فرمانده فنی نداجا در گفتوگو با اطلس ایرانی تصریح کرد:
تعداد بازدید : 6
ما کاری کردیم که آمریکا نمیتواند بکند
برای اینکه بفهمیم یگان شناوری به عظمت ناوبندر مکران و با حساسیت و پیچیدگی ناوشکن سهند چگونه توانستند این مسیر طولانی را برای اولین بار در تاریخ نیرویدریایی طی کنند و به سلامت بروند و بازگردند، قطعا باید گفتوگویی هم با کارشناسان فنی این حوزه داشته باشیم و در اینمیان چه کسی مسلطتر از فرمانده سابق کارخانجات نداجا و فرمانده فنی نیرویدریایی امیر دریادار دوم مهندس عباس فاضلینیا که از ابتدا تا انتهای مکران بوده و در جمعبندی آخر سهند هم نقش اصلی را ایفا کرده است. این فرمانده خوشسخن و کاملا علمی نیرویدریایی ارتش در گفتوگویی که بیش از یک ساعت به طول انجامید، برای مخاطبان ویژهنامه اطلس ایرانی از ریزو درشت مکران و سهند گفت.
شما تا چه حد در جریان ساخت ناوشکن سهند و ناوبندر مکران بودید؟
من سال 1397 که فرمانده کارخانجات نداجا شدم، تقریبا اواخر کار الحاق ناوشکن سهند بود و ما مجبور بودیم در یک کار بسیار فشرده اقداماتی که باقی مانده بود، در حوزه رانش و تسلیحات و سامانههای مختلف را جمع کنیم تا انشاا... آماده رفتن به دریا بشود. رفع معایب و اشکالات و مسئولیت آزمایشهای کنار اسکله و دریا با من بود. درنهایت اشکالات را رفع کردیم و از بازه الحاق در سال 1397 تا قبل از اعزام به اقیانوس اطلس، سهند300روز دریانوردی داشت و تا خلیج عدن هم رفته بود. آخرین ماموریت سهند هم که برای اولین بار انجام شد، اقیانوس اطلس بود و از ایننظر یک ناوشکن تولید کارخانجات نیرویدریایی به این سفر رفت و از طولانیترین مسیر به اقیانوس اطلس و به سنپترزبورگ رفت و برگشت، بینظیر محسوب میشود.
درمورد ناوبندر مکران، ابتدا باید بگویم که خیلیها در فضای مجازی میگفتند این نفتکش بوده و تغییرش دادید و آن را ناو کردهاید، درحالی که این حرف خیلی دقیق نیست. زمانیکه ما کار را شروع کردیم، این نفتکش از شرایط خوبی برخوردار نبود و آسیبدیدگی زیادی داشت، به گونهای که موتورها و دستگاههایش زیرآب قرار داشت و رها شده بود. چند پیشنهاد آن زمان داده شد و حتی گفتند اوراق فروخته شود. اما نیروی دریایی با همت و تلاش فراوان توانست مکران را تغییر کاربری دهد. البته در تمام دنیا چنین اقدامی معمول است، برای مثال هر 5ناوبندری که آمریکا دارد، با کلاس ESB همینطور بوده است. این را گفتم که مردم بدانند این کار را فقط ما نمیکنیم و پیشرفتهترین نیروهای دریایی جهان هم چنین روشی دارند.
چرا میگویند ناوبندر؟
درواقع یکی از حلقههای مفقوده ما برای رفتن به آبهای دوردست این بود که مثلا اگر خواستیم به اقیانوس اطلس برویم، باید یک شناوری باشد تا ناوشکن ما را در این مسافت پشتیبانی کند یعنی هم جیره غذایی بدهد، هم سوخت بدهد و هم امکانات دفاعی را حمل کند. ناوبندر آمریکاییها 9هزار مایل ماندگاری در دریا داشت و نیروی دریایی با رفع ایرادات مدل آمریکایی این ماندگاری را در ناوبندر مکران به 20هزار مایل رساند یعنی با نصب یک دک بزرگ روی عرشه عملا یک فضای 3هزار مترمربعی اضافه شد و توانستیم فضایی بزرگ برای اسکان تکاوران دریایی موردنیاز، یخچالهای بزرگ، انبارهای خشک، نانوایی و دو آب شیرینکن جدید که باعث افزایش میزان ماندگاری مکران شد را بهدست آوریم. مکران با این تغییرات، یک سروگردن نسبت به نمونه 2021 آمریکایی بالاتر است و ماندگاری بیشتری دارد و عملا هم ثابت کردیم، چراکه الان بالای 40هزار کیلومتر در رفتو برگشت ماندگاری در دریا داشته و از چیزی که ما گفته بودیم هم بیشتر ماندگار شد ولی با اینحال نیاز به مواد غذایی بیشتر پیدا نکرد. ناوبندر مکران میتواند حداقل پذیرای 5بالگرد باشد، البته به نظرم 7بالگرد را هم میتوان در آن جا داد. دک پروازی که ما ساختیم بالگردهای RH،SH و AB را میپذیرد. مزیت دیگر مکران نسبت به نمونه آمریکایی، این است که ناوبندر آمریکایی سلاح خاصی ندارد، درحالی که در مکران سلاحهای پیشرفتهای نصب شده است.
از دیگر ویژگیهای خیلی مهم مکران این است که خودش یک پایگاه دریایی محسوب میشود، چراکه میتواند به راحتی برد عملیاتی ما را افزایش دهد، مثلا در مکران پهپادهای رزمی و شناسایی قرار دادیم و حالا اینها بسیار دورتر از قبل میتوانند پرواز کنند.
این دو شناور قبل از اعزام به ماموریت بسیار مهم اطلس تستهای خاصی را هم گذراندند؟
بله، فروردین ماه امسال که مکران عازم آزمایشات دریا شد، همزمان بود با یک رزمایش کوچک. در نتیجه ناوشکن سهند هم به این تمرین رفت و با همدیگر ترکیب شدند تا هماهنگی بین این دو شناور صورت بگیرد. یکی از کارها سوختگیری و نقلو انتقال مواد غذایی یا چیزهای دیگر از مکران به سهند بود. همه اتفاقاتی که در ماموریت پیشبینی شده بود، در این تمرین 4روزه صورت گرفت و این آزمایشات را گذراندند، همچنین مکران چندین بار تا راسالحد و جاسک رفت و برگشت. خود ما نگران این بودیم که مشکلی نداشته باشد و باید بابت ماندگاری مکران مطمئن میشدیم. کار دیگر این بود که آمادگی دستگاه را نسبت به گذشتهاش بیشتر کردیم، یعنی اگر 3 ژنراتور داشت، ما این را به 6 ژنراتور افزایش دادیم یا آب شیرینکن که یک عدد داشت را به 3 عدد افزایش دادیم تا توان عملیاتی مکران را بالا ببریم.
سهند چه ویژگیهایی داشت که برای این ماموریت انتخاب شد؟ نگران نبودید با توجه به تناژی که داشت، نتواند شرایط سخت دریا را تحمل کند؟
اولین کار ما در حوزه ساخت ناوشکن، جماران بود و طبق تدبیر مقام معظم رهبری باید پروژههای بعدی بهتر میشد. برای همین انصافا هرکدام را که ساختیم، یک گام به جلو رفتیم، هم در سازه و هم در سامانه و هم در زیرسامانهها. یعنی اگر نقشههای جماران را ببینید، با سهند متفاوت است و قابلیت سازه در برابر موجهای سنگین بسیار قویتر شده است. در حوزه رانش، جماران 2 موتور دارد و سهند 4 موتور و ماندگاری سهند بیشتر شده، همچنین نکتهای که باعث خوشحالی ما شد، این بود که سهند تا نزدیک ماداگاسکار سوخت نگرفت و آنجا سوخت گرفت که از این نظر خوب بود و نشان داد دستگاههای ما مصرف بهینه دارند و مصرف سهند با موجود داشتن 4موتور، نصف مصرف سوخت جماران است. در تسلیحات و سامانهها و زیرسامانهها، سهند با نمونه قبلی قابل قیاس نیست. در تست300روزه سهند هم چشمانداز خوبی به ما داد و در فصلهای بسیار بد خلیج عدن این تستها انجام شد و موفق بود.
بقیه شناورهای ما در چه سطحی هستند؟ آیا توان انجام چنین ماموریتهایی را دارند؟
درمورد سایر یگانهای ما باید ابتدا توجه داشت که عمر خدمتی برای تحمل شرایط وضعیت جوی بد تاثیرگذار است و از این جهت سهند یک یگان جوان بهشمار میرود. ما متناسب با ماموریتی که محول میشود در بحث ساخت هم جلو میرویم یعنی برای خلیج عدن و دریای سرخ، یکسری یگانهای پشتیبانی و رزمی داریم و برای اقیانوس اطلس یکسری دیگر. یگانی که برای عدن میرود، باید توان ماندگاری 2ماه و 3 هزار مایل داشته باشد. یگانی که میخواهد به سوئز برود، متفاوت است و همینطور اقیانوس اطلس. برای هرکدام از اینها پیشبینی خاص خودش میشود. آمریکا هم همین کار را میکند و یگانهایی را به خلیج فارس میفرستد که همه حداکثر عمر10تا 15سال دارند.
ناوشکن جدید دنا میتواند چنین ماموریتی را انجام دهد؟
قطعا ناوشکن دنا هم مثل ناوشکن سهند جوان است. با این تفاوت که فناوریهای بالاتری نسبت به سهند دارد و حتی دماوند که بعد از دنا ملحق میشود، از 2فروند قبلی پیشرفتهتر است و اینها میتوانند گزینههایی برای ماموریتهای بلندمدت ما باشند. یگانهایی که عمر خدمتی زیر10سال دارند، به راحتی میتوانند به اقیانوس اطلس بروند، ضمن اینکه در اهداف و برنامههای ستادکل و نداجا ساخت شناورهای سنگین رزمی هم پیشبینی شده است.
نگاه دیگران در منطقه یا فرامنطقه به این توان فنی چه بود؟
بازخوردهایی که مسئولان فنی خارجی داشتند، جالب بود. جایی خواندم که میگفتند هر 2 شناور ساخت یارد نیرویدریایی ایران است که توانسته این مسافت را برود و جالب این بود که اینها کار ما را تحلیل میکردند و به نظرم به این نتیجه رسیدند که ما حرفهای زیادی برای گفتن داریم. در منطق فنیها چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، ما نمیتوانیم حقایق را نبینیم، چراکه آنها متوجه میشوند ما چهکاره هستیم. مکران یک مجموعه فوقالعاده قوی در حوزههایی است که ما فعلا نمیتوانیم بگوییم و شاید آنها کشف کرده باشند. ما از فاصله بسیار دور میتوانیم هر هواپیمایی را در مکران تشخیص دهیم. یعنی در این مسافتی که ما رفتیم تا روسیه و برگشتیم همه اطلاعات پرواز هواپیماهای جنگی کشورهای مسیر را دریافت کردیم و دیدیم. آنها هم میدانند و میفهمند ما به چه مرحلهای از پیشرفت رسیدهایم.
موادغذایی و سوخت مورد نیاز ناوها و پرسنل چطور تامین میشود؟ از غذا و نان تا آب آشامیدنی و...
ما برای مکران یک آشپزخانه صنعتی پیشبینی کردیم که حداقل500نفر را در روز صبحانه و ناهار و شام بدهد. خودش نانوایی مستقل دارد و نیاز نیست نان را از قبل در یخچال بگذاریم. اینها باعث افزایش ماندگاری میشود چون اگر نانوایی نداشتیم، باید حجم زیادی نان را در یخچال میگذاشتیم که هم کیفیت پایینتر میآمد و هم فضای زیادی میگرفت، برای همین یک انبار آرد درست کردیم و یک نانوایی که همان جا نان گرم به پرسنل میدهد. این تنوع غذایی برای دریانوردان خیلی مهم است و باید از لحاظ ویتامین و پروتئین موردنیاز پرسنل شناورها که میخواهند برای مدت طولانی در سفر باشند، طوری نباشد که در 4ماه دچار فقر غذایی شوند. یخچالهای بالای صفر و زیرصفر در سطح کارگو به یخچالهای خود نفتکش قبلی در زیر پد پروازی اضافه شدند. یک آبشیرینکن خود شناور داشت و ما دو آبشیرینکن اضافه کردیم که هرکدام 50تن آب قابل شرب میدهد یعنی100تن آب میدهد که هم برای خودش و هم برای یگان مجاورش کافیست یا مثلا انبار خشکبار این یگان برای30 نفر بود اما ما با زدن یک سقف، ظرفیت آن را دو برابر کردیم. دو خوابگاه هم برای تکاوران دریایی درست کردیم و مخازن نفت در نفتکش را به محل ذخیره سوخت اختصاص دادیم که حجم بسیار بالایی شده، تا جایی که امروز مکران بعد از رفتو برگشت به ماموریت 44هزار کیلومتری خود، هنوز 30هزار تن سوخت دارد و میتواند یک بار دیگر این ماموریت را برود و برگردد.
نیروهای سازنده این دو شناور و شما چه حسی دارید از اینکه نتیجه زحمات شما امروز در اقیانوس اطلس حضور یافته و چنین افتخاری را رقم زده؟
از روزی که این دو شناور را بدرقه کردم و از بندرعباس جدا شدند، مثل پدری که فرزندش برای تحصیل به سفر میرود و از طرفی خوشحال است که بزرگ شده و از طرفی نگرانی هم دارد و هر روز برایش دعا میکند که سالم باشد، من هم در مدتی که اینها رفتند، هر روز صبح برای سلامتیشان دعا میکردم و صدها صلوات نذر کرده بودم که مشکلی نداشته باشند. ما کاری کردیم که آمریکا نمیتواند بکند. آمریکا هیچوقت ریسک نمیکند که ناوگروهش را از جنوب اطلس بفرستد. حتی زمانیکه در مسیر رفت میخواستند از روبهروی جبلالطارق رد شوند، آنقدر نگران بودم که پیشنهاد دادم به سنپترزبورگ نروند و برگردند، ما میخواستیم به اطلس برویم که رفتیم و از همین مسیر سوئز ناوگروه را برگردانیم. وقتی رسید به سنپترزبورگ، واقعا لذتی بردم که قابل وصف نیست چون 40نفر از تیم فنی بنده هم آنجا بودند که به آنها گفته بودم به محض اینکه لنگرتان را در بندر سنپترزبورگ انداختید، به من خبر بدهید. ساعت یک بامداد بود که از مکران تماس گرفتند و گفتند چون قول داده بودیم خواستیم اطلاع دهیم که الان لنگر را در سنپترزبورگ انداختیم. به اندازهای من خوشحال بودم که تا صبح خوابم نبرد. این کار در تاریخ کشور ما بیسابقه بود.
برنامههای آینده شما در کارخانجات نداجا و حوزه فنی چیست؟ ناو کنارک و طلاییه به کجا رسیدند و چه رونماییهایی در کوتاهمدت دارید؟
ناو کنارک، قبلا جزو یگانهای پشتیبانی بود اما با طراحی جدید بهصورت رزمی درآمده و چهره متفاوتی پیدا کرده و حالا یک ناو رزمی بهشمار میرود که از کلاس پیکان بزرگتر و از کلاس موج کوچکتر است و نسبت به کنارک قبلی اصلا قابل قیاس نیست. در تلاش هستیم که امسال الحاق شود. ناو طلاییه الان در دک آمده و خط رانش آن نصب میشود. اندازهاش همان کلاس موج است اما ویژگیهای خاصی دارد که هیچکدام از ناوشکنهای قبلی ما ندارند.