چرب زبانی صفتی است که بسیاری آن را عامل اصلی موفقیت در معامله می دانند در حالی که در اسلام کسانی که عیب مال خود را نمی گویند، مدح نابه جا می کنند، سوگند می خورند، کلاهبردارانی بیشتر نیستند، که آفت غش (فریب) را در معامله شان وارد می کنند. پیامبر (ص) در این زمینه چندین حدیث دارند، مثلا ایشان فرموده اند :« مَن غَشَّ مسلماً فس شراء او بیع فَلیس مِنّا و یحشر یوم القیامه مَع الیهود لانّهم اَغش الخلق للمسلمین» هر کس در خرید و فروش با مسلمانی غش کند از ما نیست و در روز قیامت با یهودیان محشور می شود، زیرا آن ها غش کننده ترین مردم نسبت به مسلمانان هستند. (من لا یحضره الفقیه، ج4،ص13) همچنین پیامبر در جای دیگر فرمودند : خداوند به سه گروه در روز قیامت نگاه نمی کند و برای آن ها عذاب دردناکی است که یکی از آن گروه ها کسانی هستند که در دلشان غش وجود دارد. (بحار الانوار، ج100، ص90) به نظر می رسد یکی از مهم ترین دلایلی که اسلام چنین موضعی نسبت به غش در معامله دارد به تبعات آن در جامعه اسلامی برمی گردد. در واقع فریبکارانِ فروشنده چون در هنگام معامله سوگند می خورند، به راحتی مال خود را با دین شان می فروشند و این گونه اطمینان مردم یک اجتماع را به هم متزلزل می کنند و چه بسا روابط اجتماعی را نیز تحت تاثیر قرار دهند. روابطی را که از نظر اسلام باید برپایه برابری، برادری و فداکاری باشد به بیراهه سود مالی می کشاند.

برگرفته از کتاب آموزه های پیشرفت و رونق در کسب و تجارت

غلامرضا حسن پور اشکذری

سمیه محمدنیا حنایی

روزنامه نگار

بازار بی در و پیکر دست دوم ها

تا قبل از این که سایت های آنلاین بر سر کار بیایند، بازار خرید و فروش اجناس دست دوم خیلی خوب بود. تقریبا می شد آن چیزهایی را که لازم داشتی اما پولت به خرید آکبندشان نمی رسید از این بازارها تهیه کنی اما الان بازار وسایل دست دوم خیلی به صرفه نیست. مردم با دیدن قیمت هایی که دیگران برای اجناس شان گذاشته اند، قیمت وسایل شان را بالا می برند. متاسفانه نبود هیچ گونه معیار و کار کارشناسی در تعیین قیمت به این معضل دامن می زند. گران فروشی در بازار وسایل دست دوم چون امکان شکایت ندارد به یک قانون تبدیل شده است.

قیمت میوه آدم را نقره داغ می کند

تا سال پیش اگر می خواستیم برای شب یلدا میوه بخریم و خیلی هم پول نداشتیم از خرید میوه های خاص و تابستانی مانند هندوانه و آناناس و... چشم پوشی می کردیم اما الان با این قیمت های گران باید از خرید سیب و پرتقال هم منصرف شویم. من یک کارمند بازنشسته ام و فرزندانم جز خانه من جایی برای شب نشینی شب یلدا ندارند. چرا باید قیمت ها طوری باشد که منِ پدر خجالت زده شوم؟

چرا به خودروسازها گیر نمی دهند؟

جالب است همین که دو روز مالیاتت را ندهی دولت از هزار و یک راه حقش را به دست می آورد یا این که اگر در تعهدت نسبت به کاری کمی تعلل یا سهل انگاری کنی چنان تو را به دادگاه و پاسگاه می اندازند که ریگ پشت گوش تان می گذارید تا دیگر اشتباهی نکنید اما در این کشور انگار هیچ کس و هیچ یک از قوا توانایی مقابله با شرکت های خودروسازی را ندارند. آن ها در روز روشن به راحتی زیر تعهدات شان می زنند. پول خودرو را به اسم تحویل فوری از مردم می گیرند وخودرو را هر وقت که دلشان خواست تحویل می دهند. من 13 شهریور یک خودروی تیبا با پیش پرداخت 40 میلیون تومان ثبت نام کرده ام و ابتدای دی ماه باید چک های خرید آن را پاس کنم اما هنوز از خودرو خبری نیست. اگر این کلاهبرداری نیست پس چیست؟

من را راهنمایی کنید

من کارشناسی نرم افزار دارم و خیلی دوست دارم که در حوزه استارت آپی وارد بازار شوم اما متاسفانه هیچ اطلاعاتی درباره چگونگی ورود به این بازار ندارم. در سرم چندین ایده تقریبا پول ساز هم دارم. اگر می شود در صفحه کسب و کار یا صفحه استارت آپ تان مطلبی درباره چگونگی وارد شدن به این حوزه ، میزان سرمایه و مجوزهای لازم بنویسید.

میلاد قارونی

روزنامه نگار

مغازه الکتریکی فقط بستن چهارتا سیم و لامپ یا فروختن چند عدد وسیله الکتریکی نیست. این‌ها بخش کوچکی از فعالیت الکتریکی کار است. در واقع، عمده فعالیت‌های این حوزه کاری در ساختمان‌ها نشان داده می‌شود. برای همین هیچ وقت دیده نشده است.به هر حال نوع کار الکتریکی به صورتی بوده که خیلی از جوانان علاقه دارند تا به این حوزه وارد شوند. البته آن‌ها بیشتر به دنبال کارهای فنی هستند؛ اما کسی بدش نمی‌آید که یک مغازه الکتریکی هم داشته باشد. داشتن مغازه الکتریکی مانند بقیه شغل‌ها دارای اصول و قوانینی است. از مسائل مربوط به جواز گرفته تا دانش فنی مورد نیاز که همه آن‌ها باید رعایت شود. در ادامه قصد داریم تا مراحل و دانش‌های مورد نیاز برای الکتریکی کار شدن حرفه‌ای را بیان کنیم. همچنین موارد مربوط به داشتن مغازه در این حوزه را هم برای شما خواهیم نوشت.