کرم ابریشم هستند. کارکنان آن جا اعلام کردند که این تخم ها برای تبدیل شدن به کرم و در نهایت نخ ابریشم کاربرد دارد. سمیه از شرایط نوغانداری پرسید. آن ها گفتند که اگر واقعا دوست دارد، می تواند در کلاس آموزشی پایگاه شرکت کند. متراژ لازم برای نوغانداری را یک اتاق تاریک 20 متری اعلام کردند و در نهایت گفتند اگر درخت توت در خانه داشته باشید دیگر خیالتان بابت غذای کرم ها هم راحت است. سمیه همان روز تصمیم خودش را گرفت و بدون مشورت با خانواده در کلاس های بسیج ثبت نام کرد. چون پول لازم برای خرید نوغان را نداشت، به دنبال یک ضامن بود که امام جماعت مسجد او را ضمانت کرد. زیرزمین خانه پدر بزرگ اتاق نوغانداری سمیه شد و او توانست در اولین دوره پرورش کرم ها چیزی حدود 20 کیلو پیله به دست بیاورد که با توجه به شرایط نوغان ها بسیار عالی بود. او برای بار دوم سه برابر نوغان های اولیه را سفارش داد و توانست سالن پرورش  کرم ابریشم را نیز وسعت ببخشد و به سود قابل ملاحظه ای دست پیدا کند. اما تمام نگرانی سمیه درباره فصلی بودن این شغل بود. در واقع در پایان تابستان زمانی که دیگر برگی به درخت ها نمی ماند، هزینه های پرورش کرم ابریشم آن قدر زیاد می شود که بیشتر نوغان داران کرم ها را جمع می کنند. اما سمیه فکر دیگری در سرش داشت که البته برای آن کمی دیر شده بود.کارنامه خوب سمیه در اولین و دومین دوره پرورش کرم ابریشم باعث شده بود که دیگر همه او را در پایگاه بسیج و جهاد کشاورزی بشناسند. برای همین او برای دایمی کردن این شغل شروع به فعالیت با حمایت پایگاه بسیج کرد. او تمام پاییز و زمستان را به بهینه سازی زیرزمین خانه پدربزرگ پرداخت و با وام هایی که از جهاد کشاورزی گرفت توانست تهویه مناسب، وسایل گرمایشی و در نهایت یک یخچال خریداری کند.پرسنل لازم را نیز با هماهنگی نیروهای بسیجی تامین کرد. حالا روستای سرخه یک تعاونی پرورش کرم ابریشم داشت. او از ابتدای بهار شروع به نوغانداری کرد و با انبار به موقع برگ های بیشتر درخت های توت روستا ، خیالش را بابت تغذیه کرم ها تا پایان سال راحت کرد. به این ترتیب سمیه به اولین نوغاندار دایمی ابریشم تبدیل شد. او کارگاه خودش را وسعت بخشید تا توانست در سال 98 به بزرگ ترین تولید کننده نخ ابریشم در استان فارس تبدیل شود.