همه چیز پول است?!
نویسنده : فاطمه سوزنچی کاشانی روزنامهنگار
تأکید بسیار زیاد بر کسب پول و پسانداز آن، می تواند خط فکری و چشم انداز شما را از چیزهایی که در زندگی تان مهم است، منحرف سازد. پول اولین و حتی دومین اولویت در زندگی افراد سعادتمند نیست. سلامتی شما، ارتباط تان با خانواده و دوستان، رضایت شغلی و برآورده کردن علایق شما باید اهمیت بیشتری داشته باشد. بنابراین بر روی تربیت، سلامتی و ارتباطات خود با خانواده و دوستان، سرمایه گذاری کنید. اگر شما انسان سالمی نباشید و افرادی را نداشته باشید که با آنان زندگی تان را سهیم باشید، داشتن پول زیاد ارزشی ندارد. پول و زمان تان را به چیزهایی اختصاص دهید که موجب می شود زندگی و جهانی بهتر داشته باشید.افراد زیادی هستند که امروز بر خود بسیار سخت می گیرند تا بیشتر پس انداز کنند و بتوانند در آینده بیشتر تفریح کنند و از زندگی لذت ببرند ولی در واقع امروز قربانی های زیادی می کنند و موجب رنجش بسیاری از افرادی می شوند که می خواهند در آینده در کنار آنان لذت ببرند. این نکته را نیز در نظر بگیرید که ممکن است فردایی که انتظارش را دارید، هرگز برای شما فرا نرسد و هزینه کار زیاد و پرمشغله امروزتان، از دست دادن زمانی است که در کنار خانواده و دوستان می توانستید لذت ببرید. همچنین این نکته را نیزدر نظر بگیرید که اگر شما خوشبختی را در برآورده کردن حداکثری خواسته هایتان بدانید و جلوی نفس تان را نگیرید، هرگز به خوشبختی نمی رسید چون خواسته های شما به مرور زمان بیشتر می شود و هرچه زمان بگذرد خواسته های ارضاء نشده بیشتری خواهید داشت و در نتیجه بیشتر غم دنیا و اندوه نداشته هایتان را خواهید خورد. پس باید قناعت پیشه کنید و به خاطر آن چه دارید شکر خدا را به جای آورید.
گرفتار شدن در مرداب عادت های غلط
گاهی اوقات این که شما پولتان را صرف خرید چه چیزهایی کنید، بیشتر از عادت شما متأثر است تا چیزهایی که واقعاً می خواهید یا ارزش گزاری می کنید. عادت های غلط بسیاری در زندگی روزمره ما وجود دارد که اغلب نیز نسبت به آن ها غافلیم. با کمی دقت می توانید عادت های غلط خود را شناسایی کرده و سعی کنید آن ها را ترک نمایید.
برخی افراد از نزدیک ترین مغازه های پیرامون خود خرید می کنند، در حالی که آن مغازه ها نسبت به دیگر مغازه ها از تخفیف های قیمتی و یا کیفیت بالاتر محصولات برخوردار نیستند. در واقع گاهی اوقات ما صرف نظر از ویژگی های محصولات ارائه شده و قیمت آن ها، صرفاً به خاطر عادت به خرید از مغازه های خاصی، از آن مغازه ها خرید می کنیم.
یکی دیگر از عادات بد خرج کردن، این است که چون دیگران خرج می کنند و ما نمی توانیم از آن ها عقب باشیم، می خواهیم خرج کنیم. ریشه این عادت غلط، چشم و هم چشمی است.
یکی دیگر از عادات بد خرج کردن، اعتیاد به خرج کردن است. مثلاً رئیس تان به خاطر کاری شما را سرزنش می کند. شما با خود می گویید: «این حق من نیست. من سخت کار می کنم پس چرا به خاطر یک اشتباهی که عمدی نیز نبوده باید سرزنش شوم». شما خیلی ناراحت می شوید و برای برطرف کردن ناراحتی خود به یک رستوران مجلل می روید و یک غذای حسابی سفارش می دهید و دلی از عزا در می آورید. در واقع شما سعی می کنید با خرید کردن، خود را آرام سازید و ناراحتی حاصل از سرزنش به جای رئیس تان را برطرف سازید.
از دیگر عادات غلط، چانه نزدن است. فروش یک امر توافقی بین خریدار و فروشنده است. جدا از اجناسی که قیمتی مقطوع داشته و تعدادشان زیاد هم نیست، باقی اجناس قابل چانه زنی و تخفیف هستند. لطفاً به حرف های فروشنده ها در زمینه سود کمشان توجه نکنید.
برای این که قدرت چانه زنی تان افزایش یابد، چند تکنیک را به شما یاد می دهیم:
وقتی می خواهید چانه بزنید ابتدا تمام شرایط دلخواهتان را به فروشنده نگویید.
تا جایی که می توانید باید از طرف مقابلتان اطلاعات کسب کنید سپس او را ارزیابی کنید.
مرسوم ترین شیوه چانه زنی: از فروشنده قیمت می پرسین بعد میگین تخفیف بده، قیمتش زیاده، من زیاد به این احتیاج ندارم، اگه من نخرم رو دستت باد میکنه و از این دست. البته مراقب باشید روی جنس فروشنده عیب نگذارید چرا که این کار نهی شده است.
جالب است بدانید چانه زدن در دین اسلام هم دیده شده: چانه زدن در شرع، در خریدن کفن مکروه و در موارد دیگر مطلوب و ستوده است.
فرق چانه زدن و التماس: چانه زدن با التماس کردن و عشوه گری فرق می کند. اگر درست و حسابی از قدرت مذاکره استفاده کنید خواهید توانست بهترین ها را به بهترین قیمت بخرید.
منبع: جلد دوم کتاب اقتصاد خانوار در اسلام