رکوردشکنی بی سر و صدای شاخص در هفته نیمه تعطیل
تعداد بازدید : 3
سایه نرخ ارز و نرخ های جهانی بر سر بازار
جواد غیاثی
کارشناس بورس
بازار سرمایه، هفته دوم خردادماه را که فقط 3 روز کاری داشت، عملا با ثبت یک رکورد جدید پشت سر گذاشت. شاخص کل هفته قبل را با 224 هزار و 476 واحد شروع کرد و بعد از یک افت حدودا 2 هزار واحدی در روز شنبه، طی دو روز کاری بعد مجموعا حدود 4500 واحد رشد کرد و ضمن عبور از رکورد پیشین خود(نیمه بالایی کانال 224 هزار واحد) به سطح 226 هزار و 983 واحد رسید. بازار همچنان از محل گزارش های 12 ماهه 97 و گزارش تولید و فروش ماهانه تا پایان اردیبهشت، تغذیه می شود و پیش بینی می شود که نزدیکی به فصل مجامع در کنار رونق گرفتن مجدد معاملات بعد از ماه مبارک رمضان و اتمام تعطیلات، همچنان بازار را تغذیه کند. همزمان انتظار می رود در کوتاه مدت، کسادی بازارهای موازی (افت نرخ ارز و ریزش قیمت ها در بازارهای خودرو و ...) نیز به رونق بازار سرمایه کمک کند. اما در میان مدت، برخی بر اساس معادل سازی شاخص با نرخ ارز، اهداف بسیار بالاتری را برای شاخص کل بورس پیش بینی می کنند. با وجود برقرار بودن تمام تحلیل های فوق، اما، باید مواظب تغییرات موجود در سطح اقتصاد کلانِ کشور و همچنین بازارهای جهانی باشیم؛ عواملی که می تواند چشم انداز سودآوری شرکت ها را به صورت معناداری تحت تاثیر قرار دهد.
وضعیت نرخ ارز؛ نگرانیِ صرفا هیجانی
اولین موضوعی که برخی نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند، کاهش نرخ ارز در بازار داخلی است. برخی اهالی بازار معتقدند که در صورت کاهش نرخ ارز وضیت سودآوری شرکت های صادراتی متزلزل خواهد شد. بر همین اساس برخی منتظر افت شاخص طی دو هفته اخیر (که دلار از کانال 15 به کانال 13 هزار تومان سقوط کرد) بودند اما در عمل این اتفاق نیفتاد. دلیل این موضوع روشن است. بازار در سال جاری (بر خلاف سال 97) به خوبی دریافته است که بازار سرمایه را باید صرفا بر اساس دلار نیمایی و نه دلار آزاد تحلیل کند. این در حالی است که نرخ ارز در سامانه نیما اخیرا نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز یافته است. چرا که بانک مرکزی در حال کاستن از فاصله نرخ بین این بازار است. لذا بعد از این نیز انتظار نمی رود بازار به صورت معنادار از کاهش نرخ بازار آزاد متاثر شود، مگر آنکه حرکت های هیجانی شدید در پی ریزش احتمالی نرخ ها صورت پذیرد. وگرنه با تثبیت نرخ نیمایی دلار بالای 10 هزار تومان مشکل جدی برای شرکت های صادراتی قابل تصور نیست. حتی اگر نرخ بازارِ آزاد تا همین محدوده کاهش یابد.
نرخ های جهانی؛ صعود طلا، سقوط کامودیتی
اما موضوع دوم که ممکن است طی روزهای آتی بر بازار اثر منفی بگذارد، وضعیت بازارهای جهانی و نرخ کالاهای اساسی یا همان کامودیتی هاست که بر خلاف نگرانی از نرخ ارز یک نگرانی واقعی است. طی یک ماه اخیر نرخ اکثر کالاهای اساسی شدیدا نزولی بوده است. مثلا نفت از حدود 72 دلار در اوایل ماه می (اواسط اردیبهشت) هم اکنون به 60 دلار رسیده است. همزمان با نفت، نرخ مس، روی، سرب و آلومینیوم نیز شدید افت کرده است. مس از 6135 دلار به محدوده 5800 واحد رسیده است. آلومینیوم هم از 1830 دلار تا کمتر از 1800 دلار عقب نشسته است. این افت می تواند حاشیه سود شرکت های بزرگ صادراتی در گروه های مختلف را تحت تاثیر قرار دهد.
نرخ محصولات پتروشیمی که مستقیما با قیمت نفت تغییر می کند، در اثر شرایط فعلی، افت خواهد کرد و این موضوع روی وضعیت شرکت های این گروه تاثیر خواهد گذاشت. همچنین در گروه فلزات و معدنی نیز وضعیت مشابهی قابل پیش بینی است. البته باید توجه کرد که این تحلیل چند تبصره مهم دارد: 1- اول اینکه کاهش نرخ ها مداوم و پایدار باشد 2- ثانیا باید توجه کرد که شرکت های مختلف در شرایط جدید متفاوت خواهد بود. شرکت هایی که حاشیه سود کمتر ی دارند از کاهش قیمت ها بیشتر متاثر می شوند (همانطور که در زمان رشد قیمت ها رشد بیشتری در سود و قیمت را تجربه می کنند) 3- علاوه بر حاشیه سود، ساختار مالی شرکت ها و وضعیت وابستگی به بازارهای جهانی و مدل فروش نیز بر سودآوری آنها موثر است. لذا باید میزان روایی این تحلیل کلان را به صورت موردی بررسی کرد.
وضعیت نرخ های جهانی و لزوم سبدچینی بهینه
درباره پیش بینی وضعیت نرخ های جهانی، مولفه های مختلفی وجود دارد که باید با دقت رصد و بررسی شوند. مهمترینِ آنها جنگ تجاری است که علت اصلی افت اخیر قیمت هاست. رئیس جمهور آمریکا طی یک ماه اخیر، بر خلاف همه پیش بینی ها، زیر میز مذاکرات تجاری با چین زد و چشم انداز مثبت ایجادشده برای حصول توافق در کوتاه مدت را به مراتب تیره و تار کرد. این موضوع چشم انداز رشد اقتصادی جهانی و تقاضا برای کالاهای اساسی را کاهشی کرد و موجب افت قیمتها شد. در سوی دیگر ریسک ها رشد کرده و قیمت جهانی طلا جهش یافت.
با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن روندهای جهانی (مخصوصا با توجه به سیاست های عجیب و چرخشی ترامپ)، ریسک در بازارهای جهانی و متاثر از آن شرکت های داخلی صادراتی را باید بالاتر از قبل برآورد کرد. بر این اساس تغییر سبد سرمایه گذاری و جادادن تعداد بیشتری از شرکت های داخلی فروش، می تواند یک استراتژی کلی خوب در شرایط فعلی باشد. اگرچه شرکت های بزرگ پیشروِ بازار هم همچنان چشم انداز خوبی دارند (حداقل در میان مدت) اما ممکن است در بلندمدت شرایط اینگونه نباشد.