مدیر مسئول روزنامه خراسان تشریح کرد
تعداد بازدید : 0
خط قرمزهای «خراسان»
قرار ما یک گفت و گوی شفاهی بود، بدون روتوش، بدون آرایه های ادبی و حتی روزنامه نگاری، پس «گفت» را به «گوی» گره زدیم، آن را روی کاغذ آوردیم و بدون آن که ویرایشی روی آن انجام شود آن را تقدیم می کنیم.
آیا روزنامه خراسان جناحی است؟
یکی از موفقیت های اساسی یک روزنامه مستقل و یک رسانه این است که توان این کار را داشته باشد که استقلال خود را حفظ کند. این استقلال زمینه های مختلف دارد. به نظر من مهم ترینش این است که یک رسانه این قابلیت و توانمندی را داشته باشد که استقلال سیاسی خود را حفظ کند. بر این اساس من فکر می کنم با توجه به تفکری که در روزنامه خراسان حاکم است تمام تلاش ما این بوده که روزنامه خراسان زیر چتر هیچ جناح و گروه سیاسی نباشد بلکه براساس رعایت اخلاق اسلامی، اخلاق حرفه ای، منافع ملی و مصالح ملی آن چیزی که به نفع مردم، کشور، نظام و انقلاب است همان را پی گیری کنیم.
پس من جواب شما را این طور بدهم که روزنامه خراسان استقلال سیاسی خود را حفظ می کند و فکر می کنیم با بازخوردهایی که از مردم گرفتیم تا حد قابل قبولی مردم هم استقلال روزنامه خراسان را قبول دارند.
خط قرمزهای روزنامه خراسان چیست؟
جواب این سوال را تقریبا در جواب به سوال پیشین دادم.خط قرمز در روزنامه خراسان رعایت اخلاق اسلامی است. هیچ چیزی بر اخلاق اسلامی، حیثیت و آبروی انسان ها اولویت ندارد. خط قرمزاین جاست ، یعنی وارد حریم خصوصی افراد نشدن؛ هتک حرمت کسی نکردن؛ تهمت نزدن. من احساس می کنم صداقت باید در کار یک رسانه به ویژه یک روزنامه اصل باشد. منافع ملی کشور خط قرمز ماست. فرهنگ ایرانی- اسلامی، خط قرمز است. وحدت ملی، خط قرمز ماست. یعنی در روزنامه خراسان حتی یک خط نباید چاپ شود که حتی شائبه این را داشته باشد که با منافع ملی زاویه داشته باشد. چه برسد به این که با منافع ملی تعارض داشته باشد. یک خط نباید نوشته شود که برخلاف وحدت ملی باشد. در کشورمان سلیقه های مختلف و قومیت های گوناگون داریم. همه این ها را ایرانی، شهروند جمهوری اسلامی و اعضای ملت ایران می دانیم. حتی یک کلمه در روزنامه نباید چاپ شود که شائبه این را داشته باشد که به قومی، طایفه ای، مذهبی یا گویشی جسارت و توهین شده است. خط قرمز، منافع ملی، مصالح ملی و وحدت ملی کشور است. خط قرمز، قانون اساسی است. یعنی تا آن جایی که قانون اساسی و دیگر ضوابط و چارچوب های قانونی در کشور که در مجلس تصویب شده است،اجازه دهد، خراسان را مقید می دانیم در چارچوب آن ها کار کنیم و بیش از این خط قرمز دیگری برای خود تعریف نکرده ایم.
با توجه به ویژگی های مهمی که برای روزنامه ذکر می شود مثل قدمت، اصالت، پشتوانه مردمی و ضریب نفوذی که برای روزنامه خراسان وجود دارد، آیا تاکنون فشارهایی وجود داشته است که باعث شود مطالبی در روزنامه چاپ نشود؟
من ابتدا از سرمایه های اصلی روزنامه بگویم. اصلی ترین سرمایه روزنامه خراسان اسم «خراسان» است که به لطف خداوند این روزنامه در خطه خراسان و زیر پرچم علی بن موسی الرضا(ع) چاپ می شود. پس اولین سرمایه این روزنامه این است که خودش را خادم و متعلق به حضرت امام رضا(ع) می داند و با امام رضا(ع) خود را تعریف می کند. این بزرگ ترین سرمایه معنوی است. سرمایه دوم ما اعتماد مردم است. مردمی که طی سال ها به روزنامه اطمینان کردند،اعتماد کردند و همراه روزنامه بودند. ما روزنامه را یک میراث فرهنگی برای کشور می دانیم. بالاخره این قدمت روزنامه و همراهی روزنامه با مردم، خراسان را به یک پیشینه فرهنگی نه تنها برای خراسان بلکه برای کشور تبدیل کرده است. استقبال مردم از روزنامه خراسان هم نشان می دهد، توانسته است به بخشی از نیازهای مخاطبان خود پاسخ دهد. این شرایط را وقتی در نظر می گیریم و می بینیم روزنامه خراسان سعی می کند استقلال رای خود را حفظ کند و جناحی عمل نکند، مشخص است طبق تعریفی که از رسانه داریم فشارهای قوی و ضعیفی هم بر رسانه وجود دارد که بخشی از آن علنی و بخشی دیگر غیرعلنی است.
این فشارها بر هر رسانه ای ممکن است وجود داشته باشد اما شدت و ضعف دارد.
به هر صورت این نوع نگاه به روزنامه ای که مستقل است ممکن است باعث شود فشارهای بیشتری را هم تحمل کند اما با وجود این مسائل چون روزنامه تمام تلاش خود را کرده است که در مسیر قانون حرکت کند اگر فشاری هم وجود داشته است، بیشتر غیرعلنی بوده است تا آشکار. البته جناح ها واشخاص توقعاتی از روزنامه خراسان دارند که به نفع خود و جریانشان عمل کند اما روزنامه خراسان تا جایی که توانسته است به این توقعات پاسخ منفی داده و سعی کرده است وجهه همتش رصدکردن دقیق مطالبات مردم و پاسخ به آن ها باشد و در جهت پیشرفت، آبادانی و عمران کشور و سرعت گیری فضای رشد و اعتلای معنوی، فرهنگی و اقتصادی کشور قدم بردارد. پس اگر بگوییم هیچ فشاری روی رسانه ها وجود ندارد، درست نیست. شاید برخی از شیرینی های کار روزنامه نگاری همین فشارهای آشکار و نهان باشد.
با توجه به ویژگی هایی که برای روزنامه برشمردید روزانه سوالات و پیام های زیادی به روزنامه ارسال می شود که بخشی از آن ها در زمینه تشکر، انتقاد و پیشنهاد برای مطالبی است که در روزنامه چاپ شده است. به جز این راه ها آیا شده است مستقیم با افرادی مواجه شوید که نسبت به مطالب روزنامه خراسان یا درباره مطالبی که به قلم خود شما نوشته شده است، بخواهند اظهارنظری کنند؟ اگر به صورت مشخص از مواردی که مردم مستقیم درباره مطالب خودتان واکنشی داشته اند، خاطره ای دارید بیان بفرمایید.
ارتباط مردم با روزنامه به وسیله پیامک و تلفن یکی از سرمایه های روزنامه خراسان است و ما حتی برخی سوژه های خود را از همین پیام های مردمی انتخاب می کنیم. چون مردم ارتباط خوب و صمیمی با روزنامه دارند. علاوه بر این از نوع نظراتی که آن ها درباره مطالب روزنامه دارند مطلع می شویم، برخی مطالبی که مطرح می کنند سوژه است که به عنوان یک سوژه خبری پی گیری می کنیم. البته ما ارتباطات مستقیم دیگری هم داریم. مثلاً در نمایشگاه ها و جشنواره هایی که هر ساله برگزار می شود هم بنده، هم سردبیر محترم وهم سایر اعضای تحریریه خراسان، پاسخ گوی مخاطبان خود هستند، تبادل اطلاعات می کنند، اگر مردم نقدی دارند گوش می کنیم و اگر پیشنهادی دارند بر سر چشم خود می گذاریم چون روزنامه برای مردم منتشر می شود پس باید به خواست آن ها احترام گذاشته شود. علاوه بر این ما هم به عنوان شهروند با گروه های مختلف مردم در ارتباط هستیم و برخی ما را به شخصیت حقوقی می شناسند، لذا اظهارنظر می کنند، پیشنهاد می دهند، انتقاد دارند، ما هم استفاده می کنیم. درباره مطالب خودم، اظهارنظرهایی حسب لطفی که مردم دارند وجود داشته است.
مطالب حقیر هم از جمله مطالبی است که مردم درباره آن اظهارنظر می کنند. هم حضوری، هم به وسیله نامه که مکتوبات آن را دارم و هم به وسیله تلفن که همه این ها بنده را شرمنده می کند. این اظهارنظرها یا نقد است یا تشکر، اما همین که بیان می کنند ، برای ما یک سرمایه است. یک مخاطب دیرینه ای داریم که در یکی از جشنواره های تهران که خدمت ایشان بودیم، گفتند من مقاله های شما را می خوانم اما خیلی طولانی می نویسید. خب برای من جالب بود که ایشان نسبت به طولانی بودن سرمقاله ها ایراد گرفتند. ایرادشان هم به حق است. البته کسان دیگری هم گفته اند سعی کنم کوتاه تر بنویسم.
جذاب ترین تیترهایی که زده اید یا جذاب ترین تیترهایی که دیده اید و شنیده اید چه مواردی بوده است؟
خب من خیلی تیتر دیدم و شنیدم خاطرم نیست که بخواهم الان به شما بگویم. ولی «تهران گریست» در جریان غرق شدن چند دختر بچه در پارک شهر تهران، یا «بم فرو ریخت» در جریان زلزله بم، یا «موج تمنا پشت یکی از دیوارهای شهر» تیترهای جذابی است. اما اگر بخواهم درباره تیترهای به یادماندنی که هیچ وقت از خاطرم نمی رود بگویم، تیتر «شاه رفت»، «شاه فرار کرد» و تیتر «امام آمد» از جمله این موارد است. اما یکی از تیترهایی که هیچ گاه از ذهنم بیرون نمی رود «خرمشهر آزاد شد» است. این تیتر به یادماندنی ترین، حماسی ترین و غرورانگیزترین تیتری است که هیچ گاه از خاطرم نمی روم.
لطفا درباره نحوه انتخاب تیترهای صفحه اول که ویترین روزنامه است توضیح دهید. به چه دلیل برخی تیترها در صفحه اول قرار می گیرد؟
پاسخ به این سوال یک مقدار طولانی است اجازه بدهید این طور عرض کنم که صفحه اول گنجایش محدودی دارد. بر این اساس چند تیتر بیشتر نمی توانیم انتخاب کنیم. همکاران ما، دبیران گروه و معاونان سردبیر زحمت می کشند تیترهای مهم، به یادماندنی، جذاب، اثرگذار، متناسب با نیاز مخاطب و مباحث روز کشور و بین الملل را انتخاب می کنند و در جلسه شورای تیتر که شامل برخی دبیران گروه، معاونان سردبیر، سردبیر و مدیر مسئول است، درباره این تیترها صحبت و از بین آن ها مهم ترین تیترها به رای گذاشته می شود.
معمولا مهم ترین تیترها برای تیتر اول روزنامه پیشنهاد می شود و هر تیتری که بیشتر رای آورد، تیتر یک می شود و سپس سایر تیترها انتخاب می شود، در انتخاب این تیترها علاوه بر جذابیت، اثرگذاری و مهم بودن، اخلاق حرفه ای، منافع کشور، چارچوب های قانونی، صحت و دقت خبر و منابع آن لحاظ می شود و نتیجه آن صفحه اول روزنامه است که مردم می بینند و نتیجه خردجمعی است.
چند کلمه و اصطلاح است که خواهش می کنم پس از شنیدن نظرتان را درباره آ ن ها بیان کنید:
دادگاه مطبوعات: پشت آدم را می لرزاند.
معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد: الان وضعیت نسبتا مناسبی دارد.
قانون مطبوعات: خوف و رجا
شغل سخت و زیان آور: کار در معدن، اکتشافات دریایی، آتش نشانی، خبرنگاری
خبرنگار: جست وجوگر، تیزبین
مدیر مسئول: مسئولیتی فوق العاده سنگین و گاه تصور نشدنی
سردبیر: سردبیر ما زیرک، باهوش، نکته سنج
احمدی نژاد: پشتکار فراوان، وعده های بسیار
سرمقاله: موضع روزنامه
حرف مردم: سرمایه روزنامه
جوابیه: حق ادارات و دستگاه ها
شورای تیتر: شورای همفکری، کلاس درس