![](http://specials.khorasannews.com/content/upload/ca5d00b1-70eb-4be2-9f8c-c1ab9c9c6c33.jpg)
امروز بعد از ظهر رفتم
چای و کمی خرما خریدم
بعدش برای نان خریدن
رفتم به نانوایی رسیدم
نانی خرید و با خودش برد
هر کس که آنجا نوبتش بود
شاطر صدا زد نوبت توست
دادم به او زنبیل را زود
شاطر به من با خندهای گفت:
«صد آفرین بر تو پسرجان
بهبه! چه زنبیل قشنگی
داری برای بردن نان»
ای کاش میبردند مردم
همراهشان زنبیل خود را
دنیا بدون نایلون هست
پاکیزه و بسیار زیبا