نگاه راهبردی به تاریخ
نویسنده : مصطفی غفاری
گزارشی از «بنیاد علم و هنر» استانبول؛
پایگاه روشنفکران اسلامگرای ترکیه
در مرکز شهر و منطقه دانشجویی اطراف دانشگاه بزرگ استانبول (کهنترین و بزرگترین دانشگاه ترکیه) و در خیابانی که به نام صوفی مشهور قرن نهم هجری یعنی ابوالوفاء قونوی، «وفا» خوانده میشود، مؤسسهای به نام «بنیاد علم و هنر» (Bilim ve Sanat Vakfi) واقع شده است که یکی از مهمترین مراکز روشنفکری اسلامگرایان در ترکیه شمرده میشود. مؤسسهای با دو ساختمان بزرگ و جداگانه؛ یکی در کنار مسجد و مقبره شیخ و دیگری روبهروی آن.
بنیانگذاران بنیاد علم و هنر، در سال 1986 سه دانشجوی جوان بودند که امروز هریک از آنها برای خود اسم و رسمی دارند: ابراهیم کالن از شاگردان برجسته سیدحسین نصر و مشاور رجب طیب اردوغان، مصطفی اوزال پژوهشگر و استاد برجسته (رئیس کنونی) و از همه شناختهشدهتر احمد داوود اغلو وزیر خارجه کنونی ترکیه که پیش از این سالها ریاست بنیاد را بر عهده داشته است.
دغدغه پدران بنیاد در دوران تحصیل و تدریس در دانشگاه این بود که میراث فرهنگی و تاریخی مسلمانان را بازخوانی کنند و بتوانند گذشته را چراغ راه آینده کشورشان قرار دهند. برای همین در برخی روزهای تعطیل هفته کنار هم مینشستند و به مطالعه آثار اندیشمندان و فرهیختگان مسلمان میپرداختند؛ تا آنکه بهتدریج امکانی برای توسعه و تداوم فعالیتهای این گروه در قالب یک مؤسسه رسمی اما غیردولتی فراهم شد.
بدین ترتیب از سال 1991 کلاسهای مؤسسه که در رشتههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی مانند ادبیات، الهیات، تاریخ، جامعهشناسی، افتصاد، سیاست و روابط بینالملل و... بهصورت آزاد برگزار میشود، آغاز گردید.
کلاسها در دو دوره در ماههای اکتبر و آپریل آغاز و بیشتر در روزهای شنبه که دانشگاه تعطیل است برگزار میشود تا دانشجویان و استادان با خاطری آسوده بتوانند در آن شرکت کنند. گذراندن این کلاسها از نظر سطح علمی برای ادامه دوره و شرکت در برنامههای بعدی لازم است. رویکردهای جدید در علوم انسانی، مطالعه مفاهیم اقتصادی و سیاسی، آشنایی با تاریخ فرهنگ و هنر اسلامی از جمله مواد درسی برای کسانی است که بهتازگی وارد دورههای آموزشی بنیاد میشوند.
بنیاد علم و هنر، هماکنون 4 مرکز پژوهشی وابسته به خود دارد که «دانشگاه شهر» مهمترین آنها بهشمار میرود. این دانشگاه امسال برای دومینبار است که در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتههایی چون مطالعات فرهنگی، تاریخ و جامعهشناسی دانشجو میپذیرد.
علاوه بر اینها چندین گروه کتابخوانی در این بنیاد توسط دانشپژوهان آزاد تشکیل شده است که دغدغه پایهگذاران را دنبال میکنند و میراث مکتوب اندیشمندان مسلمانی مانند غزالی و ابنسینا را میخوانند و سپس زیر نظر یک استاد راهنما به بحث درباره آن میپردازند. بنیاد همچنین چندین مجله تخصصی و فصلنامه علمی دارد؛ از جمله فصلنامه دیوان که به گروه فرهنگ و تمدن مربوط است.
کتابخانه علم و هنر، حدود 70 هزار جلد کتاب را در زمینههای مختلف علوم انسانی و اسلامی و بهویژه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در خود جای داده است. جایی که در کنار آخرین ویراست از کتابهای روزآمد در زمینه علوم انسانی و اجتماعی میتوان ترجمه کتابهای چون استخوان خوک و دستهای جذامی مصطفی مستور را هم یافت!
البته ردپای ایرانیان در این بنیاد با حضور کتابهایشان در مخزن کتابخانه ناپدید نمیشود. علاوه بر برگزاری برخی دورههای فشرده آشنایی باز زبان فارسی –برای مطالعه بهتر بخشی از میراث فرهنگ و هنر اسلامی- آنگونه که از بروشورهای معرفی فعالیتهای بنیاد برمیآید، فیلمسازی مانند مجید مجیدی هم مهمان برنامههای دانشجویان جوان ترک در گفتوگو پیرامون سینمای ایران بوده است و دیپلماتهایی مانند سیدمحمدکاظم سجادپور (سفیر سابق ایران در مقر سازمان ملل در ژنو) در نشستهای تخصصی مربوط به خاورمیانه در اینجا سخنرانی داشتهاند. حضور اندیشه ایرانی و زبان فارسی در این بنیاد به اینجا هم ختم نمیشود. برای نمونه در دفتر کتابخانه، میتوانید یک دانشجوی یمنی و یک پژوهشگر ترک را ببینید که زبان فارسی آنها را به هم پیوند میدهد؛ زیرا هر دو از دانشآموختگان دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران هستند!
***
یکی از مهمترین جلوههای جهتگیری بنیاد علم و هنر، دو مؤسسه انتشاراتی است که به آن وابستهاند و آثاری را در دو رشته اصلی منتشر میکنند:
نخست انتشاراتی که به بازخوانی میراث علم، فرهنگ و هنر اسلامی تعلق دارد و کتابهای کلاسیک دانشمندان و فرهیختگان مسلمان را به ترکی استانبولی ترجمه و منتشر میکند؛ و دیگری انتشاراتی که کتابهایی با نگاه راهبردی و درباره مسائل روز ترکیه، منطقه و جهان منتشر میکند. برای نمونه کتاب «لابی اسرائیل و سیاستخارجی آمریکا» که در ایران نیز توسط نشر ساقی چاپ شده است و یا کتابی درباره بحران در لیبی که موضوعی روزآمد بهشمار میرود.
بنابراین بهنظر میرسد که چشمانداز بنیاد علم و هنر و هدف غایی آن دنبال کردن اندیشه اسلامی و آموزش کسانی است که با نگاهی راهبردی به فرهنگ و پیشینه تاریخی خویش مینگرند و چشمی نیز به آینده دارند. یک شاهد معتبر برای اثبات این ادعا کتاب مشهور احمد داوود اغلو با عنوان «اعماق استراتژیک» است. چنانکه مسؤول کتابخانه بنیاد میگوید، وی قصد داشته است دو کتاب دیگر با عناوین «اعماق تاریخ» و «اعماق فلسفه» نیز نوشته و به چاپ برساند که تاکنون به دلیل اشتغالات فراوان موفق به انجام آن نشده است.
یکی از مسؤولان بنیاد علم و هنر اشاره میکند که اگرچه بنیانگذاران و گردانندگان آن از چهرههای سرشناس جهان سیاست بوده و در عرصه قدرت سیاسی کشور نیز فعال هستند اما این رابطه رسمی نیست. در واقع گرچه بنیاد علم و هنر در دنیای سیاست ترکیه نیز اعتبار خاصی دارد اما از این اعتبار استفادهای نمیکند و به فعالیتهای علمی و فرهنگی خویش ادامه میدهد. وی تأکید میکند: «هنگامی که به احمد داوود اغلو -که در آن زمان ریاست بنیاد را بر عهده داشت- پیشنهاد شد متصدی وزارت امور خارجه ترکیه شود، وی ابتدا نپذیرفت و تنها پس از پافشاری دوستانش در حزب بود که مجبور به قبول این پست سیاسی شد. حتی تا مدتها پس از پذیرش این مسؤولیت نیز باور دستاندرکاران بنیاد این بود که او به زودی عالم سیاست را رها کرده و به دامن کارهای پژوهشی و فرهنگی بازخواهد گشت.» باوری که البته تا امروز محقق نشده است و دستاندرکاران بنیاد تنها در ضیافت افطار ماه مبارک رمضان میتوانند وزیر امور خارجه ترکیه را در میان خود ببینند.
***
رسیدن به یک جمعبندی مشخص و منسجم از ماهیت و کیفیت اسلامگرایی در جهتگیری و فعالیتهای چنین بنیادی در ترکیه دشوار است. بدون شک نمیتوان با توجه به جنبههای روبنایی اسلامگرایی و حفظ برخی ظواهر شرعی و نمادهای آن در اینباره به قضاوتی دقیق رسید. برای نمونه بیشتر زنانی که در بنیاد علم و هنر بهطور رسمی کار میکنند باحجاب هستند -هرچند داشتن حجاب برای فعالیت آنها اجباری نیست- اما نمیتوان گفت که این به معنی تقید به مبانی فکر اسلامی در همه فعالیتها است.
با این حال آنچه از برنامههای آموزشی بنیاد علم و هنر برمیآید، گونهای گرایش انتقادی به ترکیه لائیک همراه با بازخوانی تجربههای دوره عثمانی و بهرهگیری از آن برای ساختن کشوری پیشرو است که به اسلامگرایی شناخته میشود. اما هنوز زود است که قضاوتی دقیق از چیستی و چگونگی اسلامگرایی ترکها به عنوان مبنایی برای پیشرفت داشته باشیم. شاید به این دلیل که با توجه به محدودیتهای موجود و تجربههای قبلی، آنها چندان مایل نیستند که از اسلامگرایی به عنوان مبنای عمل خویش -نه در ظاهر و برای شعار- سخن بگویند. میتوان گفت اسلامگرایان ترک در اینباره سیاست حرکت با چراغ خاموش را برای خویش برگزیدهاند. شاید به همین دلیل است که مسؤولان بنیاد علم و هنر استانبول نیز از ارائه هرگونه اطلاعات جزئی و دقیق درباره برنامههای آینده این مرکز و پیوندهای آن با سیاست و امور اجرایی در ترکیه خودداری میکنند.
به هر حال باید نشست و تا سال 2023 که یکصدمین سالگشت تشکیل ترکیه جدید است و چشمانداز حزب عدالت و توسعه برای آینده ترکیه به آن اشاره دارد، منتظر نشست و شاهد گامهای بعدی سیاستمداران اسلامگرا بود.