ناوگروه75 زیر ذرهبین رسانههای خارجی
در سالهای گذشته که ناوگروههای نیرویدریایی ارتش، یکی پس از دیگری با حضور در آبهای آزاد و بینالمللی ماموریتهای آموزشی، اطلاعاتی و عملیاتی خود را انجام میدادند، زمزمههایی نیز درباره اعزام یگانهای شناور این نیرو به آبهای اقیانوس اطلس شکل گرفته بود. کارشناسان آمریکایی با توجه به برآوردهایشان حضور ایران در آبهای اقیانوس اطلس را دور از ذهن و غیرممکن قلمداد میکردند و اذعان داشتند جمهوریاسلامی ایران هرگز توان پیمودن این مسافت طولانی(۹۵۰۰ مایل) و حضور در آبهای اطلس را بهدلیل نوع شناورهای درحال خدمت در نیرویدریایی ارتش نخواهد داشت.
پس از دیماه 1399 و الحاق ناوبندر مکران به ناوگان نیرویدریایی ارتش، تحلیلهای غربیها درباره عدم توانمندی ایران برای حضور در آبهای دور و اقیانوس اطلس رنگ باخت، چراکه مکران بهعنوان یک ظرفیت عظیم دریایی میتوانست تا دورترین آبهای جهان نیز نیازمندیهای یگانهای شناوری نداجا را تامین کند و به همین علت پس از این مقطع دیگر شاهد صحبتهایی مبنیبر عدم توانمندی جمهوری اسلامی ایران برای دریانوردیهای طولانیمدت از سوی کارشناسان غربی نبودیم.
از همان زمان البته در محافل مختلف رسانهای غرب صحبت از اعزام ناوگروهی از نیرویدریایی ارتش به آبهای دور و اقیانوس اطلس بود تا اینکه ناوگروه هفتادوپنجم نیروی دریایی ارتش متشکل از دو یگان شناور بومی یعنی «ناو بندر مکران» و «ناوشکن سهند» نه تنها آبهای اطلس جنوبی و شمالی را درنوردیده، بلکه با طی حدود ۱۴هزار مایل دریایی و حضور در حیاطخلوت آمریکا با عبور از مناطقی صعبالعبور مانند دماغه امید نیک، در بدترین شرایط جوی در بندر سنپترزبورگ روسیه نیز حضور یافتند که در همینراستا عکسالعملهای متعدد و پیاپی کارشناسان و رسانههای آمریکایی و اروپایی را بهدنبال داشت که مجموع این اظهارنظرها، گویای بهت و تعجب آنها و ابراز نگرانی و ناراحتی غرب از این حضور موثر بود.
ناوگروه هفتادوپنجم نداجا، از همان بدو شروع حرکت از بندرعباس در 12 اردیبهشتماه 1400 تحت پوشش رسانهای و تحلیلی رسانهها و موسسات غربی قرار میگیرد، چراکه قرار گرفتن چند فروند قایق تندرو بر روی عرشه ناوبندر مکران آنها را به این باور رسانده بود که مقصد این ناوگروه کشور ونزوئلا است و ایران قصد دارد این قایقهای تندرو را در اختیار ونزوئلا قرار دهد؛ موضوعی که آنچنان در محافل غربی پررنگ و برجسته میشود که تا عالیترین مقامات آمریکایی نیز نسبت به آن واکنش نشان میدهند.
در اولین واکنشها 9 خرداد، وبسایت «پولیتیکو» به نقل از 3 منبع مطلع آمریکایی مینویسد: «نهادهای امنیت ملی آمریکا حرکت دو ناو ایران را به مقصد احتمالی ونزوئلا زیرنظر دارند.» منابع پولیتیکو همچنین اعلام میکنند که مقامات آمریکایی از مقصد کشتیهای ایران و محمولههای آنها اطلاع ندارند، اما ممکن است درنهایت به سمت ونزوئلا بروند.
در گزارش پولیتیکو همچنین اشاره شده که به نمایندگان کنگره که به حساسترین اطلاعات دسترسی دارند، طی چند روز گذشته درخصوص حرکت احتمالی این کشتیها ایران به سمت ونزوئلا اطلاع داده شده، اما این احتمال نیز مطرح شده که آنها میتوانند مسیر خود را تغییر دهند.
پولیتیکو میگوید، حضور کشتیهای جنگی ایرانی در حیاطخلوت آمریکا چالشی برای اقتدار ایالات متحده در منطقه است و احتمالا باعث دامن زدن به مباحث در واشینگتن بر سر تصمیم رئیسجمهوری جو بایدن برای آغاز مجدد مذاکرات درخصوص بازگشت به توافق هستهای موسوم به برجام خواهد شد.
سیانان نیز در 14خرداد1400 در گزارشی ادعا کرد؛ تحلیلگران میگویند که اگر ناوهای ایرانی توان رسیدن به اقیانوس اطلس را پیدا کنند، گام رو به جلوی مهمی برای نیرویدریایی این کشور خواهد بود که در گذشته نتوانسته این کار را انجام دهد.
در همین روز نشریه والاستریت ژورنال در مقالهای به تحلیل اعزام ناوگروه75 نیرویدریایی ارتش میپردازد و مقصد این ناوگروه را ونزوئلا عنوان و به دولت بایدن توصیه میکند که باید تمرکز بیشتری روی این موضوع داشته باشد.
والاستریت ژورنال در ادامه تحلیل خود مدعی میشود: «ورود ناوهای جنگی به آبهای اقیانوس اطلس، آشکارا اقدامی تحریکآمیز محسوب میشود. اگر این اقدام با واکنش مناسبی همراه نشود، بهانه خوبی برای عملیات دریایی مشابه در آبهای منطقه خواهد بود، و در آنصورت نباید تعجب کرد که کشتیهای جنگی روسیه و چین نیز در آینده به این جریان بپیوندند.»
این نشریه آمریکایی براساس تحلیل غلط خود از مقصد ناوگروه هفتادوپنجم نیرویدریایی ارتش، به همزمانی زمانبندی حرکت این ناوگروه با برگزاری تمرینات سالانه مشترک آمریکا و کشورهای متحدش در منطقه کارائیب اشاره میکند که قرار است در گویان برگزار شود و مرزهای آبی میان ونزوئلا و گویان نیز دستخوش اختلاف دو کشور است.
کمی بعد ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به ورود ناوهای نظامی ایران به اقیانوس اطلس گفته است: «اگر هدف ارسال سلاح به عوامل نیابتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشد، آمریکا آماده است واکنش نشان دهد.»
بیستم خردادماه در جلسه کنگره آمریکا که با حضور لوید آستن وزیر دفاع ایالاتمتحده آمریکا برگزار شد، وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوال سناتور دمکرات ریچارد بلومنتال، نسبت به حضور دو کشتی نظامی ایران که براساس برخی گزارشها ممکن است درحال حرکت بهسوی ونزوئلا باشند ابراز نگرانی میکند و میگوید: «من کاملا نگران اشاعه تسلیحاتی، از هر نوعی، در همسایگی آمریکا هستم.»
بیستم خردادماه پولیتیکو مجددا خبر میدهد که دولت بایدن از ونزوئلا و کوبا خواسته، به دو کشتی جنگی ایرانی که احتمال میرود در حال انتقال جنگافزار به ونزوئلا باشند اجازه ورود به بنادر خود را ندهند.
فارین پالیسی در مقالهای درمورد اینکه آیا ایالاتمتحده اختیار قانونی برای جلوگیری از رسیدن کشتیها به مقصد را دارد، بحث کرده اما نتیجه گرفته که حتی اگر ناوگروه نیرویدریایی ارتش بدون نیت خاصی نیز مستقیما به آبهای آمریکا بروند، واشینگتن به هیچوجه نمیتواند ممانعت بهعمل آورد.
درحالیکه اغلب رسانههای غربی ونزوئلا را بهعنوان مقصد ناوگروه ایرانی مطرح میکنند، ایندیپندنت فارسی در گزارشی که 25 خرداد منتشر کرده، احتمال حضور ناوگروه را در دریای مدیترانه و آبهای سوریه مطرح میکند و نوشته است: «در صورت ورود ناوگروه۷۷ به آبهای شرق دریای مدیترانه، نیرویدریایی رژیم صهیونیستی به علت حضور ناوهای نیرویدریایی روسیه در این منطقه توانایی حمله به ناوگروه را نخواهد داشت.»
دریاسالار کریگ فالر، فرمانده ستاد فرماندهی جنوبی ایالاتمتحده آمریکا چهارم تیرماه در گفتوگویی میگوید: «کار ما رصد، نگاه کردن و آماده بودن است، ما میدانیم که دو فروند ناو نیرویدریایی ایران درحال عبور از شمال اقیانوس اطلس هستند.» این فرمانده آمریکایی همچنین مدعی رصد فعالیتهای دشمنان خود در سراسر جهان میشود و در عین حال اعتراف میکند: «نیمکره غربی شاهد افزایش سطح فعالیتهای ایران بوده است.»
با اینحال تا اوایل تیرماه رسانهها و تحلیلگران غربی کماکان در سردرگمی بهسر میبرند و از مقصد ناوگروه ایرانی بیاطلاع هستند تا آنکه این ناوگروه حرکت به سمت کانال انگلیس را آغاز میکند. 28تیرماه موسسه نیرویدریایی آمریکا اعلام میکند طبق تصاویر ماهوارهای ناوشکن سهند بههمراه پشتیبان خود ناوبندر مکران درحال نزدیک شدن به کانال مانش هستند و احتمالا مقصد نهایی آنها دریای بالتیک است.
این موسسه همچنین میگوید: «براساس تصاویر ماهوارهای، دو کشتی جنگی ایرانی به کانال مانش نزدیک میشوند و تصور میشود این کشتیها به سمت دریای بالتیک در حرکتند تا بهعنوان نماینده ایران در رژه دریایی ۲۵ ژوئیه روسیه شرکت کنند.»
به این ترتیب مکران و سهند وارد مسیر جدیدی میشوند تا با طی مسیر کانال انگلیس، دریای شمال، دریای بالتیک و خلیج فنلاند به سنپترزبورگ و مراسم رژه سالروز نیرویدریایی این کشور برسند، مراسمی عظیم که علاوهبر جمهوری اسلامی ایران، کشورهای هند و پاکستان نیز با اعزام یگانهای شناوری در آن شرکت میکنند.
در این مسیر سهند و مکران در معرض دید کشورهای زیادی قرار دارند و بر همیناساس ارتش دانمارک روز 22 ژوئیه با درج دو تصویر از ناوشکن سهند و ناوبندر مکران در توییتر خود مینویسد: «ناوشکن «سهند» و شناور پشتیبانی «مکران» متعلق به نیرویدریایی ایران، در مسیرشان به روسیه از آبهای ساحلی دانمارک در دریای بالتیک عبور کردهاند؛ به نظر میرسد که این کشتیها برای شرکت در رزمایش دریایی سالانه روسیه به سوی سنپترزبورگ میروند.»
با اینحال پس از رسیدن ناوگروه ایرانی به سنپترزبورگ و رژه با صلابت ناوشکن سهند در رژه سالروز نیرویدریایی روسیه نیز تحلیلهای رسانههای غربی درباره پیامدهای حضور ایران در این مراسم و روابط ایران و روسیه ادامه دارد. رسانه آمریکایی رادیوفردا در تحلیلی با اشاره به حضور ناوشکن سهند در رژه دریایی روسیه، مینویسد: «ایران در سالهای اخیر کوشیده که «روابط راهبردی» خود با چین و روسیه را افزایش دهد. تلاش برای تمدید قرارداد همکاریهای راهبردی با روسیه و امضای سند همکاریهای ۲۵ساله ایران و چین از جمله مهمترین تلاشهای حکومت ایران بوده است.»
یورونیوز نیز در گزارشی با اشاره به حضور ناوشکن سهند در رژه دریایی روسیه مینویسد: «همکاری نیروهای دریایی ایران و روسیه طی سالهای اخیر افزایش قابلتوجهی پیدا کرده و گذشته از سفرهای مقامهای ایرانی برای بازدید از ناوگان روسیه، دو کشور فوریه گذشته نیز رزمایشی مشترک را در آبهای شمال اقیانوس هند برگزار کردند.»
از سوی دیگر با حضور ناوشکن سهند در این رژه، برخی رسانهها بویژه رسانههای عربی نیز به معرفی ویژگیهای ناوشکن سهند پرداخته و آن را یک ناوشکن تماما بومی ایران میدانند و حضور ایران با یک ناوشکن تولید خود در این رژه را حامل پیامهایی از جمله اعلام توانمندیهای صنعتی-نظامی ایران برای تولید شناورهایی با قابلیت دریانوردیهای طولانی و حضور بلندمدت در آبهای دور میدانند.
سونگ ژونگپینگ مفسر چینی و کارشناس مسائل نظامی طی یادداشتی در روزنامه گلوبالتایمز به حضور ناوگروه ایران در رژه دریایی روسیه و خبر برگزاری رزمایش مشترک ایران، چین و روسیه در دریای عمان اشاره میکند و نوشته است: «رزمایش نظامی مشترک چین، روسیه و ایران از اهمیت سیاسی برخوردار است و نشان میدهد که چین و روسیه قاطعانه از ایران در زمینه حفظ تجارت خارجی مشروع خود بویژه از طریق کشتیرانی حمایت میکنند.»
او همچنین مینویسد: «مسکو و پکن ایران را تشویق میکنند تا تواناییهای خود را برای تضمین امنیت منطقه تقویت کند. این موضوع میتواند از مداخله عمیق نیروهای غربی در امور منطقه خلیجفارس و امور داخلی ایران جلوگیری کند.»
خبرگزاری اسپوتنیک روسیه نیز به حضور ناوشکن سهند در رژه سالروز نیروی دریایی روسیه اشاره میکند و مینویسد: «ناوشکن نیروهایدریایی ایران بخش رژه شرکتکنندگان خارجی به مناسبت روز نیرویدریایی روسیه را سرپرستی میکرد.»
اسپوتنیک میگوید: «۲۵ژوئیه ناوشکن سهند از بخش کرونشتاد عبور کرد. این ناو مجهز به موشکهای کروز با برد تا۲۰۰کیلومتر است و برای مقابله با دزدان دریایی در آبهای بینالمللی در خلیج عدن و عمان طراحی شده است. علاوهبر کشتی ایرانی، ناوچه نیرویدریایی هند از پروژه ۱۱۳۵۶ و ناوچه ذوالفقار از نیروی دریایی پاکستان در این رژه شرکت داشتند.»
اهمیت ناوگروه هفتادوپنجم نیرویدریایی ارتش برای تحلیلگران و ناظران بینالمللی براساس آنچه در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاند، چند دلیل عمده دارد از جمله نخستین تجربه ایران در دریانوردی طولانیمدت و دلیل دیگر آن عبور از آبهای حساس جهان.
عبور ناوشکن سهند و ناوبندر مکران از مقاطع حساسی مانند دماغه امیدنیک، کانال انگلیس و دریای بالتیک، مقاطعی بود که بسیار موردتوجه ناظران بینالمللی قرار گرفت و بعضا بهصورت لحظهای موقعیت این ناوگروه که از بسترهای بینالمللی قابل دریافت است و تصاویر ماهوارهای از دو شناور سهند و مکران، توسط این ناظران در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشد.
از دیگر نکات قابلتوجه نیز طعنه کاربران اروپایی به نیرویدریایی انگلیس در هنگام عبور ناوشکن سهند و ناوبندر مکران از کانال انگلیس و مقایسه آن با زمانی بود که نفتکش متخلف انگلیسی توسط نیروهای دریایی سپاه و ارتش توقیف شده بود و کاربران خارجی به موضوع اقتدار ایران برای حضور در آبهای انگلیس اشاره کردند.
آنچه واضح است، تمرکز غربیها بر ماموریت این ناوگروه از لحظه آغاز آن تا پایان ماموریت است، با اینحال بررسی واکنشهای رسانهای و تحلیلی غربیها یک نکته را به خوبی روشن میکند و آنهم سردرگمی آنها از ماموریت اصلی ناوگروه هفتادوپنجم نداجاست، چراکه اعلام مقاصد متعدد مانند ونزوئلا، کوبا، سوریه و لبنان در تحلیلهایشان نشان از ضعف اطلاعاتی شدید آنها دارد، چراکه در نهایت هیچکدام از مقاصدی که آنها تصور میکردند، مقصد اصلی ناوگروه نیرویدریایی ارتش نبود.