طرفدار والیبال هستم...
روایتی از اهتمام آیتا... خامنهای به امر ورزش، از شرکت در مسابقه والیبال تا انجام ورزش باستانی حضور در باشگاه و کوهپیمایی و پیادهرویهای طولانی
بخش نهم
علاقه به ورزش
قدیمها مثل امروز نبود؛ دوران کودکی و نوجوانی توی یک آپارتمان محدود، به صورت لمیدن روی مبل یا تشک و با نگاه کردن به تلویزیون یا بازی با تلفن همراه نمیگذشت! آن روزها بچهها اهل بازیهای فیزیکی بودند، از «هفتسنگ» بگیرید تا «گرگم به هوا»؛ گاهی که وضعیت خوب میشد و پای توپ به میان میآمد هم، کار میکشید به فوتبال و والیبال. بنابراین، ورزش، به طور طبیعی، بخشی از زندگی افراد میشد و بعد، آن هایی که به فعالیتهای ورزشی علاقه داشتند، میرفتند سراغ باشگاه یا کوهنوردی و مانند آن. بله! قصه جوانهای قدیم با جوانهای امروز، از این جهت خیلی توفیر داشت. آیتا... خامنهای هم به عنوان یک جوان قدیمی، در چنین محیطی رشد کردند و تربیت شدند؛ محیطی که در آن، ورزش کردن برای سلامتی و تفریح، یک سنت حسنه و رایج بود. بنابراین، اگر این طرف و آنطرف، درباره علاقهها و عادات ورزشی آقا حرفی میشنوید، نباید تعجب کنید؛ همینطور در ادامه این نوشتار، اگر از علاقه ایشان به ورزش والیبال، کوهپیماییهای چند روزه و ماجرای باشگاه رفتن شان در دوران جوانی سخن به میان میآوریم، نباید باعث حیرت شما شود؛ خواندن این گزارش، بیتردید، خالی از لطف نیست.
لیگ والیبال در کوچههای سرشور!
آیتا... خامنهای، مانند خیلی از جوانان قدیم، ورزش را با تفریحات و بازیهای دوران کودکی و نوجوانی آغاز کردند، زمانی که در کوچه پسکوچههای محله خودشان در مشهد، یعنی محله قدیمی سرشور، مسابقات والیبال راه میانداختند: «در مورد بازی کردن پرسیدید؟ بله؛ بازی هم میکردیم. منتها در کوچه بازی میکردیم؛ چون در خانه جای بازی نداشتیم و بازیهای آن وقت بچهها فرق میکرد. یک مقدار هم بازیهای ورزشی بود؛ مثل والیبال و فوتبال و اینها که بازی میکردیم. من آن موقع در کوچه، با بچهها والیبال بازی میکردم؛ خیلی هم والیبال را دوست میداشتم. الان هم اگر گاهی بخواهیم ورزش دستهجمعی بکنیم - البته با بچههای خودم - به والیبال رو میآوریم که ورزش خیلی خوبی است. بازیهای غیر ورزشىِ آن وقت، «گرگم به هوا» و بازیهایی بود که در آن ها خیلی معنا و مفهومی نبود؛ یعنی اگر فرض کنیم که بعضی از بازیها ممکن است برای بچهها آموزنده باشد و انسانِ با تفکّر آن ها را انتخاب کند، این بازیهایی که الان در ذهن من هست، واقعاً این خصوصیت را نداشت؛ ولی بازی و سرگرمی بود.» (1) ظاهراً علاقه به ورزش والیبال، از همان دوران در ذهن آقا شکل گرفته و تا امروز باقی ماندهاست. ایشان در سال 1396 و هنگام حضور در منزل خانواده یکی از شهدای شهر مشهد و ضمن گفتوگو با یکی از اعضای خانواده که اهل ورزش والیبال بود، گفتهاند: «والیبال خیلی خوب است، والیبال از آن ورزشهای خیلی خوب است. بنده طرفدار والیبالم.» (2) البته با وجود این علاقه، آقا هیچوقت فرصت و مجال بازی والیبال را در یک تیم کامل و در سطح رسمی پیدا نکردند. سال 1398، در دیدار تیم ملی والیبال جوانان گفتهبودند: «مورد [موفّقیّت] جوانهای والیبالیست ما و ورزشکارهای ما که خب واقعاً بنده را خوشحال میکند. حالا گفتند فلانی در والیبال وارد است؛ نه، من ورودی ندارم، فقط بچّگیها ما در کوچه والیبال بازی میکردیم، یعنی همین اندازه؛ و در دوره جوانی، مجال و فرصت بازی کردن واقعاً نبود برای ما وَالّا دوست میداشتیم. ما وسط کوچه نخ میبستیم -آرزوی تور واقعی داشتیم که گیرمان نمیآمد- و والیبال بازی میکردیم. والیبال، بازی خیلی خوبی است؛ یعنی واقعاً جزو بازیهای بسیار خوب است؛ حالا من نمیخواهم اسم از بازیهای دیگر بیاورم که اهانت به [رشته دیگری] نشود؛ امّا به هر حال والیبال خیلی خوب است.» (3) در بازیهای والیبال دوره کودکی و نوجوانی آقا، حتی نشانی از لباس ورزشی هم نبود: «من در نوجوانی، والیبال بازی میکردم؛ البته، با همین قبای دراز! در دوازده، سیزده سالگی هم که قبا تنمان بود و عمامه سرمان، توی کوچه، با قبا والیبال بازی میکردیم.»(4)
راهپیمایی در باقرآباد و تمرین در باشگاه جوانان
با این حال، در سابقه ورزشی دوران جوانی آیتا... خامنهای، تنها علاقه به والیبال خودنمایی نمیکند؛ آقا اهل کوهپیمایی و پیادهرویهای طولانی مدت هم بوده و هستند؛ چه زمانی که مانند دیگر طلاب جوان، برای تفرّج سری به باغهای باصفای «باقرآباد» مشهد میزدند (5) و چه زمانی که با دوستانشان تصمیم میگرفتند به یک اردوی کوهپیمایی چند روزه بروند: «من آن زمان ورزش میکردم؛ الان هم ورزش میکنم. متأسّفانه میبینم جوانان ما در ورزش سستی میکنند که این خیلی خطاست. آن زمان ما کوه میرفتیم و پیادهرویهای طولانی میکردیم. من با دوستان خودم، چند بار از کوههای اطراف مشهد، همینطور کوه به کوه و روستا به روستا، چند شبانه روز حرکت کردیم و راه رفتیم. از اینگونه ورزشها داشتیم. البته اینها تفریحات سرگرم کنندهای بود که خارج از محیط شهر محسوب میشد.» (6) این موضوعی است که برخی از آشنایان قدیمی آقا، مانند حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری هم، آن را به یاد میآورند: «در منزل ایشان [در مشهد،] گعدههایی را داشتند یا بیرون میرفتند و تفریح میکردند؛ تفریح طلبگی. میرفتند وکیلآباد. خود آقا یک موقعی میفرمودند که گاهی دو سه شب، وکیلآباد میماندیم. مثل یک اردوگاه، چادر میزدیم و آن جا میماندیم.» (7) آیتا... خامنهای در این دوره، به ورزش باستانی هم علاقه داشتند و آن را انجام میدادند. محمود خسرویوفا که اوایل انقلاب و برای مدتی در دوره ریاستجمهوری آقا، مسئولیت حفاظت ایشان را برعهده داشتهاست، در اینباره میگوید: «آقا خودشان هم به ورزش علاقه دارند و هم اهل ورزش هستند ... به ورزش باستانی هم علاقه داشتند و کار میکردند. ایشان در مراسم مختلف ورزش باستانی که دعوت میشدند، حضور مییافتند.» (8) در همین دوره جوانی بود که آیتا... خامنهای، باشگاه رفتن را هم تجربه کردند؛ تجربهای خاص که خاطرهاش را اینگونه نقل میکنند: «زمان طلبگی ما، باشگاهی در نزدیک مدرسه نواب بود – به نام باشگاه جوانان – پدر ما هم مخالف بود که ما باشگاه برویم؛ امّا دکتر به دلیلی گفته بود که فلانی باید ورزش کند. پدرم اجازه داد که من باشگاه بروم. بنده به باشگاه جوانان میرفتم. وقتی میخواستم وارد باشگاه بشوم، این طرف و آن طرف را نگاه میکردم، ببینم طلبهها مرا نبینند! متأسفانه نزدیک مدرسه نواب هم بود، هر دفعه میخواستیم برویم، طلبهای از این طرف، یا از آن طرف میآمد! بالاخره یکی میدید.» (9)
عادتی که هیچوقت ترک نمیشود
ورزش در زندگی آقا، یک عادت حسنه و ماندگار است؛ ایشان حتی در روزهای پرکار دوران ریاست جمهوری هم، دست از ورزش بر نمیداشتند. مرحوم حاجعلی شمقدری در اینباره میگوید: «آقا اهتمام جدی به ورزش کوهپیمایی داشتند و برای انجام آن هفتهای یک تا سه بار به ارتفاعات تهران میرفتند» (10) آیتا... خامنهای، حتی در مسافرتهای دیپلماتیک نیز، حاضر به ترک این عادت حسنه نبودند، مخصوصاً پیادهروی که جزو برنامههای روزانه ایشان بوده و هست. محمود خسرویوفا در اینباره میگوید: «ورزش دیگری که حضرت آقا بسیار انجام میدهند، پیادهروی است؛ پیادهروی تند، بین نیمساعت تا سه ربع. من صبحهای زود که سرِ کار میآمدم، میدیدم ایشان در حال پیادهروی هستند. حتی این پیادهروی در سفرهای خارج از کشور ایشان هم قطع نمیشد. با ایشان به کشور رومانی رفته بودیم، لباسی مانند لباس ما را برای پیادهروی پوشیدند و به محوطه رفتند، خبرنگاران به خیال اینکه من آمدهام دست تکان دادند و جلو آمدند، اما وقتی دیدند آقا این لباس را پوشیده، خیلی تعجب کردند. بهطور کلی پیادهروی ایشان ترک نمیشد.» (11) به احتمال زیاد، بخشی از این عادت حسنه، ریشه در تأثیرپذیری آقا از استاد بزرگوارش، حضرت امام خمینی(ره) داشت: «متدیّنترین آدمِ زمان ما، یعنى امام بزرگوار، ورزشکار بودند و تا آخر عمرشان - در سن نزدیک نود سالگى - هر روز ورزش مىکردند. ورزشِ مخصوصِ ایشان، راهپیمایى بود. من یک وقت با آقاى هاشمى، پیش ایشان رفته بودیم. زمان ریاستجمهورى من بود و براى امر مهمّى، یادم هست که خدمت امام رفتیم و پهلوى ایشان نشستیم. بعد دیدیم که ایشان همینطور، این پا و آن پا مىکنند. یکى از ما دو نفر پرسیدیم: امرى دارید - شبیه این مضمون - ایشان گفتند: من راهم را نرفتهام! ایشان روزانه سه بار، هر بار هم 20 دقیقه، لازم بود راه بروند. آن وقت، نوبت راه رفتنشان بود. حالا رئیسجمهور و رئیس مجلس کشور، خدمت ایشان رفتهاند، ایشان قدم زدنشان را فراموش نمىکردند! این قدر ایشان به مسئله ورزش مقیّد بودند.» (12)
خاطرات خوش پیادهرویهای طولانی
تقیّد آقا به پیادهروی طبعاً خاطرات خوش بسیاری را هم در ذهن اطرافیان ایشان باقی میگذاشت؛ مانند خاطرهای که محمود خسرویوفا از پیادهروی آیتا... خامنهای تا امامزاده داوود(ع) و برای ادای نذر نقل کردهاست: «یادم میآید در اوایل انقلاب، یک روز [آقا] به من گفتند: من نذری دارم و میخواهم به امامزاده داوود سلاما...علیه بروم. ما هم برنامهریزی کردیم و همراه چند تن از محافظها و آقای راشد یزدی، به سمت امامزاده داوود (ع) حرکت کردیم. ایشان (آیتا... خامنهای) لباس پاسداری پوشیدند و صورتشان را با چفیه بستند. آقای راشد هم با لباس عادی روحانیت آمده بود. جالب اینکه در راه، همه فکر میکردند ایشان (آقا) محافظ آقای راشد است، چون ما با لباس کوهنوردی و تجهیزات آمده بودیم. من به سبب تخصصم در کوهنوردی، سنگنوردی و صخرهنوردی، خوب میدانستم که راهپیمایی یک کوهنورد حرفهای به چه شکل است و میدیدم که آقا کاملاً حرفهای و خیلی راحت مسیر را به سمت بالا طی میکردند و بدنشان بسیار روی فُرم بود ... وقتی هم که رسیدیم، یکی از اتاقهای آنجا را اجاره کردیم و آقا نذرشان را آنجا ادا کردند.»
پینوشت ها:
گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان؛ 14 بهمن 1376؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
حضور رهبر انقلاب اسلامی در منزل خانواده شهیدان ابوالفضل و یوسف احسانیفکر در مشهد؛ 19 مرداد 1396؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
بیانات در دیدار مدالآوران المپیادهای علمی و اعضای تیم ملی والیبال جوانان؛ 16 مرداد 1398؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
بیانات در دیدار ورزشکاران جانباز شرکتکننده در مسابقات برون مرزى؛ 26 شهریور 1371؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
«شرح اسم: زندگینامه آیتا... سیدعلی حسینی خامنهای (1318 - 1357)»، نوشته هدایتا... بهبودی، نشر مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1391؛ صفحه 67 – منطقه باقرآباد یا در لهجه محلی مشهد «بُقرآباد»، روستایی مصفا با مزارع و باغ های گسترده در شمال شهر مشهد بود، جایی که امروزه در شمال محدوده راهآهن مشهد قرار میگیرد. مسجد این منطقه، با نام مسجد امام محمد باقر(ع)، شاید یادگاری از روستای قدیمی بُقرآباد باشد. این روستا بعدها به مشهد پیوست و سیلوی گندم جدید، در کنار سیلوی قدیمی مشهد، روی اراضی این منطقه ساختهشد. در ابتدای پیروزی انقلاب، ابتدا نام «طالقانی» را برای خیابان اصلی آن برگزیدند؛ این نام بعدها به ابوذر و امروزه به «شهید ابراهیمی» تغییر کردهاست.
گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان؛ 14 بهمن 1376؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
گفتوگو با حجتالاسلام ناطق نوری؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
خاطرات ورزشی محمود خسرویوفا از رهبر انقلاب؛ 27 اسفند 1391؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)
خاطره [رهبر معظم انقلاب از] حضور در باشگاه ورزشی جوانان، انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)، 22 تیرماه 1374
«متولد سال چهل و دو: خاطرات مرحوم حاج علیآقا شمقدری»، تدوین: سیدعلیرضا مهرداد، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی(دفتر مشهد)، 1401ش، صفحه 284
خاطرات ورزشی محمود خسرویوفا از رهبر انقلاب؛ همان
بیانات دیدار مسئولان سازمان تربیتبدنی و رؤسای فدراسیونهای ورزشی با رهبر انقلاب؛ 8دیماه 1375؛ انتشار یافته توسط پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب (Khamenei.ir)