مصرف خوراکی در تنـگنـا
آمارهای رسمی از تبعات وضعیت اقتصادی بر کاهش مصرف مواد خوراکی حکایت دارد
نویسنده : مهدی حسن زاده روزنامه نگار اقتصادی
مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با بررسی وضعیت اقتصادی کشور در سال آینده و تاثیر لایحه بودجه 1400 بر وضعیت اقتصادی کشور، نگاهی به وضعیت معیشتی مردم داشته و آمار جالبی در این زمینه ارائه داده است. آماری که حاکی از افت 34 درصدی درآمد سرانه کشور طی 10 سال اخیر و همچنین افت سرانه کالری دریافتی هر شخص از حدود 2950 کیلو کالری روزانه در سال 90، به حدود 2500 کالری روزانه در سال 98 است. جزئیات بیشتر را در این گزارش ببینید.
درحالی که براساس اعلام بانک مرکزی درآمد سرانه کشور در سال 98 نسبت به سال 90 نزدیک به 33 درصد کاهش یافته، با شیوع ویروس کرونا در سال 99 اقتصاد کشور با شوک جدیدی روبه رو شد. بزرگ ترین ویژگی شیوع این ویروس آن است که اثرگذاری آن بسیار متفاوت از اعمال تحریم ها بوده است. درواقع درحالی که اعمال تحریم ها عمدتاً بخش نفت و صنایع بزرگ مثل خودروسازی را متأثر ساخته بود، شیوع ویروس کرونا عمدتاً بر بخش های خدماتی و صنایع کوچک اثرگذار بود. هرچند انتظار نمی رود درنتیجه شیوع ویروس کرونا ارزش افزوده اقتصاد کاهش شدیدی داشته باشد. با این حال با توجه به سهم زیاد این بخش ها در اشتغال کشور به نظر میرسد آثار رفاهی آن بر خانوارها بسیار قابل توجه باشد. به طور کلی رشد اقتصادی و رشد اقتصادی بدون نفت در سال 99 به ترتیب 5/0 و 8/0 درصد برآورد میشود. با وجود این وضعیت بازار کار و معیشت خانوارها به ویژه اقشار ضعیف از شیوع ویروس کرونا تأثیرپذیری قابل توجهی داشته است. این درحالی است که نتایج بررسی ها نشان می دهد متوسط های مصرفی به عنوان شاخصی از وضعیت معیشتی خانوارهای جامعه در سال های اخیر همواره روندی نزولی داشته است.
60 درصد هزینه خانوار در معرض جهش قیمت خوراکی و اجاره بها
شاخص اجاره بها و شاخص خوراکی ها و آشامیدنی ها دو شاخص مهمی هستند که ارتباط مستقیمی با وضعیت رفاهی خانوار دارند. به طوری که در مجموع در کمترین حالت بیش از 60 درصد از هزینه های خانوار را به خود اختصاص می دهند. رشد شاخص خوراکی طی هشت ماه نخست امسال 47 درصد بوده است. روند رشد شاخص اجاره بها و خوراکی ها در هشت ماه نخست امسال و سال گذشته در نمودار نخست آمده است.
افت شدید مصرف خوراکی خانوارها
رفاه خانوار ایرانی در یک دهه گذشته، با کاهش قابل توجهی مواجه شده است، به طوری که خانوارهای ایرانی از سال 90 به بعد به طور مرتب کاهش در میزان کالری دریافتی داشته اند و بیشترین کاهش نیز در سال 97 با 4 تا 5 درصد کاهش در میزان کالری دریافتی رخ داده است. همان طور که در نمودار دوم نشان داده شده، میانگین و میانه کالری دریافتی ایرانیان به طور مستمر از سال 90 در حال کاهش بوده و این کاهش در میانه کالری دریافتی بیشتر بوده است. به طور کل داده های «میانه» در بررسی این شاخص از اعتبار بیشتری برخوردار است، زیرا مقدار قابل توجه کالری دریافتی در گروه های بالای درآمدی و حساسیت کمتر آن به تغییرات قیمتی باعث می شود تغییرات قابل توجه در گروه های پایینی در میانگین گیری تأثیر چندانی نداشته باشد. در سال 97 و 98 کالری دریافتی میانه به ترتیب 8/4 و 4/2درصد کاهش یافته است. اکنون داده های سال 99 در دسترس نیستند، اما چون رشد شاخص خوراکی ها و آشامیدنی ها در هشت ماه 99 به مراتب بیشتر از همین بازه زمانی در سال 98 بوده، انتظار می رود کاهش در مصرف نیز بیشتر باشد.
افت کیفیت مصرف خوراکی خانوارها
نگاهی به میزان مصرف کالاهای اساسی نشان می دهد که نه تنها کاهش در کالری دریافتی رخ داده، بلکه کیفیت سبد غذایی خانوار نیز کاهش یافته و از میزان مصرف کالاهای با کیفیت تر کاسته و کالای کم کیفیت جایگزین آن شده است. جدول، میزان مصرف سرانه دهک های درآمدی از گروه های اصلی خوراکی در سال 98 را نشان می دهد. نسبت مصرف دهک دهم به دهک اول نیز قابل توجه است. به عنوان مثال، دهک دهم 27 برابر دهک اول گوشت گوسفندی مصرف می کند.
خطر سوء تغذیه در خانوارها
مجموع موارد مطرح شده درخصوص وضعیت خانوار می تواند نتایج قابل توجهی در پی داشته باشد که در زیر به برخی از آن ها اشاره شده است:
1 - کاهش کالری مصرفی ایرانیان و همچنین کاهش کیفیت کالری دریافتی به خصوص برای دهک های پایین درآمدی، می تواند این گروه ها را در معرض خطر سوءتغذیه قرار دهد. میزان مصرف برخی گروه های غذایی به حدی پایین است که تقریباً می توان آن را برابر صفر در نظر گرفت. به عنوان مثال دهک اول به طور متوسط در ماه 25 گرم گوشت گوسفندی مصرف می کند.
2- با وجود اختصاص حجم بالایی از درآمدهای نفتی به واردات کالاهای اساسی با نرخ ارز ترجیحی در سال 97( 14 میلیارد دلار) و سال 98(در حدود 15 میلیارد دلار) به نظر می رسد نه تنها گروه های بالای درآمدی از این یارانه بیشتر منتفع شده اند، بلکه با برهم خوردن قیمت های نسبی به واسطه اختصاص ارز با نرخ ترجیحی، در سال 98 میزان بهره مندی گروه های بالای درآمدی نسبت به سال 97 در مقایسه با گروه های پایین بیشتر شده است. بنابراین میزان اصابت به هدف این یارانه دچار ایراد بوده است.