مصطفی غفاری
نویسنده : مصطفی غفاری
«سیمیتسرای» (Simit Sarayi) برای آنها که از استانبول دیدن کردهاند، نامی آشناست؛ یک شیرینیسرای زنجیرهای که بخش کافیشاپ آن پاتوقی فرهنگی برای بومیان و گردشگران است. در شعبهای از سیمیتسرای که پایینتر از میدان تکسیم در مرکز شهر استانبول واقع شده، فرصت گپوگفت با یک دانشجو و روزنامهنگار ایرانی دست داد. گذشته از تجربه سالها اقامت در ترکیه و زندگی با همسری ترکتبار و پیگیری رشته دانشگاهی مرتبط، به «فرشید پیروزنیا» کمک نموده تا از زیر و بم «توسعه» و «اسلامگرایی» در ترکیه روایتی نزدیک ارائه کند. متن زیر بر پایه اطلاعات و تحلیلهای وی و نیز مشاهدات میدانی گروه همکاران خراسان تهیه و تنظیم شده است.
«توسعه آموزشی» و «توسعه رسانهای»، دو پایه فرهنگی مهم برای توسعه پایدار و همهجانبه هر کشور بهشمار میروند. آنچه در دوران جدید در غرب اتفاق افتاد نیز چیزی از همین جنس بود. نخست اندیشههایی نو تولید شد، به دنبال آن نظام آموزشی دگرگونی گردید و سرانجام اندیشههای تازه به واسطه اختراع دستگاه چاپ و بهوسیله رسانههایی مانند روزنامهها گسترش یافت. این الگو را میتوان در بسیاری از مراحل تاریخی و مناطق جغرافیای دیگر نیز مشاهده کرد و ترکیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. در حالی که رشد اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر چشمگیر بوده است، رشد فرهنگی آن که آرامتر و کمشتابتر بوده، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
دریافتن اهمیت توسعه فرهنگی به عنوان زیربنای دیگر ابعاد توسعه، به یافتن پاسخ یک پرسش مهم در ذهن رصدکنندگان تحولات سالهای اخیر ترکیه نیز کمک خواهد کرد: پوشیده نیست که اسلامگرایان ترک برای قرار گرفتن در رأس هرم قدرت سیاسی، مانع بزرگی همچون ارتش را در پیش روی خود داشتهاند. زیرا در چند دهه گذشته هرگاه اسلامگرایان ترک در آستانه قدرتیابی سیاسی بودهاند، ارتش این کشور علیه آنها مقاومت و اقدام کرده است. اما در چنین شرایطی اسلامگرایان چگونه توانستهاند خود را به سطوح بالای قدرت برسانند؟ فرشید پیروزنیا در اینباره میگوید: «اسلامگرایان هنوز هم با ارتش کنار نیامدهاند اما بهزور هم که شده با هم روی یک صندلی مینشینند! در سالهای اخیر بخشی از بدنه ارتش را اسلامگرایان شکل داده و به درون سازمان آن نفوذ کردهاند. البته تلاشهایی برای کودتا علیه دولتِ حزب عدالت و توسعه صورت گرفت اما طرح آن به وسیله یک روزنامهنگار جوان به دست آمد و افشا شد.»
توسعه آموزشی و رسانهای
با وجود روی کار آمدن دولت اسلامگرای حزب عدالت و توسعه در ترکیه، آموزش دینی در مدارس دولتی این کشور -در چهارچوب کتب درسی و برنامه آموزشی- همچنان ممنوع است. از این رو برای کسب هرگونه آموزش دینی باید به مدارس ویژهای که زیر نظر مؤسساتی شناختهشده قرار دارند، مراجعه نمود. مهمترین و شاید بزرگترین و گستردهترین شبکه آموزش دینی در ترکیه، مجموعه مدارس «امام خطیب» و «فاتح» است که به پیروان «فتحالله گولن» رهبر رهبر فکری و عملی «نورسیها»ی ترکیه وابستگی دارد. «رجیب طیب اردوغان» و گروه اسلامگرایان همراه وی که هماکنون دولت ترکیه را در دست دارند نیز از مریدان «فتحالله گولن» بهشمار میروند. این مجموعه به واسطه این دستگاه آموزشی و فرهنگی گسترده خویش که در خارج از این کشور نیز شعبهها و مراکز فعالی دارد، قدرت اقتصادی و سیاسی فراوانی نیز در اختیار دارند؛ البته اسلامگرایان ترک همگی از فارغالتحصیلان مدارس و مراکزی مانند امام خطیب و فاتح نیستند اما پیوندهای مستحکمی با این شبکه دارند.
از سوی دیگر سالانه در همهجای دنیا جشنوارههای زبان ترکی برگزار میشود و با استقبال درخور توجهی مواجه میشود. در یکی از آخرین موارد، 124 کشور در طرح آموزشی جشنواره سالانه آموزش زبان ترکی شرکت کردند. ترکی استانبولی هماکنون از سومالی تا آمریکا در همهجا معرفی و بر روی آن سرمایهگذاری میشود. نورسیها خود در این راه پیشگام بودهاند؛ زیرا بهخوبی میدانستند هر کجا زبان ملتی برود، اندیشه و فرهنگ آن نیز خواهد رفت.
از سال 1992 فعالیتهای رسانهای اسلامگرایان نیز وارد مرحله تازهای شده است. آنها با استفاده از نیروهای آموزشدیده خویش و بهرهگیری از توان اقتصادی خود توانستهاند پایگاههایی رسانهای برای خویش دست و پا کنند. برای نمونه آنها امتیاز «روزنامه استار» را در اختیار گرفتهاند. امتیاز رسانههای دیگری مانند روزنامه و شبکه تلویزیونی و ماهوارهای نیز در این سالها به اسلامگرایان تعلق گرفته است.
چشماندازها و راهبردها
اگرچه بیشتر اسلامگرایان امروزی که در ترکیه قدرت یافتهاند خود را مرهون و مدیون «نجمالدین اربکان» میدانند اما خود اربکان با این شاخه از شاگردان خود میانه چندان صمیمیای نداشت. او آشکارا تندروتر از اسلامگرایان کنونی ترکیه بود؛ اما تلقی اسلامگرایان کنونی این است که با «مدارا» بیشتر و آسانتر به چشماندازهای خویش خواهند رسید. البته منطق مدارا سرانجام به دوراهی انتخاب میان دوست و دشمن خواهد رسید. مثلاً ترکها مجبور خواهند بود میان ایران و ایالات متحده یکی را انتخاب کنند؛ و به نظر میرسد با توجه به شرایط اقتصادی و مدل توسعهای که دولت کنونی در پیش گرفته است، انتخاب آنها روشن خواهد بود.
اسلامگرایان ترک هرگونه تلاش برای احیای امپراتوری عثمانی را بارها تکذیب کردهاند اما چشمانداز آنها را میتوان نوعی هدفگذاری برای قدرتیابی منطقهای- جهانی دانست: «آنها میخواهند خود را در دنیا مطرح کنند و حرفی برای گفتن داشته باشند. در چشمانداز آنها استانبول در سال 2023 باید بهترین شهر دنیا از نظر فرهنگ و اقتصاد مبتنی بر گردشگری باشد و حدوداً یک دهه بعد از آن نیز ترکیه باید در میان چهار کشور اول اقتصاد جهان قرار داشته باشد. در همین راستا یک تونل بزرگ زیرسطح دریا احداث خواهد شد که بخشهای اروپایی و آسیایی استانبول -در واقع دو قاره اروپا و آسیا- را به هم متصل میکند و احتمالاً در سال 2015 افتتاح خواهد شد. این تونل به طول حدود 5 کیلومتر دارای دو طبقه و مسیرهای بزرگراهی و خطوط مترو خواهد بود.»
به نظر میرسد مدارا راهبرد اساسی اسلامگرایان برای رسیدن به این چشماندازها است؛ اگرچه ممکن است ارزیابی ما نسبت به چنین چشماندازی، منفی باشد و آن را برای ترکها غیرمنطقی و دستنایافتنی ارزیابی کنیم؛ بهخصوص که قدرتهای غربی نیز در برابر پیشرفت رقیبان خود حساس هستند و به برنامههای بلندپروازانه دیگران واکنش نشان میدهند.
در شرایط کنونی حفظ قدرت سیاسی برای گروهی از اسلامگرایان که دستی در سیاست ترکیه دارند، اهمیت فراوانی دارد تا بتوانند به چشمانداز مورد نظر خویش برسند. «مدارا» نیز برای دولت کنونی در واقع یک راهبرد ارزشمند برای حفظ محبوبیت و اقتدار با کمترین هزینه ممکن شناخته میشود. پیروزنیا در اینباره مثال جالب توجهی میزند: «اعتقاد آنها این است که لازم نیست برای برقراری حجاب تظاهرات شود، بلکه بهتدریج راه برای آن باز خواهد شد. البته به نظر میرسد که این سیاست در ترکیه تا اندازهای هم موفق بوده است. هماکنون و بعد از گذشت چند سال، حجاب در دانشگاههای این کشور روزبهروز بیشتر جا افتاده و پذیرفته میشود.»
جایگاه کانونی گردشگری
توسعه آموزشی و رسانهای در ترکیه، هر دو در راستای مهمترین مزیت نسبی و رقابتی این کشور یعنی گردشگری قرار میگیرند و دولت اسلامگرای اردوغان نیز در همین راستا عمل میکند. همزمان با رشد تجارتخانهای کشورهایی چون ایالات عربی متحده، در ترکیه و بهویژه در استانبول نیز امکانات تجاری و تسهیلات بازرگانی فراوانی فراهم شد تا گردشگران را به این کشور فرابخواند و پاسخگوی اشتهای مصرف آنها باشد.
مقامات ترک در راستای توسعه کشور خویش همواره روی میزان بالای جذب گردشگران خارجی و تمایل آنها به خرید تأکید میکنند. البته دولت برای کنترل تراکم جمعیتی استانبول و بهویژه ساماندهی مرکز این شهر که میراث تاریخی و جاذبههای گردشگری فراوانی دارد، سیاست پراکندهسازی فروشگاها و مراکز خرید در سراسر شهر را در پیش گرفته است. با توجه به این که دولت بهطور معمول مالیات فراوانی از اینگونه مراکز دریافت میکند، حضور آنها در هر نقطه از استانبول، باید توجیه اقتصادی داشته باشد. وضعیت پمپ بنزینها و رستوارنها و کافهها و... نیز بههمین شکل است؛ یعنی با ملاحظه اینکه آنها بخش فراوانی از درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت میپردازند، توجیه اقتصادی ادامه فعالیت آنها اهمیت فراوانی دارد.
دولت برای آمایش مناسب شهری استانبول، در همه نقاط این شهر مالیات یکسانی وضع نمیکند. در برخی موارد نیز که دولت نمیتواند از این راه اقدامی کند، با ارائه تسهیلات بیشتر مانند پرداخت وامهای کلان با بهره اندک سرمایهگذاران را تشویق به احداث مراکز خرید به عنوان قلب رونق اقتصادی و تجاری زندگی شهری میکند. دولت همچنین شرکتهای فعال در بخش گردشگری را تشویق میکند تا با آوردن مشتریان بیشتری به مراکز خرید بزرگ در گوشه و کنار شهر، از تخفیفات و تسهیلات بیشتری بهرهمند شوند. برای نمونه فروشگاه مشهور و بزرگ «توریوم» (Torium) که از امکانات رفاهی فوقالعادهای مانند پیست اسکی، شهر بازی و... برخوردار است، در بخش نسبتاً دورافتادهای از استانبول واقع شده و بهطور طبیعی شامل چنین حمایتهایی از سوی دولت میشود.
دولت به این وسیله اینگونه سیاستها هم از سرمایهگذاران بخش خصوصی و هم از فعالان بخش گردشگری حمایت میکند. دولت حتی از اعتبار خود نیز برای حمایت معنوی از آنها استفاده میکند؛ بهویژه در جایی که به سود آمایش بهتر مناطق و برخوداری متوازن آنها از مواهب گردشگری باشد. برای نمونه «گروه هتلهای «پندیک» یک هتل جدید پنجستاره در نقطه دوردستی از استانبول ساخته و اردوغان شخصاً در مراسم افتتاح آن حضور یافته است. این هتل در بخش آسیایی استانبول احداث شده تا شاید جاذبه آن بخش از شهر نیز برای گردشگران تقویت شود. به هر حال بخش زیادی از سرمایهگذاریها و سودآوریها در ترکیه به واسطه گردشگری ممکن میشود.»
برنامههای آینده
اگرچه این برای نخستینبار است که در ترکیه دولتی سه دوره متوالی در رأس قدرت باقی میماند اما در این مورد که دولت برآمده از حزب اسلامگرای عدالت و توسعه تا کجا و چگونه میتواند به راه خود ادامه دهد، تردیدهای جدی وجود دارد. بسیاری معتقدند که این دولت در دورههای بعد نمیتواند به ترکتازی خود ادامه دهد؛ مگر آنکه وارد فاز دیگری از قدرت و رقابت سیاسی شود. زیرا شعارها و برنامههای احزاب در طول زمان موضوعیت و نیز جذابیت خود را از دست میدهد. «سبک تبلیغات سیاسی در ترکیه بهگونهای است که باید چشم مردم را پر کرد تا بیایند و رأی بدهند. مثلاً چند روز قبل از انتخابات دوره اخیر شهرداریها، متروبوس (خطوط بی.آر.تی) بخش مهمی از استانبول به راه افتاد و اسلامگرایان توانستند رأی خوبی کسب کنند. تونل زیر سطح دریای استانبول را هم شاید بتوانند زودتر از موعد افتتاح کنند اما آن را برای انتخابات بعدی میگذارند تا در تبلیغات و رقابت انتخاباتی چیزی برای ارائه داشته باشند.»
ممکن است اردوغان و حزب عدالت و توسعه، از دید خود هدفی اسلامی داشته باشند اما دستیابی به آن را از راهی متفاوت از آنچه ایران در پیش گرفته است، میجویند؛ به همین دلیل نیز به دنبال ارائه الگوی دیگری هستند. از این رو راهها و روشهای اسلامگرایان ترک بسیار محافظهکارانه و مسالمتجویانه است. اصولاً ذهنیت و تصور ایرانیان و ترکها از اسلام و اسلامگرایی بسیار متفاوت است. در فرهنگ شیعه هیچگاه مدارا در برابر ظلم دیده نمیشود اما مدارا به معنای سازش، از اصول موضوعه سیاستورزی در ترکیه بهشمار میرود.
هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران رخ داد اردوغان و برخی دیگر از شاگردان اربکان، جوانانی پرشور بودند و از این انقلاب تأثیر فراوانی پذیرفتند. تصویر انقلاب اسلامی ایران در ذهن اسلامگرایان ترک نوعی جذابیت و مطلوبیت داشت اما برای تحقق چنین تصویری در ترکیه دو راهبرد در پیش گرفته شد: یکی راهبرد اربکان که سازشگرانه نبود و به همین دلیل توسط ارتش به زیر کشیده شد و دیگری راهبرد اردوغان که مدارا پیشه کرد و همچنان در قدرت باقی ماند؛ شاید به این دلیل که در کشوری مانند ترکیه، مدارا راهبردی ناگزیر است! به هر حال حزب سعادت که پایگاه اربکان بود اکنون در معادلات سیاسی در ترکیه وزنی ندارد و در انتخابات گذشته کمتر از دو درصد آرای مردم را به خود اختصاص داد؛ چرا که فکر و طرح جدیدی برای ارائه نداشت. دولت اردوغان نیز اگر برای دورههای آینده برنامهای جذاب ارائه نکند، سرنوشتی بهتر از حزب سعادت پیش روی خود نخواهد داشت.